تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۸  ، 
کد خبر : ۲۸۳۹۳۰

حق استکباری مداخله

نتیجه خود برتربینی خصوصیت و شاخص دیگری برای استکبار به دست می دهد و آن نپذیرفتن حق است. استکبار حق هیچ ملتی را نمی پذیرد مگر آنکه خود را صاحب آن حق بداند. در مباحثات جهانی بسیار دیده شده وقتی حرف حقی زده می شود، آمریکا به دلایلی نمی پذیرد با طرق مختلف سخن حق را رد کرده و زیر بار حق نمی رود
پایگاه بصیرت / قربان امینی
یکی از ویژگی های بارز نظام استکباری خود برتربینی است. مجموعه های استکباری که در رأس آن یک کشور یا مجموعه ای از کشورها امور را به دست گرفته اند، اظهار بزرگی می کنند و خود را برتر از دیگران می دانند و خودشان را از بقیه انسانها و مجموعه ها برتر می دانند، خودشان را محور و اصل دانسته و هر چیز دیگر را فرع بر خودشان می دانند و با این تفکر یک معادله غلط و خطرناک در تعاملات جهانی درست می شود. وقتی این چنین شد برای خودشان حق مداخله در امور بقیه انسانها و ملتها قائل می شوند و هر چیزی که در نظر استکبار ارزش دانسته شد اگر دیگران قبول نکنند آنها به خودشان حق دخالت در کارآنها را می دهند، پس بایستی ارزش در نظر اسکتبار در نظر سایرین نیز ارزش محسوب شود و همه به آن گردن بنهند و تسلیم شوند در غیر این صورت به آنها فشار خواهندآورد و زور خواهند گفت.

این برتربینی موجب منفعت طلبی به هر قیمتی از جمله ظلم و ستم بر انسانها و غارت منابع و فشار بر روی دولتهایی که مقاومت می کنند، می شود . و درنهایت ادعای مدیریت جهانی و ارباب دهکده جهانی را دارند و خود را صاحب اختیار همه کشورها می دانند.

تفکر خودبرتربینی در سخنان دولتمردان آمریکا کاملأ آشکار است، جوری حرف می زنند انگار که مالک جهان هستند، مثلأ می گویند ما نمی توانیم بگزاریم این کار انجام بگیرد، ما نمی توانیم بگزاریم این شخص باشد یا نباشد و ...

نتیجه خود برتربینی خصوصیت و شاخص دیگری برای استکبار به دست می دهد و آن نپذیرفتن حق است. استکبار حق هیچ ملتی را نمی پذیرد مگر آنکه خود را صاحب آن حق بداند. در مباحثات جهانی بسیار دیده شده وقتی حرف حقی زده می شود، آمریکا به دلایلی نمی پذیرد با طرق مختلف سخن حق را رد کرده و زیر بار حق نمی رود و سیاستی را دنبال می کنند که خودشان می خواهند اتخاذ کنند و قصد تحمیل آن بر سایر ملتها را دارند.

زمانی که استکبارجهانی در رأس آن آمریکا حقی برای سایر ملتها قائل نشد، شاخصه دیگری بروز پیدا می کند و آن مجاز شمردن جنایت نسبت به ملتها و بشریت است و با در اختیار داشتن انواع سلاحهای پیشرفته و خطرناک بلای جان ملتها شده اند.

در دنیا دو بار بمب اتمی به کارگرفته شده است هر دو بار هم به وسیله آمریکائیها بود که امروز خود را متولی مسأله اتمی در دنیا می دانند.

با شاخصه جنایت استکبار، آمریکائیها در سال 1945میلادی دو شهر ژاپن را با بمب اتمی نابود کردند، در ویتنام آدم کشی کردند، در عراق جنایت کردند، در پاکستان هنوز هم دارند با هواپیماهای بدون سرنشین جنایت می کنند، در افغانستان بمباران می کنند: به هر جایی که دستشان برسد و منفعتشان اقتضاء کند از جنایت ابایی ندارند، چه آن جنایت با کشتن باشد چه با شکنجه.

شاخصه دیگری ظهور و بروز پیدا می کند وآن رفتار منافقانه و فریبگری است. استکبارسعی می کند در تبلیغاتش جنایت انجام داده اش را توجیه نموده و در لباس خدمت نشان دهد.

این نظام استکبار که هدفش تقسیم جهان به سلطه گر و سلطه پذیر است از شیوه فریب در همه امورش استفاده می کند، در این شیوه جنایاتش را توجیه نموده و با لباس خدمت می پوشاند. به عنوان مثال: آمریکا وقتی ژاپن را بمباران اتمی کرد گفتند: شاید 200000 نفرکشته شد اما این کار هزینه تمام کردن جنگ جهانی دوم بود ، اگر ما این بمب را نمی انداختیم جنگ ادامه پیدا می کرد، آن وقت 2000000 نفر کشته می شدند بنابراین ما خدمت کردیم و بمب را انداختیم و جنگ تمام شد، در حالیکه 4 ماه قبل ازآن هیتلر که رکن اصلی جنگ بود خودکشی کرده بود. چند روز قبل از او هم موسولینی رئیس جمهور ایتالیا رکن دوم جنگ دستگیرشده بود و عملأ جنگ خاتمه پیدا کرده بود و ژاپن هم که پای سوم جنگ بود 2 ماه قبل تسلیم بودنش را اعلام کرده بود. آمریکا بمب ها را ساخته بود و باید یک جایی آزمایش می کرد جنگ بهانه ای بود تا بمب ها را روی سر مردم بی گناه هیروشیما و ناکازاکی بیندازند تا عملکردش مشخص گردد.

آمریکا با چهره فریبکارانه ادعا می کند طرفدار بشر است و هواپیمای مسافری ما را سرنگون می کنند، به جای عذرخواهی به کاپیتان ناو جنگی مدال هم می دهنند، رفتارمنافقانه یعنی این.

نظام اسلامی ایران با چنین استکبار و با چنین خصوصیاتی طرف است. مقابل نظام اسلامی ملتها قرار نگرفته اند بلکه استکباری قرار گرفته خود برتر بین، حق ناپذیر مطلق، جنایتکار و مکار و منافق صفت که غول رسانه ای تبلیغات نیز در دست اوست.

از زمان ابراهیم خلیل الله و پیامبر عظیم الشأن اسلام تا به امروز همیشه جبهه حق در مقابل استکبار قرار داشته است.

در واقع می توان گفت: انقلاب اسلامی ایران در اعتراض به استکبار و عوامل استکبار پدیدآمده است و استکبار جهانی در رأس آن آمریکا را به چالش کشید و تحمل چنین وضعی برای آمریکا بسیار دشوار است که در منطقه حساس غرب آسیا یک کشوری از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره بدون وابستگی به قدرتها سر برآورده و مستقل حرکت می کند و به عنوان یک نمونه و الگویی برای ملتهای منطقه درآمده و از همه مشکلات وسختی ها عبور می کند، تحمل این برای آنها خیلی سخت است.

دولتمردان آمریکایی می گویند حیات ملتها وابسته به تکیه کردن به آنهاست، حالا نظام اسلامی ایران به آمریکا متکی نیست و این همه تهدید، تحریم، فشار، مداخله و نفوذ نتوانسته در او اثر بگذارد و البته هر کار توانسته اند کردند، قومیتها را تحریک کردند. چندین کودتا تدارک دیدند، صدام ملعون را وادار به حمله کردند، تحریم کردند، تمام وسایل جمعی دنیا را برای مقابله با نظام اسلامی به خط کردند، اما نظام اسلامی ایران روز به روز رشد پیدا کرد و قویتر شد.

اشتباه استکبار این است که عامل ایمان و همبستگی ملت ایران را نشناخته اند. و لازمه برطرف نمودن مزاحمت های دشمنان، اقتدار ملت ایران، مقاومت و ایستادگی است که دشمن را به عقب می راند و ما را به سر منزل مقصود می رساند.



نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات