* با به نتیجه رسیدن توافق هستهای دکتر حسن روحانی در یکی از مهمترین مقاطع تاریخ معاصر ایران قرار گرفته است. به نظر شما توافق هستهای چه تغییری در رویکردهای دولت در آینده به وجود میآورد؟ دولت تدبیر و امید برای رسیدگی به مشکلات داخلی چه راهکارهایی را باید در دستور کار خود قرار بدهد؟
** توافق هستهای یک نقطه عطف و تعیینکنندهای را برای آینده کشور و دولت ایجاد کرده است. توافق هستهای صورت گرفته بین ایران و قدرتهای جهانی، از جنبههای مختلف مسیر حرکت کشور را به سمت دیگر تغییر داده و فرصتهای جدید و تاریخی بزرگی را پیش روی ملت ایران گشوده است. در شرایط کنونی ایران نسبت به گذشته در موقعیت جدید و بالاتری در سطح منطقه و جهان قرار گرفته و در آینده نقش تعیینکنندهتری در مناسبات قدرت منطقهای و جهانی ایفا خواهد کرد. سیاست آقای روحانی از ابتدا تشکیل کابینهای بود که در کنار ساماندهی مسائل داخلی، به برخی از سیاستهای کلان نیز بپردازد. یکی از سیاستهای کلان که در دهه اخیر کشور را با چالشهای گوناگونی مواجه کرده است بحث مربوط به پرونده هستهای ایران است. به همین دلیل آقای روحانی خیلی جدی به این مساله ورود کردند و با درایت و تعهد این مساله را به نتیجه مطلوب رساندند. با این وجود، دولت آقای روحانی هیچگاه از مسائل داخلی غافل نشد و در زمینه مسائل داخلی نیز اقدامات قابل توجهی انجام داد. حرکت دولت آقای روحانی از ابتدا تاکنون رویکرد منطقی و عقلایی را طی کرده و هر اتفاق مثبتی ممکن است در این مسیر رخ بدهد. هنگامی که زیربنا و خط مشی همه مسائل با تدبیر و عقلانیت سازماندهی شده باشد میتوان در آینده نیز به اتفاقات مثبت خوشبین بود.
* مهمترین اقدامات آقای روحانی پس از توافق هستهای در زمینه مسائل داخلی چه خواهد بود؟
** ما نمیتوانیم پس از توافق هستهای به صورت کوتاهمدت منتظر اقدامات تعیینکننده در زمینه مسائل داخلی از سوی دولت باشیم و باید اجازه بدهیم زمان بیشتری بگذرد و دستاوردهای این توافق بیشتر آشکار شود. نکته مهم دیگر اینکه از فردای توافق هستهای یک فرمان برای مقابله با این توافق صادر شد و مخالفان تندروی دولت با حربههای مختلف تلاش کردند این اتفاق مهم را کمرنگ یا بیرنگ جلوه دهند. به عنوان مثال درست پس از توافق هستهای آقای احمدینژاد موضوع شکایت از آقای جهانگیری معاون اول دولت آقای روحانی را مطرح میکند. این مساله ساده نیست و نباید به سادگی از آن گذشت.
* شما قائل به نوعی هماهنگی در میان جریانات تندرو مخالف دولت هستید؟
** در عرصه تبلیغات شاهد نوعی هماهنگی بین جریانهایی هستیم که نمیتوانند موفقیتهای دولت تدبیروامید را تاب بیاورند. هدف اصلی اتاق فکر آنان، این است که افکار عمومی را نسبت به دستاوردهای دولت آقای روحانی منحرف کنند. لذا این اتفاقات را نباید به صورت مجزا و تفکیک شده بررسی و تحلیل کرد.
* احمدینژاد و برخی از نزدیکانش در همایش اخیری که برگزار کردند به صراحت به انتقاد از سیاست خارجی دولت آقای روحانی پرداختند و حتی در این زمینه کارگروه تشکیل دادند. به نظر شما برگزاری این همایش و این انتقادات چقدر به توافق هستهای مربوط میشود؟
** آقای احمدینژاد و نزدیکانش از مدتها قبل برنامهریزی کرده بودند که خود را در سپهر سیاسی کشور حفظ کنند. به همین دلیل هم جلسات متعددی در تهران و سایر شهرستانهای کشور برگزار میکردند. به نظر من این گروه و به ویژه آقای احمدینژاد، ظرفیت حضور در عرصه قدرت در آینده را از دست داده و در این زمینه موفق نخواهد شد. با این وجود تعجیل در برگزاری این همایش درست پس از توافق هستهای و هجمه علیه دولت آقای روحانی نشاندهنده طراحی وبرنامهریزی این گروه و همچنین گروههای مشابه برای تحت تاثیر قرار دادن دستاوردهای دولت تدبیر و امید و به ویژه توافق هستهای بوده است.
* شما از وجود اتاق فکر علیه دولت سخن گفتید. نقطه کانونی و تصمیمگیرنده این اتاق فکر کجاست؟
** جریان تندرو حیات خود را در شعارهای دستنیافتنی و عامهپسند قرار داده است. این جریان در گذشته تا حدودی خود را تثبیت کرده و با استفاده از رانتهای اقتصادی به فعالیت خود ادامه داده است. آنان در برخی رسانهها نفوذ پیدا کرده و در برخی از مناسبات قدرت حضور موثر دارند. نگرانی عمده جریان تندرو؛ موفقیت راهبردی دولت تدبیر و امید است. این گروه در مساله موفقیت هستهای مشاهده کردند که تندروی در عرصه سیاست خارجی، فریاد زدن بر سر دیگران و بیتوجهی به منافع کشور محلی از اعراب ندارد و نمیتواند ارمغان مناسبی برای مردم داشته باشد. تندروهای سیاسی همواره نشان دادهاند برای باقی ماندن در عرصه سیاسی، حاضرند منافع ملی و سرمایههای مهم کشور را به بازی بگیرند. این گروه آرزوهای دور و دراز و عوام پسندانهای را برای خود انتخاب کرده است. با این وجود هنگامی که مردم متوجه میشوند که میتوان از راههای علمی و منطقی به این آرمانها دست پیدا کرد تمامی برنامههای تندروها نقش برآب میشود و مبانی آنها دچار تزلزل میشود.
خروجی اتاق فکر این گروه در مقاطع مختلف و در نقاط گوناگون خود را نشان داده است. به عنوان مثال فعالیت لباس شخصیها در برخی میتینگهای سیاسی و دانشگاهها همگی با برنامهریزی قبلی صورت میگیرد و به صورت خودجوش نیست. بنده یک سوال اساسی از این گروه که به برخی محدودیتها در توافق هستهای انتقاد میکنند، دارم؛ این عده در زمانی که شش قطعنامه علیه ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر شد و محدودیتهای بیشماری را در بخشهای نظامی، هستهای، موشکی، اقتصادی، مالی، نفتی و... ایجاد کردکجا بودند و چرا هیچ کدام از آن قطعنامهها را بررسی نکردند و نسبت به پیامدهای آن حساسیت نشان ندادند و دولت قبل را به چالش نکشیدند. مگر تحریمهایی که علیه ایران تصویب شد کشور را در تنگناهای زیادی قرار نداد. مساله مهم پس از توافق هستهای، چگونگی تفسیر و ترجمه این توافق برای افکار عمومی است. اصل واساس این توافق به شکلی نیست که تحت الشعاع عملکرد تندروها قرار بگیرد.
نکته مهم دیگر اینکه نقش روشنفکران در این زمینه دارای اهمیت است. بهطور مسلم روشنفکران و نخبگان جامعه با مشاهده دستاوردهای این توافق به مثبت وکارآمد بودن آن پی برده و به همین دلیل تلاش میکنند پیامدهای مثبت این توافق را برای افکار عمومی تشریح و تبیین نمایند. در نتیجه در دراز مدت وضعیت به سود توافق خواهد بود و مردم با آثار و پیامدهای آن به شکل ملموستری آشنا خواهند شد. با این وجود معتقدم تیم رسانهای دولت و رسانههای همراه، میتوانند تفسیر و ترجمه دستاوردهای این توافق، نظرات دقیق و منصفانه خود را بیش از پیش تبیین نمایند.
* آینده رابطه ایران و آمریکا را با توجه به موفقیت مذاکرات هستهای و گفتوگوی بیواسطه و مستمر دکتر ظریف و جان کری در طول مذاکرات چگونه ارزیابی میکنید؟ اخبار متفاوتی درباره احتمال دیدار آقای روحانی و باراک اوباما رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در رسانهها منتشر شده است. این مساله به چه میزان صحت دارد؟
** توافق هستهای فرصتهای بزرگی را در آینده برای ایران ایجاد خواهد کرد. سیاستهای ایران در عرصه روابط بینالملل بهطور قطعی پس از توافق هستهای تغییرات معناداری پیدا خواهد کرد. بدون شک ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای در مناسبات قدرت جهانی نقش مهمی ایفا خواهد کرد. به همین منظور ایالات متحده آمریکا و همچنین کشورهای اروپایی تلاش خواهند کرد بیش از گذشته مواضع خود را به مواضع ایران در عرصه جهانی نزدیکتر کنند. نکته مهم دیگر در این زمینه بالا رفتن نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه پس از توافق هستهای است. در شرایط کنونی هیچ کدام از مناسبات مهم منطقهای بدون حضور ایران به نتیجه نمیرسد و کشورهای منطقه به خوبی به این نکته آگاهی دارند. حتی کشورهایی چون عربستان که مواضعی متفاوت با مواضع ایران در مناسبات منطقهای اتخاذ میکند در شرایط کنونی به اقتدار روزافزون ایران پی برده است. سفر دکتر ظریف به کشورهای منطقه پس از توافق هستهای نیز به دلیل اهمیت نقش ایران در مناسبات منطقهای صورت گرفت. دکتر ظریف به خوبی به این نکته آگاهی دارد که اگر دیدگاههای کشورهای منطقه به هم نزدیکتر باشد ما شاهد منطقهای آرامتر و مطمئنتر خواهیم بود و بسیاری از کشمکشها و درگیریها فروکش خواهد کرد. درباره دیدار آقای روحانی و باراک اوباما در سازمان ملل هم باید عنوان کنم احتمال چنین دیداری را در نیویورک بعید و دور از ذهن میدانم.
* چرا آقای احمدینژاد از آقای جهانگیری شکایت کردند؟آیا این شکایت را در راستای مقابله با پیشبرد سیاستهای دولت آقای روحانی تلقی میکنید؟
** آقای احمدینژاد از «بگم بگم» به «نگو نگو» رسیده است و گویا فراموش کرده است که 8 سال، بیوقفه و بهت آور، همه دولتهای گذشته را تخطئه میکرد. این در حالی است که طی سه سال در دولت قبل، 79 هزار عدد سکه به مبلغ 46 میلیارد تومان توزیع کردهاند یا یکی از دوستان هنری و سینمایی دولت قبل کمکهای مالی فراوانی دریافت کردهاند و معلوم نیست چگونه و کجا هزینه شده است. بیانضباطی و ریخت و پاشهای آن دوره گسترده بود، از مواردی که اشاره شد تا موضوع دکل خریداریشده به مبلغ حدود 80میلیون دلار که اساسا وارد ایران نشده است یا مساله بابک زنجانی که حدود 6/2 میلیارد دلار بدهکار است و سوال اینکه چرا با وجود همه اینها، پرونده ایشان که به جریان افتاد. فرار به جلو میکنند اما اکنون میخواهند قوه قضائیه به شکایت احمدینژاد رسیدگی کند. این یک بام و دو هوا غیرقابل تفسیر است.