قاسم غفوری
فلسطین مهمترین مسئله منطقه و جهان اسلام که به گفته برخی ناظران سیاسی، مهمترین مسئله صحنه بینالملل نیز بوده، با وجود اهمیت گستردهای که دارد، در حاشیه قرار گرفته است. سال 2001 با آغاز روند بیداری اسلامی فرصتی مناسب ایجاد شد تا کشورهای منطقه در مسیر صحیح مبارزه با رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین قرار گیرند؛ بهگونهای که محور اصلی تحرکات غرب را به انحراف کشاندن بیداری اسلامی تشکیل داد.
در کنار تبدیل حرکتهای مردمی در کشورهای عربی شمال آفریقا و غرب آسیا از مطالبات ملی به خواستههای حزبی و فردی و به انحراف کشاندن بیداری اسلامی، بهرهگیری از تروریسم، ابزار غرب علیه بیداری اسلامی شد. آنچه امروز در لیبی، مصر، تونس، یمن، عراق و سوریه و ... از فعالیت گروههای تروریستی همچون داعش مشاهده میشود را میتوان نتیجه طراحی دشمنان فلسطین برای نجات رژیم صهیونیستی از طوفان بیداری اسلامی دانست.
قابلتوجه آنکه، گروههای تروریستی نظیر داعش که ادعای تشکیل خلافت اسلامی را سر میدهند در کنار صهیونیستها علیه فلسطینیها اقدام میکنند، چنانکه در روز قدس سال گذشته رسماً تظاهرات در حمایت از فلسطین را حرام اعلام کرده و پرچم فلسطین را لگدمال کردند!
در قبال غزه نیز این گروه تروریستی اعلام جنگ کرده و ادعای اشغال این منطقه را مطرح ساخته است.
جالب و قابل توجه آنکه در اقدامی کاملاً صهیونیستی، داعش بر کشتار مسیحیان قدس تأکید کرده و به آنها برای خروج از قدس تا پایان عید فطر فرصت داده است. این اقدام داعش دقیقاً در چارچوب خواست صهیونیستها است، چرا که از یک سو به بهانه امنیت مسیحیان، سرکوب و بازداشت فلسطینیهای مسلمان را اجرا میکنند و از سوی دیگر به بهانه امنیت، کوچ مسیحیان قدس را اجرایی میسازند تا طرح یهودیسازی قدس و سلطه بر آن را اجرایی کنند، چنانکه همزمان با ادعاهای داعش علیه مسیحیان قدس، صهیونیستها خواستار مهاجرت یهودیان فرانسه و حتی کشورهای آفریقایی به قدس و اسکان آنان در شهرکها شدهاند.
هر چند صهیونیستها و حامیانشان با بهرهگیری از تروریسم و گرفتارسازی جهان اسلام در سایش درونی توانستهاند مسئله فلسطین را به حاشیه برانند، اما تحولات هفتههای اخیر فلسطین، نشانگر امیدهایی برای زنده ماندن مسئله فلسطین است. سازمان ملل متحد پس از گذشت یک سال از جنگ 51 روزه غزه، گزارش خود را منتشر و رسماً رژیم صهیونیستی را جنایتکار جنگی معرفی میکند. عفو بینالملل نیز در گزارشی، این امر را تأیید و تأکید میکند که این رژیم از تمام سلاحهای ممنوعه علیه غزه استفاده کرده است.
نشست شورای حقوقبشر سازمان ملل در حالی برگزار شد که با وجود مخالفتهای آمریکا و کانادا و برخی کشورهای اروپایی، با اکثریت آرا، رژیم صهیونیستی را مجرم شناخته و خواستار مجازات آن شد. پرونده این رژیم برای نخستینبار در دادگاه بینالمللی کیفری بازگشایی شده که میتواند زمینهساز مجازات این رژیم در مجامع جهانی شود. ناوگان آزادی غزه 3 شامل کمکهای بشردوستانه ملتهای جهان راهی غزه شد. هر چند که صهیونیستها در سایه سکوت کشورهای غربی و عربی، بار دیگر این ناوگان را ربوده و مانع از رسیدن آن به غزه شدهاند.
در اروپا نیز جنبش تحریم کالاهای صهیونیستی به پا شده است و ملتها، خواستار مجازات این رژیم اشغالگر کودککش شدهاند. مجموع این تحولات مثبت در مسئله فلسطین در حالی روی داده که یک پرسش مطرح است و آن اینکه، ریشه این رویکردها چیست و چگونه است که طرح صهیونیستها برای به حاشیه راندن فلسطین ناموفق بوده است؟
برخی معتقدند که اقدامات تشکیلات خودگردان در اجرای سیاست سازش و رویکرد آن به کشورهای عربی و غربی زمینهساز این تحولات بوده است. این ادعای خوشبینانه در حالی مطرح میشود که از یک سو این رویکرد نتوانسته مانع اشغالگری صهیونیستها در کرانه باختری و قدس و حتی رفع محاصره غزه شود و هر روز جنایات این رژیم ادامه دارد، از سوی دیگر کشورهای عربی و غربی تاکنون چه اقدام مثبتی در قبال فلسطین صورت دادهاند جز آنکه کشورهای غربی حامی تسلیحاتی و مالی و وتوکننده قطعنامه جهانی ضدصهیونیستی بودهاند و کشورهای عربی نیز جز سکوت و همراهی با غرب کارکرد دیگری نداشتهاند. بر این اساس باید بهدنبال مؤلفه دیگری بهمثابه دلیل رویکرد جهانی به مسئله فلسطین بود. جهانیان بر این امر تأکید دارند که مقاومت فلسطینیها و البته دستاوردهای مقاومت در منطقه، زمینهساز زنده ماندن مسئله فلسطین شده است. مقاومت افرادی مانند خضر عدنان که بیش از دو ماه در زندانهای رژیم صهیونیستی اعتصاب غذا کرد و یا جوانانی که در قدس و کرانه باختری عملیاتهای آزادیخواهانه علیه رژیم اشغالگر صورت دادهاند، را میتوان زمینهساز زنده ماندن مسئله فلسطین دانست.
با این وضعیت باید گفت فضاسازی رسانهای که رویکرد به مجامع جهانی میتواند تحققبخش حقوق ملت فلسطین باشد، صرفاً راهبردی برای دوری آنان از مقاومت و پذیرش راهکار سازش است.
براین اساس میتوان گفت که سازش و رویکردهای سازشکارانه نمیتواند دستاوردی برای فلسطینیها داشته باشد و تنها راهکار رویکرد به مقاومت است که زمینهساز دستاوردهای متعدد برای فلسطین بوده است. براساس همین اصل است که بسیاری از ناظران سیاسی رویکرد گروههای فلسطین نظیر حماس به تجربه فتح مبنی بر سازش با رژیم صهیونیستی با نام آزادسازی محاصره غزه را اشتباهی راهبردی دانسته که هیچ دستاوردی برای فلسطین به همراه نخواهد داشت. جریانی مانند حماس با رویکرد به مقاومت چنین جایگاهی یافته و تنها راه آن برای ادامه این روند و داشتن جایگاه مردمی، ادامه حضور در جبهه مقاومت و عدم پذیرش فریبکاری صهیونیستها مبنی بر دادن امتیازات به حماس در ازای دوری از مقاومت است.