صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۸۳۳۶۹

بررسی مقوله استکبار در کلام امام خمینی(ره)

اصل اساسی دیگر برای مبارزه با استكبار جهانی در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام خمینی «تداوم و همیشگی بودن» مبارزه است. این پیشوای بزرگ الهی مبارزه با كفر، شرك و نفاق را كه جبهه متحد نظام استكباری دنیا را به وجود می‌آورند، فصلی و مقطعی و محدود و محصور به عصر و زمان خاصی نمی‌دانست كه در این صورت هیچ تضمین و پشتوانه‌ای برای تأمین صلح جهانی وجود نخواهد داشت
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی
پایگاه بصیرت،مهدی سعیدی/حضرت امام(ره) در طول مبارزه و حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام اسلامی که نظام استکبار جهانی به‌طور تمام‌قد در برابر نهضت اسلامی ملت ایران قرار گرفت ، آن را بزرگ‌ترین تهدید قلمداد کرده و ابعاد و شاخصه‌های دکترین استکبارستیزی را تبیین کردند که مهم‌ترین آنها را می‌توان چنین مورد مطالعه قرار داد:

۱ـ الهی بودن
یکی از مؤلفه‌های مهم مبانی اندیشه‌ای حضرت امام(ره) در مسئله مبارزه با استکبار، مسئله ماهیت الهی مبارزه و قیام برای خداست. تاریخی‌ترین سند مبارزاتی حضرت امام(ره) با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُكُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی‏ وَ فُرادی‏» آغاز می‌شود. ایشان در ابتدای این پیام که خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشته‌اند، آورده‌اند: «خدای تعالی در این كلام شریف، از سرمنزل تاریك طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان كرده و بهترین موعظه‌هایی است كه خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یك كلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این كلمه تنها راه اصلاح دو جهان است... خودخواهی و ترك قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره كرده و كشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده.» (15/2/1323)
این عبارات اولین گام‌های حضرت امام(ره) در آغاز حرکت بزرگ استکبارستیزی ایشان است که مبتنی بر آموزه‌ای قرآنی و دکترین «قیام‌لله» شکل گرفته است. تورق در صحیفه حضرت امام(ره) نمونه‌های فراوان دیگری از تأکید و توجه حضرت امام(ره) به مفهوم قیام‌لله را آشکار می‌سازد و نشان می‌دهد که قیام و مبارزه برای خدا جزء کلیدواژه‌های اصلی گفتمان ایشان و روح و جوهره دكترین استكبارستیزی است.

۲ـ سازش‌ناپذیر بودن
ایشان امكان هرگونه تلاش برای نزدیكی، سازش و مصالحه با استكبار را نفی می‌كند و آن را نافی عزت مسلمین می‌داند. ضمن آنكه این حركت را ثمربخش ندانسته و معتقد است استكبار از موضع خود كوتاه نخواهد آمد. این نگاه برآمده از آموزه‌های قرآنی است كه خداوند در شرح وضعیت جبهه حق و دشمنان آن به آن اشاره كرده است.
حضرت امام(ره) مبتنی بر این آیات و روایات متعددی كه در نفی پذیرش ولایت كفار و مستكبر آمده، آنهایی را كه به دنبال مذاكره و كنار آمدن با دشمنان خدا هستند را خائن معرفی می‌كند. ایشان با صراحت در نفی هرگونه سازش با استكبار جهانی فریاد برمی‌آورد: «كسی تصور نكند كه ما راه سازش با جهانخواران را نمی‏دانیم، ولی هیهات كه خادمان اسلام به ملت خود خیانت كنند!... اگر بندبند استخوان‌های‌مان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده‌زنده در شعله‏های آتش‌مان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‏مان را در جلوی دیدگان‌مان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه كفر و شرك را امضا نمی‏كنیم.» (13/4/1367)

۳ـ دائمی بودن
اصل اساسی دیگر برای مبارزه با استكبار جهانی در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام خمینی «تداوم و همیشگی بودن» مبارزه است. این پیشوای بزرگ الهی مبارزه با كفر، شرك و نفاق را كه جبهه متحد نظام استكباری دنیا را به وجود می‌آورند، فصلی و مقطعی و محدود و محصور به عصر و زمان خاصی نمی‌دانست كه در این صورت هیچ تضمین و پشتوانه‌ای برای تأمین صلح جهانی وجود نخواهد داشت و جهان هر لحظه آبستن حوادثی خواهد بود كه از سوی سران نظام‌های سیاسی و حكومتی استكبار و مطابق با خواست و اراده و صلاحدید و مطامع و منافع ضدانسانی آنها به وقوع خواهد پیوست.
مبتنی بر باور امام، جنگ ما با استکبار جهانی «جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‏شناسد.»(29/4/1367)، «جنگ حق و باطلی [است] که تمام‌شدنی نیست» و «این جنگ از آدم تا ختم زندگی وجود دارد.» (3/12/1367) حضرت امام در تعیین این خط‌مشی اساسی و زیربنایی با قاطعیت، صراحت و صلابت با نفی نگاه‌های انحرافی اعلام می‌کند: «ملی‌گراها تصور نمودند ما هدف‌مان پیاده كردن اهداف بین‌الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما می‏گوییم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملكت با كسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الاّ الله» را بر قلل رفیع كرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم.»(29/4/1367)

۴ـ تهاجمی بودن
یکی دیگر از شاخصه‌های قابل توجه در گفتمان استکبارستیزی، تهاجمی بودن آن است. به آن معنا که برای مقابله با استکبار جهانی باید طرح‌ریزی کرد و همه راه‌ها و ایده‌ها را مورد بررسی قرار دارد. شیوه مبارزه انفعالی و آرایش دفاعی در برابر استکبار نه‌تنها مناسب نیست، بلکه اندیشه‌ای که نابودی استکبار را در سر می‌پروراند، حتماً نیازمند اتخاذ راهبردی تهاجمی است. با همین نگاه حضرت امام(ره) از شکل‌گیری هسته مقاومت در جهان چنین سخن می‌گوید: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‏های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.»(2/9/1367)
ایشان در جایی دیگر از راه‌اندازی «بسیج بزرگ سربازان اسلام» چنین می‌فرماید: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است و مسلمانان در یك تشكیلات بزرگ اسلامی رونق و زرق‌وبرق كاخ‌های سفید و سرخ را از بین خواهند برد. امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپ‌ها و موشك‌های دشمنان باز كرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درك شهادت روزشماری می‏كند. جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‏شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی‏مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.»( 29/4/1367)

۵ـ تکلیف‌گرایانه بودن
شاخصه دیگر در دکترین استکبارستیزی حضرت امام، امید به پیروزی همیشگی جبهه حق و شکست‌ناپذیری در میدان مبارزه با استکبار است. مبتنی بر باور امام؛ «ما مکلف به انجام وظیفه‌ایم و نتیجه، فرع آن است.» (3/12/1367)؛ لذا با صلابت و مبتنی بر نگاه تکلیف‌گرایی اعلام می‌دارد: «تكلیف ما این است كه در مقابل ظلم‌ها بایستیم، تكلیف ما این است كه با ظلم‌ها مبارزه كنیم، معارضه كنیم، اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم كه بهتر و اگر نتوانستیم به تكلیف خودمان عمل كردیم. این‌طور نیست كه ما خوف این را داشته باشیم كه شكست بخوریم. اولاً كه شكست نمی‏خوریم؛ خدا با ماست و ثانیاً بر فرض اینكه شكست صوری بخوریم شكست معنوی نمی‏خوریم و پیروزی معنوی با اسلام است، با مسلمین است، با ماست‏.»(28/2/1359)

۶ـ توده‌محور و مستضعف‌محور بودن
در نگاه حضرت امام(ره) بخش عمده اردوگاه جبهه مبارزه با استکبار جهانی را توده‌های محروم و مستضعف که از رفاه و آزادی برخوردار نبوده‌اند، تشکیل خواهند داد؛ چرا که رفاه‌طلبی و مبارزه در این نگاه قابل جمع نبوده و مرفهان بی‌درد در اردوگاه جبهه حق جایی ندارند. حضرت امام(ره) این حقیقت را چنین شرح می‌دهند: «ملت عزیز ما كه مبارزان حقیقی و راستین ارزش‌های اسلامی هستند، به خوبی دریافته‏اند كه مبارزه با رفاه‌طلبی سازگار نیست و آنها كه تصور می‏كنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفان و محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‏اند و آنهایی هم كه تصور می‏كنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‏درد با نصیحت، پند و اندرز متنبه می‏شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته یا به آنان كمك می‏كنند آب در هاون می‏كوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت‌طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‌جویی دو مقوله‏ای است كه هرگز با هم جمع نمی‏شوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینان بی‏بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.»(28/2/1359)
حضرت امام(ره) که پس از نصرت الهی به نصرت مؤمنان و مستضعفان امیدوار است، خطاب به سردمداران استکبار جهانی فریاد برمی‌آورد: «قدرت‌ها، ابرقدرت‌ها و نوكران آنان مطمئن باشند كه اگر خمینی یكه و تنها هم بماند به راه خود كه راه مبارزه با كفر، ظلم، شرك و بت‌پرستی است، ادامه می‏دهد و به یاری خدا در كنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه‏های مغضوب دیكتاتورها، خواب راحت‏ را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی كه به ستم و ظلم خویشتن اصرار می‏نمایند، سلب خواهد كرد.» (6/5/1366)

۷ـ مبارزه با تمام قوا
حضرت امام خمینی به منظور تعیین یكی از اصول و خط‌مشی‌های اساسی برای مبارزه با استكبار جهانی اعلام می‌کند: «ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستكبرین را از بین خواهیم برد.»(17/1/1358)
این اصل برای مبارزه با قدرت‌های استكباری جهان از اصول و مبانی قرآنی و تعالیم مربوط به تقابل با جبهه كفر، شرك و نفاق در هر عصر و زمان سرچشمه می‌گیرد؛ چنانكه خداوند متعال در قرآن كریم جبهه توحید را مخاطب قرار می‌دهد و این‌گونه به خیزش و جهاد قهرآمیز با مستكبران زمین فرامی‌خواند: «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوكم»؛ هر چه در توان دارید بسیج كنید، تا با این [تداركات‏]، دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید. (انفال/60)
در این نگاه دیگر قدرت داشتن و تلاش برای كسب قدرت نه‌تنها مفهومی مذموم نیست، بلكه حركتی متعالی است كه باید به مثابه یك امر واجب به آن توجه شود و از این منظر است كه تلاش برای تشكیل حكومت الهی، وظیفه همه انبیا و اولیای الهی شمرده می‌شود.
حضرت امام(ره) به مسلمانان یادآوری می‌کنند: «مسلمانان باید بدانند تا زمانی كه تعادل قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدم می‏شود و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانه حفظ منافع خود حادثه‏ای را به وجود می‏آورند. راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نكنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم‌اكنون اگر آمریكا یك كشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاك یكسان كند، چه كسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است و باید چنگ و دندان ابرقدرت‌ها و خصوصاً آمریكا را شكست.»(29/4/1367)

۸ـ مبارزه تا نابودی کامل
حضرت امام در تعیین راهبرد و خط‌مشی مبارزه با استكبار، اولین اصلی كه مورد توجه قرار می‌دهند این است كه تا قدرت‌های سیطره‌جو و مستكبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند محال است كه صلح و آرامش و سلامت و سعادت در كره ارض حاكم شود و محرومان و به بند كشیده‌شدگان به حقوق الهی خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند. ایشان در بیاناتی اشاره دارند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستكبرین است و تا این سلطه‌طلبان بی‌فرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود كه خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمی‌رسند.»(19/11/1358)
مبتنی بر نگاه حضرت امام(ره)، حد یقفی برای فزونی‌خواهی و زیاده‌خواهی مستكبران عالم وجود ندارد و این زیاده‌خواهی جزء هویت اصلی آنها شده و تا دیگران را به بند و زنجیر و استثمار نكشانند، دست از تجاوزطلبی نخواهند كشید. به همین دلیل است كه با صراحت به مسلمانان گوشزد می‌كند: «نكته مهمی كه همه ما باید به آن توجه كنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است كه دشمنان ما و جهانخواران تا كی و كجا ما را تحمل می‌كنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همه خوبی‌ها و ارزش‌های معنوی و الهی‌مان نمی‌شناسند و به گفته قرآن كریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی‌دارند، مگر اینكه شما را از دین‌تان برگردانند.»(29/4/1367)
به واقع، مبتنی بر جهان‌بینی الهی حضرت امام(ره) در نظام سلسله مراتبی كه نظام سلطه ایجاد كرده است، یا باید غلام حلقه‌به‌گوش بود و از خود هویت و باور مستقلی نداشت و همواره در خوف و رجا زندگی كرد و یا آنكه راه عزت و مقاومت و ایستادگی را برگزید و به مبارزه با استكبار جهانی روی آورد تا با نابودی آن صلح، امنیت و آرامش را به جهان باز گرداند و حضرت امام(ره) راه دوم را به ملت ایران پیشنهاد داد كه مورد انتخاب ایشان قرار گرفت.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات