نویسنده: عبدالحمید بیاتی
«شی جینپینگ» رئیس جمهور چین، پیش از ظهر دوشنبه وارد اسلام آباد شد و مورد استقبال «نواز شریف» نخست وزیر پاکستان قرار گرفت. بر اساس اخبار موجود، رئیس جمهور چین در سفر به اسلام آباد بالغ بر ۴۶ میلیارد دلار در پاکستان سرمایه گذاری خواهد کرد.
نزدیک شدن چین به پاکستان و افزایش مناسبات پکن با اسلام آباد، می تواند زنگ هشداری برای هند باشد که هم با چین در رقابت است و هم با پاکستان اختلافات گسترده ای دارد.
دلایل اهمیت پاکستان برای چین
به اعتقاد کارشناسان، چین و پاکستان در سالیان گذشته دارای روابط ممتازی بودند و سفر رییس جمهوری چین به این کشور می تواند ضمن تحکیم این مناسبات، در تقویت و ثبات منطقه نیز اثر گذار باشد. پاکستان، به لطف حسن همجواری با چین، توانسته در سالیان گذشته روابط ممتازی در زمینه های مختلف با دومین قدرت اقتصادی جهان برقرار کند و دولت کنونی اسلام آباد نیز یکی از اصلی ترین رویکردهای خود را در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی، گسترش بیش از پیش روابط با پکن قرار داده است.
بدون شک این سفر علاوه بر پاکستان برای چین نیز خالی از دستاورد نخواهد بود و شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین دستاوردهای این سفر برای چین، تلاش پکن برای ورود به طرح های مهم زیربنایی در پاکستان از جمله طرح توسعه بنادر و مساعدت به پاکستان برای حل معضل کمبود انرژی باشد.
به همین سبب چین قصد دارد با تامین ۸۵ درصد از دو میلیارد دلار منبع مالی مورد نیاز برای احداث خط لوله صلح در خاک پاکستان به انتقال گاز ایران به اسلام آباد کمک کند. روابط چین و پاکستان همیشه گرم بوده و در همین راستا است که «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین روابط دوستانه دو کشور را به «برادری آهنین» توصیف کرد. او گفت که پکن و اسلام آباد نسبت به یکدیگر درک متقابل دارند.
قرار است طرح مهم جاده ابریشم چین که بخشی از آن با عنوان کریدور اقتصادی چین و پاکستان شناخته می شود و پاکستان را هم در بر می گیرد مطرح شود و این برای هر دو طرف سودمند خواهد بود. این کریدور به ساختارهای زیربنایی چون جاده، راه آهن، خط لوله و بنادر نیاز دارد و باعث خواهد شد تا پاکستان به سرمایه های بیشتری دست یابد.
طرح احداث این کریدور به عنوان شریان حیاتی آینده اقتصاد چین، از حدود سه سال پیش کلید خورد. این کریدور که مبداء آن بندر گوادر در جنوب غربی ترین نقطه پاکستان در ایالت بلوچستان این کشور و مقصد آن شهر کشگر Kashgar (چینی ها به آن کاشی می گویند) واقع در استان سین کیانگ در غرب چین است، شامل سه بخش مهم و موازی خطوط حمل و نقل جاده ای، ریلی و خط لوله های انتقال انرژی است و عملیات احداث خطوط جاده ای در بخش های از شمال پاکستان از سوی شرکت های چینی آغاز شده است.
تکمیل این طرح عظیم که می تواند دستاوردهای فراوان از جمله توسعه اقتصادی و اشتغال و بدنبال آن بهبود وضعیت امنیت را برای پاکستان به دنبال داشته باشد، دست کم ۱۰ تا ۱۵ سال زمان خواهد برد و حداقل به ۴۵ میلیارد دلار سرمایه گزاری نیازمند است.
چینی ها قرار است بعد از تکمیل طرح توسعه بندر گوادر، که بخشی از کریدور چین – پاکستان خواهد بود، مدیریت این بندر کلیدی را به مدت ۴۰ سال در اختیار بگیرند و این به معنای حضور پرقدرت چین در جنوب آسیا و آبهای دریای عرب و اقیانوس هند خواهد بود. گزارش هایی نیز منتشر شده است که حکایت از تصمیم چین برای ایجاد پایگاه دریایی در سواحل جنوب پاکستان دارد.
از آن سو چین قصد دارد برای ساخت یک نیروگاه برق هسته ای در کراچی به ارزش بیش از شش میلیارد دلار به اسلام آباد کمک کند. پاکستان به عنوان یک قدرت راهبردی در جهان دارای جایگاه مناسبی است و از این جهت می تواند در آسیای جنوبی، شریک و همکار خوبی برای چین باشد. چین در زمینه مبارزه با تروریسم به ویژه در بخش های غربی خود همواره به کمک پاکستان نیاز داشته است و در سفر «شی» به اسلام آباد به طور حتم به این موضوع پرداخته خواهد شد.
دو کشور از زمانی که توافقنامه تجارت آزاد را در سال ۲۰۰۶ میلادی امضا کردند، شاهد گسترش روابط بوده اند و در یک دهه گذشته ارزش مبادلات تجاری آنها هشت برابر شده و به حدود ۱۵ میلیارد دلار رسیده است.
چین نگاه به آینده دارد و برای حفظ توان و قدرت خود، به پاکستان کمک های بیشتری خواهد کرد. چین برای تامین منافع خود قدم های بزرگی برای تثبیت پاکستان برداشته است و این مسیر را ادامه خواهد داد. از سوی دیگر، چین به مرزهای خود با پاکستان و افغانستان اهمیت زیادی می دهد و طبیعتا یکی از مهمترین خواسته هایش این است که پاکستان در تامین امنیت و مبارزه با تروریسم کوتاهی نکند.
رقابت با آمریکا بر سر پاکستان
در حالی که هند روابط رو به گسترشی را با آمریکا تجربه می کند، این طبیعی است که چین بخواهد، پاکستان مانند یک متحد برایش در منطقه عمل کرده و ضمن بهره برداری از کمک های اقتصادی، در زمینه های امنیتی و مبارزه با تروریسم هم کمک حال چین باشد.
سفر جینپینگ به اسلام آباد و قصد چین برای سرمایه گذاری ۴۶ میلیارد دلاری در پاکستان در حالی است که این کشور (پاکستان) سال هاست به عنوان هم پیمان آمریکا در منطقه به شمار می رود و واشنگتن برای نگه داشتن اسلام اباد در کنار خود سالانه میلیاردها دلار به پاکستان کمک می کند. علاوه و بر آن حضور در پاکستان به آمریکا این امکان را می دهد که استراتژی جدید نظامی خود یعنی تمرکز بر آسیا را با دستان بازتری انجام بدهد اما حضور چین در این کشور و سرمایه گذاری گسترده در زیر ساخت های پاکستان، اسلام آباد را به نوعی وام دار چین می کند.
فراموش نکنیم که چین از سال ۲۰۱۳ حضور در بندرهای مهم پاکستان را نیز آغاز کرده و بر اساس قراردادی که میان دو کشور به امضا رسید چین به مدت ۴۰ سال اداره بندر «گوادر» در استان بلوچستان پاکستان که در دریای عرب قرار دارد را برعهده دارد .
به نوشته روزنامه اکسپرس تریبون حضور چین در بندر گوادار علاوه بر آنکه ارتباط با کشورهای حاشبه خلیج فارس را برای پکن ساده تر می کند به چین این امکان را می دهد که اقدام به دایر کردن یک پایگاه نظامی دریایی در دریای عرب کند. و این یعنی به وجود آمدن یک میدان جدید برای رقابت میان آمریکا و چین.
بر همین اساس حضور آرام و بی سر و صدای چین در پاکستان می تواند اسلام آباد را رفته رفته از جمع همپیمانان آمریکا جدا کرده و آن را در صف متحدان چین قرار دهد.
فرصت مناسب برای بازی با کارت چین
همانطور که اشاره شد آمریکا روابط گسترده ای با پاکستان دارد و آمریکا برای آنکه حضور خود در منطقه بویژه در نزدیکی مرزهای ایران را حفظ کند به داشتن رابطه با کشورهایی همچون پاکستان نیازمند است.
علاوه بر آن آمریکا در دهه گذشته هزینه زیادی را در مورد افغانستان کرده و با وجود صرف میلیاردها دلار و کشته شدن تعداد زیادی از نظامیان ایالات متحده، واشنگتن نتوانست به اهداف خود در افغانستان برسد از همین رو حفظ اسلام آباد برای واشنگتن در راستای پگیری سیاست های ایالات متحده در قبال افغانستان ضروری به نظر می رسد.
بر اساس همین دلایل آمریکا علاقه ای به این موضوع ندارد که پاکستان به آغوش چین پناه ببرد از همین رو سفر جینپنگ به اسلام آباد، این فرصت را برای مقامات پاکستان بوجود می آورد که با توجه به رقابت موجود میان واشنگتن و پکن، و با بکارگیری یک دیپلماسی و با توجه به نیاز چین و آمریکا به اسلام آباد، منافع زیادی را کسب کند.
عاملی برای تشدید تنشها
همانطور که اشاره شد سفر رئیس جمهور چین به پاکستان می تواند به عنوان زنگ هشداری برای هند باشد. هند هم اکنون نزدیکترین رقیب چین در آسیا محسوب می شود و دو کشور رقابت تنگاتنگی را در عرصه های مختلف با یکدیگر دارند . علاوه بر این، هند اختلافات گسترده ای را نیز با پاکستان دارد و نزدیک شدن دو رقیب به یکدیگر یعنی آنکه هند باید در سیاست های منطقه ای و حتی بین المللی خود تجدید نظر کند. این وضعیت فرصت مناسبی برای آمریکا خواهد بود تا با افزایش مناسبات با هند، حضور خود در مرزهای چین را افزایش بدهد.
از سوی دیگر هر چند «نارندرا مودی» نخست وزیر هند، در آغاز دوره نخست وزیری خود اعلام کرده که در پی کاهش تنش میان دهلی با پکن و اسلام آباد است اما به نظر می رسد با توجه به اتفاقاتی که در یک سال اخیر رخ داده این موضوع در مورد پاکستان صدق نمی کند چون حکومت راستگرای هند در مقایسه با حکومت های گذشته این کشور سیاست تهاجمی تر را علیه پاکستان اختیار کرده بطوریکه مودی چندی قبل با لحنی هشدار گونه به پاکستان گفت که زمان تغییر کرده و عملکرد قدیمی پاکستان دیگر قابل تحمل نیست.
در این میان چین که با پاکستان رقیب دیرینه هند یک اتحاد سیاسی را ایجاد کرده، روابط اقتصادی خود را با دیگر کشور های جنوب آسیا مانند سریلانکا، مالدیو، و نپال را نیز گسترش داده است.
نتیجه آنکه با توجه به وضعیت موجود در منطقه و همچنین سیاست های آمریکا در آسیا، افزیش مناسبات چین با پاکستان می تواند موجب تحریک هند برای گسترش مناسبات با آمریکا و دیگر مخالفان منطقه ای چین از جمله ژاپن و کره جنوبی شده و حتی ائتلاف جدیدی را علیه چین در شرق آسیا شکل بگیرد.
بدون شک افزایش تنش میان چین و هند، بیش از هر کسی به نفع امریکایی خواهد بود که از سال ۲۰۱۰ میلادی استراتژی نظامی خود را بر پایه افزایش حضور در آسیا و کنترل چین بنا نهاده و این وضعیت فرصتی مناسب را نیز برای پاکستان فراهم خواهد کرد تا با توجه به رقابت چین و آمریکا از یک سو و چین و هند از سوی دیگر، و حفظ رابطه هم با واشنگتن و هم با پکن منافع زیادی را برای اسلام آباد کسب کند.