«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ»[احزاب/21]
اگر کسی خدا و بهشت و رستگاری روز قیامت و شفاعت میخواهد، باید از معصومین سرمشق بگیرد و سرمشق گرفتن از اهل بیت سلام الله علیهم یعنی رعایت تقوای الهی.
در اين خلاصه سعي شده است تا گوشهاي از علل و عوامل فاصله گرفتن نسل جوان از الگوهاي برجسته ديني و همچنين راهكارهاي اين مسئله را بررسي نماييم.
در جامعه اسلامي ايران به راحتي نمي توان از دين گريز بودن و يا دین دوست نبودن توسط جوانان اين مرز و بوم سخن گفت زيرا چه بسا ديدگاههاي مختلفي در اين زمينه مطرح شود. برخورد اين گروه سني با خانواده، اجتماع، مدرسه، محل كار و يا هر فردي كه به نوعي تداعيگر مباحث ديني مي باشد، مي تواند در طرز تلقي ايشان از دين و دينداري تأثير بگذارد. بي شك ايران پهناور و سربلند اسلامي داراي جوانان صبور و ولايتمداري مي باشد كه در تمامي عرصههاي مطرح شده در جامعه، خوش درخشيده و اگر انتقاد، اعتراض يا اشكالي در دينپذيري ايشان احساس شود تنها ذهن پرسشگر اين گروه از جامعه است كه اگر به خوبي پاسخ داده شود و از مقابله و بداخلاقي در پاسخ پرهيز گردد، از جنبه مثبت مي تواند باعث پويايي، رشد و شكوفايي كشور نيز گردد.
پيچيدگي هاي موجود در انسان كشف بسياري از امور مرتبط با وي را مشكل نموده و در پي آن مسائلي مانند تمايل و كشش جوانان به استفاده بيشتر از الگوهاي ديني را در هاله اي از ابهام قرار مي دهد. از آن جایی که فطرت بشری طالب دین و مسیر حق است، اقبال جوانان نیز به استفاده از الگوهاي ديني از درون ايشان بوده و امري كاملاً فطري مي باشد، لیکن حواشي اكتسابي انسان در انحراف از مسیر دین دخيل بوده و اثرگذاري عميقی بر روی برخی افراد می گذارد. نمونهاي از اين حواشي مي تواند خانواده، مكان آموزشي انسان، جامعه، ترويج صحیح و یا عدم ترویج دين توسط متوليان امر در جامعه، رسانههاي جمعي، تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه و ... باشد كه تأثيرگذاري قابل تأملي بر نوع استقبال يا عدم استقبال نسل جوان يك جامعه از الگوهاي برجسته ديني دارد.
براي شناخت بهتر موضوع و دست يابي به راهكارهاي عملي اين مسئله مروري خواهيم داشت بر علل و عوامل فاصله گرفتن جوانان از الگوهاي برجسته ديني با توجه به آيات و روايات كه به طور كاملاً اجمالي به آن خواهيم پرداخت.
يكي از علت هاي فاصله گرفتن نسل جوان جامعه از عدم پذيرش (با ميل و رغبت و از سر شوق) الگوهاي ديني؛ «مشكل و دست نيافتني نشان دادن دين» در جامعه مي باشد؛ با توجه به اينكه «يكى از گرايشهاى نفسانی انسان، گرايش به لذّت و خوشگذرانى و راحتطلبى است كه طبعاً، توأم خواهد بود با رنج گريزى و فرار از درد و ناراحتى.
نفسانی بودن اين گرايش بدين معنا است كه ساختمان روح و روان
انسان به گونهاى آفريده شده است كه قادر نيست از لذّت، متنفّر و گريزان و به جاى
آن، رنج و مشقّت و سختى را طالب باشد. يعنى گرايش وى به لذّت و خوشگذرانى و
بىميلىاش نسبت به درد و رنج و مشقّت، اختيارى او نيست، بلكه بطور
تكوينى در او نهاده شده است1». با
توجه به اين نكته مهم، يعني همان سخت و مشكل نشان دادن دين، قطعاً نمي توان از نسل
جوان انتظار داشت تا با ميل و رغبت به سمت دين حركت و از الگوهاي برجسته آن بهره
مند گردند. با مروري بر قرآن در ميابيم كه خداوند تبارك و تعالي به خوبي اين
خصوصيات بندگان خويش را دانسته و كتابي را براي ايشان نازل فرموده است كه اين كتاب
از سورههاي زيبا و ساده و در عين حال پرمعنا سرشار بوده و سادگي در كلام و زيبايي
در نگارش، دل هر انساني را مملو از شوق فراگيري آن مي نمايد. اگر بتوان اين سادگي
و در عين حال كارگشا بودن را از قرآن كريم آموخته و الگوهاي برجسته ديني را نيز به
همين روش يعني به سادگي و در اوج زيبايي و در دسترس بودن به جامعه شناساند بي شك
توجه و تمايل نسل جوان را به صورت خودجوش به سوي اين ارزش هاي والا شاهد خواهيم بود.
قرآن كريم نيز مي فرمايد: «انبياء آمده اند تا غل و زنجيرهايي كه بر دوش و دست و
پا و بر گردن مردم سنگيني مي كنند، بردارند2».
از ديگر مباحث تأثيرگذار بر فاصله گرفتن جوانان از الگوهاي ديني در جامعه امروز «نقش تهاجم فرهنگي» بر اين مقوله مي باشد. قطعاً دشمنان اسلام در سكوت نمانده و از ابزارهاي گوناگون استفاده نموده و به علت ترس از ترويج گسترش اسلام تمام توان خود را به كار گرفتهاند تا بتوانند مانع از گسترش اين دين آسماني در ميان كشورهاي ديگر عليالخصوص جوانان گردند. جايگزين کردن مدلهاي غربي به جاي مدل هاي اسلامي و همچنين سرمايهگذاري هاي كلان دولتهاي غربي براي جا انداختن اهدافشان در كشورهاي اسلامي از مهمترين تلاش آنها در اين زمينه مي باشد. به طور نمونه در كتاب A plan to Devide and Desolate Theology دكتر مايكل برانت عضو بخش شيعه شناسي سازمان سيا میگوید: «انقلاب اسلامي ايران صرفاً محصول سياستهاي نادرست شاه نبوده، بلكه عوامل ديگري نيز در آن دخيل بوده است؛ از جمله: مرجعيت ديني شيعي و مسئله عاشورا كه 1400 سال پيش اتفاق افتاده است. اين دو محور، شيعه را از ساير فرق اسلامي فعالتر و متحركتر ساخته است. لذا قرار شد شعبه مستقلي براي مطالعه اسلام شيعي تأسيس شود و با بودجه 40 ميليون دلاري كار خود را شروع كند3». اين كشورهاي غربي و اروپايي با تزريق اين تفكر كه اسلام موجب عقب ماندگي در جوانان شده و بي ديني و لاقيدي ابزار پيشرفت ايشان خواهد بود؛ سعي دارند تا مسلمانان را از الگوهاي برجسته دینی که از آن بهرهمند هستند، دور نموده و در عين حال كه اين الگوها را دست نيافتني معرفي مي كنند، الگوهاي غربي و مدنظر خودشان را كه با تلقين بهترين الگو و در اصل راهي براي نفوذ در كشورهاي مسلمان است را جايگزين نموده و اين گونه سيطره خويش را به تمام جهان اسلام بگسترانند.
«گسترش رسانه هاي امروزي مانند ماهواره، اينترنت و شبكه هاي اجتماعي» نيز از ديگر عوامل تأثيرگذار بر ايجاد اين فاصله مي باشد. چرا كه با ورود اين شبكهها به زندگي روزمره، بسياري از مدل ها و ملاكها براي افراد جامعه و علي الخصوص جوانان ترويج مي گردد كه در كنار ضعف مراکز داخلي در برنامهریزی کارآمد و شناساندن و معرفي الگوهاي ديني، شاهد يكه تازي مدل هاي گوناگون غربي با اهداف كاملاً مشخص میباشيم. اگر تبليغات و در نتيجه سرمايه گذاري براي جهت دهي به جوانان و استفاده ايشان از الگوهاي ديني بالا برود قطعاً شاهد افزايش تمايل و گرايش جوانان به اين الگوها نيز خواهيم بود. استفاده از ابزارهاي جديد در جامعه اگر در جهت مثبت به كار گرفته شود نه تنها مشكل ساز نيست بلكه راهكاري خواهد بود در جهت حصول اهداف. ساخت مجموعههاي تأثيرگذار در اين رابطه و همچنين عادي سازي اين الگوها و مهمتر از همه معاصرسازي اين الگوها براي جامعه امروز و با در نظر گرفتن مقتضيات زمان حاضر در جهت جذب قشر جوان جامعه بسيار كارساز خواهد بود.
اصول ثابت انساني در اسوه هاي برجسته الهي: هر چند ممکن است در مسائل جزئی و متغیر تفاوتهایی در زندگی ائمه اطهار(سلام الله علیهم) با جامعه امروز وجود داشته باشد که همین امر باعث می گردد تا گروهی عنوان نمایند نمی توان زندگی های زمان گذشته را با امروز قیاس و از آنها الگوسازی نمود. اما باید گفت که زندگی ایشان در امور متغیر و جزئی متفاوت است اما در امور ثابت و کلیات زندگی برای جامعه امروزی و حتی آیندگان بسیار کارساز و مؤثر خواهد بود.
منظور از امور جزئی و متغیر این است که در شرایط گذشته، زندگی شکل خاصی داشت که در جامعه امروز این امر رواج ندارد مانند آرد نمودن گندم و یا پخت نان که جز در برخی جوامع رواج کامل ندارد. اگر بخواهیم شرایط زندگی دوران حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در جزئیات زندگی با جامعه امروز مقایسه نماییم کاری منطقی نخواهد بود، اما در بحث از مسائل کلی مانند؛ تربیت فرزند و همسرداری، ولایتپذیری، حجاب و عفاف و... مباحثی کلی و ثابت مطرح می گردد که در هر زمان و مکان مطرح شده و وابسته به زمان نیست. به طور نمونه مسائلی مانند تقسیم کار حضرت علی (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در منزل یک مبحث کلی و ثابت است که در تمامی زمان ها موضوعیت دارد.
با توجه به جامعه امروز که هجوم رسانههای افسارگسیخته غربی برای پیشبرد اهداف سردمداران خود روز به روز بیشتر شده و جوانان و زنان این مرز و بوم و حتی زنان مسلمان تمام جهان را مورد هدف قرار داده است، لزوم معاصر سازی این الگوهای بی نظیر بیش از پیش احساس می گردد. اگر خوب دقت نماییم تاریخ دینی ما یک تاریخ پیوسته می باشد که گذشته سرمشق حال، و حال نیز سرمایه ای برای آیندگان می باشد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) که نگین درخشان گذشته ما مسلمانان است نمونه کاملی برای زندگی حال زنان و دختران می باشد به طوری که آیندگان نیز بدون هیچ مشکلی از این دریای عظیم بهرهمند خواهند شد. به طور كلي در طول زندگي پر خير و بركت حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) ساده زیستی، عبادت، تربیت فرزندان، مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی و حجاب و عفاف از نکات بسیار برجستهايست که می توان ابعاد گسترده و تأثیرگذار آن را برای انسانهای آزاداندیش بیان نمود.
نمونه اي از درياي بي كران ائمه اطهار(ع): جایگاه والای ائمه اطهار (ع) و تأثیر آن بر زندگی شخصی افراد بر هیچ کسی پوشیده نیست. در زیارت مقدسه جامعه کبیره که از امام هادی (ع) نقل شده است، می خوانیم: (هرکس به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد). از میان معصومین (ع) وجود پر برکت و نازنین حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) برای زنان مسلمان به مانند خورشیدی درخشان راه را نشان داده و آشنایی با سبک زندگی ایشان می تواند تمامی انسانها را به سر منزل مقصود هدایت نماید. امام خميني (ره) با توجه به الگوهاي بي بديل جهان اسلام مي فرمايد: «ما بايد سرمشق از اين خاندان [خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله] بگيريم؛ بانوان ما از بانوانشان و مردان از مردانشان؛ بلكه همه از همه آنها. الگوي حضرت زهرا(سلام الله عليها) الگوي پيغمبر است4».
دستیابی و در دسترس قرار دادن سبک زندگی ائمه اطهار (سلام الله علیهم) و بالأخص خانم صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در جامعه امروز که نظام سرمایهداری غرب به همراه تهاجم فرهنگی در تلاش است الگوهای مبتذل را برای زنان و دختران جوامع مسلمان ارائه نماید، ریسمانی است بس مستحکم و یافتن آن گنجینهایست که سعادت بشری را رقم خواهد زد.
برای استفاده هر چه سودمندتر از سبک زندگی ایشان مباحثی را مد نظر قرار میدهیم.
فرزند آوری :
در مبحث جمعیت و فرزند آوری پیشرو بودن شخصیت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، با وجود سن کم و مشکلات عدیدهای که ایشان در بحث ولایت با آن روبرو بودند فرزندانی به دنیا آوردند که هرکدام از ایشان در تربیت و اسلام پذیری نمونه و سرمشق جهان اسلام می باشند. این بانوی فداکار، با وجود ازدواج در سنین پایین، امکانات اندک در آن دوران و سختی های بی شمار توانستند چهار فرزند به دنیا بیاورند که ایشان از زمره بهترین بندگان خدا هستند. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در تربیت فرزندان خود الگوی عملی فرزندان بودند به طوری که در مباحث عبادی و تکالیف الهی سعی می نمودند خود عمل کرده تا فرزندان از ایشان سرمشق گیرند.
همسرداری:
یکی دیگر از نکات برجسته زندگی حضرت زهرا(س) ازدواج و همسرداری ایشان است. با توجه به اینکه ایشان خواستگارانی بسیار و از طبقه مُتمولین داشتند اما ایشان تصمیم را به نظر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) موکول نمودند تا آنجا که جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شده و خبر عقد حضرت علی (علیه السلام) با خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) اعلام نمود. انتخاب خداوند تبارک و تعالی از جهت ایمان و تعهد حضرت علی (علیه السلام) بوده است و دقت به داشتن ایمان و غیرت برای مردان به جای توجه به مادیات و مسائل دنیوی باید ملاک امروز خانوادههای مسلمان قرار گیرد. اگر ملاک ازدواج جوانان همانند زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) مهر و عطوفت، آرامش و ایمان و تقوا باشد، اگر سلامت فکر و دارا شدن فرزندان سالم و با تربیتی دینی باشند رجوع به زندگی حضرت ایشان را به این مهم خواهد رساند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در رفتار با همسر خود نیز نمونه بودند. ایشان با تمامی فضیلت های خود همسری نیکو و مطیع برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند و همواره همراه و پشتیبان ایشان در خانه و در امر ولایت بودند. تقسیم کارهای منزل، همراهی و همدلی ایشان با همدیگر، همراهی همسر در روزهای سخت و ... مصداق یک بانوی آسمانی است که می تواند کانون زندگی خویش را گرم نگاه داشته و فرزندانی مهربان و صبور پرورش دهند.
ايثار و از خودگذشتگي حضرت زهرا (سلام الله عليها) يكي از مهمترين عوامل استحكام زندگي ايشان با امام علي (عليه السلام) مي باشد. از طرف ديگر محبت و وفاداري ايشان به همسر خود كه البته نكتهاي متقابل ميان اين دو همسر آسماني مي باشد نيز از ديگر جنبه هاي استحكام زندگي ايشان است.
دوری از تجملات:
یکی از معضلات جامعه امروز فراهم نمودن جهیزیه های سنگین و برپایی عروسی های مجلل با هزینه های سرسام آوری می باشد که هم خانوادهها دچار مشکلات عدیده میشوند و هم جوانان دیگر تن به ازدواج نداده و زندگی مجردی را برمی گزینند. با كمي كنكاش در زندگي اين بانوي بزرگوار اسلام، مراسم عروسي و جهیزيه ايشان به عنوان فرزند پيامبر (صلي الله عليه و آله) و به عنوان يك بانوي فرهيخته به حدي ساده است كه در چند جمله گنجانده مي شود. اين سبك زندگي و اين شرايط ازدواج يك الگوي بسيار مناسب براي جوانان بالأخص دختران مي باشد كه چگونه است حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) اينگونه به ازدواج به عنوان كامل نمودن دين خود مي نگرد و هدفشان را از ازدواج با اهداف والايي گره مي زنند كه دستيابي به آنها سعادت دنيا و آخرت را رقم خواهد زد.
مشارکت سیاسی:
عملكرد سياسي حضرت زهرا (سلام الله عليها)، در دفاع از حريم ولايت، پس از دوران رحلت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) تا زمان شهادت ايشان، از فرازهاي مهم تاريخ اسلام است5.يكي از بارزترين رفتارهاي سياسي حضرت زهرا(سلام الله عليها) ايراد خطبه است. ايشان با استفاده از زمان و مكان مناسب، سعي در بيداري و آگاهي مسمانان داشتند. از اين رو به دنبال غصب «فدك» با جمعي از زنان به سوي مسجد مدينه حركت فرمودند. آن حضرت چادري بر پيش روي خود حايل كردند و در كمال عفت و حجاب، به ايراد خطبه پرداختند6. اين خطبه كه در جهت غصب «فدك» ايراد شد، از جهاتي خطبه اي اقتصادي به شمار مي آيد اما با دقت بيشتر مي توان آن را يك خطبه سياسي بيش از اقتصادي برشمرد. حضرت زهرا(سلام الله عليها) با ايراد اين خطبه يك رفتار سياسي و الگوي صحيح مشاركت سياسي زنان را در تمامي عرصه هاي اجتماع بيان داشتند. ايشان با حفظ حجاب و عفاف خود در شرايط كاملاً اسلامي و به دور از هرگونه بي عفتي توانستند هم مشاركت خود در اجتماع را حفظ نمايند و همچنين يك جهان بيني صحيحي از فعاليت سياسي شيعه را نه تنها براي افراد جامعه خود بلكه براي آيندگان به يادگار بگذارند.
جمع بندي:
انسان ها سعي مي كنند كه رفتارهايشان را بر اساس الگوهايي كه خود انتخاب مي كنند استوار سازند و چه بسيار نيكو كه اين الگو به درستي انتخاب شده باشد و موجب رشد و تكامل انسان گردد. بدون كوچكترين ترديد، الگوهايي كه در اسلام و به واسطه قرآن به انسان ها معرفي مي گردد؛ الگوهايي كامل و بدون نقص بوده و راهنماي بشريت است. حال اين سؤال به ذهن مي آيد كه چرا ما تا به اين اندازه به الگو بودن حضرت زهرا (سلام الله عليها) اصرار ورزيده و ايشان را يكي از بهترين هاديان زنان مسلمان و حتي غير مسلمان مي دانيم؟ با توجه به اینکه دین مبین اسلام الگوی کامل و بی بدیلی مانند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در دل خود دارد این یک موهبت عظیم خدادادی است که استفاده از این اقیانوس بی پایان راهگشای زندگی هر انسانی است.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در اطاعت از فرامين خداوند متعال، در روش صحيح و بدون خطاي زندگي، همسرداري، تربيت فرزنداني صالح و اثرگذار، تعليم و تعلم، گسترش تفكر صحيح اسلامي، دفاع از حريم ولايت، عبادت و بسياري از خصايص ديگر يك الگوي كامل و بي بديل مي باشد به طوري كه الگو و سرمشق قرار دادن ايشان از يك سو باعث دست يافتن به سعادت دنيا و آخرت بوده و از طرف ديگر يك افتخار بس بزرگ براي زنان مسلمان مي باشد كه از اين درياي بي انتهاي معرفت كه خداوند عزوجل در اختيار بشر نهاده است بهره مند گردند.
*کارشناس ارشد مطالعات زنان
[1] - استاد محمد تقي مصباح يزدي، «اخلاق در قرآن»،جلد دوم، تحقيق و نگارش؛ محمد حسين اسكندري، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، قم، صفحه 187
[2] - سوره اعراف، آيه 157
[3] - اميني، جبار، علل و عوامل دين گريزي و نقش دانشگاه ها در اصلاح آن، مجله مطالعات معرفتي در دانشگاه اسلامي،بهار 1391،شماره 50 ص71
[4] - (روح الله موسوي خميني، صحيفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1366، ج5، ص283)
[5]- (نيكوبرش راد، فرزانه، مجله مباحث بانوان شيعه، تابستان 1384،شماره 4،فاطمه زهرا(ع)؛ الگوي مبارزه سياسي زن امروز)
[6] - (ابومنصور طبرسي، پيشين،ج1، ص253)