محمدکاظم انبارلویی-anbarloee.ir
امروز قرار است وزیر محترم امور خارجه به مناسبت سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی(ره) در جمع ارباب جراید پیرامون سیاست خارجی حضرت امام سخن بگویند. به این بهانه خوب است مطالبی را یادآور شویم؛ فردا نیمه شعبان میلاد امام زمان (عج) است که امام در اشتیاق ظهور او میفرمود: انتظار فرج از نیمه خرداد کشم. این روزها به یاد قیام تاریخی 15 خرداد، ملت ایران نیم قرن مبارزه امام (ره) با استبداد و استکبار را گرامی میدارد.
امام (ره) کار عظیم تاسیس مبارزه با طواغیت زمان را از 15 خرداد سال 1342 شروع کرد و در همین روز، این امر عظیم را پس از خود به مردی سپرد که مومنانه و صادقانه و امانتدارانه این راه پرخطر را ادامه داد.
امام (ره) بنیانگذار نبردی بیامان با کفر و الحاد جهانی و استبداد داخلی در عصر ماست و به ملتها آموخت دو دست خود را گره بزنند و یک مشت به استبداد داخلی و یک مشت به استکبار جهانی بکوبند و شرط رهایی و رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، همین مسیر الهی است.
امام (ره) پا جای پیامبران الهی گذاشت و اسلام را در عصر تباهی ناشی از سمومات فکری مدرنیسم، احیاء کرد و یک تنه به نبرد با کفر و الحاد و نفاق در جهان پرداخت. مبانی امام (ره) در سیاست خارجی و ترسیم خطوط کلی در این باره امر پنهانی ��یست. آن را در لا به لای 22جلد آثار باقی مانده از او از آغاز نهضت اسلامی تا پایان عمر پربرکتش در "صحیفه امام (ره)" میتوانیم بخوانیم. امام در وصیتنامه سیاسی الهی خود و نیز آخرین پیامها در روزهای پایانی حیات خود شفاف و روشن، آن را بیان کرده است.
امام (ره) آشتیناپذیری خود را با استبداد جهانی بویژه آمریکای جهانخوار و زاده نامشروع آن یعنی رژیم صهیونیستی و نیز دیکتاتورهای وابسته او در منطقه بارها اعلام کرد. امام(ره) تا آخرین لحظات عمر خود اجازه نداد کسانی که میخواستند برای برقراری روابط با آمریکا دلالی کنند، جایی در کشور داشته باشند. او هدایای رئیس جمهور آمریکا را در حقهبازی که قرار بود مک فارلین عملی کند پس زد و با مواضع صریح خود تقریباً کنار آمدن ملت و دولت با آمریکاییها را تعلیق به محال کرد.
هم او بود که فرمود: "ما این حقیت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامیمان بارها اعلام نمودهایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ میگذارند، از آن باکی نداریم." (1)
و نیز فرمود: "ما در صدد خشکاندن ریشههای فاسد صهیونیسم، سرمایه داری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتیم نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم و نظام اسلام و رسول الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم." (2)
هم او بود که صریحاً فرمود: "ما با تمام وجود از گسترش باجخواهی و مصونیت کارگزاران آمریکایی حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد جلوگیری میکنیم و نخواهیم گذاشت از کعبه و حج ... صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم." (3)
امام (ره) تکلیف ما را با ابرقدرتها بویژه آمریکا مشخص فرموده، سیاست خارجی ما باید بر این ابتناء، ادبیات گفتگوی خود را با آمریکا تنظیم کند. تعامل با جهان متناسب با این گفتمان شکل بگیرد.
امام (ره) در این باره با ما و دولتهایی که در جمهوری اسلامی سر کار میآیند حجت را تمام کرده و فرموده است: "راهی جز مبارزه نمانده است و باید با چنگ و دندان، ابرقدرتها و خصوصا آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب کرد؛ یا شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است." (4)
امام(ره) هوشمندانه کارگزاران سیاست خارجی نظام را نصیحت کرده و یک معیار عقلایی برای دشمنشناسی در این باره داده که واقعا شنیدنی است. او فرمود: «نکته مهمی که همه باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند؟ به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند. به گفته قرآن کریم، هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم آمریکا و صهیونیستها و... در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی ما را لکهدار کنند.» (5)
این محکمات در نگاه به دشمنان واقعی ایران و اسلام را نمیتوان تفسیر به رأی کرد. خوشبختانه مقام معظم رهبری پس از قبول تصدی امامت امت در این خط مستقیم، نظام مقدس جمهوری اسلامی را هدایت فرمود و ذرهای از آن عدول نکرد. امام در تبری از قدرتهای سلطهجو و مستکبر طی نیم قرن مبارزه با کفر و الحاد جهانی چیزی کم نگذاشته است. با سیری کوتاه در پیامها و سخنرانیهای امام (ره) به راحتی خطوط کلی این «تبری» روشن میشود. اما امام در سیاست خارجی خود تصویری از «تولی» هم به دست میدهد و میفرماید: «ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر، نیاز سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.» (6)
ای کاش امام (ره) امروز در میان ما بود تا ضرب شست حزب الله و حماس را در جنگهای 33 روزه، 22 روزه، 55 روزه و 8 روزه می دید. ای کاش امام (ره) در میان ما بود و حمایت دولت و ملت ایران در بیداری اسلامی و حمایت از مسلمانان را میدید. ای کاش امام (ره) سقوط دیکتاتوریهای وابسته به آمریکا در منطقه را میدید و شاهد سلوک سیاسی خارجی نظام در همان مسیری که ترسیم فرموده، میبود.
دولت امروز گرفتار پدیده مذاکرات هستهای به عنوان پیچیدهترین راه دیپلماسی خارجی است. آهنگ دولت در مواجهه با آمریکا و تجمیع کفر جهانی در 1+5 اگر آهنگ امام (ره) در نگاه به استبداد جهانی نباشد به بیراهه میرود. خطوط قرمزی که رهبری در این باب معین فرمود، در حقیقت تفسیری ناب از همان خطوطی است که امام (ره) در سیاست خارجی مد نظر داشت.
دولت در مقابله با بدعهدی آمریکاییها باید فریاد خود را همراه با ملت بر سر آمریکا بکشد نه اینکه نامهربانانه بر کسانی فریاد کشد که به پیروی از امام (ره) تحت هیچ شرایطی نمیخواهند زیر بار تحمیل، تحقیر، تهدید و تحریم قدرتهای زورگو بروند.
دولت برای توفیق در مذاکرات نیاز به بازخوانی خط استکبارستیزی امام در سیاست خارجی دارد. باید به ابرقدرتها تفهیم کرد تا آخرین قطره خون برای اعتلای کلمه الله ایستادهایم. دولت در اعلام این موضع از طرف امام و امت نمایندگی دارد.
ملت زیر بار «توافق به هر قیمت» نمیرود. ملت قیمت انقلاب و نظام را میداند و هزینههای آن را تاکنون پرداخته است.
اینکه جهان را یک دهکده بدانیم و کدخدای این ده را آمریکا بخوانیم معلوم نیست چه نسبتی با مبانی امام (ره) در باب سیاست خارجی دارد. ما در هزاره سوم به سر میبریم نه عصر حجر!
دنیا وسیعتر از آن است که آن را یک دهکده بدانیم. قدرت زورگویان جهانی کوچکتر از آن است که فکر میکنیم. یک نفر در 15 خرداد 42 در قم شهر قیام تصمیم گرفت پوزه ابرقدرتها را به خاک بمالد، توانست این کار را عملی کند. او در حالی به جنگ قدرتها رفت که بر زرادخانههای اتمی تکیه زده بودند، اما او حتی یک فشنگ هم نداشت. امروز فرزندان او دست روی ماشه موشکها، بمبها و تفنگهایی دارند که یکی از 10 ارتش غیرهستهای جهان است.
آن روز ما با دست خالی به جنگ ابرقدرتها رفتیم. امروز با دست پراز جمله حضور در دامنه قلههای بزرگ علمی میخواهیم با دشمن رو به رو شویم. اگر سیاست خارجی امام (ره) را خوب درک کنیم، حاضر نخواهیم شد کوچکترین لبخندی بر چهرهها در مذاکرات بنشیند. ما باید خشم و کینه انقلابی خود را حداقل به اندازهای که دشمن در روند مذاکرات علیه ما اعمال میکند، در واکنش به بدعهدیها نشان دهیم.
خودشگفتی و خودرأیی در این کار بزرگ، سمّ است. تدبیر دولت باید با اعتنای جدی به منتقدین سیاست خارجی شکل گیرد. منتقدین چیزی جز رعایت خطوط قرمز امام (ره) و رهبری در سیاست خارجی نمیخواهند.