تولد
امام موسی صدر پیشوای دینی مشهور و ایرانی تبار مسلمانان شیعه لبنان و نام کامل وی «سید موسی الصدر » است که در روز 14 خرداد 1307 هجری شمسی در شهر مذهبی قم از نواحی مرکزی ایران چشم به جهان گشود. او رهبر دینی شیعیان و طرفدار جدی همزیستی مسالمت آمیز میان ادیان و مذاهب گوناگون مانند تسنن و تشیع، کاتولیک و ارتدوکس، دارای رفتار نرم و منش معتدل، بسیار فاضل و اندیشمند، صاحب افکار ژرف و اندیشههای ناب، روشن بین و روشن فکر و دارای سعه صدر، مسلط به چندین زبان خارجی، مهارت و استادی در سخنرانی، سرشار از جذابیت، دارای اخلاق خوش، قد رشید و قامت بلند 1/98 سانتیمتر، جذاب، خوش سیما و خوش هیکل بود. از کلمه «سید» در پیشوند نام خانوادگی او میتوان به روشنی فهمید که در خانواده سادات متصل به خاندان پیامبر اسلام(ص) متولد شده است.
بطور مشخص باید گفت که او نواده امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) داماد حضرت محمد(ص) پیامبر گرامی اسلام است. خانواده او از خاندانهای مهم جهان تشیع هستند و اصالت و ریشه آنان به سید صالح شرفالدین از قریه شحور در جنوب لبنان باز میگردد، که تبار آنان بر اساس شجره نامه به امام موسی کاظم (امام هفتم شیعیان) میرسد، افراد این خاندان بطور گسترده در لبنان، عراق و ایران پراکنده شدهاند. برپایه شجرهنامه خانوادگی، چندین نسل از اجداد و پدر بزرگان او از علمای دینی مشهور شیعه بودهاند. پدرش سید صدرالدین صدر یکی از آیتاللههای معروف قم بود. سید محمد باقر صدر رهبر حزب الدعوه اسلامی شیعیان عراق نیز پسر عمو و شوهر خواهرش است که در سال 1980 توسط صدام رئیسجمهور سابق عراق به شهادت رسید.
تحصیلات
امام صدر در ایران تحصیل کرده است. او در نوجوانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش قم به پایان رساند و سپس به دستور پدرش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شد و آموزشهای دینی سنتی و جدید را بصورت منظم فراگرفت. در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم، در محضر علمای متعددی از جمله امام خمینی استاد برجسته علوم اسلامی و عرفان تلمذ نمود و یکی از شاگردان ممتاز امام خمینی، و نیز بعدها یکی از حامیان جدی انقلاب اسلامی امام خمینی بود. آیتالله خامنهای رهبر کنونی انقلاب اسلامی ایران نیز از هم دورهایهای امام صدر محسوب میشود.
در سال 1329، امام صدر وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران عالیترین پایگاه علم و دانش ایران شد و با کسب نمرات ممتاز و پس از گذشت حدود چهار سال موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته «حقوق در اقتصاد» گردید و او نخستین روحانی شیعه فارغ التحصیل از دانشگاه دولتی و دارنده درجه دانشگاهی بود. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به درخواست پدرش به قم مراجعت کرد و پیشه سنتی خود را بعنوان یک روحانی و عالم دینی آغاز نمود. در سال 1332 پدرش در قمدار فانی را وداع گفت و امام صدر از ایران به شهر مذهبی نجف اشرف در عراق مهاجرت کرد و در محضر آیتالله سید محسن حکیم و آیتالله سید ابوالقاسم خویی به ادامه تحصیل علوم اسلامی مشغول گردید.
