طبق گزارش سایت هاشمی، وی در این جلسه گفته است: بعد از رحلت امام اعضای خبرگان شبانه برای تشکیل جلسه به تهران فراخوانده شدند تا خللی در اداره کشور ایجاد نشود. در آن زمان ۱۴ نفر قصد داشتند جریان انتخاب رهبری را به نحو دیگری رقم بزنند که اکثریت اعضا با تصمیم قاطع خود، رهبری آیتالله خامنهای را اعلام کردند.
آقای هاشمی اشارهای به اسامی آن ۱۴ نفر و آنچه درباره هدفشان مدعی شده، نکرده است و در ادامه هم سخنی درباره تلاش های گسترده خود برای “شورایی شدن رهبری” نگفته که حتی به نوعی خود را مخالف آن نشان داده است: “بحث شورایی یا فردی بودن رهبری در آن زمان مطرح و موافقین و مخالفینی داشت. شخص آیتالله خامنهای در موافقت با رهبری شورایی سخنرانی کردند که در نهایت در رأیگیری، ۴۵ نفر به فرد و ۳۵ نفر به شورایی رأی دادند که در نتیجه با رد نظریه شورای رهبری، به انتخاب رهبری معظم انقلاب رسیدیم.”
وی البته عنوان کرده که “مباحث انجام شده در مورد انتخاب شورایی ثبت و ضبط شده است که البته هنوز قابل انتشار و بازگویی نیست.”
این موضوع در حالی است که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اسفندماه سال 93 در گفتگو با روزنامه اصلاح طلب شرق، عنوان کرده است: “(من آن زمان) طرفدار شورا(رهبری) بودم و همان نظرم مانده است.”
روایت هاشمی
وی درباره جزئیات جلسه افزوده است: در اولین جلسهای که بعد از رحلت امام(ره) برای تعیین جانشینی ایشان داشتیم، اولین بحث ما این بود که شورا باشد یا فرد. ما که جزو هیاترییسه خبرگان بودیم و باید برنامهها را تنظیم میکردیم، نظر ما این بود که شورایی باشد و شورای سهنفره را در نظر گرفتیم که آیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله موسوی اردبیلی بودند. نظر جامعه مدرسین روی آیتالله گلپایگانی بود و فرد را پیشنهاد دادند. یک بحث جدی داشتیم و وقت زیادی از جلسه را گرفته بود که فرد یا شورا باشد. این در اختیار ما بود و باید انتخاب میکردیم. فرد ٤٥ رای و شورا ٣٥ رای آورد. نظر آیتاللهخامنهای روی شورا بود و سخنرانی خوبی هم کردند و توضیح دادند که شورا لازم است. اما وقتی که رای گرفتیم، اینگونه شد. این با رای خود خبرگان است و اگر احساس شود که فردی آن برجستگیها را ندارد و آماده نیست، میتوانیم تبدیل به شورا کنیم.”
روایت آیت الله حائری شیرازی؛
هاشمی از طراحان شورایی شدن رهبری
آیتالله محیالدین حائری شیرازی، عضو مجلس خبرگان رهبری هم اخیرا در گفتوگو با فارس در پاسخ به این پرسش که چه کسی طرح شورایی شدن رهبری را مطرح کرد، گفت: آن روز اول بحث شورایی شدن مطرح بود. آقای هاشمی گفتند که ببینیم رای خبرگان در این خصوص چیست؟ شورایی بشود یا رهبری فردی؟ قانوناً باید اول مخالف شورا صحبت کند چرا که موضوع شورایی شدن مطرح بود. گفتند از این آقایانی که نطق قبل از دستور داشتند و صحبت نکردند چه کسی مانده آقای طاهری خرمآبادی اسم مرا بردند. آقای هاشمی گفتند شما میخواهید به عنوان مخالف شورای رهبری صحبت کنید؟ گفتم بله. اول من و بعد آقای جنتی در این خصوص صحبت کردند. زمانی که خواستند رای بگیرند گفتند مخالفین قیام کنند.
