تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۷۷۴۱۴
در گفت‌وگوی «وطن‌ امروز» با سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، فرزند شهید هاشمی‌نژاد مطرح شد

کپی برابر اصل داعش ایرانی و داعش عربی

کسری رمضانی - اشاره: 17 هزار انسان، جامعه آماری بالایی است اما این آمار زمانی به فاجعه تبدیل می‌شود که متوجه شویم 17 هزار نفر به شهادت رسیده‌اند. نه به دست دشمن اجنبی بلکه به دست گروهک تروریستی منافقین که لوله تفنگ را به سمت هموطن خود نشانه رفته و جنایت را به حدی رساند که زمانی که به ناچار نتوانست تیری شلیک کند، زنده زنده پوست هموطن جوان خود را تنها به جرم اینکه عضو بسیج بود، کند. اما سرکرده آن گروهک تروریستی (مریم رجوی قجر عضدانلو ابریشمچی) به کنگره‌ آمریکا دعوت می‌شود که به بهانه دشمنی با تروریسم سخنرانی ‌کند(!) کنگره‌ای که ادعا دارد ضدتروریسم است، عامدانه تاریخ را فراموش کرده و سازمانی را حمایت می‌کند که چند صباح پیش این گروهک تروریستی(منافقین) را در لیست سازمان‌های تروریستی خود جای داده بود. اما مدعیان را چه می‌شود و کدام پل در کجای جهان شکسته است که هدف انگار نه‌تنها توسط گروهک تروریستی منافقین وسیله را توجیه می‌کند بلکه کدخدا زمانی که در مواجهه با ملتی (ایران) قرار می‌گیرد که ابزار محدودی هم در اختیار دارد، چاره‌ای ندارد جز اینکه با تروریست‌ها دست دوستی دهد و کپی برابر اصل بسازد و «داعش ایرانی» را برای آموزش داعش عربی بفرستد به همین بهانه و همچنین ایام دست‌بردن گروهک نفاق به اسلحه، با سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، فرزند شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان و دبیر کنگره ملی ۱۷۰۰۰ شهید ترور به گفت‌وگو نشستیم. اعضای موسس و هیأت مدیره این کانون، فرزندان شهدای حوادث تروریستی هستند و اعضای آن خانواده‌های تمام ‌کسانی که در حوادث تروریستی به شهادت رسیده‌اند.

*‌ روش‌ها و عملکردهای گروه تروریستی داعش با اقدامات سازمان تروریستی منافقین شباهت بسیاری به هم دارد؛ دلیل این شباهت‌ها چیست؟

**‌ اگر به روش‌ها و اقدامات گروه‌های تروریستی در طول تاریخ نگاه کنید بسیار شبیه به هم هستند فقط در جزئیات با هم تفاوت دارند و در ابعاد کلان بسیار شبیه به هم و در بیشتر موارد همسان هستند. گروه‌های تروریستی در طول تاریخ با ابزارهای گوناگون توأمان با خشونت قصد دارند رعب و وحشت در جامعه ایجاد کرده تا بر جامعه تسلط پیدا کنند و دلیل اقدام خشونت‌آمیز گروه‌های تروریستی این است که نمی‌توانند به صورت مسالمت‌آمیز و قانونی آرای جامعه را جلب کنند. به همین دلیل روش‌های خشن و تروریستی را انتخاب می‌کنند. برای روشن شدن ابعاد بحث باید در ابتدا تروریسم را تعریف کنیم.

واژه «ترور»، فرانسوی و معادل واژه عربی ارعاب از مصدر رعب است و به معنای «ترس و ترساندن»‌ و «ایجاد وحشت فوق‌العاده» است. بنابراین تروریسم عبارت است از هر نوع استفاده خشونت‌آمیز غیرقانونی به منظور ایجاد جو رعب و وحشت برای تحت تأثیر قرار دادن یا تسلط بر فرد یا مجموعه‌ای از افراد یا کل جامعه. با توجه به تعریف تروریسم گروه‌های تروریستی اعم از سازمان تروریستی منافقین یا داعش یا گروه تروریستی «جندالله» که توسط عبدالمالک ریگی معدوم پایه‌گذاری شد، برای رسیدن به اهداف سیاسی خود دست به اعمال خشونت‌آمیز می‌زنند.

برای اینکه ماهیت گروه‌های تروریستی مانند سازمان تروریست منافقین و داعش را بشناسیم، باید عمیق‌تر به اهداف و روش‌های این سازمان‌ها نگاه کرد. گروهک‌های تروریستی مانند داعش و منافقین در جامعه مشروعیت و اقبالی ندارند و برای اینکه به اهداف خود دست پیدا کنند و جامعه را وادار به عقب‌نشینی کنند حرکت‌های وحشیانه و خشن انجام می‌دهند و هیچ واهمه‌ای ندارند که این سطح از خشونت در سطح جامعه منتشر شود. اقدامات خشونت‌آمیز این گروه‌ها جامعه را بشدت از آنها روی‌گردان می‌کند.

عامل دیگری که موجب می‌شود جامعه به آنها اقبال نشان ندهد شعار‌های به ظاهر مترقی و توخالی است که با خواست مردم فرسنگ‌ها فاصله دارد و چون با شعار‌ها و روش‌های مسالمت‌آمیز، قادر نیستند به اهداف خود برسند دست به اقدامات دهشتناک  می‌زنند.

*‌ چرا رهبران و پدیدآورندگان سازمان‌های تروریستی واقعیت‌های موجود در جامعه‌ای که از آن برمی‌خیزند را در نظر نمی‌گیرند؟

**‌ رهبران و اعضای سازمان‌های تروریستی از مردم جامعه خود عقب‌ترند. گروه‌های تروریستی دارای برآوردها و تحلیل‌های اشتباه هستند و چون قادر نیستند واقعیت‌های جامعه را ببینند تحلیل‌های اشتباه می‌کنند و در نهایت دست به اقدامات خشن بی‌حاصل می‌زنند. شما ببینید رهبر گروه تروریستی منافقین تقریبا همه تحلیل‌هایش اشتباه از آب درآمد و خود و سازمانش را به قهقرا برد.

شاید اقدامات تروریستی و کودتای نظامی در برخی جوامع با شرایط خاصی که در جهان دوقطبی گذشته برقرار بود توفیقاتی به همراه داشت اما امروز این روش‌ها جواب نمی‌دهد.

*‌ چگونه رهبر سازمانی با چنین پیشینه کثیف تاریخی به کنگره آمریکا دعوت می‌شود و سخنرانی می‌کند در حالی که هدف این سازمان تروریستی هیچ‌گونه شباهتی با کشوری با مدعای مردمسالاری ندارد تا جایی که سرکرده گروهک تروریستی نفاق در سخنرانی کنگره مدعی است داعش دست‌پرورده جمهوری اسلامی ایران است!

**‌ آمریکا‌یی‌ها و صهیونیست‌ها متوجه شدند سازمان تروریستی منافقین به هیچ اصولی پایبند نیست. این سازمان تروریستی نشان داد در ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران، هیچ‌گونه حد و مرزی را نمی‌شناسد. به همین دلیل این سازمان، مناسب‌ترین ابزاری است که استکبار جهانی هر زمان که لازم داشت از جیبش بیرون می‌آورد و از آنان استفاده می‌کند. اینگونه است که سازمانی که هویتی به قول خود ضدامپریالیستی داشت با کمک امپریالیسم در هر جایی که بحث ضدیت با نظام جمهوری اسلامی ایران و حتی مردم ایران و این آب و خاک باشد، سروکله‌اش پیدا ‌می‌شود. 

زمانی که داعش اعلام موجودیت کرد، منافقین جزو نخستین نیروهایی بودند که به بهانه اینکه داعش نیروی انقلابی و مردمی است با آنان همکاری کردند؛ سازمان تصور ‌می‌کرد آینده منطقه عراق و سوریه از آن داعش است و این گروه به سرعت می‌تواند در منطقه غالب شود اما بعد از آنکه جمهوری اسلامی ایران با حضور بموقع و درست جلوی پیشروی داعش را گرفت، از مواضع اولیه خود بازگشت. سازمان تروریستی منافقین چندرنگ چندرو است و تغییر نگرش سریع سازمان امر تازه و جدیدی نیست، از بدو شکل‌گیری تا امروز سازمان بشدت مواضع پارادوکسیکال گرفته است. منافقین برای رسیدن به هدف از هر ابزاری استفاده و برای ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران از ضربه به منافع ملی دریغ نمی‌کنند.

اگر حامیان آمریکایی و اروپایی سازمان را نگاه کنید متوجه می‌شوید حامیان این گروه تروریستی بشدت منافع ضدایرانی دارند. به طور مثال «جان بولتُن» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل مدافع سرسخت حمله نظامی به ایران است. از دیگر حامیان مالی سازمان «شلدون آدلسون» صاحب کازینوهای زنجیره‌ای در آمریکا و یکی از طرفداران پر و پاقرص صهیونیسم و اسرائیل است که آشکارا اعلام می‌کند مهم نیست چه بر سر ایران خواهد آمد.

این حامی صهیونیسم بین‌الملل می‌گوید: «آمریکا در مواجهه با ایران باید به این کشور حمله هسته‌ای کند تا ایرانیان را متوجه کند با چه کشوری مواجه هستند.»

سازمانی که تا این درجه از پستی و خفت تن می‌دهد و علیه مردم کشورش اقدام می‌کند، قطعا از هرگونه اقدام جنایت‌آمیز دیگر دریغ نمی‌کند.

به طور مثال سازمان‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل اطلاعات جاسوسی خود را از صنعت هسته‌ای ایران در اختیار سازمان تروریستی منافقین قرار دادند و آنان این اطلاعات را علیه منافع ایران منتشر کردند.

*‌ بنیاد هابیلیان سعی دارد زوایای گوناگون این گروه تروریستی را نشان دهد؛ آیا سندهای مشخص‌تری از رابطه داعش و سازمان تروریستی منافقین وجود دارد؟

**‌ «سیمور هرش» خبرنگار آمریکایی و 2 تن از مقامات سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) افشا کردند دانشمندان هسته‌ای ایران توسط سیا ترور شدند.  منافقین در کشتار برخی مقامات عراق همکاری داشتند و ارتش خصوصی صدام محسوب می‌شدند. این سازمان با جامعه عراق آشنایی کامل داشت. بعد از آنکه سیستم حکومتی عراق از هم پاشید و القاعده وارد عراق شد چون القاعده با جامعه عراق آشنایی نداشت، سازمان تروریستی منافقین حلقه وصل القاعده و جامعه عراق شد به طوری که هر زمان سازمان علیه یک مقام عراقی تبلیغات سوء کرد، بعد از مدتی، مقام یادشده توسط القاعده ترور شد.

*‌ جوانانی که با تاریخ آشنا نیستند گمان می‌کنند روش‌های تروریستی که داعش انجام می‌دهد نوپدید است اما این روش‌ها همان روش‌هایی است که سازمان تروریستی منافقین انجام می‌داد، به طور مثال افرادی مانند حجت‌الاسلام خراسانی را آتش زدند؛ در حالی که داعش، نمایش آتش‌زدن خلبان اردنی را 3 دهه بعد با الگو گرفتن از منافقین انجام داد.

**‌ متأسفانه ما در نشان دادن واقعیت‌هایی که در تاریخ انقلاب اسلامی رخ داد کوتاهی کردیم. همه روش‌های تروریستی که داعش انجام می‌دهد قبلا نه‌تنها توسط سازمان تروریستی منافقین بلکه توسط گروهک‌های دیگر مانند کومله انجام شد. به طور مثال سر بریدن گروگان‌ها که امروز داعش انجام می‌دهد، در نیروهای ضدانقلاب اسلامی ایران، روش متداولی بود. در دهه 60 و اوایل انقلاب اسلامی سازمان تروریستی منافقین و دیگر گروهک‌ها «زنده زنده» پوست افراد را می‌کندند و اندام انسان را قطع می‌کردند. در همین تهران 3 نوجوانی که عضو بسیج بودند ـ یکی 17 ساله و 2 تای دیگر 19 ساله ـ توسط منافقین دستگیر شدند.

طالب طاهری یکی از 3 نوجوان بود که زنده زنده پوستش را کندند. اکنون اگر این خبر را جوانی بشنود گمان می‌کند فقط داعشی‌ها هستند که دست به چنین جنایاتی می‌زنند و زنده زنده انسان‌ها را آتش می‌زنند. عملیات انتحاری، یکی از شیوه‌های متداول سازمان تروریستی منافقین بود که 30 سال پیش از این روش استفاده کرده بودند. سازمان مجاهدین که سرکرده آن اکنون در کشورهای اروپایی و کنگره آمریکا سخنرانی می‌کند و شعار دموکراسی‌خواهی(!) می‌دهد، یکی از افتخاراتش این است که 5 نفر را به شیوه انتحاری در کشور ایران به قتل رسانده که 4 نفر آیت‌الله بودند و فرد دیگر پدر من بود!

سازمان تروریستی منافقین اعضای خود را تا آنجا شست‌وشوی مغزی می‌دهد که هم خود و هم دیگران را از بین ببرند.

 خانم «کلینتون» وزیر سابق خارجه آمریکا در کتاب خاطراتش اذعان می‌کند داعش دست‌پرورده آنهاست و «سیمور هرش» خبرنگار معروف آمریکایی نیز می‌گوید: «در زمان ریاست‌جمهوری جورج بوش (پسر) منافقین در صحرای نوادای آمریکا توسط سازمان‌ جاسوسی آمریکا (سیا) آموزش می‌دیدند.» جنایت‌هایی که امروز داعش انجام می‌دهد از دل حکومت‌های لیبرال- دموکراسی غرب به وجود آمده است. یکی از سیاستمداران غربی به صراحت بیان کرده است برخی مواقع که قصد دارند به اعمال شنیعی دست بزنند که خودشان نمی‌توانند آن را انجام دهند، آن اعمال را به صورت مأموریت به سازمان تروریستی منافقین می‌سپرند تا آن عملیات‌ها را انجام دهند.

 بنابراین ما باید برای نسل خودمان این فجایع را تبیین کنیم و برای اینکه آرامش جامعه را حفظ کنیم نباید واقعیت‌هایی که در جامعه رخ داده است را بازگو نکنیم بلکه باید ابزار بیان مناسب پیدا کنیم تا جامعه آگاهی پیدا کند. یکی از انتقاداتی که وارد است، این است که بعد از دفاع‌ مقدس، دولت‌هایی که قدرت گرفتند، همه هم و غم آنها این بود تا به توسعه اقتصادی و سیاسی دست پیدا کنند. به همین دلیل جنایات گروهکی مانند سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) بازخوانی نشد و جوانان آگاهی پیدا نکردند.

به این ترتیب فرصت به سازمان‌های تروریستی مانند منافقین داده شد تا از فرصت‌ها بهره بگیرند و چهره زشت خود را پنهان کرده و با چهره متفاوت به عرصه عمومی بازگردند. این ظلم در حق تاریخ انقلاب اسلامی صورت گرفت و نسل بعدی نمی‌داند چه وقایعی در تاریخ انقلاب رخ داده است. ایران تنها کشوری در جهان است که 17 هزار تن از شهروندانش ترور و شهید شده‌اند.

گروه‌های تروریستی با استفاده از فراموشی تاریخی سعی دارند بعضا با استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای خود هوادار جمع کنند. گروهک‌های تروریستی اوایل انقلاب در مجالس عروسی که در کردستان برگزار می‌شد، با 2 هدف پاسدارها را سر می‌بریدند. نخست اینکه در جامعه رعب و وحشت ایجاد کنند و دوم اینکه جامعه در برابر آنها قد علم نکند. اقدامات شنیعی که داعش هم‌اکنون در حال انجام آنهاست؛ از جمله اینکه زنده زنده انسان‌ها را می‌سوزاند یا جگر افراد را از بدنشان خارج می‌کند، توسط گروهک تروریستی منافقین نیز انجام ‌شده است.  سازمان تروریستی منافقین دندان افراد زنده را می‌کشیدند و افراد کوچه و بازار را می‌کشتند. 12 هزار تن از 17 هزار شهید ترور افراد عادی هستند. این گروه بعد از سال 61 و ناکامی گسترده‌، دست به کشتار وسیع مردم زدند و بیشتر ترورها نیز در ماه رمضان انجام ‌می‌شد.

برخی اوقات برای کشتن مرد خانواده وارد خانه‌ای می‌شدند و زن مانع می‌شد و مرد فرار می‌کرد، بعد از فرار مرد، همسرش را می‌کشتند. آزادی‌ای که آمریکایی‌ها می‌پسندند آزادی‌ای است که امیدوارند منافقین به ارمغان بیاورند.

*‌ سازمان تروریستی منافقین چگونه دست به شست‌وشوی مغزی اعضای خود زد تا این اعضا تبدیل به ربات برای رهبران سازمان شوند و از هر ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند و همچنین چگونه تبدیل به یک فرقه شدند؟

**‌ فرقه‌سازی روش جدیدی در سازمان تروریستی منافقین نیست و جزو مهم‌ترین روش‌های بنیانگذاران سازمان بوده است و اینگونه نیست که مثلا مسعود رجوی ملعون، روش جدیدی ابداع کرده باشد. از بدو تشکیل سازمان مجاهدین خلق، یکی از روش‌های اصلی منافقین این بوده که فرد را از خانواده‌اش جدا کنند و بعد از آن تلاش می‌کردند باورها و ایده‌های عضو را کاملا مطابق باور سازمانی کنند که خود می‌پسندند. مسعود رجوی و سرکردگان منافقین همان روش بنیانگذاران را اجرا کردند.

افرادی که از سازمان جدا شده‌اند بسیار تلاش دارند اینگونه تحلیل کنند که سازمان منافقین 2 دوره تاریخی متفاوت داشته است؛ دوران رهبری قبل از مسعود رجوی و بعد از آن. اما این سازمان در بدو تشکیل از همان روشی بهره می‌برد که اکنون سازمان بهره می‌برد. در ادوار تاریخی که اعتراضات نسبت به روش سازمان شدت پیدا می‌کرد و بیم آن می‌رفت سازمان از درون منحل شود، روش‌های شست‌وشوی مغزی توسط رهبران این سازمان تروریستی شدت پیدا می‌کرد.

*‌ آقای عبدخدایی که یکی از مبارزان انقلاب اسلامی است نقل می‌کند که من محمد حنیف‌نژاد را به راه مبارزه تشویق کردم و سوق دادم. قبل از اعدام به من توصیه کرد یکسری اسناد را از بین ببرم تا به دست دیگر اعضای سازمان نیفتد و منحرف نشوند. تاکید داشت این اسناد و کتاب‌ها مارکسیستی است و مطالعه کردم تا آگاهی پیدا کنم.

**‌ در سازمان منافقین اسناد طبقه‌بندی شده است و همه کس اجازه دسترسی به همه اسناد را ندارد بلکه به فراخور میزان وفاداری و رده سازمانی به اسناد دست پیدا می‌کنند. بنابراین سازمان رده‌های سازمانی مختلفی دارد که هر عضو سازمان یک مسؤول مستقیم دارد. الان حتی برخی از اعضای رده‌پایین سازمان هنوز نمی‌دانند تلفن همراه چیست.

اطلاعات رده‌های پایین سازمان عامدانه توسط سازمان پایین نگه داشته می‌شود، چرا که به محض ارتباط با واقعیت‌های جهان پیرامون، باورهای غلط اعضا فروریخته خواهد شد. چون باورهای مطلوب سازمان آنچنان در درون برخی افراد نهادینه نشده‌ اما در برخی دیگر از اعضا، آموزه‌های مارکسیستی در گوشت و پوست آنها نفوذ کرده است.  در سازمان تروریستی منافقین رده‌های مختلف تشکیلاتی وجود دارد، سازمان از ساختار هرمی بالا به پایین بهره می‌برد.  

قطعا مسؤولان بالادستی امکانات متعددی نسبت به رده‌های پایین‌دستی‌ دارند و کسی که مسؤول ارتباطات سازمانی با خارج از سازمان است با کسی که 20 سال در پادگان زندگی کرده است قطعا فرق دارد. سرکرده منافقین از همه امکانات برخوردار است. برخی از بازگشتی‌های سازمان مجاهدین اعلام می‌کنند هر کتاب روانشناسی که در دنیا چاپ می‌شود سرکرده آنها- مسعود رجوی- چندین بار مطالعه می‌کند تا از آن برای نفوذ بیشتر در اعضای سازمان بهره ببرد.

رده‌های عادی سازمان از رسانه به دور هستند. حنیف‌نژاد مسؤول اولیه سازمان مجاهدین خلق طبیعی بود که امکانات تام در اختیار داشته باشد و الان نیز سرکردگان جدید آن مسعود و مریم رجوی از این امکانات برخوردار هستند. بسیاری از بزرگان انقلاب متوجه عقاید انحرافی سازمان مجاهدین خلق نشدند و الان معترف هستند آن زمان فریب سازمان را خورده‌اند.

رهبران مجاهدین خلق توانستند انحراف خود را از چشم بزرگان انقلاب پنهان کنند و تنها 2 یا 3 نفر از انقلابیون فریب آنها را نخوردند.

بالاخره آن نگاه تیزبین حضرت امام بود که همان ابتدا متوجه عقاید انحرافی سازمان شدند. امام فرمودند: «3 روز به حرف‌های اعضای سازمان مجاهدین خلق گوش دادم». اعضای سازمان اجازه نداشتند با هر فردی ارتباط برقرار کنند 2 یا 3 نفر خاص را فرستادند تا مواضع خود را برای امام توضیح دهند؛ امام آنجا تشخیص دادند رگه‌های انحراف در اعضای سازمان وجود دارد.

شهید مطهری و مقام معظم رهبری نیز از معدود بزرگان انقلاب بودند که وجود انحراف در سازمان را تشخیص دادند اما خیلی از مقامات انقلاب اسلامی ما فریب سازمان را خوردند حتی به خاطر سازمان مجاهدین خلق زندان رفتند. از جمله کسانی که به خاطر منافقین زندان رفت، آقای رفسنجانی بود.

مرحوم پدر ما نقل می‌کرد در زندان هم با اینکه با اعضای مختلف سازمان هم‌بند بودند اما فرد مشخصی موظف بود با بقیه مبارزان زندانی ارتباط برقرار کند. درجه فریبکاری سازمان بسیار بالا بود و در طول زمان، ماهیت درونی مجاهدین خلق مشخص شد که سازمانی تروریستی است. جنایاتی که از بدو پیدایش سازمان مجاهدین خلق تاکنون سر زده و می‌زند، ریشه در تفکر التقاطی دارد که از بدو تشکیل سازمان وجود داشته است و در طول زمان خود را نشان داد.

سازمان پوسته و ظاهر اسلامی دارد اما هر نوع ابزار تروریستی که در جهان وجود دارد، این سازمان آن را آزموده است. این امر که آمریکا از اینچنین سازمانی بهره می‌برد، نشان می‌دهد ابزار آمریکا علیه جمهوری اسلامی خیلی محدود است.

*‌ چگونه افرادی توانستند از این سازمان جدا شوند؟

**‌ مشکلات و دشواری‌های روند جدا شدن اعضای سازمان زمان صدام در گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر وجود دارد. اگر فردی می‌خواست از سازمان جدا شود 7 سال زندانی می‌شد و باید انواع شکنجه‌های سازمان را تحمل می‌کرد. برخی اعضای سازمان که آن زمان قصد جدایی از سازمان را داشتند کشته یا حتی معلول شدند. بعد از حضور دولت شیعه در عراق کار برای سازمان مجاهدین خلق دشوارتر شده است. سازمان بعد از سقوط صدام روش‌های مغزشویی را شدت بخشیده است. تقریبا هر ماه برای اعضا نشست می‌گذارد و جامعه مورد تصور خود را برای اعضا ترسیم می‌کند.  اما با همه اینها حدود 100 نفر در همین چند سال اخیر از سازمان جدا شده‌اند. بقیه اعضا نیز دارای محذوریتند. به‌عنوان مثال هزار زن عضو این سازمان هستند که در نوجوانی و جوانی عضو سازمان شدند.

بعد از این همه سال با چه رویی می‌توانستند بازگردند؟ به کجا بازگردند؟ بعد از این همه حرف و حدیث چگونه بازگردند؟ مخصوصا حرف‌هایی که درباره از بین بردن عفت آنها گفته شده است. سازمان‌های بین‌المللی درباره وضعیت وخیم زنان عضو سازمان، گزارش‌های متعدد داده‌اند بنابراین انگیزه‌های آنان کم هم هست. مردهای آنان نیز همینطور، میانگین سنی اعضا بالاتر از 50 سال است. خیلی از اعضا به خاطر شرایط سخت زیستی دچار امراض گوناگون شده‌اند و انگیزه‌های لازم را برای بازگشت ندارند. افرادی که از سازمان فرار کردند اعتراف کردند زمانی که قصد فرار از سازمان را داشتند نمی‌دانستند زنده می‌مانند یا می‌میرند. سال‌های گذشته خانواده‌های آنان به پادگان اشرف می‌رفتند و فرزندان خود را صدا می‌زدند.

*‌ آیا سازمان هنوز هم در فکر جذب اعضای جدید است؟ در این صورت از کدام روش برای جذب استفاده می‌کند؟

**‌ فضای مجازی این امکان را برای این گروه‌ها فراهم کرده است اما این گروه به دلیل بدنامی توفیقی به دست نیاورده است. یکی از مشکلاتی که امروز وجود دارد این است که بسیاری از گروهک‌ها و سازمان‌های تروریستی از ابزار فضای مجازی برای یارگیری استفاده می‌کنند.

قصد دارند از ناآگاهی و ضعف‌ افراد کمال بهره را ببرند تا بتوانند افراد را شکار کنند. سال 88 شاهد بودیم سازمان تروریستی منافقین از این شیوه‌ها استفاده کرد و سرنخ بسیاری از حوادث تروریستی و تبهکاری در دست مجاهدین بود. جوانان جویای کار در کشورهای دیگر را با وعده‌های سرخرمن جذب می‌کردند. هسته فکری سازمان در اروپا زندگی می‌کنند و مطابق برآورد حدود 3 هزار عضو سازمان در عراق زندگی می‌کنند.

متاسفانه سیستم‌های امنیتی اروپایی‌ها امکانات خوبی برای این سازمان تروریستی فراهم کرده‌اند؛ به نظرم امکانات آنان در حد و اندازه یک دولت است. کاملا محسوس است سازمان‌های امنیتی اروپا امکانات لجستیکی فراوانی برای منافقین فراهم کرده‌اند، امکاناتی که حتی برای شهروندان آنان فراهم نیست.

این امکانات به خاطر خدماتی است که سازمان در ادوار تاریخی گوناگون به سرویس‌های جاسوسی این کشورها ارائه داده است. حدود 20 سال پیش، سازمان تروریستی منافقین به بیش از 10 سفارت ما در کشورهای اروپایی حمله ‌کرد اما هیچ اتفاقی برای حمله‌کنندگان نیفتاد.  اگر شهروندان اروپایی به سفارتی در آن کشور‌ها حمله می‌کردند به زندان طویل‌المدت می‌افتادند. اعضای سازمان در کشورهای اروپایی بویژه فرانسه جرم‌های متعدد انجام دادند که مراجع رسمی اروپایی به مامورانشان گزارش کردند.

در حمله به سفارتخانه‌ ما در استرالیا، نماینده سیاسی ما را با تبر مضروب کردند. اگر یک شهروند استرالیایی به سفیر ما حمله می‌کرد به ده‌ها سال زندان محکوم می‌شد، این در حالی است که هیچ اتفاقی برای عضو تروریست سازمان نیفتاد.

پلیس فرانسه جرم‌های متعدد اجتماعی را که اعضای سازمان تروریستی منافقین در آن کشور انجام می‌دهند، گزارش کرده‌ است از جمله اخاذی‌های متعددی که سازمان انجام داد مثلا از بیمه افرادی استفاده می‌کنند که افراد بیمه شده، مدت‌هاست در فرانسه زندگی نمی‌کنند. با اینکه سیستم‌های اروپایی می‌دانند اما علیه مجرمان هیچ جرمی را اعلام نمی‌کنند و اقدام قضایی انجام نمی‌دهند.

حتی اگر اعضای سازمان تروریستی منافقین مرتکب جرمی شوند که برای شهروندان فرانسوی جرمی سنگین محسوب می‌شود، نظیر خودسوزی که در جلوی چشم مردم انجام دادند، هیچ تبعاتی برای تروریست‌های منافق ندارد و این امر نشان می‌دهد کاملا چنین اقداماتی سازماندهی‌شده است.

*‌ چند دوره تاریخی را سازمان طی کرده است؟

**‌ سازمان تروریستی منافقین از بدو تشکیل از روش‌های یکسان استفاده کرده و بنا بر اهداف سازمان از روش خاص بهره برده شده است. برای رسیدن به اهداف خود از هیچ اصول و حقیقتی پیروی نکردند. تا آنجا پیش رفتند که روبه‌روی ملت ایران ایستادند. مهره صدامی شدند که علیه آب و خاک ما در حال جنگ بود.

وقتی آمریکا در کشور عراق مستقر شد برای تامین منافع آمریکا تبدیل به مهره آمریکایی‌ها شدند.  وقتی رژیم غاصب فلسطین با جاسوسی علیه مسائل هسته‌ای ایران، نیاز داشت گروهی ایرانی جاسوسی آنان را فاش کند این سازمان تروریستی پیشقدم شد.  روزی که فکر می‌کند گروه تروریستی داعش منطقه را تصرف می‌کند با این گروه تروریستی همکاری می‌کند و بعد از مدت کوتاهی که ورق برمی‌گردد سرکرده آنان در کنگره حضور پیدا می‌کند و علیه داعش صحبت می‌کند. من یک روش و هدف در این سازمان می‌بینم.

 به نظرم نفس به وجود آمدن نیروی منافقین یکی از بزرگ‌ترین خیانت‌هایی است که برای اصل و اساس حرکت مردم ایران به وجود آمده است.

تا قبل از به وجود آمدن این تشکیلات حرکت مردمی ایران کاملا خالص و یک جهت بود. به وجود آمدن این سازمان باعث تفرقه در هدف شد و در حرکت زیبای کاملا دموکراتیک ملت مانع ایجاد کرد.

آیا خیانت نیست که سازمانی دست به حمله مسلحانه بزند، وابسته نظامی کشور دیگر را به قتل برساند و بمب بسازد در حالی که اعتراضات مردمی دموکراتیک و بدون خشونت است؟ خیانت نیست که مسیر زیبای انقلاب را که برخاسته از فرهنگ غنی اسلامی است آلوده به خشونت می‌کند؟

شما می‌بینید مردم در مقابل ارتش کاملا مسلح شاهنشاهی که به سوی مردم گلوله شلیک می‌کرد، گل هدیه می‌کردند.

در حال حاضر نیز که در جهان تهی از معنویت بانگ اسلامی طنین‌انداز شده گروهی مانند داعش به وجود می‌آید که آدم می‌کشد با شعار لا اله الاالله تا چهره اسلام را خشن نشان دهد. به نظرم نفس به وجود آمدن منافقین خیانت به انقلاب و اسلام است. القاعده، داعش و سازمان منافقین مانع رسیدن ندای زیبای اسلام در جهان هستند و از گسترش اسلام جلوگیری می‌کنند.

شاه از اقدام مسلحانه سازمان مجاهدین بسیار استفاده تبلیغاتی کرد و حرکت مردم ایران را به ارتجاع سیاه و سرخ نسبت داد. حضرت امام فقط با سخنرانی ماهیت رژیم را نشان می‌دادند اما با دست به سلاح بردن بهترین بهانه برای شاه به ارمغان آمد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات