پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ بيش از نيم قرن از داستان پرماجرا و غمانگيز اشغال سرزمين مسلمان در فلسطين بدست صهيونيستهاي مهاجر غربي ميگذرد. در طول اين سالها گروههاي مختلف با ايدئولوژيهاي رنگارنگ خود را پرچم دار مبارزه با رژيم صهيونيستي معرفي کرده و نسخههاي مختلفي براي احياء حقوق ملت مظلوم فلسطين پيچيدهاند. راه حلهايي که گاه با حقوق واقعي اين ملت تطابق داشته و گاه حاصلي جز به رسميت شمردن حقوق متجاوز به همراه نداشته است.
در اين بين حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در طول سالهاي متمادي زعامتشان، به مساله فلسطين و راه حل آن توجه داشته و ضمن نقد راهکارهاي انحرافي، راهکار اسلامي و منطقي آن را ارائه داده اند. در آستانه روز قدس، که روز قيام همه جانبه ملت مسلمان براي نجات قدس شريف است، جا دارد تا کلام و رهنمودهاي معظم له مرور گردد.
«اسرائيل بايد از بين برود»، يک منطق انساني است
اين منطقي که امام بزرگوار مطرح کردند که «اسرائيل بايد از بين برود»، يک منطق انساني است؛ ما سازوکار عملي آن را هم به دنيا ارائه کرديم، که کسي هم نتوانست هيچ ايراد منطقي بگيرد. ما گفتيم از اين مردمي که در اين منطقه زندگي ميکنند و اهل اينجا هستند و متعلق به خود اينجا هستند، يک نظرسنجي و نظرخواهي بشود؛ يعني يک رفراندمي انجام بگيرد، رژيم حاکم بر اين منطقه را رفراندم معين کند، مردم معين کنند؛ معناي از بين رفتن رژيم صهيونيستي يعني اين؛ سازوکار آن اين است؛ يک کاري است که منطق امروز دنيا آن را درک ميکند و ميفهمد و ميپسندد و کاري است عملي. ما حتي شکل آن را هم در ارتباط با سازمان ملل و بعضي از مراجع بينالمللي تعيين کرديم و ابراز کرديم، محل بحث هم واقع شد؛ يعني اين رژيم وحشي و گرگصفت که سياستش اين است که با مشت آهنين، با بيرحمي و سنگدلي با مردم رفتار بکند و آدمکشي و کودککشي و حملهي به مناطق و ويرانگري اصلاً برايش مهم نيست و انکار هم نميکند، علاجش جز از بين رفتن و نابود شدن نيست؛ که اگر انشاءالله آن روز فرارسيد و نابود شد، که چه بهتر؛ [اما] تا وقتي که اين رژيم جعلي سرِپا است و نابود نشده است، علاج چيست؟ علاج، مقاومت قاطع و مسلحانهي در مقابل اين رژيم است؛ در مقابلهي با رژيم صهيونيستي، بايد از سوي فلسطينيها دست قدرت نشان داده بشود. کسي گمان نکند که اگر چنانچه موشکهاي غزه نبود، رژيم صهيونيستي کوتاه ميآمد؛ نخير. حالا شما نگاه کنيد ببينيد در کرانهي باختري چه ميکنند! در کرانهي باختري که موشکي وجود ندارد، سلاحي وجود ندارد، تفنگي وجود ندارد؛ آنجا تنها ابزار و سلاح مردم، سنگ است؛ ببينيد آنجا رژيم صهيونيستي دارد چهکار ميکند: هرچه از دستش بر بيايد، خانههاي مردم را خراب ميکند، باغهاي مردم را خراب ميکند، زندگي مردم را نابود ميکند، آنها را به خواري و ذلت ميکشاند، تحقير ميکند؛ اگر لازم شد آب را رويشان ميبندد، برق را رويشان ميبندد؛ کسي مثل ياسر عرفات را که اينهمه با صهيونيستها همراهي کرد، نتوانستند تحمل کنند، محاصرهاش کردند، تحقيرش کردند، مسمومش کردند، نابودش کردند. اينجور نيست که اگر چنانچه دست قدرت در مقابل صهيونيستها نشان ندهيم، آنها به کسي رحم کنند، ملاحظهي کسي را بکنند، حق کسي را رعايت کنند، ابداً؛ تنها علاجي که تا قبل از نابودي اين رژيم وجود دارد عبارت است از اينکه فلسطينيها بتوانند قدرتمندانه برخورد کنند؛ اگر قدرتمندانه برخورد کردند، احتمال اينکه طرف مقابل - که همين رژيم گرگصفتِ خشن است - کوتاه بيايد، وجود دارد؛ کمااينکه الان دارند با همهي توان دنبال آتشبس ميگردند؛ يعني بيچاره شدند. آدمکشي ميکند، کودککشي ميکند، قساوت بيرون از حد و اندازهي معقول بشري نشان ميدهد، اما در عين حال عاجز هم هست؛ يعني در يک محذور، در يک گرفتاري سخت گرفتار است؛ لذا دنبال آتشبس است. لذا بنده عقيدهام اين است، اين اعتقاد ما است که کرانهي باختري هم مثل غزه بايد مسلح بشود. دست قدرت [لازم است]. کسانيکه علاقهمند به سرنوشت فلسطينند، اگر ميتوانند کاري بکنند، کار اين است؛ در آنجا هم بايد مردم را مسلح کنند. تنها چيزي که ممکن است از محنت فلسطينيها بکاهد، عبارت است از همين که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرتنمايي بکنند؛ والا با برخورد رام و مطيع و سازشکارانه، هيچ کاري به نفع فلسطينيها انجام نخواهد گرفت و از خشونت اين موجود خشن و خبيث و گرگصفت چيزي کاسته نخواهد شد.
بيانات در ديدار دانشجويان 1/5/93
راه حلّ مسأله فلسطين، راه حلهاي تحميلي و دروغين نيست
راه حلّ مسأله فلسطين، راه حلهاي تحميلي و دروغين نيست. تنها راه حلّ مسأله فلسطين اين است که مردم واقعي فلسطين - نه مهاجران غاصب و اشغالگر - چه آنهايي که در داخل فلسطين ماندند، چه آنهايي که در بيرون فلسطين هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعيين کنند. اگر اتّکاء به آراءِ يک ملت از نظر مدّعيان دمکراسي در دنيا حرف راستي است، ملت فلسطين هم يک ملت است و بايد تصميم بگيرد. رژيم غاصبي که امروز در سرزمين فلسطين بر سرِ کار است، هيچ حقّي بر اين سرزمين ندارد؛ يک رژيم جعلي، دروغين و ساخته دست قدرتهاي ظالم است. بنابراين از مردم فلسطين نبايد بخواهند اين رژيم را به رسميت بشناسند. اگر کسي در دنياي اسلام اين اشتباه را بکند و اين رژيم ظالم را به رسميت بشناسد، علاوه بر اينکه براي خود روسياهي و ننگ به وجود خواهد آورد، کار بيفايدهاي هم کرده است؛ چون اين رژيم قابل دوام نيست. صهيونيستها خيال ميکنند توانستهاند بر فلسطين مسلّط شوند و تا ابد فلسطين متعلّق به آنهاست! نخير؛ اينطور نيست. سرنوشت فلسطين اين است که قطعاً يک روز کشور فلسطين خواهد شد. ملت فلسطين در اين راه قيام کرده است. وظيفه ملتها و دولتهاي مسلمان اين است که اين فاصله را هر چه بيشتر کم کنند و کاري کنند که ملت فلسطين به آن روز برسد.
بيانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(ره) 14/3/81
راه نجات ملت فلسطين، مذاکره نيست!
مغالطهي بزرگ ديگر آن است که گفته شود تنها راه نجات ملت فلسطين، مذاکره است! مذاکره با کي؟ با رژيم غاصب و زورگو و گمراهي که جز به زور، به هيچ اصل ديگري معتقد نيست؟ آنان که به اين بازيچه و فريب خود را دلخوش کردند چه به دست آوردند. آنچه آنها به عنوان حکومت خودگردان از صهيونيستها گرفتند، با صرفنظر از ماهيت تحقيرآميز و اهانتبار آن، اولاً با هزينهي سنگينِ اعتراف به مالکيت رژيم غاصب بر تقريباً سراسر فلسطين تمام شد، ثانياً همان حکومت نيمبند و دروغين را هم با بهانههاي واهي در مواردي زير پاي خود لگد کوب کردند؛ محاصرهي ياسر عرفات در ساختمان مديريتش در رامالله و انواع تحقير و تذليل او حادثهاي نيست که فراموش شود.
بيانات در چهارمين کنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/87
مسألهي فلسطين با عقبنشيني حل نخواهد شد
نکتهي مهم ديگر اين است که مسألهي فلسطين با اين عقبنشينيها حل نخواهد شد؛ اين را بدانند. هم امريکا بداند، هم صهيونيستها بدانند، هم کساني که حالت دلالي دارند و به شکل دلال دارند عمل ميکنند، بدانند که مسألهي فلسطين اينطوري حل نخواهد شد. اين که از يک قسمت عقبنشيني کنند، بعد قضيه تمام شود، اين نميشود. کسي بيايد خانهي شما را به زور اشغال کند، بعد از مدتي يک اتاق کوچک را آن گوشهي خانه به شما بدهد، بقيهي خانه را هم به اسم خودش ثبت کند؛ مگر ميشود چنين چيزي؟ فلسطين را گرفتهاند؛ حالا ناچار شدهاند از گوشهيي از فلسطين عقبنشيني کنند؛ کسي بگويد خيلي خوب، حالا که اينجا را داديد، پس ديگر بقيهي فلسطين مال شما! مگر ميشود چنين چيزي؟ مسألهي فلسطين اينطوري حل نخواهد شد. مسألهي فلسطين فقط يک راه دارد؛ همان چيزي که ما چند سال پيش اعلام کرديم: از فلسطينيهاي اصيل - چه آنهايي که داخل فلسطين هستند، چه آنهايي که در اردوگاهها هستند، چه آنهايي که در کشورهاي ديگر هستند؛ چه مسلمان باشند، چه يهودي باشند، چه مسيحي باشند، فرقي نميکند؛ فلسطيني باشند - نظرخواهي کنند؛ هر دولتي که آنها خواستند، سر کار بيايد. آن دولت اگر مسلمان باشد، اگر مسيحي باشد، اگر يهودي باشد، اگر مخلوط باشد، چنانچه برخاستهي از آراء خود فلسطينيها باشد، مورد قبول است و مسألهي فلسطين را حل خواهد کرد. بدون اين، مسألهي فلسطين حل نخواهد شد.
بيانات در خطبههاي نمازجمعه 28/5/84
نجات فلسطين با دريوزگي از سازمان ملل يا از قدرتهاي مسلّط و رژيم غاصب به دست نميآيد
نجات فلسطين با دريوزگي از سازمان ملل يا از قدرتهاي مسلّط و به طريق اولي از رژيم غاصب به دست نميآيد، راه نجات فقط ايستادگي و مقاومت است، با توحيد کلمهي فلسطينيان و کلمهي توحيد که ذخيرهي بيپايان حرکت جهادي است.
ارکان اين مقاومت،از سوئي گروههاي مجاهد فلسطيني و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطين در داخل و خارج آن کشورند؛ و از سوئي ديگر، دولتها و ملتهاي مسلمان در سراسر جهان، بويژه عالمان ديني و روشنفکران و نخبگان سياسي و دانشگاهيان. اگر اين دو رکن مستحکم در جاي خود قرار گيرند، بيشک وجدانهاي بيدار و دلها و انديشههائي که افسون تبليغات امپراتوري خبري استکبار و صهيونيزم، آنها را مسخ نکرده،در هر نقطهي عالَم به ياري ذيحق و مظلوم خواهند شتافت و دستگاه استکبار را در برابر طوفاني از انديشه و احساس و عمل قرار خواهند داد.
