تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۱  ، 
کد خبر : ۲۷۶۹۹۰
احمد خرم در گفت‌وگو با آرمان:

تداوم مشی 2 ساله دولت به نفع روحانی نیست

احسان اسقایی – مقدمه: احمد خرم وزیرراه دولت اصلاحات از دولت یازدهم حمایت می‌کند. اما تاکید دارد که نباید روش اعتدالگرایی را به اصلاح‌طلبی گره زد که شکست یکی معنای شکست آن دیگری هم باشد. او می‌گوید که وزرای دولت باید تصمیمات جدی بگیرند و عدم این کار به ضرر روحانی است چرا که موفقیت او را در انتخابات دور بعدی ریاست‌جمهوری شاید کاهش دهد. از انسجام و وحدت اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس هم گفت و اینکه ائتلاف دو جریان سنتی اصلاح‌طلب و اصولگرا امکان پذیر نیست. خرم از اصلاح‌طلبان خواست تا به موضوعات اجتماعی و اقتصادی هم ورود داشته باشند. در نهایت این عضو اردوگاه اصلاح‌طلبی تاکید می‌کند که اصلاح‌طلبان نباید در اندیشه کسب اکثریت کرسی‌های مجلس باشند بلکه فراکسیونی قدرتمند را داشته باشند. متن کامل گفت‌وگوی احمد خرم با «آرمان» در ادامه آمده است که می‌خوانید:

* موقعیت فعلی اصلاح‌طلبان را بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

**‌ به‌طور طبیعی بعد ازفضای محدودی که در دولت‌های نهم و دهم به وجود آمده بود دردولت یازدهم فضای سیاسی با شعارها و نوع عمل کرد بدنه دولت بازترشده است. دردولت گذشته از روش‌های پوپولیستی در برخورد با مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی استفاده می‌شد و این جامعه را با سرخوردگی همراه ساخته بود اما اکنون فضا مقداری بهتر از گذشته شده است. اگر فضای مبارزات انتخاباتی در سال 92 را درنظر بگیریم به این نتیجه می‌رسیم که جامعه و نخبگان جامعه درآن فضا دارای آرامش نبودند درنتیجه بایدگفت درحال حاضر فضای جامعه نسبت به گذشته ملایم‌تر شده است.

همچنین می‌توان چنین ادعا کرد که فضای جامعه نسبت به قبل سیاسی‌تر شده است اما در حال حاضر با نزدیک‌تر شدن به انتخابات ممکن است فضا مجدد بار دیگر با موانعی مواجه شود. دولت اگر می‌خواهد فضای به وجود آمده، پایدار بماند و فعالیت‌های سیاسی در قالب مسائل سیاسی رقم بخورد باید تدابیر ویژه‌ای را در این مورد بیندیشد. در مجلس هفتم حدود 150 حوزه انتخابات بدون رقابت بود و به عبارتی کاندیدای اصلاح‌طلبی در آن حوزه‌ها وجود نداشت که رقابتی وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد برخی دراین فکر هستند که در تعدادی از حوزه‌ها رقابتی میان دو جناح کشور وجود نداشته باشد.

واقعیت این است که باید برای این احتمال فکری صورت بگیرد و اگر مسائلی که در انتخابات مجلس قبل بود تکرار شود، در نتیجه مردم دیگر شاید اشتیاقی برای شرکت در انتخابات نداشته باشند. اگر حضور حداکثری مدنظر است باید ابزار و بستر آن را نیز فراهم کند. ابزار و بستر این حضور حداکثری به وجود رقابت در انتخابات بستگی دارد و وجود رقابت بستگی به آستانه تحمل متصدیان انتخابات و ارکان دیگر کشور دارد اگر می‌خواهیم کشور به مشکلات دولت‌های نهم و دهم که هنوز پس لرزه‌های آن وجود داشته و وجود خواهد داشت نیفتد.

