گروه سیاسی – در روزهایی که هر گروه و حزب و جبههای در جریان اصولگرایی ساز خود را میزند، شاید به نظر برسد که اعلام رسمی ائتلاف جبهه پایداری انقلاب اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و حزب موتلفه اسلامی با انتشار بیانیه مشترکی به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) قدمی رو به جلو در مسیر همگرایی اصولگرایان است. این در حالی است که چنین ائتلاف قابل پیشبینی – براساس چراغ سبزهای قبلی چهرههای اثرگذار هر گروه – نه تنها از پیچیدگی معادلات وحدت اصولگرایان کم نمیکند که شاید حتی بر آن بیفزاید. جبهه پایداری انقلاب اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و حزب موتلفه اسلامی با صدور بیانیه مشترکی به مناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) و نیمه شعبان تاکید کردند که اصولگرایان با شعار همیشگی خود یعنی «پایداری در اصول، نوگرایی در روش، ایثارگری در رفتار» در صحنه سیاسی کشور حضور دارند و به سمت همگرایی و وحدت پیش میروند.
در ادامه این بیانیه مشترک که در بخشهایی از آن، به سیاق دلواپسی، حملاتی هم متوجه دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای شده است، میخوانیم: «گفتوگوها بین اصولگرایان روند خوبی را طی میکند. همگرایی بین اصولگرایان متضمن همگرایی ملت، رقابت سازنده ومشارکت عمیق وگسترده در سامانه انتخابات است و این یک ظرفیت بزرگ برای نظام مردمی ماست تا رخنه دشمنان را به نهادهای انتخابی نظام سد کند. اصولگرایان متحد و یکپارچه با حضور خود در انتخابات آینده به وظایف انقلابی خود عمل خواهند کرد». سران جبهه پایداری انقلاب اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و حزب موتلفه اسلامی مدتهاست که راه رسیدن به وحدت اصولگرایان را از ائتلاف میان خود آغاز کردهاند. این در حالی است که همچنان دو محور کلی بر سر راه این مثلث وحدت باقی مانده که باید برای آن راهکاری بیابند. نکته اول جلب رضایت جامعتین است و نکته دوم نیز همراهی نکردن سه چهره اثرگذار اصولگراست که هر یک به دلیلی ساز خود را میزند و حرکتهایشان میتواند حتی بر تصمیم جامعتین نیز اثرگذار باشد.
وزنه سنگین لاریجانی
موجهترین این چهرهها علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی است. فردی که با توجه به رویکرد معتدلی که از خود نشان داده، نه تنها باعث جذب چهرههای معتدل اصولگرای دیگر شده که حتی اصلاحطلبان را در اندیشه نزدیکی و ائتلاف انداخته است. علی لاریجانی با توجه به وجهه خود وزنه مهمی در جریان اصولگرایی است که حتی یکی از شخصیتهای مورد توجه جامعتین به عنوان زعمای سنتی جریان اصولگرایی قرار دارد. مهمترین نقطه نظر لاریجانی در مسیر وحدت اصولگرایان، عدم پذیرش ائتلاف با جریانهای تندرویی همچون جبهه پایداری است. پایداریها هم در همین راستا دل خوشی از رئیس مجلس ندارند و حضور یکی از اعضای این جبهه در انتخابات هیات رئیسه مجلس برای جایگاه ریاست، در رقابت با لاریجانی، آن هم در شرایطی که «دیپلمات فیلسوف» تنها کاندیدای فراکسیونهای اکثریت مجلس یعنی رهروان ولایت و اصولگرایان برای این سمت بود، نیز نشان از این اختلاف بود.
لاریجانی حتی به قیمت جدا کردن راهش از محمدرضا باهنر، به عنوان رهبر جدید جمعیت ایثارگران حاضر به ائتلاف با پایداریها نیست. لاریجانی از یک سو ممکن است با شکل گرفتن حزب رهروان در مقام رهبر معنوی آنها با جذب اصولگرایان و حتی اصلاحطلبان معتدل به استقبال جدید فضای اجتماعی از گفتمان اعتدال پاسخ دهد و جریان جدیدی در فضای سیاسی ایجاد کند و از سوی دیگر امکان دارد به عنوان محور وحدت اصولگرایان از سوی جامعتین برگزیده شود که در آن صورت باید دید موتلفه و ایثارگران که همواره بر زعامت جامعتین تاکید دارند، با نظر وی در مورد جبهه پایداری چه میکنند.
معمای این دو نفر
محمدباقر قالیباف و محمود احمدینژاد دو چهره دیگری هستند که فعالیتشان در عرصه انتخابات میتواند در وحدت و همگرایی اصولگرایان خلل ایجاد کند. قالیباف در دو دورهای که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری وارد میدان شد، در ابتدای امر یکی از گزینههای مورد اقبال اصولگرایان به نظر میآمد، اما عملکرد وی در هنگامه رقابتهای انتخاباتی باعث شد نه تنها نظر اصولگرایان که نظر طیف غیرسیاسی جامعه که با بروز رفتارهای تکنوکراتی و نوگرانه به وی گرایش پیدا کرده بودند، عوض شود. قالیباف این روزها در کنار تلاش برای حفظ حامیان اصولگرای خود، به جذب دوباره همین جریانهای اجتماعی دلخوش کرده است و به گفته نزدیکانش این بار با حمایت از برخی چهرههای نزدیک به خود برای انتخابات مجلس، برای ریاستجمهوری دورخیز دوباره میکند. وضعیت احمدینژاد کمی متفاوت است.
رئیس دولتهای نهم و دهم که با حمایت اصولگرایان به دولت رسیده بود، از سالهای پایانی ریاستجمهوریاش مورد انتقاد برخی گروههای اصولگرا قرار گرفته و در ادامه حتی از سوی اصولگرایان از وی برائتجویی شد. با این حال باید پذیرفت که بخش عمده بدنه جریان نزدیک به وی از اصولگرایان هستند و حتی وزیران و مدیران وی جزو چهرههای همیشه حاضر در همایشهای وحدت اصولگرایان بودهاند. احمدینژاد که از بهمن ماه سال گذشته عملا فعالیت خود را شروع کرده است، تلاش دارد لیستی از نزدیکان خود را به مجلس بفرستد و در ادامه خود برای ریاستجمهوری کاندیدا شود. در این راستا، احمدینژاد با اعتقاد به این که عمده رای خود را در استانها و شهرستانها دارد، تمرکز خود را در این مناطق گذاشته است. احمدینژاد مسیر خود را بدون اعلام نیاز به حمایت اصولگرایان میرود و اعتقاد دارد که گفتمان خود را با هواداران خود به طور مستقل دارد. اما حضور وی از یک سو ممکن است برخی از اصولگرایان را به سوی خود بکشاند و از سوی دیگر ممکن است حامیان پیشین خود مثل جبهه پایداری و ائتلاف آبادگران را به حمایت از خود بازگرداند. در این حالت اصولگرایان با چالشی جدی مواجه خواهند بود.
جامعتین بر سر چندراهی
در این میان نگاه جامعتین نیز مهم به نظر میرسد. جامعتین که در پذیرش آیتالله مصباح یزدی به عنوان رهبر معنوی جبهه پایداری هیچ چراغ سبزی نشان نداد و عملا راه پذیرش ضلع سوم زعامت اصولگرایان را بست، اکنون برای حفظ جایگاه خود ناچار است نه تنها با چهرههای اصولگرایی که در قامت استقلال در صحنه سیاسی حاضر شدهاند مواجه شود، که باید تصمیم بگیرد از میان گروهها و چهرههایی که داعیه پذیرش رای جامعتین را دارند، کدام را برگزیند. این در حالی است که به نظر میرسد جمع بین این چهرهها و گروهها هم ممکن نیست. از سوی دیگر گروههایی هستند که معتقد به عبور از سازوکار سنتی جامعتین هستند و به طور قطع اگر جامعتین هم نظر آنها نباشند، الزامی برای رعایت نظر زعمای سنتی اصولگرایان در خود نمیبینند. با تمام این تفاسیر، به نظر میرسد ائتلاف سه گانه جبهه پایداری انقلاب اسلامی، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و حزب موتلفه تنها در سخن در مسیر همگرایی اصولگرایان باشد، اما در عمل معادلات وحدت را پیچیدهتر میکند.