وی علت قیام مخالفین قبل از موافقین را ملحق کردن رای ممتنعین به موافقان دانست و گفت: اول گفتند مخالفین قیام کنند و فکر میکردند، مخالفین منهای ممتنعین رای نخواهند آورد. ولی اینگونه نشد و مخالفین اکثریت مجلس شدند و رای آوردیم.
آیت الله حائری شیرازی در پاسخ به این پرسش که اولین نفر چه کسی بحث شورایی شدن رهبری را مطرح کرد، گفت: اعضاء هیات رئیسه از جمله آقای هاشمی مطرح کردند. البته آن وقت معلوم نبود که رهبری هم مخالف باشند. آن وقت همه موافق بودند تقریباً.
وی با بیان اینکه من نیز خیلی با شورایی شدن رهبری مخالف نبودم، تصریح کرد: من در فاصله تنفس آمدم بیرون و آقای شرعی من را دید و گفتند که نظر شورایی شدن رهبری باعث میشود که دل مردم خالی شود. چیزی که باعث میشود که دل مردم قرص شود رهبری فردی است. در هنگام صحبت کردن نطق پیش از دستور نوبت من نشد ولی موقع رأیگیری وقتی نوبت به صحبت مخالفین شورایی شدن شد چون من اول ثبت نام کرده بودم و رفتم و صحبت کردم. آنهایی که مخالف شورایی بودن دلیل داشتند. ولی موافقین دلیل خاصی نداشتند. میخواستند از هر طیفی یک نفر بیاورند تا به قولی بعد از امام وحدت به وجود بیاید.
به گفته حائری «بنا شد یکی از اعضا شورای رهبری برای رهبری واحد رای بیاورند. یک نفر اسم آیتالله خامنهای را آورد. من یادم نیست چه کسی اول بار گفت. تا اسم ایشان آمد ایشان عصبانی شدند و آمدند پشت تریبون و گفتند چه میکنید و میخواهید چه بر سر من بیاورید؟ گفتند چرا قانون را رعایت نمیکنید و چرا جلوی اجرا قانون میخواهید بایستید. رأیگیری شروع شد و حدود چهار پنجم آرا به ایشان رأی دادند.»
روایت آیت الله مومن
آیتالله محمد مومن، از اعضای شورای نگهبان قانون اساسی و شورای خبرگان رهبری بهمن ماه ۹۳ در برنامه «شناسنامه» در این باره گفته است: در جلسه شورای خبرگان ابتدا بحث در مورد شورای رهبری یا رهبری فردی شد که زود به این نتیجه رسیدیم که شورای رهبری نمیشود. بعد هرکسی فردی را که مدنظرش بود اعلام کرد. برخی مراجع قم مثل آیتالله گلپایگانی هم مطرح شد. هرکس هرچیزی میخواست گفت تا اینکه نمیدانم چه کسی برای اولین بار اسم آقای خامنهای را مطرح کرد و ایشان یک چیزی به ذهنش رسید آمد پشت میکروفن و تند و تیز حرفهایی را زد و بعد از آن نقل کردند حرفهایی که امام خمینی در مورد آقای خامنهای زده بود. این حرفها را ۲، ۳ نفر تایید کردند. آقای خامنهای مصر بود که من نیستم ولی آقای آذری بلند شد و صحبت کرد ولی آیت الله خامنهای بلند شد و گفت آقای آذری اگر من حرفی بزنم خودتون حاضر هستید به حرف من گوش دهید که میگویید من رهبری نظام را به عهده بگیرم. آقای آذری گفت من وظیفه شرعی خودم میدانم که اطاعت کنم. بالاخره چنین حرفهایی زده شد و قرار شد رای گیری شود. ما رای ها را شمردیم و بالاتر از ۴ پنجم شد. حدود ۷۸ نفر به ایشان رای دادند. من بهتر از آقای خامنهای نداشتیم و این لطف خدا بود که به ذهن ما خطور کرد. پشیمانی که هیچی حتی احتمال اینکه اشتباه کرده باشیم هم نمیدهیم. ایشان تمام همتشان را برای این کار گذاشتند.
درخواست مجتهد شبستری، علت بیان نقل قول هاشمی از امام راحل
در واقع پس از بحثهای فراوانی که درباره استمرار رهبری نظام به صورت فردی یا شورایی صورت میگیرد، نهایتاً اکثریت خبرگان نظر موافق خود را با انتخاب یک فرد به عنوان رهبر نظام در یک رأیگیری اعلام میدارند و بنابراین با کنار رفتن نظریه شورایی، بلافاصله یافتن مصداق رهبری در دستور کار قرار میگیرد و این بار، بیشتر از قبل نگاهها متوجه آیت الله خامنهای میگردد.
در همین حال، درخواست آیت الله محسن مجتهد شبستری از آقای هاشمی رفسنجانی، نائب رئیس مجلس خبرگان، برای بیان آنچه ایشان از امام خمینی راجع به شایستگی آیت الله العظمی خامنهای برای رهبری نظام شنیده است، توجه همگان را به خود جلب میکند!
هاشمی رفسنجانی با بیان این که حضرت امام یک بار در جمع رؤسای سه قوه با حضور حاج سید احمد آقا و یک بار در گفتگوی دو طرفه با ایشان، بر شخص آیتالله خامنهای به عنوان فرد شایسته رهبری تأکید کردهاند، اعضای خبرگان را از نظر رهبر فقید خود مطلع میسازد و آیتالله موسوی اردبیلی که در جلسه مزبور حاضر بوده است نیز بر صحت این نقل قول شهادت میدهد.
از سوی دیگر نقل قول این مطلب از حاج سید احمد خمینی که حضرت امام به هنگام مسافرت اخیر آیت الله خامنهای به کره شمالی و مشاهده تصویر ایشان از تلویزیون بر شایستگی ایشان برای رهبری تأکید ورزیدهاند، این واقعیت برای اعضای خبرگان روشن میگردد که حضرت امام تا آخرین روزها بر این نظر خود ثابت بودهاند و با تکرار آن به مناسبتهای مختلف قصد تثبیت نظر خاص خود را در ذهن نزدیکانشان داشتهاند.
با به میان آمدن نام آیت الله خامنهای به عنوان رهبری نظام ، تنها یک نفر به مخالفت جدی با این مسأله میپردازد و پیش از آن که رأیگیری در اینباره صورت گیرد، خود را به پشت تریبون میرساند.
آیتالله خامنهای ابتدا به اعلام نظر خود مبنی بر موافقت با «شورایرهبری» میپردازند که با توجه به تصویب رهبری فرد از سوی خبرگان، بناچار از آن عبور میکنند.
در مرحله بعد ایشان تلاش میکنند تا نگاهها را از خود منصرف و به سوی دیگری معطوف دارند که این نیز به دلیل شناخت اعضای خبرگان از ایشان، مؤثر واقع نمیشود.
سپس ایشان با طرح سؤالی خاص در صدد برانگیختن واکنشی در قبال خویش بر میآید و لذا با قاطعیت از آیت الله آذری قمی که مؤکداً بر انتخاب ایشان به رهبری اصرار داشت، میپرسند چنانچه من رهبر شوم و حکمی کنم، شما تبعیت میکنید؟ پاسخ آیت الله آذری قمی به این سؤال که تبعیت از حکم ولی امر را بر خود واجب میشمارد، همه راهها را بر آیت الله خامنهای بست و ایشان در نهایت با اعلام مخالفت خویش با این انتخاب، تریبون را ترک مینمایند. دقایقی پس از این، خبرگان با اکثریت قریب به اتفاق آرا، آیتالله خامنهای را به رهبری نظام برگزیده و مسئولیت سنگین ولایت امر را بر دوش ایشان میگذارند.
با توجه به این واقعیات به نظر می رسد، نقش هاشمی در فرآیند انتخاب رهبری، بیشتر از بیان یک نقل قول از امام راحل به درخواست یکی از اعضای خبرگان نبوده است؛ آن هم در شرایطی که طبق روایتهای مورد اشاره، رای اکثریت به رهبری ایشان روشن بوده است. بنابراین فضاسازی افراطیون درباره این موضوع بی شک ریشه در اهداف باندی و سیاسی تندروها دارد و هرگز به دنبال شفافیت فضا نیستند.