* بهنظرتان علت اصلی نزدیکی پوتین به عربستانسعودی و کشورهای عربی چیست؟ تا چه اندازه سیاستهای دولت اوباما و تعامل آن با توافق هستهای با ایران را در این امر مؤثر میدانید؟
** نخست باید اشاره کنم سیاستهای روسیه بسیار انعطافپذیر هستند و هرگز نباید سیگنالهای فرستادهشده اخیر از جانب مسکو را بهگونهای مبالغهآمیز دستبالا بگیریم و قطعی فرض کنیم. روسیه در بسیاری از مناطق جهان جستوجو میکند تا ببیند تا چه میزان و به چه شیوهای میتواند نظر مساعد دولتهای دیگر را برای دستیابی به اهدافش جلب کند. بااینحال، این بدانمعنا نیست که روسها همواره با دید استراتژیک و بلندمدت تصمیمگیری میکنند. واقعیت آن است که سیاستهای روسیه در مناطقی فراتر از کشورهای مستقل مشترکالمنافع بسیار متناقض و همچنین بسیار کوتاهمدت است.
ایجاد حس نارضایتی میان کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و رژیم اسرائیل، این انگیزه را برای کرملین ایجادکرده که شاید آن کشور بتواند از موقعیت ایجاد شده به نفع خود بهرهبرداری کند. بااینحال، درباره کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس، روسیه هنوز هم با احتیاط بسیار زیاد رفتار میکند. دو موضوع در اولویت اصلی اهداف روسیه قرار دارند: نخستین موضوع، پایینآمدن قیمت نفت که در حال آسیبزدن به اقتصاد روسیه است. روسیه دراینباره قصد دارد با عربستانسعودی گفتوگو کند و به توافقی دست یابد.
موضوع دیگر، تهدید متوجه از جانب داعش برای روسیه است. این گروه تروریستی بسیاری از اعضای خود را از درون روسیه و سایر کشورهای مستقل مشترکالمنافع روسیه در حوزه آسیای مرکزی جذب کرده است و دستگاههای امنیتی روسیه دراینباره بیش از هر زمان دیگری نگران هستند. اضطراب اصلی آنان از گسترش روند عضوگیری داعش از میان شهروندان روستبار و شهروندان کشورهای حوزه آسیای مرکزی و قفقاز است.
به گمانم در ذهنیت کرملین فرض بر این است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس صرفا عروسکهای خیمهشببازی آمریکا هستند که از خود اختیاری ندارند. پایینآمدن قیمت نفت (بهدلیل افزایش تولید نفت و کاهش تقاضا) که سیاست اجرائی از سوی کشورهای عربی در ماههای گذشته بود، در همراهی با آمریکا برای ضربهزدن به روسیه پیگیری میشد.
درباره داعش نیز بسیاری از روسها بر این باورند که آن گروه دستساخته عربستانسعودی است و برای ضربهزدن به منافع ایران و روسیه و تأمین منافع سعودیها، در منطقه ایجاد شده است. روسها همچنین معتقدند آمریکا نیز در تشکیل داعش نقش داشته است. واقعیت آن است که روسها در ساخت و پرداخت نظریههای توطئه، خلاقیت خاصی دارند.
اکنون کرملین بهدلیل مواجهشدن با افزایش دامنه مخالفتها و انتقاد کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس از توافق اخیر میان ایران و دولت اوباما، شگفتزده شده است، چراکه این موضوع در تضاد با تصویر ساخته و پرداخته روسیه دراینباره است که رهبران کشورهای عربی صرفا دستنشاندگان دولت آمریکا هستند و در راستای تحکیم منافع آمریکاییها در منطقه گام برداشتهاند. البته اکنون برای تحلیل چگونگی کنارآمدن روسیه با شرایط جدید ایجادشده و سیاستهای احتمالی آن کشور در آینده، کمی زود است.
* آیا میتوان انتظار داشت بیاعتمادی اخیر میان عربستانسعودی- رژیم اسرائیل و آمریکا در ماههای آینده به نفع پوتین تمام شود؟ ارزیابی شما درباره چشمانداز نقش آمریکا در خاورمیانه و رابطه آن کشور با شرکای قدیمیاش در خاورمیانه چیست؟
** توافق هستهای ایران هنوز به مرحله اجرا درنیامده و تکمیل نشده است. این موضوع به نتیجه بحثهای درگرفته میان کنگره و پرزیدنت اوباما بستگی خواهد داشت. پیشبینی آنچه در روزهای آینده روی خواهد داد، کار دشواری است. در هر صورت، پرزیدنت اوباما روزهای سختی را بهدلیل چالش نمایندگان کنگره، پیشِرو خواهد داشت. سیاست خاورمیانهای اوباما خیلی موفقیتآمیز نبوده است. عقبنشینی نیروهای آمریکایی از عراق سبب ظهور داعش شد.
روند گفتوگوهای صلح میان رژیم اسرائیل و فلسطینیها هیچ پیشرفتی نداشته است. در یمن، عربستانسعودی هر کاری را که فکر میکند درست است، بهتنهایی و با صلاحدید خود انجام میدهد. بهارعربی فاجعهای را برای رشد و گسترش دموکراسی در منطقه رقم زد. در سوریه، اهداف آمریکا متناقض و مورد نزاع است و ترکیه بهدشواری و با دستور کار خاص خود عمل میکند. بهطور خلاصه میتوانم بگویم سیاست خارجی امروز آمریکا در خاورمیانه دچار وضعیت آشفتهای است و رئیسجمهوری بعدی آمریکا باید برای چگونگی مواجهه با این شرایط، فکری عاجل کند. بااینحال، اوباما خود وقت لازم برای سروساماندادن به اوضاع خاورمیانه و تدوین سیاست تازهای دراینباره را ندارد. درنتیجه بهعنوان ناظران سیاسی، تنها کاری که میتوانیم بکنیم، آن است که صبر کنیم و ببینیم نتیجه انتخابات آمریکا چه خواهد شد و رئیسجمهوری بعدی چه رویکردی را اتخاذ خواهد کرد.
درباره رابطه با متحدان سنتی، آمریکا به دلیل رفتارهای شرکای منطقهایاش، از آنان ناامید شده بااینحال، مجبور است با آنها بازی کند، چراکه بدیلهای دیگری وجود ندارند. متحدان منطقه نیز از رفتار آمریکا ناراضی هستند اما آنان هنوز هم به ایالاتمتحده نیاز دارند. روابط عربستانسعودی و آمریکا در سال ٢٠١٦ میلادی در دستور کار قرار خواهد گرفت همچنین روابط آمریکا و ترکیه نیز همین وضعیت را خواهد داشت فارغ از آنکه واشنگتن دراینباره چه فکری میکند.
باید دید رئیسجمهوری بعدی آمریکا چه سیاستی را در قبال خاورمیانه اتخاذ خواهد کرد و واکنش بازیگران منطقهای به آن چه خواهد بود. این تصمیم بزرگی خواهد بود. سیاست خارجی آمریکا در دوران پس از اوباما، غیرقابل پیشبینی است.
* در هفتههای گذشته دیدارهایی میان مقامهای سعودی و نمایندگان بلندپایه گروه فلسطینی حماس صورت گفته است. در خبرها آمده بود سعودیها کمک مالی خود به تشکیلات خودگردان فلسطین را از ١٤ میلیون دلار به ٢٠ میلیون دلار افزایش خواهند داد. در سالهای اخیر روسیه نیز از گروههای فلسطینی حمایت کرده است. ارزیابی شما درباره همکاری احتمالی روسها و سعودیها در حمایت از گروههای سیاسی فلسطینی چیست و عکسالعمل رژیم اسرائیل دراینباره چه میتواند باشد؟
** محاسبه «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم اسرائیل، در سالهای گذشته مبتنی بر این فرض بود که تا زمانی که تهدید ایران وجود دارد، کشورهای عرب حوزه خلیجفارس احتمالا بهطور ضمنی و غیرعلنی موجودیت رژیم اسرائیل را بهعنوان «دشمن کوچکتر» به رسمیت خواهند شناخت و از نظر نظامی با یکدیگر علیه ایران و برای جلوگیری از برهمخوردن توازن قوای منطقهای، متحد خواهند شد. اما صادقانه بگویم من بر این باورم که این محاسبه نامناسب بوده است. کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس هرگز بهطور واقعی و در عمل موجودیت رژیم اسرائیل را نخواهند پذیرفت و هرگز آن رژیم را بهعنوان عاملی برای ایجاد تعادل قوای واقعی در منطقه علیه ایران قلمداد نمیکنند.
اعراب به نشانه احترام در برابر ایالاتمتحده سکوت کرده بودند. بااینحال، همزمان با کاهش نفوذ واشنگتن و اینکه تمایل آمریکا نیز برای مهار قدرت ایران در حال کاهش است، کشورهای عرب حوزه خلیجفارس درباره افکار عمومیشان بیش از وجههشان نزد واشنگتن نگرانی دارند. بخشی از مخالفت سرسختانه نتانیاهو علیه توافق هستهای ایران بهدلیل آن است که او تلاش دارد تا آمریکا را بهعنوان یک طرف مهم بازی نگه دارد و اعراب را نیز درباره روند گفتوگوهای صلح ساکت کند.
* بهنظرتان گسترش روابط میان روسیه و عربستانسعودی چه تأثیری روی روابط رژیم اسرائیل و روسیه و روابط روسیه و ایران خواهد گذاشت؟
** روسیه در تلاش است تا در میان جناح راست رژیم اسرائیل از خود چهرهای بهعنوان نیروی اصلی ضداسلامگرایی و حافظ حقوق اقلیتهای غیرمسلمان در منطقه ازجمله مسیحیان و یهودیان را به نمایش بگذارد. بااینحال، روسها در ارائه چنین تصویری از خود چندان موفق نبودهاند، چراکه جدای از «آویگدور لیبرمن»، وزیر خارجه رژیم اسرائیل، پوتین در دید اسرائیلیها فرد قابل اعتمادی نیست. همچنین روسیه بهدلیل فقدان ظرفیتها، نمیتواند نقش «حافظ بیتالمقدس» را ایفا کند گرچه نیروهای راستگرای ارتدوکس روسی دوست دارند خود را اینچنین نشان دهند.
افکار عمومی در سرزمینهای اشغالی بهطور قابلتوجهی علیه پوتین تغییر جهت داده است. بسیاری از یهودیان اسرائیلی مهاجرتکرده از اتحادجماهیرشوروی و کشورهای مستقل مشترکالمنافع، عملا خاستگاه اوکراینی دارند و اوکراین هنوز هم مرکز یهودیان در شرق اروپاست. همچنین یهودیان اوکراین از رهبران سیاسی جدید اوکراین در مقابل روسیه بهشدت حمایت میکنند. این موضوع تأثیراتی را بر فضای سیاسی در سرزمینهای اشغالی داشته است. دستکم آنکه اسرائیلیها نمیتوانند تبلیغات روسیه را باور کنند. بااینحال، شاید این پرسش مطرح شود که روسیه چه امتیازی را میتواند به رژیم اسرائیل ارائه دهد؟
در پاسخ باید بگویم روسیه نمیتواند چیز زیادی به اسرائیلیها ارائه دهد. روسها چیز زیادی نیز برای ارائهدادن به کشورهای عربی در اختیار ندارند. پیشنهادهای روسیه به شورای همکاری خلیجفارس احتمالا شبیه به پیشنهادهای آن کشور به ترکیه خواهد بود. شاهد خیل عظیمی از بیانیهها و پیامهای دیپلماتیک دوطرفه هستیم، اما درنهایت هر دو طرف منافع استراتژیک بسیار متفاوتی از یکدیگر دارند. روسیه هرگز تمایل ندارد ترکیه را بهعنوان یک شریک برابر در منطقه بپذیرد. این موضوع درباره سایر کشورهای منطقه نیز صدق میکند.
درباره روابط ایران و روسیه، رویکردی بسیار عملگرایانه از سوی هر دو طرف دیده میشود. آنان باید وضعیت اختلاف میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان را مورد بررسی قرار دهند؛ هر دو طرف نیز نسبت به ترکیه تردید دارند. بااینحال، تهران باید این موضوع را مدنظر قرار دهد که سیاستهای روسیه انعطافپذیر است. ایران باید توجه کند حساب بازکردن بیش از اندازه روی روسیه و وابستگی زیاد به آن کشور، میتواند در صورت تغییر احتمالی سیاستهای روسیه، عواقب منفی وخیمی برای تهران داشته باشد. در صورتی که تهران صادقانه در جریان اجرای توافق هستهای عمل کند، میتواند از آزادی عمل و تحرک بیشتری در عرصه اقتصادی و دیپلماتیک برخوردار شود. بااینحال، آیا توافق به نتیجه خواهد رسید؟ من نمیدانم.
* بهنظرتان نزدیکی روسیه به عربستانسعودی میتواند روی تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا علیه مسکو تأثیرگذار باشد؟ آیا کشورهای غربی وادار به عقبنشینی بر سر موضع خود درباره بحران اوکراین خواهند شد؟
** خیر، گمان نمیکنم، چراکه اوکراین برای اروپا در مقایسه با تأثیر نفوذ روسیه در خاورمیانه، از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است.
* روسیه و عربستانسعودی در اوپک بر سر میزان تولید نفت با یکدیگر اختلافنظر دارند. بهنظرتان دیدارهای اخیر چه تأثیری روی این موضوع خواهد گذاشت؟ آیا امکان همگرایی در حوزه انرژی را افزایش خواهد داد؟
** هدف روسیه متقاعدکردن کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس به کاهش تولید نفت برای افزایش قیمت است. بااینحال، عوامل زیاد دیگری نیز وجود دارند که باید مورد توجه قرار گیرند. تولید نفت آمریکا به احتمال زیاد تداوم خواهد یافت، چراکه احیای اقتصاد آمریکا و بهبود وضعیت آن در بستر کاهش قیمت نفت روی خواهد داد. بسیاری از شرکتهای آمریکایی وامهایی را برای تأمین منابع مالی بهمنظور استخراج نفت و گاز در اختیار گرفتهاند که تا پیش از این شاید اقدامی غیرمعمول قلمداد میشد. آنان باید به فروش نفت ادامه دهند تا بدهیهایشان را بازپرداخت کنند.
بسیاری از دیگر کشورهای تولیدکننده نفت در جهان سوم نیز که از طریق درآمد نفتی، دولت رفاهیشان را گسترش داده بودند، احتمالا بهسختی توان پرداخت کمکها به شهروندانشان را خواهند داشت. آنان تولید خود را نگه خواهند داشت به این امید که دیگران قیمت را تثبیت کنند. درنتیجه، در حال حاضر، رفتار تمام دیگر کشورهای تولیدکننده باعث تقویت کاهش نفت میشود و چشماندازی برای افزایش نفت دیده نمیشود. در اینجا این روسیه است که باید تلاش کند تا با دادن امتیازاتی، کشورهای عربی را به کاهش تولید نفت متقاعد کند.
* عربستان خواستار کمک روسیه به آن کشور برای ساخت چندین نیروگاه هستهای شده است. آیا امکان همکاریهای هستهای میان مسکو و ریاض را محتمل میدانید؟ این موضوع چه تأثیری روی معادلات منطقهای خواهد گذاشت؟
** من کارشناس انرژی هستهای نیستم، اما قطعا این حوزه انگیزهای تجاری برای کسب درآمد بیشتر برای روسیه خواهد بود. روسیه درباره «کاربرد دوگانه» فناوری هستهای صلح غیرنظامی دغدغه کمتری در مقایسه با کشورهای غربی دارد درنتیجه معامله در این عرصه میتواند برای عربستانسعودی و روسیه قابل توجه باشد. بااینحال، هنوز برای اظهارنظر قطعی دراینباره زود است.
* در سالهای گذشته عربستانسعودی بهعنوان دومین خریدار تسلیحات در جهان، نیازهای نظامی خود را از آمریکا تأمین کرده است. آیا کشوری چون عربستانسعودی که زیرساختهای نظامی و دفاعیاش شامل سلاحهای آمریکایی است، میتواند از این پس سلاحهای موردنیاز خود را بیشتر از گذشته از روسیه خریداری کند؟
** خیر، چراکه سعودیها میدانند تفاوت چشمگیری میان کیفیت تسلیحات آمریکایی و اروپایی با سلاحهای روسی وجود دارد.
* آیا سایر کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیجفارس نیز هم مانند عربستانسعودی، مایل به نزدیکی به روسیه هستند یا هماهنگی با آمریکا را ترجیح میدهند؟
** من تردید دارم اعراب واقعا بتوانند به روسیه اعتماد کنند. در حال حاضر، نارضایتی میان رئیسجمهوری کنونی آمریکا و سران کشورهای عربی عامل اصلی نزدیکی سعودیها به روسیه بوده است و نه ایجاد اعتماد متقابل میان دو کشور. اتحاد اقتصادی، مالی و نظامی گستردهای میان اعراب و غرب وجود دارد. کشورهای عربی یکشبه قادر نخواهند بود این پیمانها را تغییر دهند و ائتلاف با روسیه را جایگزین آن کنند. در حوزههای اقتصادی، فناوری، سیاسی و نظامی، روسیه و آمریکا در سطح برابری نیستند. شما نمیتوانید به جای آمریکا، فدراسیون روسیه را بهعنوان متحد انتخاب کنید. شاید در یک دهه آینده چین بتواند جای آمریکا را بگیرد، اما روسیه به هیچوجه در سطح یک قدرت بلامنازع جهانی نیست.
روسیه بههیچوجه کشوری پیشتاز در عرصه فناوری، مالی و صنعتی نیست. کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس فقط بهدنبال خرید اسلحه و بازارهایی برای صادرات نیستند. فراتر از آن، اعراب بهدنبال بازارهای مالی برای سرمایهگذاری پولهای مازادشان هستند. آنان به مدارس خصوصی نیاز دارند تا کودکانشان را برای ادامه تحصیل راهی کنند و همچنین به قدرتهای صنعتی برای ساخت خودرو و ماشینآلات صنعتی و رایانه و هر چیز دیگری نیاز دارند. روسیه در این موارد قادر به رقابت با غرب نیست. روسیه فقط قادر است در دورههای سردی روابط میان اعراب و آمریکا و نارضایتی آنان از یکدیگر، نقش ایفا کند.
* آیا عربستانسعودی قادر خواهد بود پوتین را وادار به عقبنشینی از سیاست حمایت از اسد در سوریه کند؟ سعودیها برای تحقق خواستهشان باید چه امتیازاتی به روسیه دهند؟ آیا آنگونه که اخیرا اردوغان گفت، روسیه بهزودی اسد را تنها خواهد گذاشت؟
** سیگنالهای بسیار مبهم و متناقضی از سوی کرملین در اینباره ارسال میشود. برخی در کرملین بر این باورند که اسد دیگر قادر به حفظ قدرت نیست و بهتر است روسیه از حمایت او دست بردارد، چراکه نجاتش غیرممکن خواهد بود. برای روسیه، سوریه عامل خوبی برای منحرفکردن ذهن و تمرکز آمریکا از بحران اوکراین است و در صورت سقوط احتمالی دولت اسد در سوریه و گسترش فعالیتهای داعش بهدنبال آن حواسپرتیآمریکاییها از موضوع اوکراین و نقش روسیه در آن بیشتر هم خواهد شد.
بهنظر نمیرسد آمریکاییها بدانند که چگونه میخواهند چنین وضعیتی را مدیریت کنند و باید چگونه با آن مواجه شوند. بااینحال، گروه دیگری نیز در کرملین بر این باورند که اعتبار روسیه با لغو حمایت از اسد میان اروپاییها خدشهدار میشود و دراینباره نگران هستند. روسیه چهرهای بهعنوان یک ناجی سکولاریسم و ناجی مسیحیان را در اروپا از خود ارائه داده بود و یکی از مهمترین عواملی که به این احساس دامن زده بود، ادامه حمایت کرملین از دولت اسد و باقینگهداشتن آن در قدرت بود.
* بهنظر میرسد وضعیت روسیه در مقایسه با سالهای گذشته در خاورمیانه بهبود یافته است. در سال ٢٠١١ میلادی روسها نتوانستند مانع حمله نظامی کشورهای غربی به لیبی شوند و همچنین در بحران سوریه، اسد شریک اصلی روسیه، هدف حمله واقع شد. علت اصلی دستاوردهای روسیه را در چه میدانید؟
** از نقش و نفوذ غرب و بهطور خاص ایالاتمتحده آمریکا کاسته شده است. اکنون غرب در مقایسه با سال ٢٠١١ میلادی بسیار کمتر تمایل به انجام هرگونه عملیات نظامی دارد. دیپلماسی روسیه بهطور ماهرانه از این موضوع به نفع خود بهرهبرداری کرده است.
* آیا روسها میتوانند جای آمریکا را در منطقه بگیرند و کشورهای عربی بهویژه عربستانسعودی را در کنار خود نگه دارند؟
** هرگز. روسیه فاقد ابزار، قابلیت و قدرت لازم برای دستیابی به جایگاه آمریکاست. تنها چین است که میتواند در آینده چنین جایگاهی را برای خود متصور شود بااینحال، اکنون نیز آن کشور بیشازپیش درگیر منازعات داخلی است. اکنون در خاورمیانه با تجربه خلأ قدرت مواجه هستیم که نمونه آن را بهخوبی میتوان در عراق و سوریه مشاهده کرد.
* بهنظرتان در ذهن پوتین درباره روسیه چه میگذرد؟ آیا او خواستار بازگرداندن قدرت روسیه در منطقه به دوران شوروی است یا آنکه برنامههای توسعهطلبانه دوران تزارها را دنبال میکند؟ آیا روسیه ظرفیت تبدیلشدن به قدرتی مشابه شوروی و احیای نفوذ پیشین خود در خاورمیانه را دارد؟
** او علاقهمند به اجرای چنین سناریویی است بااینحال، موانعی جدی در مسیر تحقق خواستهاش وجود دارد؛ نخستین موضوع قدرت است. روسیه در جایگاه اتحادجماهیرشوروی نیست بدون توجه به اینکه بهسختی تلاش میکند تا آن جایگاه را بار دیگر احیا کند. نکته دوم، ایدئولوژی است. ایدئولوژی کمونیستی در روسیه دیروز با ایدئولوژی محافظهکاری مسیحی ارتدوکسی در روسیه امروز جایگزین شده که جذابیت بسیار کمی را برای دیگر جوامع دارد.
* بهنظرتان پس از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، چه تغییری در روابط روسیه و عربستانسعودی و کشورهای عربی حاصل خواهد شد؟
** در آمریکا، منازعه داخلی بر سر توافق هستهای تازه آغاز شده است. فارغ از اینکه اوباما پیروز شود یا شکست بخورد، اکنون تمام چشمها به سوی واشنگتن دوخته شده است. در صورتی که او در نبرد با نمایندگان جمهوریخواه موفق شود، تلاش دیپلماتیکی را برای متقاعدکردن کشورهای حوزه خلیجفارس و رژیم اسرائیل بهمنظور جلبنظر مساعد آنان و حمایتشان از توافق آغاز خواهد کرد. درصورتی که در این منازعه شکست بخورد، او بهمثابه سیاستمداری ناتوان قلمداد میشود و هیچکس توجه چندانی به نظراتش نخواهد کرد. بااینحال، این منازعه مدتزمانی طولانی به طول خواهد انجامید.