بيانات در چهارمين کنفرانس حمايت از ملت فلسطين 14/12/87
گره مسئلهي فلسطين با دخالت آمريکائيها باز نميشود
گره مسئلهي فلسطين با دخالت آمريکائيها باز نميشود؛ کورتر ميشود. هرچه آمريکائيها در اين قضيه دخالت کنند، گره را کورتر ميکنند. ملت فلسطين، ملت بيداري است؛ ملت آزادهاي است؛ ملت روشنفکري است. دولتي انتخاب کرده است، بگذاريد آن دولت با پشتيباني آن ملت کارهاي خودش را بکند. دخالت آنها، آن هم دخالت يکجانبه، زورگويانه، به نفع رژيم غاصب صهيونيستي، هرچه ميگذرد، ماجراي فلسطين را دشوارتر ميکند. البته اين مسائل حل خواهد شد؛ هم مسئلهي عراق حل خواهد شد، هم مسئلهي فلسطين حل خواهد شد؛ اما آن روزي حل خواهد شد که با حل اين مسائل، از حيثيت و هويت و موجوديت استکبار آمريکائي هم ديگر چيزي باقي نخواهد ماند.
بيانات در ديدار مردم لار 19/2/87
ما همهپرسي از ملت فلسطين را پيشنهاد ميکنيم
طرح جمهوري اسلامي براي حل قضيهي فلسطين و التيام اين زخم کهنه، طرحي روشن، منطقي و منطبق بر معارف سياسي پذيرفته شدهي افکار عمومي جهاني است که قبلاً به تفصيل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسيکِ ارتشهاي کشورهاي اسلامي را پيشنهاد ميکنيم، و نه به دريا ريختن يهوديان مهاجر را، و نه البته حکميت سازمان ملل و ديگر سازمانهاي بينالمللي را؛ ما همهپرسي از ملت فلسطين را پيشنهاد ميکنيم. ملت فلسطين نيز مانند هر ملت ديگر حق دارد سرنوشت خود را تعيين کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزيند. همهي مردم اصلي فلسطين، از مسلمان و مسيحي و يهودي - نه مهاجران بيگانه - در هر جا هستند؛ در داخل فلسطين، در اردوگاهها و در هر نقطهي ديگر، در يک همهپرسي عمومي و منضبط شرکت کنند و نظام آيندهي فلسطين را تعيين کنند. آن نظام و دولتِ برآمدهي از آن، پس از استقرار، تکليف مهاجران غير فلسطيني را که در ساليان گذشته به اين کشور کوچ کردهاند، معين خواهد کرد. اين يک طرح عادلانه و منطقي است که افکار عمومي جهاني آن را بدرستي درک ميکند و ميتواند از حمايت ملتها و دولتهاي مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداريم که صهيونيستهاي غاصب بهآساني به آن تن در دهند، و اينجاست که نقش دولتها و ملتها و سازمانهاي مقاومت شکل ميگيرد و معني مييابد. مهمترين رکن حمايت از ملت فلسطين، قطع پشتيباني از دشمن غاصب است؛ و اين وظيفهي بزرگ دولتهاي اسلامي است.
اکنون پس از به ميدان آمدن ملتها و شعارهاي قدرتمندانهي آنان بر ضد رژيم صهيونيست، دولتهاي مسلمان با چه منطقي روابط خود با رژيم غاصب را ادامه ميدهند؟ سند صداقت دولتهاي مسلمان در جانبداريشان از ملت فلسطين، قطع روابط آشکار و پنهان سياسي و اقتصادي با آن ��ژيم است. دولتهائي که ميزبان سفارتخانهها يا دفاتر اقتصادي صهيونيستهايند، نميتوانند مدعي دفاع از فلسطين باشند و هيچ شعار ضد صهيونيستي از سوي آنان، جدي و واقعي تلقي نخواهد شد.
سازمانهاي مقاومت اسلامي که بار سنگين جهاد را در سالهاي گذشته بر دوش داشتهاند، امروز نيز با همان تکليف بزرگ روبهرويند. مقاومت سازمانيافتهي آنان، بازوي فعالي است که ميتواند ملت فلسطين را به سوي اين هدف نهائي به پيش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوي مردمي که خانه و کشورشان اشغال شده، در همهي ميثاقهاي بينالمللي به رسميت شناخته شده و مورد تحسين و تجليل قرار گرفته است. تهمت تروريزم از سوي شبکهي سياسي و رسانهاي وابسته به صهيونيزم، سخن پوچ و بيارزشي است. تروريست آشکار، رژيم صهيونيستي و حاميان غربي آنهايند؛ و مقاومت فلسطيني، حرکتي ضد تروريستهاي جرّار و حرکتي انساني و مقدس است.
بيانات در کنفرانس حمايت از انتفاضه فلسطين 9/7/90
راه حلّ نظرخواهي از خودِ مردم فلسطين
براي اين مسأله، راه حلِّ منطقي وجود دارد. راه حلِّ منطقي راه حلّي است که همه وجدانهاي بيدار دنيا و همه کساني که به مفاهيم امروزِ دنيا معتقدند، ناچارند آن را قبول کنند. ما يک سال و نيم قبل هم اين راه حل را گفتيم و دولت جمهوري اسلامي بارها در مجامع و در مذاکرات بينالدولي آن را تکرار کرده است. الان هم ما همان را ميگوييم و بر آن هم اصرار ميورزيم: راه حلّ نظرخواهي از خودِ مردم فلسطين؛ همه کساني که از فلسطين آواره شدهاند؛ البته آنهايي که مايلند به سرزمين فلسطين و به خانه خودشان برگردند. اين يک امر منطقي است. اين کساني که در لبنان و در اردن و در کويت و در مصر و در بقيه کشورهاي عربي سرگردانند، به کشور و به خانه خودشان فلسطين برگردند - آنهايي که مايلند؛ نميگوييم کسي را به زور بياورند - و از کساني که قبل از سال 1948 که سال تشکيل دولت جعلي اسرائيل است، در فلسطين بودهاند - چه مسلمانشان، چه مسيحيشان، چه يهوديشان - نظرخواهي شود. اينها در يک نظرخواهي عمومي، رژيم حاکم بر سرزمين فلسطين را تعيين کنند. اين دمکراسي است. چطور براي همه دنيا دمکراسي خوب است، براي مردم فلسطين دموکراسي خوب نيست؟! چطور همه مردم دنيا حق دارند در سرنوشت خود دخالت کنند، اما مردم فلسطين حق ندارند؟! هيچ کس شک ندارد رژيمي که امروز در فلسطين بر سرِ کار است، رژيمي است که با زور، با حيله و ترفند و با فشار روي کار آمده است؛ در اين کسي شک ندارد. صهيونيستها با مسالمت نيامدهاند؛ مقداري با حيله و ترفند و مقداري با زور سلاح و فشار بر سرکار آمدند ؛ لذا يک رژيم تحميلي دارند. خيلي خوب؛ مردم فلسطين جمع شوند، رأي بدهند و نوع رژيمي را که در اين کشور بايد حاکم باشد، انتخاب کنند. آن رژيم و آن دولت، تشکيل شود و درباره کساني که بعد از سال 1948 به سرزمين فلسطين آمدهاند، تصميمگيري کند؛ هر چه تصميم گرفت. اگر تصميم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر هم تصميم گرفت بروند، پس بروند. اين، هم آراءِ مردم است، هم دمکراسي است، هم حقوق بشر است، هم منطبق با منطق فعلي دنياست. اين راه حل. خوب؛ اين راه حل بايد اجرا شود. غاصب که با زبان خوش اين راه حل را قبول نميکند! اينجاست که همه اطراف قضيه بايد خودشان را مسؤول بدانند؛ هم دولتهاي عربي، هم دولتهاي اسلامي، هم ملتهاي مسلمان در همه دنيا، هم بخصوص خود ملت فلسطين و هم مجامع جهاني. هرکدام مسؤوليتي دارند که اصرار بورزند اين راه حلّ منطقي بايد تحقّق پيدا کند و ميشود تحقّق پيدا کند. بعضيها نگويند آقا! چنين چيزي خواب و خيال است و ممکن نيست؛ نخير! ميشود. کشورهاي درياي بالتيک بعد از گذشتِ چهل سال و اندي که جزو شوروي سابق بودند، برگشتند و مستقل شدند. کشورهاي منطقه قفقاز بعضي در حدود صد سال قبل از اينکه شوروي تشکيل شود در اختيار روسيه تزاري بودند؛ بعد برگشتند و مستقل شدند. الان قزّاقستان، آذربايجان، گرجستان و بقيه مستقلند؛ خودشان هستند. پس اين ممکن است. اين طور نيست که اين يک امر نشدني باشد؛ نخير، شدني است. منتها اراده و عزم لازم دارد، جرأت و دليري لازم دارد. کي بايد دليري به خرج دهد؟ ملتها يا دولتها؟ ملتها دليرند، ملتها نميترسند؛ ملتها نشان دادهاند که آمادهاند. پس دولتها اينجا وظيفه دارند؛ در رأس همه و مقدّم بر همه، دولتهاي عربي. نشست اخير سرانِ عرب در بيروت، نشست خوبي نبود. اينها ميتوانستند از اين اجلاس استفادههاي خيلي بزرگي بکنند که فقط به سود فلسطين نبود؛ به سود خود دولتهاي عرب هم بود. امروز دولتهاي عرب ميتوانند جلو بيفتند و محبوبيت و حمايت ملتهاي خودشان را در قضيه فلسطين کسب کنند. اگر دولت و حکومتي مورد حمايت مردم خود باشد، ديگر امريکا نميتواند با او کاري بکند، ديگر از امريکا نخواهد ترسيد، ديگر لازم نميداند که ملاحظه امريکا را بکند. در اين قضيه، دولتهاي عرب خيلي کارهاي خوب ميتوانستند بکنند و ميتوانند بکنند.
بيانات در خطبههاي نمازجمعه 16/1/81
تنها راه حل مسئلهي فلسطين، مقاومت و مبارزه است
شما دوستاني که اينجا حضور داريد، روي همين حرفهائي که اين آقايان زدند: ايني که اصل، مبارزه است؛ اينکه هيچ راه حلي جزو مقاومت در قضيهي فلسطين وجود ندارد، روي اين حرفها ايستادگي کنيد. اين حرفها را صريحاً بزنيد؛ نگذاريد مجاملات سياسي و جوسازيهاي سياسي بر اين منطق غلبه پيدا کند. هر کسي از فلسطينيها که از راه مقاومت پايش را کنار گذاشت، ضرر کرد. اسرائيل در خواست صلح صادق نيست؛ اگرچه اگر صادق هم بود، غلط ميکرد و او در اينجا حق ندارد؛ اما صادق هم نيست. آن کساني که در راه مذاکره وارد شدند، مجبور شدند تحميلات دشمن را قبول کنند. اگر يک لحظه پايشان را از مسير تحميلات دشمن دور گذاشتند، يا حذف شدند يا تحقير شدند؛ که شما نمونههاي هر دواش را ملاحظه کرديد و ديديد. بعضيها را حذف کردند، بعضيها را هم تحقير و تدريء کردند. راه قدس، راه فلسطين، راه نجات مسئلهي فلسطين و حل مسئلهي فلسطين، جز راه مبارزه نيست، که آقايان اين را گفتند و من خوشحالم از اينکه ميبينم اين مسئله در جمع شماها مورد اتفاق است و همه آن را قبول داريد. آن کسي که اين راه را قبول ندارد، چه دانسته و چه ندانسته، دارد به مسئلهي فلسطين ضربه ميزند. اگر دانسته باشد، اسمش خيانت است؛ اگر ندانسته باشد، اسمش جهل و غفلت است؛ عليايحال ضربه است به مسئلهي فلسطين؛ ضربه ميزنند به مسئلهي فلسطين. فلسطين هيچ راهي جز مقاومت ندارد؛ اين را بايد بگويند، بايد بخواهند؛ دولتهاي اسلامي هم بايد همين را تکرار کنند. البته بسياري از دولتهاي عرب، در قضيهي غزه و قبل از او در قضاياي ديگر، امتحان بسيار بدي دادند؛ بسيار امتحان بدي دادند. هر وقت صحبت مسئلهي فلسطين شد، هي گفتند مسئلهي فلسطين مسئلهي عربي است! آن وقتي که وقت عمل آمد، مسئلهي فلسطين بکلي از همهي معادلاتشان حذف شد و به جاي اينکه به فلسطين کمک کنند، به فلسطيني کمک کنند، به برادر عرب خودشان کمک کنند - اگر به اسلام هم عقيده ندارند، اقلاً به عربيت خودشان پابند باشند - همه از ميدان عقب کشيدند! بسيار امتحان بدي دادند. اينها هم در تاريخ خواهد ماند. و اين سزاها و جزاها مربوط به آخرت فقط نيست، در دنيا هم اينجور است. همچناني که نصرت خداوند نسبت به شماها که داريد مبارزه ميکنيد، مال آنجا نيست. در همين آيهاي که خواندند - که آقاي خالد مشعل هم تکرار کردند - ملائکه ميگويند: «نحن اولياؤکم في الحياة الدّنيا و في الاخرة». بنابراين فقط براي آخرت نيست، در دنيا هم ملائکة اللَّه، فرشتگان الهي و قواي معنوي الهي کمک ميکنند آن کساني که: «قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا». اينها کمک ميکنند.
بيانات در ديدار شرکتکنندگان در افتتاحيهي همايش غزه 8/12/88
تنها راه حل مساله؛ ادامه انتفاضه و ايستادگي مردم فلسطين
براي مواجهه با ظلم فجيعي که اين روزها نسبت به مردم فلسطين اعمال ميشود، دو راه علاج وجود دارد. اين دو راه علاج اجتنابناپذير است و بايد همه آن را قبول کنند و از اين دو راه بروند:
راه اوّل، ادامه انتفاضه و ايستادگي مردم فلسطين است، که بحمداللَّه تاکنون ايستادهاند. اوج اين ايستادگي، همين عمليات استشهادي است. اينکه يک مرد، يک جوان، يک پسر و يک دختر حاضر ميشود براي منافع و مصالح ملت و دينش جان خود را فدا کند، اوج افتخار و شجاعت و شهامت است. اين همان چيزي است که دشمن از آن ميترسد. لذا شما ملاحظه کرديد، از رئيس جمهور امريکا گرفته تا همه کساني که در سراسر دنيا در خطّ امريکا کار ميکنند و حرف ميزنند، سعي کردند با شماتت و ملامت و فلسفهبافي، عمليات استشهادي را متوقّف کنند. نه؛ عمليات استشهادي اوج عظمت يک ملت و اوج حماسه است. آنجايي که يک نيروي نظامي با کمال فداکاري از ميهن خود دفاع ميکند، مگر عمليات استشهادي نيست؟ آنجايي که يک ارتش ظالم و ستمگر به يک کشور تجاوز ميکند و مردم آن کشور در مقابل آن ارتش ميايستند، مگر آنجا عمليات استشهادي نيست؟ کيست که بتواند چنين کاري را محکوم کند؟ کيست که بتواند از عظمت و ارزش اين کار در چشم انسانهاي باوجدان و باانصاف بکاهد؟ عمليات استشهادي، اوج عظمت آنهاست. حالا عدّهاي بنشينند براي خودشان بگويند و بنويسند و ملتي را که پنجاه سال است به خاطر کوتاهي گذشتگانش و به خاطر عدم توجّه نسل قبلي خودش به منافع بلند مدت، الان مجبور است با جان خود به ميدان بيايد تا حقوق خود را زنده کند، ملامت کنند؛ مگر اين در حال آن ملت تأثير دارد؟ ملت فلسطين، زنده و بيدار است و پيش ميرود.
راه دوم، حمايتهاست. همه دنيا بايد از اينها حمايت کنند. البته ملتها حمايت کردند. در اروپا هم ملتها حمايت کردند، دست به راهپيمايي زدند و با انواع و اقسام راهها و شيوهها، خواست قلبي خود را نشان دادند. حتّي در داخل کشور ايالات متّحده امريکا هم اين حمايتها ابراز شد. بعد از اين هم اين چيزها ادامه خواهد داشت؛ ليکن دولتها بايد به وظيفه خود عمل کنند. از همه واجبتر، دولتهاي اسلامي و بالاخص دولتهاي عربي هستند.
بيانات در دي��ار جمعي از کارگران و معلمان 11/2/81
قطع صادرات يک ماه بهصورت نمادين و سمبليک نفت به همه کشورهايي که با اسرائيل روابط حسنه دارند
من اينطور به نظرم ميرسد، از جمله کارهاي مهمّي که دولتهاي عرب ميتوانند بکنند اين است که صادر کنندگان نفت از نفت استفاده کنند. اين حرفي که غربيها در دنيا به راه انداختهاند که از سلاح نفت استفاده نکنيد، حرف درستي نيست. نفت مال ملتهاست و بايد به سود خودشان از آن استفاده کنند. امريکاييها از گندم و از محصولات غذايي به عنوان سلاح استفاده کردند؛ در خيلي جاهاي دنيا هم ميکنند. چرا کشورهاي اسلامي و عربي اين حق را نداشته باشند؟ يک ماه - فقط يک ماه - بهصورت نمادين و سمبليک، صادرات نفت را به همه کشورهايي که با اسرائيل روابط حسنه دارند قطع کنند. امروز دنيا حرکت را - حرکت کارخانهها - روشنايي و انرژي را - انرژي برق - و حرارت را، که سه عنصر اصلي زندگياش است از نفت ما دارد. اگر نفت ما در اختيار آنها قرار نگيرد، حرکت کارخانجات، روشنايي و حرارت متوقّف خواهد شد. مگر اين چيز کمي است؟ دولتهاي عرب بهخاطر خودشان اين کار را بکنند. يک ماه - نه اينکه دائم - به صورت نمادين به عنوان حمايت از ملت فلسطين اين کار را بکنند، دنيا تکان ميخورد. اين از کارهايي است که ميتوانند بکنند.
بيانات در خطبههاي نمازجمعه 16/1/81
قطع تمام روابط و قراردادهاي سياسي و اقتصادي دولتهاي عرب با رژيم صهيونيستي
کار ديگري که ميتوانند بکنند اين است که تمام روابط و قراردادهاي سياسي و اقتصادي خودشان را با دولت صهيونيست قطع کنند و هيچ همکاري نکنند. ملتهاي عرب از اين خوشحال خواهند شد. ملتهاي عرب پشت سر آن دولتهايي قرار خواهند گرفت که اين اقدام شجاعانه را بکنند؛ واي به حال آن دولتي که ملتش بفهمد از پشت سر با اسرائيل رابطه اطّلاعاتي و امنيتي و غيره دارد! دولتهاي اسلامي هم موظّفند. آنها هم وظيفهشان کمتر از دولتهاي عربي نيست؛ چون اين قضيه قضيه عربي نيست؛ اين قضيه فراتر از اينهاست؛ يک قضيه انساني و اسلامي است. دولتهاي اسلامي هم هر کدام که تواناييهاي نفتي و امثال آن را دارند، همينطور ميتوانند عمل کنند. اين کنفرانسي هم که وزراي خارجه کشورهاي اسلامي در مالزي داشتند، کنفرانس خوبي نبود. البته اظهار موضع و اظهار وجودي کردند؛ اما ضعيف بود. بايستي از اين قويتر اقدام ميکردند. اين همه دولت اسلامي، اين همه کشور اسلامي، برادران مسلمانشان آن طور گرفتار؛ بايد اينها اقدام قويتري ميکردند.
بيانات در خطبههاي نمازجمعه 16/1/81
زنداني کردن رژيم غاصب در درون مرزهاي سرزمين اشغالي
خطِّ کلّي مبارزه با رژيم غاصب بايد اين باشد:
الف - زنداني کردن رژيم غاصب در درون مرزهاي سرزمين اشغالي و تنگ کردن فضاي تنفّس اقتصادي و سياسي آن و گسستن پيوندهاي آن با محيط پيرامونش.
بيانات در مراسم گشايش کنفرانس بينالمللي حمايت از انتفاضه فلسطين 4/2/80
تداوم بخشيدن به مقاومت و مبارزه در داخل فلسطين
ب - تداوم بخشيدن به مقاومت و مبارزه ملت فلسطين در داخل کشورشان و رساندن هرگونه کمکي که به آن نياز دارند، تا تحقّق پيروزي نهايي.
بيانات در مراسم گشايش کنفرانس بينالمللي حمايت از انتفاضه فلسطين 4/2/80