حسین قدیانی
نمیدانم این بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات، دقیقا چی هست که هیات نظارت، هر چند روز در میان مستند به این بند متذکر روزنامه میشود و گاه موجب دادگاهی شدن «وطنامروز»؟! خلاصه دیشب برای محکم کاری رفتم و بندبند این بند را خواندم؛ «افترا به مقدسات، نهادها، ارگانها و هر یک از افراد کشور و توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند، اگرچه از طریق انتشار عکس یا کاریکاتور باشد».
القصه! چند روز پیش، هیات نظارت بر مطبوعات به موجب همین بند، به روزنامه «وطنامروز» تذکر داد! علت؟ انتشار متن «جمهور را نمیفروشیم» به قلم راقم همین سطور. بعد از رویت برگه تذکر، مجددا متن «جمهور...» را خواندم و راستش هیچ متوجه نشدم کجای آن یادداشت مرتکب افترا یا اهانت شدهام! یعنی دوستان محترم میفرمایند از جمهور هم دفاع نکنیم؟! جالب آنکه متن مدنظر دفاع از آحاد جمهور بود، خواه در خرداد 92 به این رای داده باشند یا به آن! ما وقتی جانب جمهور را میگیریم و دغدغههای ایشان را ذیل رسالت قلم به گوش دستاندرکاران میرسانیم، هیچ برایمان مهم نیست که این جمهور، رای به آقای روحانی داده یا رای به آن دیگران یا اصلا در انتخابات شرکت نکرده! جمهور برای ما موضوعیت دارد به واسطه جمهور بودنش، اینکه حالا چه سلیقه و چه عقیدهای دارد، در مراحل بعد قرار دارد.
اگر بنا باشد ما ارگان جمهور این وطن مقدس نباشیم، اصلش حکومت روزنامه و دولت روزنامهنگاری، همانطور که مولای متقیان هم فرمودند از لنگه کفشی پاره و درب و داغان برای ما بیارزشتر است. ما قلم را میخواهیم، ایضا روزنامه را تا از جمهور و برای جمهور بنویسیم. این جمهور، عشق ماست و ظاهرا ما نیز مبتلا به جرم عاشقی هستیم، و الا حضرات بفرمایند کجای متن «جمهور را نمیفروشیم» افترایی زده شده یا تهمتی بسته شده؟! کجای متن؟! و به کی؟!
جمهور، جمهور است و برای ما عزیز. اگر از ابنای جمهور، عزیزی، راننده تاکسیای، فالودهفروشی، استادی، شاگردی، دانشجویی، کارمندی، معلمی، کارگری آمد نزد ما و درد دلش را با ما در میان گذاشت، ما او را با همین قلم، نانی به وسع جوهر خرد میدهیم و هیچ از ایمانش نمیپرسیم! وقتی ملت، اینجا و آنجا به ما میگویند که از نحوه پرداخت یارانهها، از بیتوجهی به حوزه محیطزیست، از گرانی، از تورم، از خرج و مخارج اضافه دولت، از واردات بیرویه، از عدم لغو تحریم، از شعار و شعارزدگی، از بیصداقتی، از بیتدبیری، از رو دادن زیادی به دشمن، از پررو کردن اجنبی و هزار و یک ماجرای دیگر کلافه شدهاند، ما هیچ نمیپرسیم که این جمهور محترم و معزز، شناسنامه دارد یا نه؟! و در انتخابات احیاناً رأی به چه کسی داده؟! ای بسا جمهور، رأی به همین رئیسجمهور داده باشد لیکن شکایت داشته باشد از این بساط! یعنی دوستان میفرمایند سخن جمهور را سانسور کنیم؟! ما، چون خمینی عالم را محضر خدا میدانیم و در شعاع همین اعتقاد، فروختن جمهور به این و آن را معصیت میشمریم.
یعنی دوستان میفرمایند ما از جمهور دفاع نکنیم و دفاع از مذاکراتی کنیم که به همه چی منتهی شده الا لغو تحریمها؟! اتفاقاً جمهوری که رأی به این رئیسجمهور داده، در چنین مواردی منتقدتر از جماعت موسوم به «منتقد دولت» است! واقعاً چه کسی از جمهور رأی داد تا ایشان حتی آب خوردن مردم را هم گره بزند به تحریم؟! واقعاً چه کسی از جمهور رأی داد تا دشمن حتی قادر باشد اندرونی تأسیسات نظامی ما را هم جستوجو کند؟! واقعاً چه کسی از جمهور رأی داد تا اول سال بگویند قیمت حاملهای انرژی هیچ افزایشی نخواهد داشت، بعد دو دستی بزنند زیر وعدهشان؟! واقعا چه کسی از جمهور رای داد تا فرجامش عصبانی شدن مردم خوزستان، بلکه همه جای ایران از دست سرکار خانم ابتکار باشد؟! واقعا چهکسی از جمهور رای داد تا دانشمند و حتی نخبه حکومتی این مملکت هم در لیست بازجویی دشمن قرار بگیرد؟!
با این حساب، آیا پوشش دغدغه همان قسم از جمهور که از قضا رای به همین رئیسجمهور دادهاند، جرم است؟! فلذا ما وقتی در تیتر یادداشت خود تاکید میکنیم به «نفروختن جمهور»، این شامل همه جمهور میشود، صرف نظر از این تقسیمبندیهای مسخره! جمهور یک جمهور است و حرف ملت، یکی! اگر دولتمردی بیتدبیری کند،خلف وعده کند و فقط حرف بزند و شعار بدهد یا اگر نماینده مجلسی نطق بیمبنا کند، اتفاقا آن دسته از جمهور که به ایشان رای دادهاند، ناراحتتر میشوند، چرا که پای آبروی رایشان در میان است.
از حضرات مسندنشین، اگر هم جمهور کار خوب میخواهند، آنهایی که رای هم بدیشان دادهاند، متقاضی آن کار خوبترند! بگذار از این حرفها بگذریم که اساساً و اصولاً باورم هست آقایان وزارت ارشاد، مشکل با «نقد» دارند. و الا گرفتن جانب جمهور و دفاع از تودهها، نه «تذکر» بلکه «تشکر» دارد! از نظر ما «مؤدب و باهوش» همین جمهور خودمانند، نه رئیسجمهور آمریکا که از سویی اول حامی اسرائیل است و از دیگر سو اول مدافع داعش! آیا دفاع از جمهور خود در برابر رئیسجمهور اجنبی جرم است؟! خوب میدانم از خاطر هیچکس نرفته! یک هفته بعد از تیتر یک مشهور «خبر مرگش» خبر مرگش را آوردند! آن روز خداوند منان به ظرافت هر چه تمامتر سخن گفت با کسانی که تیتر یک «وطن امروز» را بدون هیچ ادلهای برنتافتند اما ظاهراً معاونت مطبوعاتی، درس لازم را از آن روز نگرفته که باز هم بیهیچ ادلهای به ما تذکر میدهد! یقین دارم تو وقتی طرف جمهور را بگیری، خدا هم حمایتت میکند! «خبر مرگش» بسی فراتر از تیتر یک «وطن امروز» حرف دل همه ملت ایران بود، بنابراین به یک هفته نکشید که خدا، خبر مرگ بشکه سعودی را به ما و ملت رساند، بلکه به وضوح از تیتر یک ما و حرف دل جمهور حمایت کرده باشد! ما از ورای ایمان به صدق وعده الهی، باز هم جمهور را نخواهیم فروخت.
ما میرزابنویس لبوفروش دیار خودمان باشیم، صد شرف دارد که بخواهیم دشمن را بزک کنیم! و همین است فرق قلم ما و قلم زنجیرهایها! یکی با قلم، قدم در وادی جمهور خود میزند، دیگری با همین قلم، قدم میزند در وادی رئیسجمهور اجنبی، بلکه از اوبامای جلاد تحریم، فرشته نجات بسازد!
من همین متن را به فال نیک میگیرم و خیرخواهانه وزارت محترم ارشاد، نیز معاونت مطبوعاتی و صدالبته شخص وزیر را توصیه میکنم به خرج کردن درست از تذکر و تشکر!
ای خدای بزرگ! تو شاهد باش... و شهادت بده که ایمان ما به «یدالله معالجماعه» است، نه به دشمنان قسمخورده این جمهور. برای ما جمهور با «هور» تمام نمیشود، بلکه تازه با «هور العظیم» آغاز میشود! عهد ما با جمهور از جنس همان عهدی است که با شهدای هور بستهایم. کجایی سردار هور، شهید علی هاشمی تا ببینی دفاع از پدر و مادر تو، اقوام تو، دوستان تو، آشنایان تو و همسنگران تو نزد وزارت فخیمه ارشاد، تشکر که ندارد هیچ، مستوجب تذکر هم تشخیص داده میشود؟!
آری! ما در هوای هور به سر میبریم که سنگ جمهور را به سینه میزنیم! عالیجنابان! آب خوردن این جمهور به «السلام علیک یا اباعبدالله» بستگی دارد، نه تحریم! بعضیها لطف کنند و از جانب مردم، آن هم این همه بیتدبیر سخن نگویند! در غیر این صورت، همان خدای «خبر مرگش» این بار درس خود را به گونهای خواهد داد که این دفعه حتماً بگیرند! این خط، این نشان!