* اصلاح‌طلبان چه استراتژی‌ای برای پیروزی درانتخابات پیشرو در نظر دارند؟

**‌ اصلاح‌طلب‌ها باید بتوانند پیروز نسبی انتخابات باشند یعنی به یک اقلیت با کیفیت، با تجربه، مطلع و مدیر بیندیشد و تعداد قابل ملاحظه‌ای از کرسی‌های مجلس را نه الزاماً اکثریت کرسی مجلس را در دست داشته باشند تا بتوانند حرف خود را درمجلس به درستی منتقل کنند. انتظار به دست آوردن اکثریت شاید تحقق پیدا کردنی نباشد اما داشتن یک فراکسیون قوی از شخصیت‌های بزرگ انقلاب، توان و قدرت استفاده از شعارها و برنامه‌های مناسب را تسهیل می‌کند. به عنوان ‌مثال کسی که حساسیت سیاسی بر وی وجود ندارد و دنیایی از تجربه درطول 36 سال فعالیت اجرایی را با خود دارد، گزینه مناسبی است و اگر این قبیل افراد کاندیدا شوند،جامعه نمی‌پذیرد که حضور در انتخابات نداشته باشند زیرا این افراد چندین بار از مجلس رأی اعتماد گرفته‌اند و در مقام اجرایی یا مقام تقنین حضورداشته‌اند لذا نمی‌توان به‌راحتی پذیرفت که آنها حضوری در انتخابات نداشته باشند.

* حصول اجماع میان اصلاح‌طلبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

**‌ شورای هماهنگی در میان احزاب اصلاح‌طلب نقش اساسی است. بالاخره در دو انتخابات اخیر یکی انتخابات ریاست‌جمهوری و دیگری انتخابات مجلس که در پیش روی جریان اصلاحات است اجماع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. باید پذیرفت که اصلاحات لیدر دارد و لیدر اصلاحات هم از خرد جمعی استفاده می‌کند. زیرا عقل و دستاورد فکری این افراد قوی‌تر از تصمیمات یک ‌نفره است. تاثیرگذاری این مورد درانتخابات گذشته به‌خوبی خود را نشان داده است. درانتخابات گذشته با مشورتی که درشورای مشورتی وسایر شوراها صورت گرفت اصلاح‌طلبان به اجماع رسیدند و همین اجماع موجب برنده شدن آنها شد. اصلاح‌طلب‌ها اجماع کردند تا به شعار مردم پاسخ دهند. بنده شخصاً به پنج استان برای تبلیغات انتخاباتی سفر کردم بدون اینکه این استان‌ها با یکدیگرارتباطی داشته باشند تمامی این استان‌ها دریافته بودند که ائتلاف و اجماع بهترین روش است.

هر جا سفر می‌کردیم شعار مردم این بود «عارف – روحانی ائتلاف –ائتلاف» ائتلاف این دو کاندیدا در حقیقت اجماع اصلاح‌طلبان بود. به تعبیری باید گفت ائتلافی صورت نگرفت بلکه اجماع صورت گرفت اقدامی که رئیس دولت اصلاحات دررسیدن اصلاح‌طلبان به اجماع انجام دادند بسیار مطلوب بود. ایشان درنامه‌ای از آقای عارف خواستند که از ادامه مبارزه انتخاباتی خود منصرف شوند تا لطمه‌ای به انتخابات وارد نشود و برنده میدان رقابت، اصلاح‌طلبان باشند. این درخواست از سوی دکتر عارف مورد قبول قرار گرفت. درنتیجه اصولگرایان نتوانستند در انتخابات پیروزی به دست آورند. هشت سال تجربه تلخ یک دست شدن باعث شد اصلاح‌طلبان تصمیم خوبی گرفتند تا بتوانند پیروز انتخابات شوند.

* شورای مشورتی و شورای هماهنگی چه نقشی در انتخابات آینده خواهند داشت؟

**‌ شورای مشورتی شورایی در زمینه‌های مختلف است و در اقداماتی که ارکان انتخابات اعم از وزارت کشور و هیات‌های نظارت و... انجام می‌دهند، می‌توانند موضع‌گیری درستی انجام دهند و با کمترین خطا این مواضع اعلام شود. من نظرم این است که دو طیف باید در عرصه سیاسی حضورداشته باشد. تک‌حزبی باعث سرخوردگی مردم و احساس عدم رقابت خواهد شد و در عمل نیز باعث گسترش فساد می‌شود. رقابت با حضور دو جناح اصلی بسیار مفید خواهد بود. اکنون تندروهای جریان اصولگرا درعمل این حرف را می‌زدند که ارکان قدرت باید تنها دردست اصولگرایان باشد و تمام تلاش خود را در این راستا قرار داده‌‌اند که این تفکر نتیجه خوبی برای کشور نخواهد داشت و ضررهای زیادی دارد که جبران آن مشکل است. این بحث را شورای هماهنگی می‌تواند با برخوردهای حساب‌ شده و تدابیری که جناح اصلاح‌طلب درموضع حذف نکردن جناح دیگر دارد طراحی کند.

کمیته هماهنگی وظیفه هماهنگ کردن طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب را دارد. همانطور که اصولگرایان چند طیف متفاوت هستند از تندرو و معتدل و... در اصلاح‌طلبان نیز به همین شکل است. من اعتقاد دارم این دو جناح خواستار تداوم چارچوب‌های کشور هستند من اعتقاد دارم که اصلاح‌طلبی تندروی ندارد و مارک زدن هم به خاطر منافع باندی و گروهی است. در طول 36 سال اخیر دیده‌ایم زمانی که قدرت تک جناحی شده است اتفاقاتی به وجود آمده است که قابل جبران نبوده است و زمانی که یک جناح حذف شد، قدرت به معنای استفاده از ابزار حفاظتی جای گروه حذف شده را گرفت و جناح مسلط با حذف جناح رقیب دست‌به‌ اقداماتی زده است که باعث تضعیف شده بود.

اگر دقت کنیم اعضای 1+5 در موضعی نسبت به ایران قرارگرفته‌اند که زورگویی کردند و در مقابل ما قلدری کردند چون آنقدر بهانه در دولت‌های نهم و دهم به دست غربی‌ها داده شد که آنها را در موضع برتر و دست بالاتر از ایران قرارداد و دو سال برخوردهای دیپلماتیک سنگین در دولت آقای روحانی باعث شد که رفتار غرب تعدیل شود. همچنین فسادی که در تک جناحی در کشور به وجود می‌آید قابل ارزیابی است و آنچه کشور را دراین وضعیت قرار داد فساد مالی است. ما شاهد بودیم که یکدست شدن باعث گسترش و تعمیق فساد مالی شد و جامعه بر روی فساد ایجاد شده حساس شد. لذا مسئولان باید تحمل کنند. مبارزه جز نهاد بشر است. مبارزه نرم همین مبارزه سیاسی است که در قالب جبهه و طیف و جناح انجام می‌گیرد.

اگر نهادی مبارزات نرم و سیاسی اجتماعی را برنتابد بعد از مدتی زیر سوال می‌رود. انتخابات در حقیقت شکل برخوردهای اجتماعی و سیاسی است. هر جناح چه جناح حاکم و چه جناح منتقد و معرض باید از امنیتی شدن بطور جد بپرهیزند. تمام اعضای کمیته و شورای مشورتی اصلاح‌طلبان و شورای هماهنگی اصلاح‌طلبان را کاملاً می‌شناسم این افراد دغدغه رشد نظام رادارند همه خواستار تقویت نظام هستند. همه اعضای این نهادها خواهان ایجاد فضای سیاسی در کشور و وجود دو جناح و تعامل و رقابت دو جناح به یکدیگرند. کشور را پایدار و نظام را تقویت می‌کند. البته جای سئوال است که چرا جناح اصولگرا از حاشیه امن برخوردار بوده است؟

* آیا ائتلاف اصولگرایان و اصلاح‌طلبان امری ممکن است؟

**‌ ائتلاف اصولگرایان و اصلاح‌طلبان عقلایی نیست که دو جناح با یکدیگر ائتلاف کنند. دو جناح باید باهم رقابت کنند؛ رقابتی که بستر آن فراهم بوده و نهادهای ذیربط به عدالت با همه برخورد کنند. اگر بنا به دلیلی فرد یا جناحی امکان حضور در انتخابات را پیدا نمی‌کرد به همان دلیل هم فرد یا جناح اصولگرا باید با آن شرایط مواجه می‌شد که نشد.

* اصلاح‌طلبان از نظر تئوری در چه وضعیتی نسبت به اصولگرایان قرار دارند؟

**‌ به لحاظ نظری و تئوری اصلاح‌طلبان نسبت به اصولگرایان جلوتر هستند. اگر به جزوه مواضع اصلاح‌طلبی که توسط بزرگان در دوره اصلاحات منتشر شد، دقت کنید متوجه خواهید شد که مطالب خوبی در این جزو وجود دارد. چنین جزوه‌ای که بیانگر مواضع سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی باشد را اصولگرایان ندارند البته مواضع اصلاح‌طلب‌ها ایراداتی دارد از جمله اینکه مواضع اجتماعی و اقتصادی اصلاح‌طلبان اعلام‌ نشده است. باید دقت کرد تلاش در مواضع اقتصادی و اجتماعی پیش ‌نیاز مواضع بعد سیاسی و فرهنگی است. نیاز هر فعالیتی در زمینه سیاسی و فرهنگی فعالیت اقتصادی و اجتماعی است مثلاً در میان اصلاح‌طلبان فعالیت اقتصادی همواره یک عیب بوده است و نادر کسی از اصلاح‌طلبان به دنبال فعالیت اقتصادی بوده است.

بنابراین اگر برای هزینه‌های انتخاباتی یک میلیارد تومان بخواهند، هزینه کنند این مبلغ را به سختی تهیه می‌کنند ولی برای اصولگرایان مانند آب خوردن فراهم می‌شود. تامین هزینه انتخاباتی برای اصلاح‌طلبان یک مشکل است چون چنین پولی را نمی‌توانند جمع کنند این در حالی است که یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 بالای چهار صد میلیارد تومان هزینه تبلیغاتش شد ولی من از ستاد انتخاباتی آقای روحانی خبر دارم که بین 6 تا 7 میلیارد تومان هزینه کردند. لذا باید گفت اصلاح‌طلبان همواره به مواضع سیاسی و فرهنگی می‌پردازند ولی مواضع اقتصادی و اجتماعی مانیفست مشخصی ندارند و باید کار تئوریک بر روی مواضع اقتصادی و اجتماعی داشته و در این موارد نیز اصلاح‌طلبان باید اعلام موضع کنند.

* چه تفاوت و اشتراکاتی میان اصلاح‌طلبی و اعتدالگرایی وجود دارد و آیا شکست اعتدال شکست اصلاحات است؟

**‌ من فکر می‌کنم که اصلاح‌طلبی یک دیدگاه است و اعتدال یک روش. لذا این دو را نمی‌توان با یکدیگر مقایسه کرد. نتیجه انتخابات 92 پیروزی تفکر اصلاح‌طلبی و روش اعتدال‌گرایی بود لذا هر دو پیروز شدند و اگر روش اعتدال‌گرایی شکست بخورد هیچ لطمه‌ای به دیدگاه و تفکر اصلاح‌طلبی وارد نخواهد شد. این دو پارامتر تا اینجا در موضع پیروزی قرار دارند. اگر به این قضیه واقف شوند که تعامل با یکدیگر ائتلاف با یکدیگر باعث تصحیح امور و برنده شدن در امور می‌شود، درنتیجه این تعامل باعث غنای هر دو طرف خواهد شد. ما نباید بگوییم که کدام یک از این دو دیدگاه و روش شکست‌خورده‌اند و کدام یک پیروز شده‌اند یا پیروزی یا شکست کدام یک باعث شکست دیگری خواهد شد هردوی تفکر اصلاح‌طلبی و روش اعتدال پیروز شده‌اند.

در فضای هشت ساله‌ای که کلی از اموال مردم از میان رفت و فضای غیرقابل پیش بینی و نامطلوبی ایجاد شد و حتی در برخوردهای بین‌المللی و سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی با تقابل رفتارشد و قطعنامه‌های شورای امنیت را کاغذ پاره قلمداد کردند درنتیجه بر آن فضا فائق آمدن پیروزی است این پیروزی هم برای اصلاح‌طلبان است و هم پیروزی مشی اعتدال است و این دوهمواره می‌توانند با یکدیگر کار کنند و ائتلاف این دو باعث پیروزی دیدگاه اصلاح‌طلبی و مشی اعتدالی خواهد شد. این دو درصدد این هستند که جایگاه بهتری در قدرت پیدا کنند و این جایگاه را هم با تدابیری که اندیشیده شده دست‌یافتنی می‌بیند.

* ورود اصلاح‌طلبان به قدرت تا چه اندازه می‌تواند به کاهش شکاف‌های اجتماعی کمک کند؟

**‌ منطق مردم منطق عمل است، مردم به فلسفه‌بافی نگاه نمی‌کنند و ما نباید اجازه بدهیم شکاف میان مردم به وجود بیاید. مردم اکثراً دریافتند که در دوران احمدی‌نژاد با برخوردهای عوام‌‌گرایانه موضوعاتی را به اشتباه باور کردند. در حال حاضردیدگاه مردم متفاوت از دیدگاه 8 سال پیش است و اعضای دولت و معاونین رئیس‌جمهور باید به ‌صورت فعال درصحنه باشند و به مردم پاسخگو باشند. مردم پاسخ را به‌خوبی متوجه می‌شوند و درک می‌کنند. مشکلاتی که در آن 8 سال برای کشور ایجاد شد، پس‌لرزه‌های آن حداقل تا 20 سال مردم را رنج خواهد داد. البته نباید اینگونه فکر کرد که با آمدن روحانی یا با رفع تحریم‌ها مساله حل خواهد شد.

* عملکرد هشت ساله احمدی‌نژاد را چگونه ارزیا بی‌می‌کنید؟

**‌ 800 میلیارد دلار درآمد صادرات نفت خام و فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمی و گاز ایران در طول هشت سال احمدی‌نژاد است. با هر یک درصد آن توانستند هشت هزار کیلومتر اتوبان و با یک درصد دیگر هشت هزار کیلومتر بسازند کلاً ما نیاز به دوازده هزار کیلومتر اتوبان داریم یعنی با ده میلیارد دلار می‌توانستیم کل شبکه ارتباطی جاده کشوری را بسازیم. بین هشتاد تا نود سال است که در این کشور جاده و راه‌آهن می‌سازیم هنوز تمام نشده و 100 سال دیگر هم طول خواهد کشید. تا شبکه جادهای و ریلی تکمیل شود، راه‌سازی و راه آهن در انتظار یک بودجه یک جا است تا مساله حمل‌ونقل حل شود.

در دوران اصلاحات با نفت 9 دلار شروع کردیم و کارهای اساسی صورت گرفت مانند راه‌آهن ۱۰۰۰ کیلومتری بافق به مشهد مثل فرودگاه امام مثل و پروژه‌های پارس جنوبی اینها همه در دولت ۷ و ۸ راه افتاده بود ولی در دولت احمدی‌نژاد شدت افول پیدا کرد و ضربه مهلک زد؛ بنابراین دولت باید یک بستری برای انضباط دادن به سیاست‌های پولی و مالی بپردازد و اصلاح این موارد باید توسط حسن روحانی صورت بگیرد. لذا نباید انتظار زیادی از دولت داشت ۴ سال طول می‌کشد تا این بسترها و ابزار فراهم شود و دوباره به سال ۸۴ بازگردیم.

* چه انتظاری از آقای روحانی دارید؟

**‌ انتظار از آقای روحانی این است که برای جذب بدنه اجتماعی تصمیم بگیرند. تعداد زیادی از وزرا و معاونین آقای رئیس‌جمهور تصمیم نمی‌گیرد و اگر به این منوال بخواهند پیش بروند با ارادتی که دارم عرض می‌کنم، اگرآقای روحانی مانند دو سال گذشته کاندیدا شود، انتخابات را از دست خواهد داد. اگر وزیری تصمیم‌گیر نیست رئیس‌جمهور و معاون اول باید به‌جای وی تصمیمی بگیرند و ابلاغ کنند درحال حاضر بسیاری از پروژه‌ها و برنامه‌های روی زمین مانده است و با یک تصمیم ظرف یک هفته‌ راه می‌افتد. بسیاری از فعالیت‌ها نیازمند منابع دولتی نیست بلکه نیازمند منابع بخش خصوصی است مثلاً نوسازی ناوگان هوایی و ریلی و جاده‌ای نیاز به سرمایه‌گذاری دولت ندارد بخش خصوصی باید سرمایه‌گذاری کند به عنوان‌مثال هر کامیون بالای  بیست و پنج سال از دور خارج شود مصرف سوخت آن ۵۰ درصد کاهش می‌یابد و این تصمیم که تحول اقتصادی و صرفه‌جویی عظیم است لذا باید تصمیم‌گیری محکم‌تر از دولت قبل باشد.

دو سال است طرح موضوع شده و پیگیری شده است، لکن منجر به تصمیم نشده است. کشور اگر پایداری می‌خواهد به نکات زیر باید توجه کند: ایجاد و گسترش اعتماد میان حاکمیت و مردم، پرهیز از یکدست شدن قدرت، توزیع قدرت و پرهیز از تمرکز قدرت که عامل فساد است. استقبال از نقد و اعتراض دلسوزانه و اراده و برنامه‌ریزی برای مبارزه با فساد با توجه به گسترش و عمیق شدن فساد توسط طیف تندروی اصولگرایان.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات