تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۴  ، 
کد خبر : ۲۷۷۵۱۰

تازه‌ترین وضعیت گروه‌های سیاسی در آستانه انتخابات مجلس


چند ماه مانده به انتخابات، جریان‌ها و حزب‌های سیاسی کشور در حال بسیج نیروهای خود برای کسب موفقیت بیشینه در دستیابی به کرسی‌های مجلس شورای اسلامی هستند.

به گزارش ایرنا فرا رسیدن موسم انتخابات توانسته است تا حدی بازار فعالیت‌های سیاسی و حزبی را گرم کند. نشانه‌های انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور در چند ماه گذشته آشکار شده که نشان می‌دهد 2 جریان اصلی اصلاح طلب و اصولگرا آرام آرام برای رقابت سیاسی بر سر آرای صندوق‌های انتخاباتِ پیش رو آماده می‌شوند.

از سوی دیگر، فراهم شدن فضای مناسب موجب ظهور تشکل‌های سیاسی تازه شده است؛ رخدادی که می‌توان آن را نمودی از تحقق یکی از شعارهای «دکتر حسن روحانی» رئیس جمهور دانست.

در اردوگاه اصلاح طلبان حزب «ندا» یا همان نسل دوم اصلاح طلبی ایجاد شده است؛ حزبی که در آذر ماه گذشته مجوز فعالیت خود را از وزارت کشور گرفت و اعلام کرد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی با شورای هماهنگی اصلاحات همسو عمل خواهد کرد. در این ارتباط، «صادق خرازی» دبیر کل شورای مرکزی ندا در سخنانی گفته بود که اگر لازم باشد اعضای ندا به صورت مستقل وارد عرصه انتخابات می‌شوند اما این به معنی نادیده گرفتن ضرورت همراهی با شورای هماهنگی اصلاح طلبان و شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات نیست.

حزب تازه تاسیس اصلاح طلبان هر چند از همان ابتدای کار مورد استقبال چهره‌های شاخص این جریان قرار نگرفت اما اعضای آن خوب می‌دانند که برای موفقیت در انتخابات آتی ناگزیر هستند از راهبرد وحدت با اصلاح طلبان بهره گیرند.

افزون بر ندا، دیگر احزاب اصلاح طلب نیز آگاهند که در شرایط کنونی با خروج از فهرست واحد و بر هم زدن انسجام شانس خود را برای پیروزی کاهش و کرسی‌های احتمالی را از کف خواهند داد.

حزب «اتحاد ملت» نیز به تازگی مجوز فعالیت خود را از کمیسیون ماده 10 احزاب دریافت کرده است. اعتراض‌های برخی از چهره‌های اصولگرا به صدور مجوز فعالیت این حزب تا جایی پیش رفت که «عبدالرضا رحمانی فضلی» وزیر کشور را برای ارایه توضیح در این خصوص به مجلس کشاند. مخالفان معتقد بودند افرادی با سابقه حضور در حزب منحل شده «مشارکت» (جبهه مشارکت ایران اسلامی) نباید اجازه فعالیت حزبی داشته باشند.

شاهد بودیم که این مخالفت‌ها به جایی نرسید و نه تنها اتحاد ملت به عنوان یک حزب اصلاح طلب به رسمیت شناخته شد بلکه سخنگوی شورای نگهبان نیز اظهار کرد که عضویت در یک حزب منحل شده دلیلی برای رد صلاحیت در انتخابات آتی نخواهد بود.

در ماه‌های گذشته ظهور حزب‌های تازه محدود به جریان اصلاحات نبوده و جریان اصولگرایی نیز آبستن ظهور تشکل تازه‌ای با نقش محوری «علی لاریجانی» رئیس مجلس است. گمانه زنی‌ها در خصوص ایجاد این حزب از آغاز مجلس نهم و بعد از شکل گیری فراکسیون «اصولگرایان رهروان ولایت» آغاز و در تحولاتی چون انتخابات هیات رئیسه مجلس و رای اعتماد به کابینه روحانی تقویت شد. در این پیوند، «کاظم جلالی» عضو برجسته این فراکسیون، آبان ماه پارسال خبر داد به زودی این حزب تشکیل می‌شود و به این ترتیب موضوع از گمانه زنی فرا‌تر رفت.

پس از فوت آیت‌الله «محمدرضا مهدوی کنی» رئیس پیشین مجلس خبرگان رهبری و خلاء پدید آمده در جریان اصولگرایی که همیشه برای دست یابی به وحدت از نقش محوری چهره‌های برجسته و به عبارتی ریش سفیدان بهره می‌برد، این احتمال مطرح شد که حزب لاریجانی بتواند به عنصر موثری برای پر کردن این فضای خالی تبدیل شود اما در ماه‌های اخیر شاهد بودیم که این حزب هنوز نیامده با چالش‌هایی مواجه شده است. فاصله گرفتن چهره‌هایی چون «محمد رضا باهنر» دبیرکل «جامعه اسلامی مهندسین» از فراکسیون رهروان ولایت و گرایش به ائتلاف با جریان تندرو موسوم به «جبهه پایداری» یکی از این چالش‌ها است. تلاش‌هایی نیز از طرف گروه دیگری از اعضای فراکسیون رهروان برای راه اندازی حزب اعتدال صورت گرفته که از چالش دیگر لاریجانی و همراهانش رخ می‌نماید.

از فهرست واحد اصلاح‌طلبان تا ائتلاف با دولتی‌ها

روشن است که هر 2 جریان سیاسی کشور در ماه‌های اخیر اقدام‌هایی را در راستای چیدمان رقابتی و آرایش سیاسی خود آغاز کرده‌اند. نخستین گام اصلاح طلبان در این خصوص برگزاری همایش بی‌سابقه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بود که فصل جدیدی از فعالیت‌های اصلاح طلبی را نوید داد زیرا بعد از مدت‌ها فرصت جمع شدن احزاب اصلاح طلب را زیر یک سقف را مهیا کرد.

این رویداد سیاسی را می‌توان گام مهمی در مسیر همسویی اصلاح طلبان و تسری همگرایی فکری- سیاسی به نوعی همگرایی سازمانی- تشکیلاتی دانست. از سوی دیگر با اینکه شرایط کنونی مهیای ایجاد حزب فراگیر اصلاح طلب نیست اما گردهمایی‌های اینچنینی می‌تواند نقطه آغازی برای تبادل نظر و یافتن راهکار مناسب در جهت حرکت به سوی جبهه یا حتی حزب واحد باشد.

فعالیت‌های اصلاح طلبی به شورای هماهنگی اصلاحات محدود نشده و شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات نیز در جلسه‌هایی با ریاست «عبدالواحد موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات برخی چارچوب‌های فعالیت‌های اصلاح طلبان را در انتخابات مجلس را مشخص می‌کند. از این رو روشن است که اصلاح طلبان قصد دارند بر مدار این 2 شورا وارد میدان انتخابات شوند و با ارایه یک فهرست واحد، کرسی‌های بیشتری را کسب کنند. ناگفته نماند که در روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر اختلاف نظر میان اعضای 2 شورا به گوش می‌رسد و در اردوگاه اصلاح طلبان این نگرانی را ایجاد کرده که این اختلاف‌ها مانع ارایه فهرستی مشترک شود.

بدون شک، جریان اصلاح طلب افزون بر ارایه فهرست مشترک، در انتخابات پیش رو دغدغه‌های دیگری نیز دارد. آنان که پس از روی کار آمدن دولت اعتدالگرای روحانی به یک موفقیت نسبی در انتخابات ریاست جمهوری رسیده و اکنون به کسب اکثریت مجلس امید بسته‌اند با چالش‌هایی جدی مانند گذر از صافی شورای نگهبان و تایید صلاحیت نامزدهای خود روبه رو هستند.

یافتن راهی برای عبور از این مساله آنقدر جدی است که موسوی لاری رئیس شورای راهبردی اصلاح طلبان چندی پیش از احتمال رایزنی و تعامل با کارگزاران انتخابات سخن به میان آورد.

دیگر نکته مهم در فعالیت‌های انتخاباتی این جریان، احتمال ایجاد ائتلافی نانوشته با اعتدال گرا‌ها و نیروهای نزدیک به دولت است. زمزمه‌هایی مبنی بر شرکت برخی اعضای دولت در نشست‌های شورای مشورتی اصلاح طلبان اگر چه از سوی اعضای این شورا تکذیب شد اما گمانه‌ها در مورد این احتمال را تقویت کرد.

تمایل به ایجاد تغییر در ترکیب مجلس و تکرار کامیابی انتخابات 24 خرداد 1392 عامل مهمی در گرایش به سوی توافق میان این 2 گروه است که از سوی جریان رقیب به شائبه دخالت دولت در انتخابات تعبیر می‌شود. البته مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که بر دخالت نکردن قوای سه گانه در انتخابات تاکید دارد - هرچند پیش از این نیز قوانین مانع دخالت قوا در انتخابات می‌شد- می‌تواند تا حدودی این نگرانی‌ها را رفع کند.

با این حال، هشدارهای پیاپی در این خصوص، دولتی‌ها و جریان‌های نزدیک به آن‌ها را نگران می‌کند که با نزدیک شدن به زمان انتخابات این فضاسازی‌های رسانه‌ای جدی‌تر شود. رسانه‌های اصلاح طلب این انگاره را می‌پراکنند که با نزدیک شدن به انتخابات بر میزان فشار سیاسی ناشی از تذکر و سوال در مجلس افزایش خواهد یافت.

به هر حال اصلاح طلبان چه با دولتی‌ها ائتلاف کنند یا نکنند، در شرایط کنونی برای حضور در مجلس و به دست آوردن قدرت تاثیر‌گذاری بیشتر در عرصه فعالیت‌های سیاسی نیازمند وفاق و انسجام درون گروهی هستند. به نظر می‌رسد همه احزاب این جریان با علم به این ضرورت، خواهان ارایه فهرستی مشترک هستند و می‌دانند که برای کسب موفقیت باید از قطار وحدت پیاده نشوند.

اصولگرایان و چالش‌های همسویی

اصولگرایان نیز رسیدن به نوعی اتحاد را رمز پیروزی خود می‌دانند اما با مشکل‌های قابل توجهی برای دستیابی به این هدف رو به رو هستند. نشست‌های اصولگرایان بر محور جامعتین («جامعه روحانیت مبارز» و «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم») همه طیف‌های این جریان را در بر نمی‌گیرد و همگرایی با طیف نزدیک به «محمود احمدی نژاد» رئیس جمهوری پیشین نیز مطلوب چهره‌های میانه رو نیست.

یکی از مهم‌ترین دردسرهای جریان اصولگرا بازگشت احمدی نژاد یا حلقه پیرامونی وی به عرصه قدرت سوار بر موج اصولگرایی است. احمدی نژاد که در ماه‌های گذشته سکوت کرده بود، به تدریج نشانه‌های تلاش برای بازگشت به قدرت را نمودار ساخته است. او با انتشار تصویری در صفحه اینستاگرام و راه اندازی یک تارنمای خبری فعالیت‌های خود را آغاز کرد و از مراسمی به مناسبت دهه فجر در مسجدی نه چندان بزرگ در شهر ری برای تبلیغات انتخاباتی بهره برد، آنچنان که هواداران وی بی‌درنگ در شبکه‌های مجازی از احتمال رای 30 میلیونی احمدی نژاد نوشتند.

فوت مادر احمدی نژاد نیز سبب شد تا مراسم‌هایی برای گرامیداشت وی در شهر‌ها و استان‌های دیگر برگزار شود و رنگ و بوی سیاسی بگیرد. در هفته‌های اخیر نیز نشست‌هایی در مشهد، ارومیه و... برای فراهم کردن بستر بازگشت رئیس جمهوری پیشین برگزار شده که توانسته نظر اعضای جبهه پایداری را به خود جلب کند.

در چنین شرایطی، دستیابی به وحدت را باید مهمترین چالش جریان اصولگرا دانست که طی یک سال گذشته با برگزاری نشست‌های مختلف در جهت رفع آن کوشیده‌اند.

همچنان که گفته شد، در دوره‌های پیشین، مسوولیت همگرایی اصولگرایان به صورت سنتی بر عهده آیت‌الله مهدوی کنی و آیت‌الله «محمد یزدی» بود چرا که هم نمایندگی 2 حزب عمده اصولگرا یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم را برعهده داشتند و هم از اعتبار ویژه‌ای نزد اصولگرایان برخوردار بودند. البته تلاش این 2 چهره در همگرا ساختن اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری 2 سال پیش نافرجام ماند و در نهایت این جریان در انتخابات ریاست جمهوری با تعدد نامزدها مواجه شدند؛ رخدادی که دلخوری‌هایی را میان چهره‌های شاخص اصولگرایی برانگیخت.

به این ترتیب، آیت‌الله مهدوی کنی و آیت‌الله یزدی از عرصه ایجاد اجماع در اردوگاه اصولگرایان کناره گرفتند که البته این امر بی‌ارتباط با بیماری این 2 نبود. در این فضا «سید رضا تقوی» عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و رئیس «شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه» با رخصت گرفتن از ریش سفیدان پیش قدم شد تا اصولگرایان را به سمت وحدت رهنمون سازد.

البته تقوی در مسیر تبدیل شدن به محور اصولگرایان برای رسیدن به وحدت چالش‌های زیادی پیش رو دارد چرا که او نه اعتبار، پیشینه و جایگاه مهدوی ‎کنی و یزدی را دارا است و نه از نفوذ کلامی مشابه آن‌ها میان احزاب و تشکل‌های اصولگرا برخوردار است. از این رو، پیش از آنکه خیلی دیر شود و در انتخابات آینده اصولگرایان قافیه را به اصلاح طلبان ببازند، جامعتین دست به کار شد تا نقش محوری ایجاد اجماع را بر عهده گیرد.

با این حال، در همان گام نخست اختلاف‌های پیدا و پنهان همیشگی میان جامعتین با چهره‌ای چون آیت‌الله «محمد تقی مصباح یزدی» مانع از برگزاری نخستین نشست سه جانبه شد که اصولگرایان امید زیادی به آن بسته بودند تا آغازگر ایجاد وحدت شود.

اما و اگر‌های ائتلاف با تندرو‌ها

گروه تندروی جبهه پایداری در ماه‌های اخیر بیش از اصولگرایان سنتی و میانه رو در جهت دستیابی به اشتراک نظر کوشیده و همایش برگزار کرده است. اگرچه در این همایش‌ها خبری از چهره‌های شناخته شده و مطرح جریان اصولگرایی نبوده اما سران جبهه نامبرده ادعا می‌کنند که با دیگر طیف‌های اصولگرایی به توافق رسیده‌اند.

پایداری‌ها در حالی این ادعا را مطرح می‌کنند که همین گروه در جریان رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری نه تنها امکان وحدت در جریان اصولگرایی را از میان برد بلکه با معرفی «کامران باقری لنکرانی» وزیر بهداشت کابینه نخست احمدی نژاد به عنوان نامزد این طیف و ثبت نام «سعید جلیلی» در روز آخر ثابت کرد که حتی در درون خود دشواری‌های زیادی برای توافق دارد. با وجود این، موضع گیری‌های اخیر باهنر موجب تقویت گمانه‌ها در خصوص ائتلاف وی با این طیف است. اگرچه وزن سیاسی باهنر می‌تواند به کمک پایداری‌ها آید اما بعید به نظر می‌رسد که اصولگرایان سنتی و میانه رو بخواهند آینده این جریان را با جبهه پایداری گره بزنند.

به هر حال نمی‌توان انکار کرد که باهنر یکی از چهره‌های اثرگذار در انتخابات مجلس دهم خواهد بود. وی در ائتلاف‌های احتمالی میان طیف‌های مختلف اصولگرا می‌تواند تا حدی نقش آفرینی کند و اختلافاتش با دیگر چهره‌ها، از جمله چالش‌های اصولگرایان است. پس از فوت «حبیب‌الله عسگراولادی» عضو برجسته حزب «موتلفه اسلامی» اثرگذاری باهنر با به عهده گرفتن ریاست جبهه «پیروان خط امام و رهبری» از قبل بیشتر شده است و باید دید که چگونه از ظرفیت‌های این جبهه برای دستیابی به اهداف جریان خود استفاده می‌کند.

اظهارات اخیر وی نشان دهنده تمایل به داشتن نقش محوری و پیروزی در انتخابات آتی به بهای ائتلاف و کنار آمدن با طیف‌های تندرو است. این همان رویکردی است که اصولگرایان میانه رو از آن دوری می‌کنند زیرا گروه‌های سنتی‌تر استقرار مجلسی متعادل، عقلانی و منطقی در کنار اصلاح طلبان را به تشکیل مجلسی با اکثریت اصولگرا که تندرو‌ها در راس آن باشند ترجیح می‌دهند.

باهنر در ماه‌های اخیر بار‌ها از امکان ائتلاف با جبهه پایداری سخن گفته و ائتلاف با اصلاح طلبان میان رو را محکوم به شکست دانسته است. نکته قابل توجه آن است که او ضمن تمایل به استفاده از ظرفیت‌های جبهه پایداری بر ضرورت ائتلاف زیر چتر جامعتین نیز تاکید کرده است. بعد از آن بود که حزب موتلفه به عنوان یکی از تشکل‌های جبهه پیروان خط امام و رهبری نشستی سه جانبه با حضور جبهه پایداری و «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» برگزار کرد؛ نشستی که شرکت کنندگانش از برگزاری آن استقبال کرده و بر ادامه آن تاکید کردند.

باهنر چند روز قبل نیز بار دیگر در مورد ائتلاف‌های درون جریان اصولگرا صحبت کرد و گفت: ما در ائتلاف هایمان 2 خط قرمز داریم؛ فتنه و انحراف و مراقبت می‌کنیم که این 2 جریان وارد ائتلاف نشوند و در آن نفوذ نکنند اما مابقی قابل مذاکره هستند.

در سوی دیگر میدان رقابت‌های انتخاباتی، نیروهای نزدیک به احمدی نژاد نیز دست به کار شده و فعالیت‌های خود را برای حضور در انتخابات مجلس آغاز کرده‌اند. به نظر می‌رسد که احتمال ائتلاف آنان و جبهه پایداری وجود دارد.

اگر کار در ارودگاه اصولگرایی همان‌طور که باهنر می‌گوید پیش رود، جامعتین، جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه پایداری و احمدی نژادی‌ها با هم در یک سو و طیف نزدیک به لاریجانی در سوی دیگر قرار می‌گیرند. اختلاف‌های رئیس و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در انتخابات آتی از آن جهت قابل توجه است که طیف میانه رو بر مدار لاریجانی به ائتلاف با نزدیکان دولت و اصلاح طلبان میانه رو تمایل دارد و باهنر و همفکرانش این رویکرد را نمی‌پسندند.

در این میان، گفته‌های اخیر «لطف‌الله فروزنده» قایم مقام جمعیت ایثارگران به عنوان ضلع سوم مثلث ائتلاف با جبهه پایداری و موتلفه در مورد تمایل به ریاست لاریجانی در مجلس دهم نیز قابل توجه است. به نظر می‌رسد طیف تندروی اصولگرا قصد دارد با تمرکز روی مساله ریاست مجلس، طیف نزدیک به لاریجانی را وادارد که بازی سیاسی خود را درون این جریان انجام دهند. این اهرم شاید بتواند به وحدت اصولگرایان کمک کند اما در این صورت نیز باید دید که باهنر و همفکرانش به همراهی با این طیف ادامه می‌دهند یا خیر.

به هر حال آنچه این روز‌ها شاهدیم، برگزاری نشست‌های انتخاباتی با بهانه یا بی‌بهانه است. البته گروه‌ها از رصد فعالیت‌های رقیبان نیز غافل نمانده‌اند و کنشگری دیگر طیف‌ها را نیز به دقت دنبال می‌کنند. فارغ از اینکه کدام یک از جریان‌های سیاسی کشور موفق‌تر عمل کند و پیروز میدان انتخابات شود، از هر 2 جریان سیاسی اصلی کشور و طیف‌های آن انتظار می‌رود که با نگاه به منافع ملی و مصالح کشور مشی سیاسی خود را تعیین کنند و برگزاری یک انتخابات شفاف و منصفانه را در اولویت قرار دهند.

در این پیوند، برگزاری مجمع عمومی احزاب نیز این امید را ایجاد می‌کند که فعالیت‌های سیاسی در چارچوب قانون با پویایی و تحرک بیشتر ادامه یابد و شاهد انتخاباتی اصولی‌تر و پویاتر از گذشته باشیم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات