* اعلامیه قرائتشده توسط دکتر ظریف و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در وین اتریش پس از ماراتن دوساله مذاکرات هستهای در دولت روحانی، به موفقیت ایران در مواجهه با شش قدرت جهانی تعبیر شد و واکنشهای مثبت داخلی و خارجی را بههمراه داشت. به نظر شما استقبال از آن و شادی کردن امری طبیعی بود یا ناشی از نوعی ذوقزدگی؟
** واقعیت این است که این اتفاق یکی از بزرگترین اتفاقات دهه اخیر دنیا بود و به همین علت مورد استقبال همه جهانیان قرار گرفت. فقط شش کشور بزرگ طرف مذاکره و ایران نبودند که نسبت به این مسئله، ابراز رضایت کردند بلکه اکثر کشورهای دنیا، مواضع مثبت خود را اعلام کرده یا حتی پیام تبریک برای رئیسجمهور ایران ارسال کردند. علت این واکنشهای مثبت و شادی از تفاهم هستهای این است که بههرحال هیچ کشوری علاقهمند به ایجاد یک تنش گسترده تازه در خاورمیانه نبود. تحلیل این کشورها این بود که اگر شرایط دولت گذشته ایران ادامه مییافت، امکان بروز تنش میان ایران، اعراب و برخی قدرتهای فرامنطقهای نیز بالاتر میرفت و حالا جلوی این اتفاق با ابزار کارآمد دیپلماسی گرفته شده است.
این مسئله در افکار عمومی جهانی نیز اتفاق مبارکی محسوب شد. واقعیت این بود که پرونده هستهای ایران با نظر به تبلیغات گسترده صهیونیستها و برخی کشورهای اروپایی و عربی، به هیولایی در نزد افکار عمومی جهانی بدل شده بود و به همین دلیل مقاممعظمرهبری و دولت جدید تصمیم به حل آن در چارچوب مناسبات و مصالح ملی و عزت ایران گرفتند. البته این مسئله از نظر جمهوری اسلامی دستاورد حداکثری نبود اما هم سایه تنش جدی را دور کرد و هم به طرف مقابل اثبات کرد که ایران قصد انحراف از مقاصد صلحآمیز را ندارد. حالا ایران رسما عضو باشگاه کشورهای اتمی است و جهان، این مسئله را به رسمیت شناخته است.
* واکنشهای مردمی در ایران، طبیعی بود؟
** البته من هم معتقدم مردم ایران گاهی از منظر احساسی به مسائل مینگرند اما دو موضوع مهم را باید در تحلیل خود در نظر بگیریم. یکی اینکه مردم ما هم مثل مردم سایر کشورهای جهان نگرانیهایی را نسبت به تنشهای احتمالی و تبعات روند تحریمها داشتند و در زندگی روزانه خود، مشکلات را مشاهده میکردند. دوم اینکه این واقعیت را هم باید بپذیریم مردم ما پس از هر حادثه خوبی مثل موافقتنامه هستهای، دنبال شادی میگردند و انرژیهای نهفته را تخلیه میکنند چراکه جایگزین مطلوب دیگری برای ابراز شادمانی، در نظر گرفته نشده است. به هر حال همه اینها حاکی از این واقعیت است که تفاهم هستهای، دستاورد بزرگی برای ایران و جهان به شمار میرود که اگر چنین نبود وزیر خارجه سوئد نمیگفت امسال تعیین برنده صلح نوبل در تاریخ آن، کار راحتتری شده است.
* افکار عمومی، نخبگان و فعالان سیاسی که از نزدیک مذاکرات را دنبال میکردند یا اخباری هم داشتند، از مسیر طیشده ابراز رضایت کردند و مسئولان عالی نظام هم به تیم هستهای تبریک گفتند. اگر استدلال منتقدان توافق را بپذیریم، به این معناست که مسئولان و استادان دانشگاه هم اطلاع درستی از دادهها و ستاندهها ندارند و تحتتأثیر «جو» قرار گرفتهاند؟
** اینکه اظهار نظرها چه از ناحیه دلواپسان برجام، چه از سوی بعضی از موافقان، قبل از خواندن همه متن توافق صورت گرفت، شکی نیست اما به هر حال مفاد آن هم در رسانههای موافق و هم مخالف توافق منتشر و تحلیلهایی هم پس از آن، ارائه شد. برآیند و جمعبندی همه این موارد این بود که اتفاق مطلوبی رخ داده است و بیش از آنچه به دست آمد، امکان بیشتری برای گرفتن امتیاز وجود نداشت.
آنچه باید میشد، تقریبا به دست آمد. اگرچه زمانی که مذاکرات آغاز شد تصور این بود که میتوان امتیازات بیشتری گرفت اما دنیای مذاکرات، قواعد خود را دارد، شرایط سیاسی در کشورهای مختلف مدام در حال تغییر است و قدرتهای بزرگ هم برنامههای خاص خود را دارند. باید همه اینها را برای اظهارنظر منصفانه مدنظر قرار داد.
* همواره از مدیریت مطالبات پس از تفاهم احتمالی هستهای سخن گفته شده است. حالا که در مقطع میانه آن قرار داریم و نیمی از مسیر پیموده شده است، سطح توقع افکار عمومی را با توجه به واکنشها نسبت به میزان داراییهای بلوکهشده و... چگونه ارزیابی میکنید؟
** معتقدم تیم پرتلاش و متخصص مذاکرهکننده ما، دو مسئله بزرگ را تا به اینجا به نتیجه رسانده و آن برنامه جامع اقدام مشترک و قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت سازمان ملل در لغو تحریمهای شش قطعنامه گذشته است. اما مدیریت مطالبات شکلگرفته اجتماعی، کماهمیتتر از این دو رویداد بزرگ نیست. دولت حتما باید برای مدیریت مطالبات، برنامه داشته باشد. از این به بعد یکی از ترفندهایی که تندروها، صداوسیما و رسانههای مخالف برای دامنزدن به مطالبات از دولت- که از ابتدای دولت یازدهم در حال ایجاد آن بودند- همین مسئله برجام خواهد بود.آنها هم متوجه شدهاند که متأسفانه دولت برنامه مشخصی برای تبیین شرایط پس از توافق ندارد.
از ابتدا هم همه استادان باسابقه و مدیران توانمند گذشته و حال کشور یکصدا میگفتند که توافق احتمالی هستهای، بههیچروی نمیتواند همه گرههای چندینساله و بیماریهای مزمن ساختار توسعه در ایران را یکشبه حل کند اما امکان انعکاس چندانی پیدا نکرد و طرف مقابل با استفاده از ابزارهای قدرتمندی که دارد، مطالبات اجتماعی را بالا برد. مسئله جدی دیگر، فرورفتن جامعه در حالت انتظار است و فعالیتهای اقتصادی، با نوعی توقف و سکون همراه شده است. دولت برای گذر از این شرایط حتما باید برنامه مشخص داشته باشد. البته از منظر برنامهریزی کوتاهمدت و میانمدت اقتصادی، حتما برنامههای جدی دارد اما از منظر افکارسازی عمومی، باید تدابیری اندیشیده شود که به نظر من، تابهحال چنین نبوده است.
* قطعنامهای که یک دستاورد برای ایران محسوب میشود، تصویب شد. شبکه خبر و بخشهای خبری شبکههای یک و سه به صورت هماهنگ، ضمن اعلام زمان برگزاری جلسه شورای امنیت برای تصویب قطعنامه لغو تحریمهای ایران، پیشنویس آن را دارای نواقص و ضعف عنوان کردند. برنامههای زنده باز هم با حضور فعالان سیاسی اصولگرا و استادان دانشگاهی که گرایش خاص سیاسی دارند برگزار میشود. کسی بنای تمجید صرف از توافق را ندارد اما میتوان از حامیان آن هم دعوت کرد. موضوعی در این سطح کلان و فراجناحی، چرا باید با چنین موانعی مواجه شود؟
** این یکی از ویژگیهای بارز فضای رسانهای ماست که صداوسیما و برخی رسانههای خاص به اشکال مختلف، اولویتهای غیررسانهای را هم برای خود تعریف میکنند. کشور پس از توافق هستهای، وارد تعطیلات عید فطر شد و در آن مقطع، بحث پیشنویس قطعنامه لغو تحریمها به شورای امنیت، مطرح شد.
در آن سه روز صداوسیما باز هم در فقدان فعالیت کامل رسانههای مستقل، تلاش کرد قرائت خاص خود و کارشناسان همسو با سیاستهای خود را به مردم ارائه کند. در عین حال این رویکرد، این نگرانی را هم بروز داد که جامعه به سمت دوقطبیشدن حرکت میکند. از مدتها قبل در مصاحبههای خود من نسبت به جناحیشدن مسئله هستهای و مذاکرات، تذکرهایی داده شده است. عزم مقاممعظمرهبری، دولت و عموم نخبگان و مردم، رسیدن به یک توافق خوب با طرفهای مقابل بود و این مسئله ارتباطی به جناحبندیهای سیاسی ندارد. امروز متأسفانه این مسئله در حال تشدیدشدن است و در نگرش برخی مسئولان صداوسیما هم بهخوبی میتوان رگههای آن را دید که هر کاری که دولت روحانی انجام دهد، باید مورد انتقاد قرار بگیرد.
نامه دکتر روحانی و پاسخ مقاممعظمرهبری این فضا را تا حدی تلطیف کرده است اما رسانهها و دولت باید مراقب ایجاد قطب موافق و مخالف تفاهم باشند. به یاد داشته باشیم ممکن است در مسیر عمل به تعهدات، طرف مقابل شیوههای روانی به کار گیرد و بخشی از توافق را نادیده انگارد. باید این باور در ایران ایجاد شود که توافق هستهای، تصمیم و اقدام ملی است و هر حرکتی خلاف آن، واکنش ملی را به همراه دارد. نباید دلواپسان بگویند ما پیشبینی میکردیم و طرف مقابل شاهد این رجزخوانیها باشد. توافق هستهای یکی از شاهکارهای تاریخ ایران است و خوب و بد آن، برای همه ایرانیان است.
* همانطور که اشاره کردید این روند چند ماه ادامه خواهد داشت و این رویداد از حیث اهمیت از مهمترین وقایع تاریخ ایران محسوب میشود، چه نسبتی میان پوشش خبری و آگاهسازی در محافل سیاسی، سخنرانیها و انعکاس نظرات کارشناسان در رسانههای مستقل و سایر اخبار ایران باید وجود داشته باشد؟
** من به روندی که میان ایران و قدرتهای جهانی ایجادشده خوشبین هستم و معتقدم اتفاق منفی در اجرائیشدن توافق رخ نخواهد داد و طبق توافق شکل گرفته، همه چیز پیش خواهد رفت؛ چون واقعا امکان بازگشت از آن با این حجم مذاکره و تعهد، غیرمحتمل است. در روز آغاز توافق، فضای طبیعی سیاسی نیمه دوم سال، فضای انتخابات مجلس دهم است و هر جناح به ویژه هواداران گفتمان اصلاحات و نیروهای همسو با دولت حتما در این فضا با اقبال بیشتری از سوی مردم مواجه خواهند شد. قطعا فضای شورانگیزی که دلواپسان علیه توافق ایجاد کرده بودند، با بهثمرنشستن آن کاملا سرد خواهد شد و باید دید این بار چه چیزی را به پیش خواهند کشید.
* احتمالا مباحث پیرامون مذاکرات هستهای، از مهمترین عرصههای تبلیغات در انتخابات مجلس بهویژه در شهرها و تهران و عرصه چالش میان اصولگرایان و اصلاحطلبان خواهد بود. چگونه باید به این مسئله ورود کرد؟
** کاندیداها در برنامه تبلیغاتی خود نباید به موضوع توافق هستهای به عنوان یک بهانه یا دستاویز نگاه کنند. البته ضمیر، مرجع خود را پیدا میکند و مردم هم متوجه تفاوت رویکردها در دولت اصلاحات و دولت یازدهم در مقایسه با روش اصولگرایان هستند. مردم نگرش اصلاحطلبانه به سیاست خارجی و داخلی و آثار آن را با گرایش جریان مقابل مقایسه میکنند و البته هر گفتمانی هم طرفداران خاص خود را دارد.
آنچه اهمیت دارد این است که این توافق تاریخی، میزان مشارکت در انتخابات آتی را در صورت همراهی سایر مؤلفههای انتخاباتی نظیر فرایند بررسی صلاحیتها، افزایش قابل توجهی خواهد داد. بااینحال، من از الان به هیچ نامزدی پیشنهاد نمیکنم در روند تبلیغات انتخاباتی بخواهد از مذاکرات هستهای چه در مقام موافق و چه منتقد، استفاده جناحی بکند. مردم دراینباره بسیار باهوش هستند و واکنش به موقع خود را نشان خواهند داد. آنچه مهم است و در مصاف خارجی ایران هم مؤثر خواهد بود، مشارکت بالا و برگزاری انتخابات مجلس با حضور همه سلایق و گرایشها برای تشکیل مجلسی کارآمد در راستای شتاببخشی به توسعه ایران پس از لغو تحریمهاست.