* تقریبا دو سال از 24 خرداد و انتخابات می گذرد. چه ارزیابی از کارآمدی این دولت دارید فکر میکنید که دولت آقای روحانی چقدر توانسته در کنترل شرایط موفق ظاهر شود؟
** به هر حال آنچه در این دولت برجسته است تلاشهای دیپلماتیک در حوزه سیاست خارجی است . دولتهای نهم و دهم آنقدر بد عمل کردند که یک تجمیع جهانی علیه ما شکل گرفت و این موارد بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر سفره مردم و معیشت جامعه تاثیر گذاشت. به هر حال با رفتن پرونده ما به شورای امنیت دست مملکت زیر گیره گیر کرد. من میتوانم بگویم که در سیاست خارجی دولت یازدهم موفق عمل کرده اما هنوز نتیجه نهایی حاصل نشده و این کاملا مشهود است. ولی مطمئنا با حفظ مواضع، جمهوری اسلامی میتواند مذاکرات و سیاست خارجی خود را به جایی برساند. هرچه باشد تا الان اجتماع جهانی علیه ما شکسته است و این روند باید هرچه زودتر نتیجه دهد. چون به هر حال مسئله فروش نفت و مسئله سوئیفت منابع مالی و باز کردن ال سی از جمله مسائلی هستند که ادامه یافتن آن کشور را به مشکلات خواهد انداخت و مستقیما در مسائل داخلی ما انعکاس خواهند داشت.
* بحث سیاست خارجی دولت تاکنون بارها مطرح شده است، نظر شما درباره مباحث داخلی چیست؟ چون به هر حال خیلیها حوزه سیاست داخلی را محل چالش اصلی دولت میدانند و بر این باورند که قسمتی از کندی روند نتیجه بخشی سیاست خارجی هم به دلیل همین چالش موجود در سیاست داخلی است.
** در داخل مهمترین اتفاقات را این دو مسئله میدانم؛ اول تغییر فضای عمومی کشور از برخورد امنیتی به سمت برخورد نسبتا سیاسی. مسئله دوم هم این است که در آن هشت سال قبل بیانضباطی، قانونگریزی و قانونستیزی به مشی دولت تبدیل شده بود به شکلی که مجلس اصولگرا بیشترین انتقادات را از دولت اصولگرا داشت. یعنی آش آنقدر شور بود که صدای آشپز هم بلند شده بود. همانهایی که دولت قبلی را آوردند جلو آن هم ایستادند و به مخالفت با آن برخاستند. در شرایط فعلی اتفاق مهم این است که انضباط به امور اجرایی برگشته است. به هر حال شاید هنوز هم شاهد برخی بیانضباطیها و حتی بیقانونیها باشیم اما جهتگیری دولت به سمت قانونگرایی و انضباط است و میخواهد این وجه را در کارهای اجرایی تقویت کند.
* آیا میتوان به وضوح موفقیت بخشهایی از کارنامه یکساله دولت را هم ناکافی دانست یا اینکه عقبماندگیهایی را در این کارنامه شناسایی کرد؟
** در مورد بخشهای مختلف قضاوتم این است که در برخی بخشها دولت موفق عمل کرده و در برخی از بخشها هم همچنان کند است و دیر تصمیمگیری میشود یعنی در برخی بخشها با وجود مقاومتهایی که در برابر دولت وجود دارد اما زمینه پیشبرد کارها بیشتر از این چیزی است که تا الان دیدهایم. به هر حال لازم است تا با سرعت از این رکود کشنده خارج شویم، دولت به هر حال یک بسته پیشنهادی داده است اما در یکسال گذشته میتوانست خیلی سریعتر به برخی بخشها بپردازد که منابع آنها تامین بوده و فرآیند آنها تعریف شده است.می خواهند دولت روحانی را به بهانه دلواپسی متوقف کنند.
* ریشه این عقبماندگی را در چه چیز میدانید؟ احتمالا هم تصمیمگیریها و مدیریت غلط دولت در این زمینه تاثیرگذار است و هم برخی تقابلهای داخلی. مسئله اساسی که به عنوان یک چالش در مقابل دولت مطرح است نظر شما چیست؟
** دولت یک مانعی سر راهش دارد که برداشتن این مانع تنها کار دولت نیست، این مانع هم برخورد طیف تندروهای اصولگرا و هواداران دولت سابق است و دود برخورد آنها تنها در چشم دولت نخواهد رفت و تمام کشور از آن لطمه میبیند.
* دولت چگونه میتواند بخشهایی ازحاکمیت را برای کنترل تندرویها با خودش هماهنگ کند؟
** خود دولت اول از هر چیز نباید تحت فشار تغییر حالت دهد. انعطاف برای یک دولت خوب است و باید باشد، اما نباید بیش از اندازه شود تا حدی که ماهیت دولت از دست برود و تغییر کند. مواضعی که اخیرا آقای روحانی گرفته به لحاظ رویکرد و در کلیت خودش مواضع خوبی است یعنی وضعیت دولت را روشن کرد تا دولت محکمتر از قبل به راه خودش ادامه دهد. به خیلی از مسائل نباید توجه کند. باید دولت عزم خود را بر پای برنامه خود بگذارد. اینها زمانی 9 روزی یک بحران درست میکردند، الان دارند هر روز بحرانسازی میکنند. خب به هر حال الان وضعیت همین است. دولت هم که نمیتواند فقط بنشیند و نگاه کند که برای او بحرانآفرینی کنند. من میگویم که برخورد با تندروها اصلا نمیتواند و نباید توسط دولت صورت بگیرد. دولت پاسخها را باید بدهد اما اینکه به قول معروف خودش توی سینه اینها برود کار درستی نیست. این کار باید توسط نیرویی غیر از دولت انجام شود. برخورد دولت هم باید برخوردی حساب شده از موضع کار اجرایی و کارآمدی باشد.
یعنی اگر دولت میخواهد جواب بدهد باید کارنامهاش هم مدام دستش باشد و آن را بالا بگیرد و زمینه قیاس کارآمدی را هم فراهم کند. به نظر من اینکه در عین حالی که به بحران آفرینیها پاسخ داده شود باید زمینه تحکیم پایگاه اجتماعی دولت هم فراهم شود. به هر حال در جامعه همه مردم منازعات سیاسی را درک نمیکنند و به آن واقف نیستند. یکی از کارکردهای کارنامه دولت در منازعه سیاسی همین جا است.
مشخصا مخالفان دولت دنبال این هستند که کارآمدی نظام اجرایی را دچار اخلال کنند تا زمینه رابرای رقابت سیاسی به نفع خودشان فراهم کنند و اگر دولت وارد چالشی شود که به نظام اجرایی ضربه بزند، قطعا ضربههایی خواهد خورد که جبرانش بسیار سخت خواهد بود. چیزی که من میتوانم بگویم این است که به هر حال همین دست منازعات برخی از تصمیمگیریها را کند کرده و این به ضرر دولت خواهد بود. یعنی دولت نباید زیاد از حد محافظهکار شود و در مقابل مخالفتها احتیاط بیش از اندازه به خرج دهد و نباید خیلی به استقبال چالش برود.دولت روحانی باید سریع تر و صریح تر مقابل مخالفان ظاهر شود.
* دو سال از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور مردم ایران می گذرد عملکرد این رئیس جمهور را چگونه ارزیابی می کنید؟
** نکته مهمی در مورد انتخابات سال 92 باید مد نظر داشت و آن اینکه به جای پیروزی اصلاح طلبان، اصلاحات پیروز شد. به جای آنکه یکی از افراد اصلاح طلب رای بیاورد تفکر اصلاح طلبی بود که رای آورد. شعارها و عملکرد دکتر روحانی چه در ایام انتخابات و چه بعد از آن، رویکردی منطبق با خواست اصلاح طلبان است و به مرور هر چه جلوتر برود، این رویکرد صیقل می خورد و بهتر خود را نشان خواهد داد. برای مثال تفکر اصلاحی در عرصه بین الملل، نه غرب ستیز است نه غرب گریز؛ بلکه به تعامل، گفتگو و حل و فصل مسائل از طریق مذاکره می اندیشد و آقای روحانی نیز به این مسئله باور دارد و به طور جدی آن را دنبال می کند.
در عرصه داخلی نیز، قانونمداری مبنای تفکر اصلاحی است و تاکید بر قانون، حفظ حرمت و کرامت انسان ها ، آزادی ، برابری و سماجت بر حقوق شهروندی و مهمتر از آن حاکمیت عقلانیت سیاسی از مولفه های تفکر اصلاحی است که رئیس جمهور نیز بر آنها تاکید دارد و در جهت پیاده سازی این دیدگاه ها و نظریه ها، تلاش می کند.
در عرصه بازسازی کشورهم ، سرمایه گذاری، رونق گردشگری، حفاظت، حراست و احیای محیط زیست حائز اهمیت است که فعالیت های قابل توجهی در حال انجام است. در مجموع رویکرد اصلاحی یعنی نفی افراطی گری و حاکمیت تعقل وتدبر.به عبارتی ، تداوم فرآیند توسعه در یک کشور به شیوه مسالمت آمیز و این رویکرد، در حال اجراست.
* به نظر شما اتفاق قابل توجهی برای توسعه ایران رخ داده است؟
** فرآیند اصلاحات و توسعه، فرآیندی بطئی، کند و زمانبر است و با رویکرد های رادیکال و حرکت های تند سنخیتی ندارد. پیش از این مرحوم مهندس بازرگان از آن به عنوان « سیاست گام به گام» یاد می کرد و به اعتقاد اینجانب باید این رویکرد را حرکت« آهسته و پیوسته» نامگذاری کنیم. سیاست گام به گام ممکن است در نقطه ای متوقف شود و این پروسه به انتها نرسد. اما حرکت آهسته و پیوسته یعنی تداوم فرآیند توسعه که موضوعی بسیار مهم است. اینکه برخی انتظار داشته باشند دولت کنونی در کوتاه مدت مسائل را حل وفصل کند نه تنها شدنی نیست؛ بلکه از وجود یک تفکر خام حکایت می کند.آنچه مهم است شیوه تصمیم سازی و تصمیم گیری عالمانه وعاقلانه است و روندها و رویکردهاست که رو به بهبودی باشد.
گام ها در مسیر اصلاحی باید کوتاه اما با طمانینه و مستحکم برداشته شود. من فکر می کنم اگر فرد یا افرادی ، پیچیدگی ها و مشکلات مسائل جامعه ما را بدانند و درباره عملکرد دولت یازدهم قضاوت کنند، حتما به این نتیجه می رسند که دولت در انتخاب مسیر وشیوه حرکت عملکرد مناسب و قابل قبولی دارد.
* منتقدان عملکرد دولت در حوزه سیاسی بر این باورند که نخبگان و فعالان سیاسی حامی دولت که عمدتا در میان اصلاح طلبان حضور دارند اگر بخواهند به تحرک سیاسی در راستای بیان مطالبات جامعه یا تبیین آنچه دولت به آن اهتمام دارد بپردازند ، هنوز مجالی برای آنها فراهم نشده است. از سوی مقابل، «بیش فعالی» تندروها و مخالفان دولت، همه چیز را در اختیار آنها قرار داده است.
** این انتقاد کاملا بجایی است. یک نظام سیاسی یا یک قوه مجریه بر چهار پایه استوار است . نخست مشروعیت سیاسی که مبتنی بر رای مردم است. دومین پایه کار آمدی در رفع معضلات و مشکلات است وپایه سوم تبلیغات و تبیین سیاست ها ، رویکردها و برنامه هاست و پایه چهارم نیروهای نظامی و انتظامی است. حتی اگر دولتی از طریق مشروع به قدرت رسیده باشد و کارآمد هم باشد، این دو مولفه کفایت نمی کند.
زمانی این دو می توانند اثرگذار باشند که ضلع سوم که تبلیغات و انتقال عملکردها به بدنه اجتماعی است به درستی عملیاتی و اجرایی شود. دولت روحانی در این حوزه با چالش جدی مواجه است. متاسفانه صدا و سیما یا با دولت زاویه دارد یا به گونه ای غیر علمی به مسائل دولت می پردازد. در کشوری مثل ما که تلویزیون رسانه عمومی است و صدا وسیمای خصوصی وجود ندارد و از طرفی فرهنگ عمومی فرهنگ دیداری وشنیداری است، باید امکان دفاع به حامیان دولت مستقر داده شود. این در حالی است که آنالیز برنامه های صدا وسیما حاکی از آن است که تریبونهای تاثیرگذار در اختیار منتقدان ومخالفان دولت است. ممکن است مسئولان این رسانه بگویند از وزرا برای گزارش کار دعوت می کنند اما این جنبه رسمی دارد و وزیر به خاطر معذورات و ملاحظاتی نمی تواند مانند یک فعال سیاسی یا استاد دانشگاه، به پاسخگویی بپردازد.
* اگر صدا و سیما قرار بود تاثیر گذاری داشته باشد که خرداد 92 خلق نمی شد. نظر منتقدان این است که رویکرد صدا و سیما غیر قابل تغییر است. موضوع فضاهایی است که زیر نظر دولت قرار دارد؟
** اینکه صدا وسیما در انتخابات 92 بی تاثیر بوده است را قبول ندارم. مناظره نامزدها در صدا وسیما تاثیر بی بدیلی داشت که در جای خود قابل بحث است؛ اما اینکه برنامه های صدا سیما ضد تبلیغی است موضوع دیگری است و باید بین نقش و اثر صدا وسیما به عنوان یک ابزار رسانه ای که اگر عالمانه از آن استفاده شود تاثیر گذار است با سیاست های تبلیغاتی آن تفکیک قائل شد. در مورد ضعف و عدم استفاده از فضاهای در اختیار دولت باید از مسئولان دولتی سوال کرد. آقای روحانی باید پایه سوم موفقیت دولت خود را مستحکم کند. اگر هدف پیشرفت کشور است از صدا و سیما خواسته شود تا فرصتی برای مناظره مخالفان و حامیان عملکرد دولت فراهم گردد.
* با در نظر داشتن تجربیات 8 ساله اصلاحات و 8 ساله احمدی نژاد، اصلاح طلبان در دولت روحانی باید چه رویکردهایی را دنبال کنند؟
** قبلا گفته ام اصلاح طلبان بهتر است همچنان در حوزه اجتماعی فعال بمانند. این جریان در یک بزنگاه و شرایط حساس یعنی انتخابات 92 با همه ظرفیت خود به میدان آمد و نقش خود را به خوبی ایفا کرد و شرایط را عوض کرد. حالا دولتی بر سر کار است که با رویکرد عقلانی کشو را اداره می کند. هر جا کمک لازم داشته باشد باید کمک کرد؛ اما تلاش یک جریان سیاسی لزوما محدود به عرصه سیاست و مسئولیت های اجرایی نیست. در عرصه اجتماعی کارهای زیادی روی زمین مانده است. اگر فکر کنیم هر کاری بدون مانع تراشی، انجام می شود اشتباه کرده ایم. ما در جامعه ایران و در کشوری در حال توسعه فعالیت می کنیم و طبیعتا هر حرکتی، موانعی خواهد داشت و این نباید بهانه ای برای کار نکردن باشد.
من هم قبول دارم نیروهای ضد توسعه نیز حضور دارند اما معتقدم پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان، فاکتوری تعیین کننده است و دولتی بر سر کار است که ظرفیت های قابل توجهی برای استفاده دارد که امید ایجاد می کند.امید برای فردای بهتر ایران وایرانی.پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان فاکتور تعیین کننده برای هر انتخاباتی است.