* ارزیابی جنابعالی از وضعیت اصلاحطلبان چیست؟
** تاجرنیا: از کارهای مهمی که تا به حال انجام شده است، تشکیل کمیته راهبردی با محوریت شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است. ما باید این مجموعه را برای رسیدن به لیست واحد به رسمیت بشناسیم. جهتگیری اصلاحطلبان باید در راستای تقویت این مجموعه باشد. من نسبت به رسیدن به این هدف بسیار خوشبین هستم. اگر بحثهای اختلافی مطرح میشود بسیار جزیی است. اینکه رسانههای اصولگرا با یک جنگ روانی تلاش میکنند این اختلافات را بزرگ جلوه دهند به این معنا نیست که اختلافات بزرگی واقعا وجود داشته باشد. این نوع بزرگنماییهایی عامدا نه و برای اختلافافکنی بیشتر در پایگاه اجتماعی اصلاحات و درون این جریان است.
** ناصری: تمام نشانهها حاکی از آن است که اصولگرایان سازمان انتخاباتی درستی برای انتخابات مجلس دهم ندارند. آنها به سختی در میان طیفهای مختلف اصولگرایی به دنبال وحدت و انسجام هستند اما اصلاحطلبان از ضابطهمندی و انسجام قابل توجهی برخوردارند. پس از انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ وضعیت خوبی در ادوگاه اصلاحطلبی برقرار شد. سازمان انتخاباتی اصلاحات برای انتخابات پیش رو ساختار درستی پیدا کرده و جهتگیری خود را کاملا تا الان روشن کرده است.
** زیباکلام: بزرگترین مشکل اصلاحطلبان در حال حاضر مساله رد صلاحیتهای گسترده در انتخابات مجلس سال ٩٤ است. این حدس و گمان نیست. بزرگترین شاهد آن خطبههای روز جمعه خطیب جمعه که نشان داد اصولگرایان با بزرگترین ابزار خود یعنی نهادهای نظارتی قصد دارند تا جلوی حضور اصلاحطلبان را در انتخابات مجلس بگیرند. پیگیری اتفاقات ٨٨ توسط اصولگرایان نشان میدهد که آنها به هیچوجه از این موضع کنار نیامدهاند و هنوز هم تلاش میکنند با داغ نگه داشتن این اتفاق امکانات ویژهای را برای خود دست و پا کنند.
* به عقیده شما علت تلاش اصولگرایان و رسانههای اصولگرا برای ایجاد انشقاق و اختلاف در میان اصلاحطلبان چیست؟
** تاجرنیا: پس از انتخابات ٩٢ ودر عین اینکه سازماندهی مجددی برای پیروزی اصولگرایان شکل گرفته بود، با تدبیراصلاحطلبان و از خودگذشتگی آقای عارف به نتیجه نرسید. پیروزی آقای روحانی خلاف تلاشها و خواسته جریان اصولگرا بود. نوع مواجهه مجلس با دولت روحانی و رفتارهای غیراصولی در برخورد با آن فضا را به ضرر اصولگرایان در افکار عمومی سوق داده است. چراکه مردم انتظار داشتند مجلس و نهادهای دیگر حاکمیتی با دولت منتخب مردم همکاری کند اما این اتفاق رخ نداد. با وجود این مساله دولت توانست در یک بحران بزرگ یعنی بحران هستهای که مشکلات اقتصادی زیادی در کشور ایجاد کرده بود و یک بحران بینالمللی برای کشور شده بود، سربلند بیرون بیاید.
نگاه مردم در انتخابات مجلس دهم به سمت اصلاحطلبان است تا پروژه خرداد ٩٢ را تکمیل کنند و شرایط را به سمت اداره هر چه بهتر کشور سوق دهند. بنابراین ترکیب مجلس آینده به سمت اصلاحطلبان و طرفداران دولت تغییر خواهد کرد. حرکتهایی که اصولگرایان در رسانههای خود و دیگر جاها انجام میدهند، عمدتا بر این مبنا است که از ورود اصلاحطلبان به مجلس جلوگیری و پیشگیری کنند. مجلسی هم فکر با دولت میتواند شرایط مناسبی را در طول سالهای آینده برای کشور رقم بزند چرا که اصلاحطلبان در دوره هشت ساله رییس دولت اصلاحات کارآمدی خود را نشان دادند. مردم میان عملکرد اصلاحطلبان و اعتدالیون و اصولگرایان مقایسه میکنند. در این صورت کفه ترازو به سمت اصلاحطلبان خواهد بود. تلاش رسانههای اصولگرا برای این است که اصلاحطلبان نتوانند در انتخابات پیش رو به وحدت برسند و با انشقاق این جریان شرایط دیگری در مجلس رقم بخورد.
** ناصری: تاکتیکی که اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ به کار بردند به ذهن اصولگرایان خصوصا بخش تندروی این جریان نیز خطور نمیکرد. نحوه عملکرد روحانی خصوصا توفیق دولت در روند مشکلات هستهای باعث شده است که نگرانی اصولگرایان برای از دست دادن کرسیهای مجلس آینده بیشتر شود. بنابراین با استفاده از امکانات زیادی که در حوزه رسانه دارند در جهت تخریب دولت روحانی تلاش میکنند. مهمترین علت تلاشهای رسانههای اصولگرا برای تخریب جریان اصلاحطلب و ایجاد انشقاق و اختلاف در این جریان در یک کلام نگرانی برای انتخابات مجلس دهم است.
** زیباکلام: مهمترین هدف فضاسازیهای رسانههای اصولگرا دستیابی به اکثریت در مجلس دهم است. آنها تلاش میکنند تا اصلاحطلبان نتوانند با همه ظرفیتهای خود در انتخابات حضور پیدا کنند.
* مدار عملیات روانی رسانههای اصولگرا روی چه مختصات و مشخصاتی تنظیم شده است؟ پروژه جنگ روانی رسانههای اصولگرا علیه اصلاحطلبان شامل چه دستهبندیهایی است؟
** تاجرنیا: در نوع برخورد با اصلاحطلبان و جلوگیری از ورود این جریان به عرصه مدیریتی کشور بین طیفهای مختلف اصولگرایی هیچ تفاوتی وجود ندارد. تمامی مجموعههای اصولگرایی حاضر به بازگشت اصلاحطلبان به عرصه قدرت نیستند. البته بخشهای مختلف اصولگرایی در مواجهه با این موضوع در انتخاب روش متفاوت هستند. بنابراین اینکه ما فکر کنیم برخی اصولگرایان هستند که میخواهند جریان اصلاحات در عرصه قدرت حضور داشته باشد به هیچوجه امر صحیحی نیست. عملکرد گذشته اصولگرایان نشان داده که هیچ طیفی از جریان اصولگرایی موافق بازگشت اصلاحطلبان در عرصه مدیریتی کشور نیست.
بخشهای دیگری هم در بین اصولگرایان هستند که سعی میکنند تا پوستین وارونه بپوشند. به این دلیل که شرایط تغییر کرده و احمدینژاد زمانی که ریاست دولت را به عهده داشت به آنها توجه نکرده است. آنها سعی میکنند با برخی مواضع انتقادی مرزهای هویتی را مخدوش و به این وسیله خود را مطرح کنند. آنها تلاش میکنند تا از بخشهایی از جریانهای اصلاحطلبی یارکشی کنند. آقای لاریجانی و بخشی از مجموعه اصولگرایان سنتی احساس میکنند اگر به احمدینژاد انتقاد کنند شاید بتوانند در لیست اصلاحطلبی قرار بگیرند اصلاحطلبان در دو مورد باید هوشیار باشند؛ اولا به طرح اختلافاتی که اصولگرایان و رسانههایشان داخل جریان اصلاحات، نباید گردن نهند. مردم در انتخابات ٩٢ به اصلاحطلبان اعتماد کردند و امیدوار هستند که این روند در آینده نیز ادامه پیدا کند.
دوما ضمن اینکه اصل گفتوگو و تعامل باید وجود داشته باشد و ما باید همه جریانهای سیاسی را به رسمیت بشناسیم و با آنها تعامل داشته باشیم، نباید مرزهای دو جریان مخدوش شود. در این صورت نیز مردم نسبت به اصلاحطلبان بیاعتماد و بدبین میشوند. هویت جریان اصلاحات توسط ائتلافهای سیاسی نباید در ذهن مردم مخدوش شود. با توجه به فساد گسترده اقتصادی که در دوره آقای احمدینژاد به وجود آمد، پولهای زیادی در اختیار اهداف سیاسی قرار گرفت. امروز میبینیم که حجم وسیع و گستردهای از رسانههای اصولگرایی تشکیل شده است. برخی رسانههای اصولگرا بالغ بر ٤٠٠ نفر پرسنل دارند که حتی در حوزه دولتی نیز خیلی از اینها بینظیر است و دیده نمیشود.
آنها با تعدد امکانات و سایتها سعی میکنند اخبار کم اهمیت و کوچک را با تکرار زیاد در رسانههای مختلف تبدیل به جنگ و فضای روانی کنند. فکر میکنم با وجود بضاعت اندکی که اصلاحطلبان در حوزه رسانه دارند ظرفیت خوبی در حوزه رسانههای اصلاحطلب وجود دارد و همچنین مردم نیز درباره امکانات رسانهای دو جریان هوشیاری پیدا کردهاند که مانع بزرگی در جهت رسیدن به اهداف اصولگرایان است. این عصبانیت و ناراحتی جریان اصولگرا و اختلافافکنیهای آنان کاملا نشان میدهد که آنان در پروژه خود موفق نبودهاند.
** ناصری: رسانههای اصولگرا در اصل تلاش میکنند تا آنچه در انتخابات ٩٢ رخ داد در انتخابات ٩٤ تکرار نشود و به نوعی شاهد تکرار آن تاکتیک نباشند. اگرچه آنها امیدوار بودند با استانی شدن انتخابات بتوانند شانس خود را برای پیروزی افزایش دهند اما این طرح به نتیجه نرسید. آنها تلاش زیادی برای تصویب این طرح انجام دادند و در این زمینه بسیار امیدوار بودند. همچنین آنها در زمینه اختیارات دولت در بخش اجرایی شدن انتخابات نگران هستند. اینکه اصلاحطلبان چقدر بتوانند از ظرفیتهای خود در انتخابات بهره ببرند دیگر نگرانی آنها است. در واقع سردرگمی و بیتدبیری که آنها در این جریان دارند کار آنها را سخت کرده است. بخش تندروی جریان اصولگرا نگران است که مجلسی همفکر با دولت سر کار بیاید و دولت راحتتر بتواند در جهت تحقق شعارهای خود حرکت کند.
موفقیت دولت روحانی در تحقق اهداف خود میتواند موجب تکمیل اتفاق سال ٩٢ از سوی مردم شود. همواره اصولگرایان در زمانهایی که ارزیابی منفی در جامعه نسبت به خودشان داشتند و نسبت به پیروزی خود امید نداشتند تلاش میکردند تا مشکلاتی درون جریان اصلاحات را به طور غیرواقعی نشان دهند. گام اصلی آنها همین است و درصدد هستند تا شکافی را در بین اصلاحطلبان نشان دهند. در دو انتخابات مجلس نهم و هشتم دولتی همسو با خودشان سر کار بوده است و بر این اساس خیال آنها را حت بوده است. الان دغدغه پیدا کردهاند که دولت روحانی در برابر روند برگزاری انتخابات به عنوان مجری انتخابات در مقابل سایر نهادهای کنترل انتخابات و نهادهای نظارتی چه برخوردی خواهد کرد. آیا دولت در زمینه برگزاری انتخابات میتواند با نهادهای مربوطه تعامل داشته باشد یاخیر؟
اینکه آیا دولت با استفاده از اختیاراتش نقش خود را ایفا خواهد کرد یا خیر؟ از این بابت آنها نسبت به دولت نگرانی دارند. البته جریان رسانهای اصولگرا بیشتر مطابق با تفکرات تندروهای این جریان است. آنها نیز به دنبال این هستند که مجلس هفتم دوباره تکرار شود و تا الان امیدوار بودند مذاکرات هستهای به نتیجه نرسد تا بتوانند با یک سلاح برنده علیه دولت فضاسازی کنند. آنها میخواستند افکار عمومی را با بیان اینکه دولت ناکارآمد است، تحریک کنند اما امروز با موفقیت بزرگی که دولت به دست آورده است، بخش اعظمی از جامعه امیدوار شده است و نگاه مردم به سمت مشارکت حداکثری در انتخابات مجلس دهم سوق پیدا کرده است. بنابراین تنها راهی که برای آنها میماند این است که بتوانند در چند ماه آینده فضای به هم ریخته و پر انشقاق و شکافی درون جناح اصلاحات ایجاد کنند.
** زیباکلام: چند تاکتیک دیگر هم رسانههای اصولگرا به کار خواهند بست. اولا سعی میکنند که احزاب، تشکلها و چهرههایی را که چندان هم اصلاحطلب نیستند و جزو چهرهها و شخصیتهای اصلی اصلاحطلب قرار ندارند و جامعه آنها را به نام اصلاحطلب نمیشناسد برجسته کنند. در حالی که اصلاحطلبان فردی را به عنوان اصلاحطلب قبول ندارند اما رسانههای اصولگرا او را اصلاحطلب معرفی و بزرگ میکنند. برچسب اصلاحطلبی به افرادی میزنند که چندان معلوم نیست که این افراد کجا و از چه زمانی اصلاحطلب شدند. ثانیا سعی میکنند از چهرههای اصلی اصلاحطلب یا نامی نبرند یا آنها را به بهانه اتفاقات ٨٨ در رسانهها بدنام میکنند. از این طریق اصلاحطلبان بزرگ و ریشهدار اصلاحات را از رده خارج کنند تا این جریان را کم کم از هویت خود تهی کنند. . اینها به عقیده من تاکتیکهای اصلی و کلی است که رسانههای اصولگرا در جهت آن تلاش میکنند. اصولگرایان در مورد دولت سروصدای زیادی به راه خواهند انداخت که دولت حق ندارد از امکانات دولتی برای انتخابات استفاده کند و حق ندارد وارد انتخابات شود. دولت باید در انتخابات مستقل بماند.
اینها زمزمههایی است که قطعا در آینده از جناح اصولگرا خواهیم شنید، در حالی که دولت هیچ برنامهای برای انتخابات ندارد. اتهام دیگری که به دولت وارد خواهند کرد این است که دولت از توافق هستهای به نفع خط و جریان خودش بهره میبرد. بخشی از فعالیتهای آنها در جهت تخریب اصلاحطلبان است و بخش دیگر میخواهند جبهه خود را منسجم نشان دهند. رسانههای اصولگرا که نمیتوانند شب را روز جلوه دهند. مردم در این جامعه زندگی میکنند. مردم اختلافات عمیقی که طیف احمدینژاد با اصولگرایان دارد میبینند. موتلفه، روحانیت مبارز، جبهه پایداری و ایثارگران و طیف معتدل این جریان هر کدام یک منش و روش دارند که بعضا با هم اصلا همخوانی ندارد. آنها نمیتوانند این مساله را پنهان کنند.
* اصلاحطلبان برای آنکه گرفتار تله عملیات روانی اصولگرایان نشوند باید متوجه چه مسائلی باشند؟
** تاجرنیا: در جریان اصلاحطلبی صحبت از حزب من و تشکیلات من و سهم خواهی سمی مهلک است. باید ببینیم که چه کسانی هستند که از ایجاد اختلاف خوشحال میشوند. اگر کسی امروز بخواهد نفع جریان اصلاحات را بسنجد باید ببیند که چه اظهارنظر و بحثی مورد استقبال رسانههای اصولگراست. ما باید محوریت رییس دولت اصلاحات را بپذیریم. در کنار آن شورای هماهنگی را به عنوان تشکل قدرتمند این مجموعه بپذیریم و پشتوانه آن را تقویت کنیم تا با تجمیع شخصیتهای اصلاحطلب و تشکلهای این جریان و همراهی با دولت، وفاق و همگرایی ایجاد کنیم و بتوانیم در عرصه سیاسی موثر باشیم.
در وضعیت کنونی پرداختن به نقاط ضعف برخی جریانهای اصلاحطلب و به طور کلی طرح مسائل مورد استفاده مخالفان اصلاحات درست نیست و با آرمانهای اصلاحطلبی همخوانی ندارد. از کارهای مهمی که تا به حال انجام شده است، تشکیل کمیته راهبردی با محوریت شورای مشورتی رییس دولت اصلاحات و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است. ما باید این مجموعه را برای رسیدن به لیست واحد به رسمیت بشناسیم. جهتگیری اصلاحطلبان باید در راستای تقویت این مجموعه باشد. من نسبت به رسیدن به این هدف بسیار خوشبین هستم. اگر بحثهای اختلافی مطرح میشود بسیار جزیی است. اینکه رسانههای اصولگرا با یک جنگ روانی تلاش میکنند این اختلافات را بزرگ جلوه دهند بدین معنا نیست اختلافات بزرگی واقعا وجود داشته باشد. این نوع بزرگنماییهایی عامدا و برای اختلاف افکنی بیشتر در پایگاه اجتماعی اصلاحات و درون این جریان است.
** ناصری: اصولگرایان تلاش میکنند بین اصلاحطلبان و دولت اختلاف ایجاد کنند. دوستان اصلاحطلب در سخنرانیها و اظهارنظرهایشان توجه زیادی به این مساله داشته باشند. از سوی دیگر رسانههای اصلاحطلب، احزاب و گروههای اصلاحطلبی باید تلاش کنند به طور جدی در جهت تنویر افکار عمومی جامعه کار کنند.
** زیباکلام: اصلاحطلبان باید روی خط وحدت و انسجام حرکت کنند و اجازه ندهند که اختلافاتی که بینشان وجود دارد، جدی شود. وحدت برای اصلاحطلبان بسیار مهم است.
* نقاط ضعف اصلاحطلبان در حال حاضر چیست و چطور میتوانند آنها را برطرف کنند؟
** تاجرنیا: بخش مهمی از نقاط ضعف اصلاحطلبان به خودشان باز نمیگردد بلکه مربوط به شرایطی است که اصلاحطلبان در آن قرار گرفتهاند. سردرگمی که اصلاحطلبان در مورد فیلتر نظارت دارند یکی از این موارد است. آنها نمیدانند کسانی که مدنظرشان است و از فیلتر نهادهای نظارتی عبور میکنند، میتوانند روی آنها سرمایهگذاری کنند یا خیر. مشکل دیگر اصلاحطلبان نداشتن پشتوانه مالی است که به طور طبیعی برای هر انتخاباتی نیاز است. همچنین محدودیتهایی که برای رسانهها و شخصیتهای محوری ایجاد شده است یکی دیگر از مشکلات اصلاحطلبان است. وجود شخصیتهایی که مورد اقبال تمامی جریانهای اصلاحطلبی هستند و همچنین وجود ظرفیت در پایگاه اجتماعی و اعتمادی که به اصلاحطلبان پیدا کردهاند بزرگترین فرصت و سرمایه ما است که کمک میکند انتخابات در آینده به نفع اصلاحطلبان باشد.
** ناصری: مهمترین نکتهای که اصلاحطلبان همواره و در هر انتخاباتی باید در نظر داشته باشند این است که هیچگاه مغرور پیروزیهای خود نشوند و همان سیاست عاقلانهای که پیش گرفتند و انتخابات ٩٢ را رقم زدند پیش بگیرند. البته اصلاحطلبان در این انتخابات به دو جهت شرایط سختتری دارند. اولا ماهیت انتخابات مجلس با ریاستجمهوری متفاوت است و کار را سخت میکند. دوما شخصیتهای محوری جریان اصلاحات نزدیک به این انتخابات با فشارهای بیشتری مثل ممنوعالتصویری مواجه هستند. در آستانه انتخابات این مساله تا حدودی دامنه تاثیرگذاری رییس دولت اصلاحات را محدود خواهد کرد. او مولفه اصلی در انتخابات ٩٢ بود.
البته هواداران او این امکان را خواهند داشت که در فضای مجازی این مساله را جبران کنند. باید بدانیم که مجری انتخابات دولت و وزارت کشور است. وزارت کشور با نهادهای نظارتی روبهرو است. باید دید که دولت با این امکان خود چه میکند. جبهه اصلاحات بناست در مناطق انتخاباتی با انتخاب شورای استانی همان تاکتیک ٩٢ را در هر استان پیش بگیرد تا کسانی که امکان رایآوری بیشتری دارند به عنوان کاندیدا انتخاب شوند. اتفاق سال ٩٢ وقتی رخ داد که آقای عارف از انتخابات انصراف داد. بنابراین یک تصمیم اخلاقی به همراه خرد جمعی و تشکیلاتی باعث آن پیروزی بود. بنابراین وجود این روحیه اخلاقی میتواند یک عامل مهم در پیروزی جریان اصلاحطلب در انتخابات مجلس دهم باشد.
** زیباکلام: مهمترین نقطه ضعف را باید همان عدم انسجام و اتحاد دانست. البته نمیگویم که این گونه هست بلکه میگویم این مساله میتواند به آنها ضربه بزند. چهرهها و شخصیتهای اصلاحطلب باید از شخصیتهای اصلی خود دفاع کنند.