زنگ آغاز فعالیتها برای انتخابات مجلس خبرگان مدتی است که به صدا درآمده است. انتخاباتی که 86 نماینده را برای مدت هشت سال به مجلسی میفرستد که شاید رسما فعالیت روزمره یا ماهانهای نداشته باشد، اما ممکن است در مقاطعی از تاریخ مسئولیتهای مهمی را به عهده بگیرد.
مجلس خبرگان رهبری طبق اصول 108،107 و 111 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده و وظیفه مهم نظارت بر فعالیتهای رهبری همچنین تعیین رهبر را بر عهده دارد. در بخشی از اصل 111 آمده است: « در صورت فوت یا کناره گیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام کنند. » همین جمله میتواند میزان اهمیت انتخابات مجلس شامل مجتهدین و فقها در نظام جمهوری اسلامی را به خوبی مشخص کند.انتخاباتی که هرچند تلاش میشود تا آنچنان سیاسی نباشد، اما به هر حال وقتی نام انتخابات و حضور در ارکان حکومت به میان میآید خواه ناخواه رنگ و بوی سیاستورزی هم در آن دیده میشود، به خصوص انتخابات این دوره که در فضای جدید پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و شکلگیری خط جدید اعتدال برگزار خواهد شد.
مجلس خبرگان رهبری اولین جلسه خود را ساعت 9 و 10 دقیقه روز 24 مرداد سال 1362 با پیامی از امام خمینی (ره) که در بخشی از آن آمده بود که « تاریخ و نسلهای آینده درباره شما قضاوت خواهند کرد و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا و اعمال شما میباشند» آغاز کرد و از همان روز تا سوم مرداد 1386 آیت الله مشکینی ریاست آن را بر عهده داشت.پس از فوت آیتالله مشکینی، اکبر هاشمی رفسنجانی در اسفند 87 در رقابتی با محمد یزدی به ریاست خبرگان رسید، اما پس از بالا گرفتن حساسیتها بر سر حضور هاشمی به عنوان رئیس مجلس خبرگان، پس از یک دوره ریاست، در اسفند 89 آیتالله محمدرضا مهدوی کنی با کنارهگیری آیت الله هاشمی از کاندیداتوری، ریاست خبرگان را عهدهدار شد تا کمی از تنش موجود در برخی ارکان حکومت کاسته شود.
عمر ریاست مهدوی کنی بر خبرگان به اندازه نیمی از مدت زمان تعیین شده برای نمایندگان بود و پدرخوانده جناح راست پس از آنکه در خرداد 93 به کما رفت، چندماه بعد دارفانی را وداع گفت تا نایب رئیس او، آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی موقتا رئیس خبرگان شود.در جلسه 19 اسفند 93 بار دیگر برای انتخاب رئیس یک ساله خبرگان تصمیم گیری شد و این بار این آیتالله محمد یزدی بود که توانست هاشمی رفسنجانی را در یک انتخابات دو مرحلهای که در تاریخ خبرگان سابقه نداشت، کنار بزند و به ریاست برسد. جالب اینجاست که در انتخابات هیات رئیسه جدید، دو تشکل اصلی اصولگرا که بیشتر اصولگرایان آن دو را به عنوان سیاستگذار اصلی جناح راست تعریف میکنند یعنی جامعه مدرسین و محققین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز از هفت سمت، شش منصب را در قبضه خود درآوردند تا بار دیگر مشخص شود چتر جامعتین دست کم در مجلس خبرگان همچنان گسترده است.
جدای از حضور آیت الله یزدی (رئیس خبرگان)، آیت الله هاشمی شاهرودی (نایب رئیس اول)، آیتالله موحدی کرمانی (نایب رئیس دوم)، آیت الله حسینی بوشهری (کارپرداز فرهنگی)، حجتالاسلام رئیسی (کارپرداز مالی) و آیتالله احمد خاتمی (منشی) در هیات رئیسه فعلی خبرگان، بیش از یک سوم نمایندگان دوره چهارم مجلس خبرگان از اعضای جامعتین هستند و یا نزدیکی زیادی با آنها دارند. همین گستردگی و نفوذ باعث شده تا اصولگرایان برای انتخابات 7 اسفند امسال، بی چون و چرا چشم به دهان سران این دو تشکل روحانی (یزدی و موحدی کرمانی) به علاوه آیتالله مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی جبهه پایداری بدوزند تا مجلس آینده بیش از پیش رنگ و بوی جناح راست به خود بگیرد.
به خصوص وقتی که از جناح مقابل خبرهایی مبنی بر تحرکات قابل توجه برای رسیدن به کرسیهای خبرگان شنیده میشود به همین دلیل است که بزرگانی همچون آیتالله محمد یزدی از مهم بودن انتخابات آینده و ضرورت حضور در آن سخن به میان میآورند.درست است که در جغرافیای سیاسی ایران دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب از مدتها پیش به عنوان رقبای اصلی به حساب میآیند، اما انتخابات خرداد 92 کمی این توازن را به هم زد. البته باید توجه داشت که این توازن پس از انتخابات سال 88 به نحو چشمگیری به نفع جناح راست به هم خورده بود و شاید همین موضوع باعث شد تا اصولگرایان سر مست از باده پیروزی به خماری بعد از این عیش نیاندیشند و انتخابات 92 را با غرور و تکروی دو دستی به گروهی واگذار کنند که از مدتها پیش در خط باریک بین دو جناح در حال حرکت بود.گروهی که اکبر هاشمی رفسنجانی نماد آن به حساب میآید و شاید باید آیتالله را پدرخوانده خط اعتدال دانست.
خطی که حالا حسن روحانی با به دست داشتن قدرت اجرایی کشور آن را نمایندگی میکند و اصلاحطلبان نیز برای آنکه از قافله قدرت جا نمانند به جبر زمانه تن دادهاند و خود را فعلا زیر پرچم اعتدال تعریف میکنند، باشد که روزگاری با عبور از این برهه تاریخی بتوانند خود را بازتعریف کنند.طبق قانون برای واجد شرایط بودن در انتخابات خبرگان یا باید اجتهاد کاندیداها محرز باشد و یا در امتحان شورای نگهبان شرکت کنند. امتحانی که ثبت نام برای شرکت در آن از 15 مرداد آغاز شده و تا 31 مرداد ادامه دارد و روز یکشنبه 15 شهریور از ثبت نام کنندگان به عمل خواهد آمد.اصلاحطلبان به خوبی میدانند که در شرایط فعلی حضور کاندیداهای حداکثریشان در انتخابات خبرگان تقریبا ممکن نیست هرچند هر از چند گاهی لیستی منتسب به جبهه اصلاحات از جایی منتشر و بعد از آن نیز تکذیب میشود از جمله حضور چهرههایی مثل سیدهادی خامنهای، مجید انصاری،علی یونسی، محسن موسوی تبریزی ، علی اکبر محتشمیپور و ... با این وجود امید اصلاحطلبان بیش از همه به مثلثی است که از مدتها پیش زمزمه آن بر سر زبانها افتاده و حضور دو ضلعش در انتخابات خبرگان قطعی است و ضلع سوم نیز به احتمال فراوان در انتخابات ثبت نام خواهد کرد.
مثلثی شامل پدر خوانده اعتدال، رئیسجمهور اعتدال و سید جوانی که شاخصههای اعتدال بیش از هر چیز در او دیده میشود. شاید حضور احتمالی همزمان اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و سید حسن خمینی در انتخابات این دوره خبرگان با توجه به تغییراتی که در فضای سیاسی و اجتماعی ایجاد شده نقطه عطفی برای جریانهای سیاسی کشور به حساب بیاید. به خصوص حضور یادگار امام (ره) که البته در بعضی مواقع از سوی برخی جریانات افراطی مورد بی مهری قرار گرفته اما جانب انصاف و اعتدال را رها نکرده است.
قرار گرفتن این سه شخصیت زیر یک چتر واحد و حضور احتمالی همفکرانی چون عباس واعظ طبسی، محمد امامی کاشانی، سید محمود علوی و ... با حمایت رجلی سیاسی مثل شیخ علی اکبر ناطق نوری که همچنان نفوذ کلام و قدرت پنهانش در میان جریانهای سیاسی، مذهبیون و بازاریان دیده میشود میتواند زنگ رقابت جدی با جریان مقابل را به صدا درآورد. هر چند رقابت در خبرگان هیچ گاه به شدت رقابت در سایر انتخابات نبوده اما به هر حال حضور این شخصیتها آن هم در فضای سیاسی جدیدی که در کشور تعریف شده میتواند مجلس خبرگانی با ترکیبی جذابتر از گذشته را تشکیل دهد.
با وجود زمرمههایی که از حضور چهرههای جدید و نزدیک به خط اعتدال در کنار بزرگان و پدران معنوی برخی جریانات سیاسی کشور در انتخابات این دوره شنیده میشود شاید ترکیب هیات رئیسه مجلس آینده خبرگان نیز نسبت به سال آخر دوره چهارم متفاوت باشد و علاوه بر کرسیهای مجلس خبرگان، چهرههایی را از هر دو طیف روی صندلی هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری در دوره پنجم ببینیم. مجلسی که در برهههایی از تاریخ نقشی تعیین کننده ایفا کرده و خواهد کرد.
زعمای قوم آتشبس اعلام کنند
یک استاد حوزه و دانشگاه معتقد است که برای جلوگیری از بداخلاقیهای بیشتر در فضای سیاسی کشور، زعمای قوم باید آتشبس اعلام کنند.حجتالاسلام والمسلمین محسن غرویان درباره راهکار مقابله با مسمومیت فضای سیاسی کشور و جلوگیری از بداخلاقیها اظهار کرد: برای جلوگیری از برخی بداخلاقیهای سیاسی که متاسفانه شاهد آن هستیم، زعمای قوم باید آتش بس اعلام کنند و عقل جمعی حاکم شود. باید دید واقعا از این بگم بگمها و افشاگریها چه نتیجهای جز یاس و ناامیدی جامعه به دست آمده و تا کی میخواهیم این راه خطا را ادامه دهیم؟وی تاکید کرد: بزرگان قوم باید با یکدیگر آشتی ملی کنند و با کدخدامنشی دور یک میز بنشینند و به رای هم احترام بگذارند.
همه کسانی که در قلمرو جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنند ایرانی و مسلمانند و دلشان برای این آب و خاک میسوزد. به هر حال اختلاف سلیقه وجود دارد ولی میتوان با احترام متقابل فضای سیاسی را اداره کرد.این عضو جامعه المصطفی، دینگریزی را از تبعات این بداخلاقیهای سیاسی دانست و افزود: وقتی جوانی میبیند علما به جان هم افتادهاند و شخصیتهای برجسته یکدیگر را تخریب میکنند، مایوس میشود و مردم به نظام و دین بی اعتماد خواهند شد. نتیجه این اختلافات و بداخلاقیها را با آمار و ارقام میبینیم که متاسفانه تعدادی از جوانان به سمت مسیحیت و سایر ادیان گرایش پیدا کردهاند.وی در ادامه با اشاره به فضای سیاسی چند سال اخیر یادآور شد: متاسفانه حدود هشت سال بداخلاقیهای سیاسی در کشور اوج گرفت و برگشتن به فضای سالم و اسلامی زمانبر است.
ریشه خیلی از این بداخلاقیها طبق روایات به هواهای نفسانی باز میگردد و باید بتوانیم با توسل به خدا و اولیاء، نفس خود را کنترل کنیم.غرویان همچنین بیان کرد: با نزدیک شدن به انتخابات، این بداخلاقیها نیز بیشتر میشود متاسفانه چند سالی است که از فضای برگزاری انتخابات سالم فاصله گرفتهایم و اخلاق لازم وجود ندارد. به هر حال انتخابات التهاب خاصی ایجاد میکند و نفسانیات گروهها بیشتر بروز پیدا خواهد کرد.