دعوت به لبنان
در سال 1336 برای نخستین بار به لبنان سفر کرد. در این مسافرت، وضع فقر و عقب ماندگی مسلمانان شیعه لبنان تاثیر عمیقی بر او نهاد، او از شهر ساحلی صور واقع در جنوب لبنان محل اقامت خویشاوندانش بویژه آیتالله سید عبدالحسین شرفالدین رهبر دینی مسلمانان شیعه لبنان دیدار کرد. از طریق تماس و ارتباط عمیق و تبادل افکار و اندیشههای ژرف، شرف الدین به موسی صدر برای تقویت و نیرومند کردن شیعیان لبنان امید فراوانی بست. نسل سادات خاندان صدر از جایگاه و موقعیت ممتازی در جامعه مسلمانان شیعه خاورمیانه برخوردارند، استعداد و تواناییهای درخشان و برجسته شخص وی و تقدیر الهی مقدر نمود که او زندگی خود را وقف لبنان نماید، و او برگزیده و منتخب شایسته شرفالدین برای بدست گرفتن زمام رهبری شیعیان لبنان بود. پس از درگذشت شرفالدین در آن سالها، او دعوت مسئولان شهر صور برای عزیمت به آن شهر و به دست گرفتن زعامت دینی مسلمانان شیعه را دریافت کرد.
او در ابتدا در پذیرش این دعوت برای سفر به لبنان تردیدهایی داشت، اما به توصیه آیتالله سیدمحسن حکیم استادش در عراق دعوت را قبول نمود و در 1338 به همراه همسر ایرانیاش به صور وارد شد، و در سال 1342 تابعیت لبنانی خود را از دست شهاب رئیسجمهور لبنان دریافت کرد. از این زمان به بعد پلههای رشد و ترقی را آغاز نمود و مسئولیت زعامت دینی شیعیان لبنان را برعهده گرفت و با سلوک سیاسی روشن، معتدل و نرم خویش همه مسلمانان و مسیحیان لبنان و پیروان ادیان گوناگون را به سوی عقیده سیاسی روشن همزیستی مسالمتآمیز هدایت کرد و به ستاره درخشان دینی و سیاسی برآمده درصحنه دینی و سیاسی لبنان مبدل گشت و نقش برجستهای در صحنه لبنان معاصر و سیاست بینالملل خاورمیانه ایفاء نمود.
بنیانگذار جنبش امل و پیشآهنگ نهضت صلح و آرامش در خاورمیانه
لبنان پس از خروج از زیر سیطره استعماری فرانسه در سال 1322 و کسب استقلال، کشوری متشکل از یک قومیت واحد اما دارای پیچیدگی ساختار دینی و مذهبی بوده است، که در آن پیروان چند دین و مذهب بزرگ شامل مسیحیان مارونی و ارتدوکس، مسلمانان سنی و شیعه در کنار هم زندگی میکنند و مسلمانان از اکثریت بیشتری برخوردارند.
پس از استقلال لبنان، براساس موافقت نامه منعقده در آن سالها با مقامات فرانسوی برای تقسیم و توزیع قدرت برپایه اصول دینی و مذهبی، مقرر گردید که مقام ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا در اختیار مسیحیان مارونی، مقام نخست وزیری در اختیار مسلمانان سنی مذهب، مقام ریاست پارلمان در اختیار مسلمانان شیعه مذهب و مقام ریاست ستاد کل ارتش در اختیار دروزیها باشد و این ساختار همواره تاکنون رعایت شده است.
در مجلس تعداد کرسیهای مسیحیان و مسلمانان طبق سرشماری جمعیت در سال 1311 به نسبت 6 به 5 نفر توزیع و تقسیم شده بود. در آن زمان، کل جمعیت لبنان 785500 نفر بود و در این میان، تعداد شیعیان 19/6% از جمعیت را تشکیل میداد. براساس این بافت توزیع قدرت مسیحیان مارونی در مرکز حاکمیت و اقتدار قرار گرفتند و مسلمانان سنی از قدرت کمتر و شیعیان از قدرت حقیقتاً محدودتری برخوردار شدند.علاوه بر این، بیروت پایتخت لبنان پیش از استقلال و در دوران حاکمیت استعمار فرانسه مبتذل ترین، غربی ترین، و دارای منحطترین شیوه زندگی در منطقه خاورمیانه معاصر و معروف به بهشت خاورمیانه بود؛ کابارهها و فاحشهخانهها، بیکاری، فقر، عقب ماندگی، جهل و نادانی از مشکلات و عوارض اجتماعی متعدد ناشی از دوران استعمار بودند که بعنوان «میراث» ویژه استعمارگران غربی برای دولت و ملت لبنان پس از کسب استقلال بر جای ماندند.
لبنان به خاطر هم مرزی با فلسطین و اسرائیل، پس از استقلال همواره در اوج زد و خوردها و نزاع اعراب و اسرائیل قرار داشته و خط مقدم کشمکش قومی و دینی خاورمیانه به شمار میرود.
امام صدر با قبول خطرات و مشکلات گوناگون پس از قبول مسئولیت زعامت و هدایت شیعیان لبنان با وضعیت دشوار و بغرنج ناشی از نرخ بالای بیکاری، فقر و تنگدستی شیعیان لبنان و نیز سطح بسیار پایین آموزش و تحصیلات، موقعیت پایین سیاسی و اجتماعی آنان روبرو گردید و در ابتدا تصمیم گرفت یک سری اقدامات مهمی را پیگیری و اجرا نماید. این اقدامات عبارت بودند از: ایجاد موسسه خیریه و سرپرستی ایتام، پناه دادن به کودکان بیسرپرست، تاسیس بیمارستان و درمانگاه در مناطق محروم، بهبود وضع پزشکی و بهداشتی اقشار فقیر و محروم، ایجاد جمعیت احسان و خیریه با مشارکت همه طوایف و مذاهب، تشویق و ترغیب ثروتمندان برای کمک به موسسات و صندوقهای خیریه، کمک به بیوه زنان برای رفع مشکلات معیشت و زندگی، تاسیس مراکز آموزش پرستاری و قالی بافی و خیاطی و گلدوزی برای زنان و دختران، تشویق زنان به قبول مسئولیتهای اجتماعی، ایجاد کارگاه هنرهای دستی سنتی، ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان و بیکاران، راه اندازی مرکز علمی و فرهنگی، راه اندازی مدرسه صنعتی مجانی، راه اندازی مرکز سوادآموزی برای دختران، تبلیغ و ترویج دستیابی به علوم و فنون جدید و تغییر افکار و اندیشههای خرافه و جاهلانه در میان توده مردم. امام صدر با تاسیس و راه اندازی این مراکز و موسسات و مدارس در سراسر لبنان، علاوه بر پذیرش محرومان مسلمان شیعه، همزمان از اقشار محروم سایر طوایف و مذاهب مثل سنیها و مسیحیها نیز برای تعلیم و آموزش در این مراکز و مدارس ثبت نام میکرد، و این فعالیتها در جهت بهبود وضعیت فرهنگی و اشتغال شیعیان لبنان و سایر اقشار محروم و تنگدست طوایف دیگر مفید و موثر بودند و نقش ارزندهای در کاهش منازعات دینی حاد در جامعه لبنان داشت.
در زمان استقلال لبنان، استعمارگران فرانسوی یک میراث دیگر هم برای آن کشور باقی گذاشته بودند و آن هم اختلافات و درگیریهای طایفهای بود. توزیع و تقسیم حاکمیت سیاسی ملی پس از استقلال لبنان بصورت نامناسب انجام شده بود، اختلاف و تضاد سیاسی میان طوایف و مذاهب گوناگون کشور وجود داشت، علاوه بر این اثرات مستقیم درگیری اعراب و اسرائیل وضع سیاسی داخلی لبنان را بیثبات و متشنج ساخته بود و جامعه در یک ناآرامی طولانی فرو رفته بود.
یافتن راه حلی برای کاستن و پایان بخشیدن به اختلافات سیاسی میان طوایف دینی و مذهبی موجود در داخل لبنان یکی از آزاردهندهترین مسائل پیش روی یک سیاستمدار و رهبر مذهبی بود. از لحاظ تاریخی، شیعیان لبنان همواره یک اقلیت مذهبی بودند، و بیش از 50% آنان در مناطق بسیار فقیر جنوب و ارتفاعات کوهستانی سکونت دارند و کمتر وارد عرصه سیاست شدهاند. امام صدر پس از ورود به لبنان عمیقاً به اهمیت کاستن اختلافات فرقهای و دینی و پایان دادن به درگیریهای سیاسی داخلی پی برد، از این گذشته فوریت و ضرورت راه اندازی تشکیلات سیاسی ویژه شیعیان و تلاش در راه کسب جایگاه مناسب برای شیعیان در حیات سیاسی کشور را احساس کرد. به خاطر این، امام صدر شیوه سنتی عدم مداخله و ورود رهبران شیعه در سیاست را تغییر داد، از یک سو شروع به ایجاد و راه اندازی مدارس، مراکز آموزشی و دارالایتام و بیمارستان و درمانگاه و سایر موسسات خیریه و عام المنفعه نمود و از سوی دیگر در مناطق شیعه نشین اقدام به سخنرانیهای سیاسی و بسیج مردم و بررسی وضع اجتماعی آنان نمود و گامهای استوارش سراسر خاک لبنان را درنوردید.
امام صدر با ورود به لبنان و با انجام اقدامات ثمربخش قاطع و برنده برای بهبود وضعیت فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و بهداشتی شیعیان، توجه و عنایت اقشار محروم شیعیان لبنان را سریعاً به سوی خود جلب کرد، و تعداد زیادی از شیعیان خارج از کشور نیز پس از خبردار شدن از اوضاع دسته دسته به خانه و کاشانه خویش مراجعت کردند و بدین گونه جمعیت شیعیان لبنان به سرعت رو به افزایش نهاد و خیلی سریعاً به نیرویی عمده در حیات سیاسی و اجتماعی لبنان مبدل شدند.
سیاست در لبنان یک ویژگی مهم دارد، یعنی مطالبات و خواستههای سیاسی همه احزاب و گروهها در قالب سازمانها و نهادهای دینی و مذهبی تبلور مییابد. شیعیان لبنان برای کسب قدرت قانونی جهت مشارکت در امور سیاسی کشور بایستی سازمان سیاسی مخصوص خود را تاسیس کنند و امام صدر از شناخت و آشنایی کافی و عمیق درخصوص این موضوع برخوردار بود. امام صدر پس از انجام بررسی و تحقیقات اجتماعی گسترده و عمیق تصمیم گرفت در ابتدا یک سازمان سیاسی متعلق به شیعیان لبنان را شکل دهد و بر اثر تلاشهای مستمر و خستگی ناپذیر وی، دولت لبنان در سال 1346 ایجاد «مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان» را تصویب کرد، اعضای این مجلس عمدتا متشکل و منتخب از علما و روحانیون شیعه لبنان بودند، و هدف آن تلاش در راه «مساوات و عدالت اجتماعی» برای شیعیان بود. در سال 1348 امام صدر به مدت شش سال به ریاست این مجلس برگزیده شد. او از این هنگام در عرصه سیاسی لبنان با تمام توانایی و کیاست جلوه گر شد و شیعیان لبنان با احترام او را «امام موسی صدر» خطاب میکردند.
در سال 1973 میلادی، امام صدر بار دیگر به ریاست مجلس اعلا برگزیده شد و با توجه به آوازه و شهرت والای وی نزد مسلمانان شیعه لبنان، مجلس مذکور طی مصوبهای تصمیم گرفت که امام صدر منصب ریاست مجلس اعلا را تا پایان سن 65 سالگی یعنی تا 1372 بر عهده داشته باشد.
با تشکیل مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، شرایط بیتشکیلاتی شیعیان لبنان دگرگون شد، و شالوده لازم برای مشارکت بعدی آنان در امور سیاسی کشور پایهریزی گردید، و امام موسی صدر به این خاطر بنیانگذار نخستین تشکیلات سیاسی شیعیان لبنان شد.
در اواخر دهه 1350، زمانی که اسرائیل حملات پردامنهای را به مناطق جنوب لبنان آغاز نمود، امام صدر با هدایت و رهبری یک راهپیمایی بزرگ متشکل از شیعیان لبنان در اعتراض به بیتوجهی دولت لبنان به مشکلات کشاورزان محروم جنوب، و در پی تقاضای اقشار مختلف شیعیان لبنان، یک سازمان مردمی و سری شیعیان به نام «حرکه المحرومین» را تشکیل داد. حرکه المحرومین در آغاز یک سازمان سیاسی غیرنظامی با گرایش ناسیونالیستی بود، و ابزار مبارزه اقشار شیعه برای کسب و اعاده جایگاه قانونی مناسب شیعیان در ترکیب سیاسی لبنان بود.
در سال 1353، «افواج المقاومه اللبنانیه» (گردانهای مقاومت لبنان) وابسته به حرکه المحرومین با نام «امل» شروع به فعالیت علنی نمود. کلمه «امل» متشکل از حروف نخستین کلمات عربی «افواج المقاومه اللبنانیه» است و کلمه «امل» در زبان عربی به معنای «امید و آرزو» میباشد. جنبش امل خواست نیرومند شیعیان برای برخورداری از یک نیروی مسلح را برآورده کرد، شیعیان لبنان آن را نماینده سیاسی و نیروی نظامی خود میدانستند و تعداد زیادی از شیعیان لبنان که توسط نیروهای اسرائیلی از خانه و کاشانه خود در جنوب لبنان آواره شده بودند به نیروهای مردمی امل پیوستند و هسته نیرومند آن را شکل دادند.
در چنین اوضاع و احوالی، امل با قدرتی سرزنده و نیرومند در صحنه سیاسی لبنان عرض اندام نمود و به یک نیروی موثر در میان احزاب و گروههای سیاسی گوناگون لبنان تبدیل شد، و توجه بسیار جهانیان را به خود جلب کرد. واژه امل از سوی رسانههای ارتباط جمعی در سراسر جهان منتشر و به واژهای آشنا نزد همگان در عرصه سیاسی و بین الملی خاورمیانه معاصر مبدل گردید.
در مرامنامه سیاسی جنبش امل آمده است که: «جنبش امل یک حرکت فرقه گرا نیست و همچنین هدایتگر موسسات خیریه و دینی هم نیست. جنبش محرومان و مستضعفان است،...... در کنار ستمدیدگان قرار دارد و تا آخرین نفس به مبارزه خود ادامه خواهد داد».
عقاید و نظرات سیاسی مشخص جنبش هم عبارتند از: ایمان به خدا و پیامبر اسلام (ص)، تلاش در راه استقلال و آزادی مردم لبنان و مبارزه با فئودالیسم سیاسی، ایجاد اقتصاد ملی و منطبق با احکام و اصول اسلامی، ترویج میهن دوستی، ناسیونالیسم ملی و مخالفت با دخالت خارجی، حفاظت از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی؛ مخالفت با تجزیه و تقسیم کشور، حراست از استقلال لبنان، موافقت با مشارکت همه احزاب و گروهها در امور سیاسی کشور، مخالفت با امپریالیسم و صهیونیسم. بدین ترتیب، امام صدر نیز بنیانگذار شایسته جنبش امل شیعیان لبنان شد.
در آغاز تاسیس جنبش امل، این جنبش در صحنه سیاسی لبنان همواره با استفاده از شیوههای صلح آمیز برای بهبود وضعیت زندگی و کسب جایگاه قانونی مناسب برای شیعیان تلاش و مبارزه میکرد. این گونه مبارزه صلح آمیز با رفتار و سلوک سیاسی معقول و معتدل امام صدر سنخیت زیادی داشت، او در سخنرانیهای متعدد در حضور شیعیان لبنان با تاکید گفته بود: «ما نه به راست و نه چپ منحرف نخواهیم شد و تنها صراط مستقیم را خواهیم پیمود.» اما بر اثر عدم بهبود یافتن وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعیان در مدتی طولانی، تجاوزات مکرر نیروهای اسرائیلی به مناطق مسکونی شیعیان در جنوب لبنان و تشدید وخامت اوضاع داخلی و بین المللی، سرانجام مواضع امام صدر به تدریج دچار تغییر و تحول گردید. در روز 27 اسفند 1351، هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان لبنان در شهر بعلبک گردهم آمدند. در این مراسم ضمن تیراندازی به سوی آسمان، شور و احساسات شیعیان به اوج رسید و امام صدر نیز در سخنانی اعلام نمود: «ما به احساسات نیاز نداریم بلکه به حرکت و اقدام نیازمندیم... از امروز دیگر من ساکت نخواهم نشست».
در اردیبهشت 1356، جنگ داخلی لبنان درگرفت، امام صدر در ابتدا اصلاً به وجود سازمان چریکی متعلق به شیعیان اعتراف نمیکرد، تا اینکه در روز پنجم ژوئیه در یک اردوگاه آموزش نظامی شیعیان در منطقه بعلبک انفجاری رخ داد و در نتیجه 27 نفر از نیروهای چریکی شیعه در حال آموزش نظامی جان خود را از دست دادند. روز بعد امام صدر با صدور بیانیهای اظهار داشت که جان باختگان در این انفجار متعلق به جنبش مقاومت لبنان – امل – بودند و بدین وسیله ولادت رسمی جنبش امل نخستین بازوی نظامی شیعیان لبنان را اعلام کرد. از این زمان به بعد، جنبش امل از یک سازمان سیاسی صلح آمیز تازه تاسیس شیعیان به تدریج به یک پایگاه شیعیان و نیز یک ساختار مرکب سیاسی و نظامی در راستای حمایت از امنیت و حاکمیت طایفه شیعه توسعه یافت و یک سری مبارزات مسلحانه برای پشتیبانی از حرکت ملی و انقلابی لبنان و مبارزه با اسرائیل به راه انداخت.
امام موسی صدر نه تنها بنیانگذار جنبش امل سازمان سیاسی نظامی شیعیان لبنان است، بلکه از نخستین پیشگامان جنبش صلح آمیز خاورمیانه به شمار میرود. بینش و بصیرت سیاسی امام صدر بعنوان یک سیاستمدار و عالم اندیشمند، آزاداندیش و تیزبین تنها به جامعه مسلمانان شیعه محدود نمیشد، بلکه به دنبال پیش بردن و حفاظت از همکاری، همبستگی و همزیستی میان همه طوایف و گروههای دینی و مذهبی داخل لبنان بود. پس از ورود امام صدر به سرزمین لبنان در سال 1339، و همزمان با پیگیری و تلاش موثر برای ایجاد دو سازمان سیاسی و نظامی بزرگ پیش گفته برای شیعیان و نیز راه اندازی موسسات خیریه، مراکز آموزشی و مرکز اشتغال به کار، در قامت یک پیشوای روشن بین، معتدل و میانه رو اقدم به انجام سخنرانی و خطابههای عالی و رفت و آمدهای دایمی میان همه طوایف دینی و مذهبی لبنان نمود. در این میان، به برجستهترین و معروفترین فعالیتها و اقدامات وی در ادامه اشاره میکنیم.
در سالهای آغازین رهبری عالی شیعیان لبنان و ریاست مجلس اعلا در سال 1339، امام صدر به روشنی عقیده سیاسی روشنفکرانه و مترقیانه مشارکت مشترک مسیحیان و مسلمانان در امور سیاسی لبنان را مطرح کرد و در سال 1340 با همکاری مطران گریگوری حداد رهبر مسیحیان کاتولیک لبنان سازمان «جنبش حرکت اجتماعی» را بطور مشترک پایه ریزی کردند و در سال 1341 نیز فعالانه گفتگوی مسالمت آمیز میان مسلمانان و مسیحیان را مطرح و پیگیری نمود، و در مراسم روز رستاخیز مسیح(ع) در سال 1354 در کلیسای کبوشیین بیروت و در جمع مسیحیان حضور یافت و در آن گردهمایی دینی خطابه صلح آمیز شورانگیزی ایراد کرد؛ و در سال 1350 در پی پیشنهاد و تلاشهای بیوقفه او، برای نخستین بار در تاریخ لبنان «شورای رهبران دینی طوایف گوناگون برای حمایت از جنوب لبنان» را با همکاری و همراهی مشترک رهبران معنوی همه طوایف مسلمان و مسیحی لبنان ایجاد کرد، اهداف اصلی این شورا ترویج و پیشبرد موثر همزیستی و تفاهم میان همه طوایف دینی و مذهبی داخل لبنان، حفاظت از ثبات و امنیت ملی لبنان، هماهنگ ساختن فعالیتهای اجتماعی در راه مشارکت همه گروهها و طوایف در سازندگی و امور سیاسی کشور بود.
علاوه بر این اقدامات، امام صدر با انجام سخنرانیها و مصاحبههای گوناگون و برگزاری سمینارها و نشستهای متعدد از همه نمایندگان و رهبران دینی طوایف مختلف برای شرکت در امور اجتماعی دعوت میکرد. در همه این سخنرانیها و خطابهها و فعالیتهای اجتماعی فرا طایفه ای، امام صدر نه تنها مبلغ و مروج اندیشههای سیاسی مبتنی بر آرامش، تفاهم و همزیستی و بنای مشترک کشور مدرن لبنان نوین برپایه نظم و صلح و آرامش بود، بلکه عمیقاً معتقد به یاری برای پایهریزی صلح و سعادت و آرامش پایدار در منطقه خاورمیانه و حتی جهان بود.
در اردیبهشت 1354، بر اثر نفوذ و تحریک نیروهای سیاسی متعدد از سوی کشورهای غربی و همسایه، جنگ داخلی شدیدی در لبنان درگرفت، و کنترل آن از دست دولت لبنان خارج شد و کشور بیدرنگ در اغتشاش و ناامنی غوطه ور گردید، و امام صدر نیز از فرط نگرانی و اضطراب بیآرام و قرار بود. او بیاعتنا به سلامت و ایمنی جان خود و با استفاده از شهرت و آوازه بلند مرتبه خویش در میان همه محافل سیاسی و دینی لبنان برای پایان دادن به جنگ داخلی و اعاده صلح و آرامش شروع به فعالیت و دوندگی در داخل لبنان و کشورهای منطقه خاورمیانه نمود و به ترتیب به سوریه، مصر، اردن، عربستان سعودی، عراق و الجزایر سفر کرد تا از نیروهای ذی نفوذ خارجی برای مداخله و پادرمیانی در امر تفاهم میان طوایف گوناگون لبنان کمک بگیرد. در این گونه فعالیتهای اجتماعی امام صدر ذرهای از صبغه فرقهپرستی تنگ نظرانه شیعی وجود نداشت مواضع سیاسی وی میتوانست رشتههای توسعه سیاسی اجتماعی کشور لبنان را به یکدیگر متصل سازد، او نماینده مشترک خواست درونی همه طوایف و گروههای لبنانی برای برقراری صلح و آرامش، تفاهم و همزیستی، امنیت، شکوفایی و رفاه لبنان بود، و طرفداری و ستایش فراوان رهبران دینی همه طوایف مسلمان شیعه و سنی، مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس و پیروان آنان را در پی داشت و اکثر مسلمانان محترمانه او را «پیامبر صلح» مینامیدند.