* با توجه به اينکه شما يکي از اساتيد برجسته فلسفه اسلامي مي باشيد و از آنجايي که رابطه بين اخلاق و سياست يکي از دغدغههاي اصلي فلاسفه و انديشمندان در طول تاريخ بوده چه ديدگاهي نسبت به تعامل اخلاق و سياست وجود دارد در اين زمينه فلاسفه اسلامي چه ديدگاهي دارند؟
** در اين زمينه به چند نکته اشاره ميکنم: در قرآن کريم فلسفه بعثت انبيا و نزول کتابهاي آسماني تهذيب نفس و پرورش اخلاق فاضله ذکر شده يعني تعليم هميشه با تزکيه در آيات قرآن آمده و بنا بر اين از نگاه قرآن علم و اخلاق با يکديگر تلازم دارند ؛خود پيغمبر اسلام هم فرمودند:من فقط براي اين مبعوث شدم که مکارم اخلاقي و ارزشهاي اخلاقي را به کمال و مرحله تماميت برسانم.بنابر اين آيات و روايات ما نشان ميدهد که اخلاق وانسان سازي،هدف اصلي ديانت،پيامبران و کتابهاي آسماني است.
از نظر فلسفه اسلامي ،بحثي تحت عنوان فلسفه اخلاق داريم که از فلسفههاي مضاف محسوب ميشود که در حال حاضر در کلاسها و مراکز آموزشي تدريس ميشود؛ در فلسفههاي اخلاق بحث از چراييهاي اخلاقي هم بخشي از فلسفه مضاف است بنابراين هم از نگاه آيات و روايات وهم از نگاه عقلي،اخلاق در واقع آن نهايت کمال انساني است و فلسفه اخلاق به همين مباحث ميپردازد و اين يک امر مسلم در نزد فلاسفه است.
* بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و حرکت به سمت تشکيل حکومت اسلامي تا چه اندازه مسائل اخلاق سياسي مبتني بر فلسفه اسلامي در اداره امور کشور و در قوانين اجرا شد؟
** به طور نسبي حرکت به سمت مسائل اخلاق اسلامي بوده است ولي کم و بيش در برخي برههها سياست بر اخلاق غلبه کرده و متاسفانه در دولت قبلي شاهد افول ارزشهاي اخلاقي در جامعه بوديم و به خاطر سياست زدگي و ايجاد فضاي کاملا امنيتي، جامعه دچار نوعي پنهانکاري و رفتارهاي ضداخلاقي تحت عنوان افشاگري و امثال اينها شد؛ اين فرود را در دولت قبل بارها و بارها به وضوح مشاهده کرديم ولي دولت جديد تلاش ميکند تا يک فضاي صلح آميز همراه با ارزشهاي اخلاقي بر جامعه حاکم کند که البته کار سختي است اما تلاش در اين زمينه صورت گرفته؛ معتقدم با اينکه به طور قاطع نميتوانيم ارزيابي دقيق از اين روند داشته باشيم اما الان روند حرکت جامعه مثبت است.
* چه عواملي باعث شده اخلاق راستين اسلامي در سياست کشور به صورت کامل اجرا نشود؟
** متاسفانه ريشه اين نوع رفتارها را بايد در امور نفساني، قدرتطلبي، ثروتطلبي، شهرتطلبي و انحصارطلبي و از اين قبيل رفتارها جستوجو کرد و اين عوامل ريشه اين بد اخلاقيهاي سياسي و اجتماعي بوده وهست. به هر حال اين رفتارها به صورت کمي قابل اندازهگيري نيستند ولي طبق آنچه که در روايات اخلاقي ما آمده حب دنيا، دلبستن به دنيا،ثروت،قدرت و شهرت ريشه اين مفاسد اخلاقي است و ميزان و درجه آن در افراد متفاوت است راه مقابله با آن تقوا و ترس از خدا است که بايد در همه ما محقق شود.
* با توجه به افراط و تفريطهايي صورت گرفته در دو دهه گذشته تا چه ميزان مقوله افراط و تفريط را مانع اخلاق در سياست ميدانيد و از آنجايي که بارها در قبال افراطيون موضع گرفتهايد چه راهکار عملي را براي حرکت معقولانه و به دور از افراط و تفريط را براي جريانات سياسي پيشنهاد ميکنيد؟
** من معتقد هستم که معيار اعتدال همان راي اکثريت مردم است يعني سياستمداران ما بايد زرنگ باشند و مزاج عمومي و اکثريت مردم را به دست بياورند و افکار عمومي و ميل مردم را درست تشخيص دهند؛ ملاک براي اعتدال همان افکار عمومي و فهم عامه و توده مردم و حرکت در مسير حقالناس يعني راي اکثريت است.افراط و تفريط مقولهاي نيست که بشود آن را با خطکش و سانتيمتر اندازه گرفت به هر حال بايد فهم عمومي و راي اکثريت را ملاک قرار دهيم و در آن مسير حرکت کنيم؛ اين اعتدال و ميانهروي است.
* مقولاتي از قبيل دلواپسيهايي که در دو سال گذشته در صحنه سياست شکل گرفته است چقدر ريشه در بياخلاقي و منفعتطلبي سياسي دارد؟
** البته اينها امور نفساني و پنهاني است و قاعدتا من از دل کسي خبر ندارم و فقط خدا از دل افراد خبر دارد ولي رفتارها نشان ميدهد که منفعت طلبيهاي سياسي،گروه گرايي،حزب بازي، شهرتطلبي و قدرتطلبي منشا افراط و تفريط بوده و هست. اينها مسائلي است که هر کس خودش بايد آن را حل کند يعني از بيرون تشخيص داده نميشود. به هر حال قانون را خيلي از افراد به راحتي دور ميزنند به نحوي که تا الان هم پيگيري نشده ولي کساني که اين رفتارها و اعمال را انجام ميدهند خوب ميدانند که به نام قانون و به نام دين و به نام خدا و امام زمان و امثال اينها يک قصد شخصي را پيش ميبرند.نظر من بر اين است که بايد با توصيههاي مکرر اخلاقي فضايي ايجاد شود که افراد دچار اين خطاها نشوند ولي به هر حال پيدا است که اين انحصارطلبيها باعث افراط و تفريط شده و برخي دولتمردان را از جاده اعتدال خارج کرده است.
* آسيبهاي عدم پايبندي برخي مسئولان به شعارهاي انتخاباتي خود را چگونه ارزيابي ميکنيد؟ و به طور مشخص وقتي آقاي احمدينژاد با شعار پاکدستي بر سر کار آمد ولي دولتي فاسد و اختلاس گراز آن بيرون آمد اينگونه اقدامات چه بازخوردي در بين مردم داشت؟
** اولين بازخورد آن بياعتمادي مردم به دولتمردان بود.هم اکنون شاهد هستيم که نزديکان آقاي احمدينژاد به جرم اختلاس و فريبکاري در زندان هستند و متاسفانه فريب کاري با شعارهاي ديني دولت قبل را به اين سمت و سو برد.من واقعا سرگردان هستم از اين جهت که چرا اين اتفاقات افتاد و چرا ملت را از اين همه اختلاسها و انحرافاتي که در مسائل سياسي اجتماعي و به خصوص اقتصادي وجود داشت بيخبر گذاشتند و پروندهها يکي پس از ديگري رو ميشود. به هر حال مردم در مسائل حکومتي به دولتمردان بياعتماد شدند و اين بياعتمادي در بين مردم هم سرايت کرده است.هيچکس به ديگري اعتماد نميکند تا جايي که هميشه مردم احساس ميکنند پشت صحنه خبر ديگري است.اين فضاي به وجود آمده از بياعتمادي ثمره عملکرد دولت قبل بوده ولي دولت جديد تلاش ميکند که فضاي اعتماد ملت به دولت را بيشتر کند.
* چه راهکارهايي وجود دارد تا مسئولان نسبت به شعارهاي خود پايبند باشند و به راحتي آنها را نقض نکنند؟
** راهکار اصلي از نظر من تدين، وجدان و ايمان است البته خب نهادهاي نظارتي مثل قوه قضائيه، مجلس و شوراي نگهبان بايد نظارت داشته باشد .اين نظارتها از جمله نظارتهاي بيروني است ولي نظارتهاي اصلي به وجدان و انصاف و محکمه دروني مسئولين بستگي دارد که از نظر اخلاقي و دروني خيانت نکنند تا از موقعيتي که به دست آورده اند در راه خدمت به مردم استفاده کنند. راهکارهاي نظارتي هم مثل مجلس بايد کار خودش را انجام دهد واز راههاي قانوني مثل استيضاح يا قوه قضائيه به هر حال بايد کساني را که به بيتالمال و مردم و نظام جفا کردند بازخواست کنند و به طور شفاف هم به اطلاع مردم برسانند تا تجربهاي باشد براي ديگران که آنها دست از پا خطا نکنند.
* به نظر شما وقت محاکمه محمود احمدينژاد رسيده؟
** من ترجيح ميدهم راجع به اشخاص صحبتي نکنم اينها مسائلي است که بايد بزرگان نظام و کشور تشخيص دهند و من فعلا در اين زمينه اظهار نظر نميکنم ولي برخي معتقد هستند که دولتمردان سابق بايد پاسخگو باشند.
* از آنجايي که شما يکي از اساتيد و علماي حوزه علميه ميباشيد ديدگاه مراجع نسبت به دولت فعلي و شخص رئيسجمهور را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
** من در مصاحبههايي که داشتم تاکنون در مورد ديدگاه مراجع نسبت به دولت و مذاکرات هستهاي و شخص آقاي دکتر ظريف گفتهام که ديدگاه مراجع بسيار جالب است از آن جهت که آيتالله مکارم ميگويد: من قنوت نمازم براي موفقيت دولت و تيم مذاکره کننده دعا ميکنم.آيتالله وحيد خراساني فرمودهاند: مذاکرات متعهدانه و هنرمندانه بوده و هدف دولت خدمت به مردم است و مذاکرات در راه خدمت به مردم و مصالح کشور بوده است.
آيتالله صافي گلپايگاني ميگويند :اين موفقيت دولت در مذاکرات هستهاي به عنايت امام زمان است. اظهارات بسياري ديگر از مراجع نشان از آن دارد که ديدگاه آنان نسبت به اين دولت بسيار مثبت است تا جايي که ميگويند در نمازهايمان براي تيم مذاکره کننده دعا ميکنيم. مقام معظم رهبري نيز در راس همه علما فرمودند من شخص دکتر روحاني را دعا ميکنم. اينها نشانه حمايت علما و مراجع از دولت و به خصوص مذاکرات هستهاي است.
* عملکرد دولت فعلي را در صحنه سياست داخلي چگونه ارزيابي ميکنيد و نقاط قوت و ضعف دولت فعلي نسبت به دولت قبل را در چه ميدانيد؟
** سياست داخلي دولت اين است که يک فضاي الفت،همدلي و همگرايي ايجاد کند و تفرقه و اختلاف را از ميان بردارد تا تجميع قوا صورت گيرد،به صورتي که قوت و قدرت همه احزاب و گروهها و سليقههاي مختلف يکجا در جهت تقويت نظام جمع شود. به هر حال اقدامات دولت نشان دهنده اين بوده که همگرايي و هم افزايي و کم کردن تنشها هدف اصلي سياست داخلي دولت فعلي است اين استراتژي حرکت دولت در مسائل سياست داخلي است و اميدواريم دولت قدمهاي مثبت و موثرتري هم در اين زمينه بردارد.
* مدتي است افراطيون کمر همت بستهاند تا بيت حضرت امام را تخريب کنند شما اينگونه اقدامات را چطور ميبينيد و چگونه بايد با آن مقابله کرد؟
** به نظر من بيت حضرت امام از جايگاهي برخوردار است که با اين حرکتها تضعيف نميشود چون امام محبوب همه مردم و سياستمداران ما بوده و هستند. اينگونه تلاشها براي تضعيف بيت امام تلاشهاي بينتيجهاي خواهد بود و بالعکس باعث محبوبيت هرچه بيشتر بيت امام و اعضاي بيت امام خواهد شد.علاوه بر اين مقام معظم رهبري هر سال در حرم امام تجليل بسياري از بيت امام و حاج آقا حسن خميني دارند؛مردم هم که عاشقانه امام را دوست دارند.جايگاه امام فوق همه اين احزاب و گروهها و سليقهها است. به نظر من اين تلاشهاي بيثمر که صورت ميگيرد جز اينکه بر محبوبيت بيت امام بيافزايد نتيجه ديگري نخواهد داشت.