نویسنده: جعفر تکبیری
چالشها پیرامون پرونده فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان در حالی در مسیر حل شدن و بسته شدن این پرونده قرار گرفته که نگاهی به آنچه در طول 13 سال گذشته به وقوع پیوسته، نشان میدهد که برخلاف ادعاهای غربیها، تمامی آنچه که در این برنامه به وقوع پیوسته روندی صلحآمیز داشته و طرفهای مدعی غربی هیچگاه نتوانستهاند ادعاهای خود را در خصوص انحراف برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان به اثبات برسانند، ادعاهای دروغی که باعث 13 سال فشار و تحریم علیه کشورمان شد.
برنامه هستهای ایران و بازیهای سیاسی
ایران در حالی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توسط کشورهای غربی در حال تجهیز به دانش هستهای و راهاندازی مراکز اتمی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی این روند متوقف شد و حتی کشورهای غربی تلاش زیادی را برای از میان بردن آنچه که تا پیش از برقراری جمهوری اسلامی به ایران داده بودند، به کار بردند. نقطه برجسته این تلاش را میتوان در کارشکنیهای گسترده کشورهای طرف قرارداد با ایران در تکمیل نیروگاه بوشهر مشاهده کرد، به گونهای که به رغم دریافت تمام وجه قرارداد از سوی شرکت آلمانی، این شرکت حاضر به تکمیل و حتی تحویل قطعات نیروگاه به ایران نیز نشد.
این موضوع باعث شد که ایران به سراغ تکنولوژیهای شرقی برود و تکمیل نیروگاه بوشهر به عنوان سمبل ایران هستهای را به پیمانکاران روس واگذار کند. با واگذاری تکمیل این طرح ملی به پیمانکار روس، کار ساخت نیروگاه از سال 1374 آغاز شد اما با گره خوردن روند تکمیل این نیروگاه به بازیهای سیاسی، ساخت آن تا سال 1390 به طول انجامید.
منافقین آغازکننده چالش 13 ساله
اما به رغم اینکه ایران عزم خود را برای تکمیل نیروگاه بوشهر و پیوستن به جمع دارندگان تکنولوژی هستهای از سالهای میانه جنگ تحمیلی رسماً اعلام کرده بود، اما آغاز روند فشار به جمهوری اسلامی به سال 1381 بازمیگردد؛ جایی که گروهک منافقین در 23 مردادماه آن سال طی یک مصاحبه مطبوعاتی کلید پروژه فشار به ایران هستهای را زد. این گروهک تروریستی از طریق و اطلاعاتی که از سوی سیستمهای جاسوسی غربی در اختیارش گذاشته شده بود علیه فعالیتهای هستهای ایران پروژهای را کلید زد. این حرکت در روزگاری صورت گرفت که ایالات متحده به بهانه حوادث 11 سپتامبر حمله به افغانستان را آغاز کرده بود و بسیاری معتقد بودند که مقصد بعدی امریکا ایران خواهد بود. از این رو، درست پس از این اعلام بود که دستگاههای تبلیغاتی غرب برای تئوریزه کردن سناریوی «ایران، محور شرارت» وارد معرکه شدند و تصاویر ماهوارهای متعددی را از تأسیسات نطنز و اراک در رسانههای خود پخش کردند. روند این جنجال تا به آنجا ادامه پیدا کرد که محمد البرادعی، رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران آمد و از تأسیسات نطنز بازدید کرد؛ بازدیدی که پس از آن آقای البرادعی در نشست خود عنوان کرد که هیچ چیز غیر منتظرهای نبوده و ادعای ایران در خصوص فعالیتهای صلح آمیز هستهای صحیح است.
نقشآفرینی در افشای تأسیسات فردو
اما نقش آفرینی منافقین در این خصوص زمانی اوج گرفت که این گروهک تروریستی موضوع تأسیسات فردو را در مجامع بینالمللی مطرح کرد. تأسیساتی که در دل کوه و با امنیتی بینظیر توسط متخصصان ایرانی ساخته شده بود و قرار بود شروع به کار آن در نامهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام شود. اما درست چند روز پیش از ارسال این نامه از سوی ایران، منافقین برای ایجاد رعب جهانی علیه جمهوری اسلامی از طریق سمپادهای خود خبر ساخت این تأسیسات را اعلام کردند و زمینه اوجگیری تحریمها علیه کشورمان را فراهم آوردند.
در همین ارتباط انستیتوی امریکایی برای دانش و امنیت بینالمللی در شهریور سال 88 به روزنامه عربیزبان «الشرقالاوسط» گفته بود که در کشف دومین تأسیسات غنیسازی اورانیوم در ایران، یک «عنصر انسانی» نیز نقش داشته است.
تمامی اینها در حالی است که همین موسسه سپس ادعا میکند که ایالات متحده امریکا، فرانسه و بریتانیا، از دو سال قبل از ساختن تأسیسات غنیسازی اورانیوم در فردو، اطلاع داشتهاند و آن را از طریق ماهواره رصد میکردند. اما بار دیگر این افتخار به گروهک تروریستی منافقین داده شد که خفت خیانت را به نام خود ثبت کند.
چرا منافقین؟
اما آن چیز که در این میان گفتنش لازم به نظر میرسد، دلیل تلاش گروهک تروریستی منافقین برای ایفای نقش در پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران است. منافقین این نکته را به خوبی درک کرده بودند که پرونده هستهای ایران یکی از مهمترین موضوعات بینالمللی در سطح جهان است. از این رو آنها با سوءاستفاده از این اهمیت، میکوشند تا به هر طریق ممکن خود را در این عرصه شریک و از بابت آن برای خود اعتبار کسب کنند؛ اعتباری که سالها پیش با قتلعامهای صورت گرفته توسط آنان از بین رفته و همه مردم دنیا این گروهک را به عنوان یک سازمان مخوف تروریستی میشناسند. گروهکی که حتی در کشورهای غربی نیز نامشان را در لیست سازمانهای تروریستی قرار دادند. اگرچه در ادامه همین خوش خدمتیها دلیلی شد تا نامشان از این لیست خارج شود و دفتر خود را در شهر واشنگتن و نزدیکی کاخ سفید افتتاح کنند.
علاوه بر این نکته دیگری که باعث میشود منافقین تمایل به نقش آفرینی در پرونده هستهای کشورمان داشته باشند، درآمدزایی برای اهداف خود از مسیر فروش اطلاعات هستهای کشورمان به سازمانهای جاسوسی است. اطلاعاتی سوخته که از طریق معدود سمپادهای خود در داخل کشور به دست میآورند و با بزک کردن و مهم جلوه دادن آن، دستگاههای جاسوسی غربی را سرکیسه میکنند.
منافقین و فاز ترور
در این میان نکته جالب آن است که بخشی از تلاش آنان برای ایفای نقش در این روند نیز از مسیر ترور و برخوردهای خشن میگذرد و آنها هرگز نمیتوانند چهره واقعی خود را پنهان کنند. برای نمونه پیگیری سرنخ ترور دانشمندان هستهای کشور، مسئولان امنیتی را به نقش این گروهک تروریستی رسانده است. در همین ارتباط، درست چند روز پس از ترورهای زنجیرهای دانشمندان هستهای کشورمان، منافقین به مشارکت در شناسایی دو دانشمند هستهای اعتراف کرده و در سایت خود نوشته بودند که نقش شهریاری و عباسی، در پروژه اتمی جمهوری اسلامی، پیش از این، بارها از سوی ما افشا شده است. بر این اساس، اسناد زیر نشان میدهد شهید دکتر شهریاری و دکتر عباسی از سوی منافقین در معرض شناسایی و ترور قرار گرفتهاند.
سند اول: در تاریخ 30 آبان سال 1386 سایت شبکه تلویزیونی فاکس نیوز مقالهای به قلم یکی از سرکردگان منافقین منتشر نمود که در این مقاله آمده است: «متخصص اتمی عالیرتبه محسن فخری زاده و فریدون عباسی، برنامه تحقیقاتی اتمی نظام را در دانشگاه موسوم به امام حسین اداره میکنند.» سند دوم: در تاریخ 12 آذر همان سال سایت منافقین در گفتوگو با یکی از عوامل خود اعلام کرد: «دانشگاه امام حسین (ع) یک مرکز تحقیقاتی و پشتیبانی هستهای است که برخی از فعالیتهای انجام شده در آن به قرار زیر است: 1- با استفاده از یک دستگاه ژنراتور نوترون، آزمایشهایی درباره پرتاب نوترون با قدرت بالا زیرنظر «فریدون عباسی» صورت گرفته است...». در این نوشته همچنان به سوابق تحصیلی و آدرس محل کار دکتر عباسی اشاره کاملی شده بود.
شایعهسازی ادامه دارد
اما در حالی جامعه جهانی تصمیم به پذیرفتن ایران هستهای گرفتهاست که گویا منافقین از این مصالحه به شدت نگران هستند، چراکه باعث پایان یافتن نقشآفرینی آنان در این روند خواهد شد. از این رو آنها اخیراً پس از تفاهم ایران و 1+5 تلاش زیادی برای برهم زدن این مذاکرات و توافق انجام دادند و حتی مدعی شدند که «یک هیئت از کره شمالی متشکل از کارشناسان هستهای و موشکی در ماه آوریل از یک سایت نظامی در نزدیکی تهران بازدید کردهاند.» موضوعی که با بیتوجهی طرفهای غربی روبهرو شد تا میخ دیگری بر تابوت این گروهک تروریستی زده شود.