در تاریخ معاصر ایران، نامی پرآوازهتر از حضرت امام خمینی (ره) وجود ندارد؛ رهبری که با ایمان، شجاعت و بصیرت بینظیر خود، نهتنها سرنوشت یک ملت، بلکه مسیر تاریخ جهان اسلام را دگرگون کرد. انقلاب اسلامی ایران، بهمنزله یکی از بزرگترین تحولات قرن بیستم، نهفقط یک قیام سیاسی، بلکه یک نهضت عظیم فرهنگی، دینی و انسانی بود که ریشه در اندیشههای ناب اسلامی و آرمانهای الهی داشت. این انقلاب، که در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، تحت هدایت مردی شکل گرفت که با تکیه بر ایمان به خدا، شناخت عمیق از دشمنان اسلام و مدیریت استراتژیک، توانست یک نظام طاغوتی را سرنگون کرده و حکومتی مبتنی بر اسلام ناب محمدی بنیان نهد. اما چه ویژگیهایی در شخصیت و استراتژی سیاسی امام خمینی (ره) نهفته بود که این حرکت عظیم را به ثمر نشاند؟ چگونه این مرد الهی توانست در برابر قدرتهای جهانی و داخلی ایستادگی کند و ملتی را بهسوی استقلال و عزت هدایت کند؟ در مصاحبه با «حجتالاسلام والمسلمین محمد حسن اختری» رئیس شورایعالی مجمع جهانی اهل بیت (ع) به بررسی نقش محوری امام خمینی (ره) در شکلگیری انقلاب اسلامی، ویژگیهای کلیدی رهبری ایشان و تأثیر این اندیشه در بزنگاههای حساس تاریخی میپردازیم.
با توجه به نقش محوری امام خمینی (ره) در شکلگیری انقلاب اسلامی، بهنظر شما کلیدیترین تصمیم تاریخی ایشان در سالهای پیش از پیروزی انقلاب چه بود و چگونه این تصمیم مسیر تاریخ ایران را تغییر داد؟
مهمترین ویژگی شخصیتی و استراتژی سیاسی حضرت امام خمینی (ره) که به موفقیت انقلاب اسلامی منجر شد، ترکیبی از ایمان عمیق به خداوند متعال، باور به ضرورت حاکمیت اسلام، شجاعت بینظیر، درایت سیاسی و مدیریت فرصتشناسانه بود. ایشان بهمنزله مرجع عالیقدر و رهبری دینی، با هدف نشان دادن قدرت اسلام در اداره جامعه و هدایت بشر، اندیشه تشکیل حکومت اسلامی را با جدیت دنبال کردند. در طول تاریخ، بهویژه در ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال اخیر، تلاشهای علما و اندیشمندان اسلامی برای ایجاد حکومت اسلامی به دلایل گوناگون، از جمله نفوذ دشمنان اسلام و قدرتهای استعماری، به شکست انجامیده بود. استعمار، بهویژه استعمار انگلیس، با تقسیم امت اسلامی به جزایر متعدد و تضعیف قدرت آن، مانع از تحقق این آرمان شد. نمونههایی از این تلاشها در مصر و ایران، در جریان نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت و حرکتهایی مانند فعالیتهای نواب صفوی، دیده میشود که بهدلیل نفوذ سیاستمداران وابسته به قدرتهای خارجی، به نتیجه نرسید.
حضرت امام خمینی (ره) با آگاهی عمیق از سیاستهای قدرتهای بزرگ، بهویژه انگلیس، و شناخت راههای نفوذ آنها، حرکت خود را با ایمان راسخ به ضرورت تأسیس حکومت اسلامی آغاز کردند. ویژگیهای کلیدی ایشان شامل موارد زیر بود:
۱- ایمان به خداوند و حاکمیت اسلام: ایشان با اعتقاد راسخ به اینکه اسلام توانایی اداره جامعه را دارد، این باور را به جامعه منتقل و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را تبیین کردند.
۲- شجاعت و استقامت: با وجود تهدیدات سنگین، از جمله خطر اعدام و تبعید، از رسالت خود عقبنشینی نکردند. این شجاعت، بهویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که دستگاه سرکوب رژیم پهلوی هرگونه مخالفتی را خفه میکرد، نمود بارزی یافت. حمایت گسترده مردم و مراجع مانع اجرای حکم اعدام شد و به تبعید ایشان انجامید، اما حتی در تبعید نیز با قاطعیت مسیر خود را ادامه دادند.
۳- درایت و مدیریت سیاسی: با هوشیاری نسبت به سیاستهای جهانی و نفوذ دشمنان، فرصتها را بهخوبی شناسایی کرده و با مدیریت دقیق، نهضت را بهسمت پیروزی هدایت کردند. از درگیری در اختلافات حاشیهای پرهیز کردند و بر هدف اصلی، یعنی تحول جامعه و تأسیس حکومت اسلامی، متمرکز ماندند.
۴- صداقت و اخلاص: برخلاف برخی رهبران سیاسی که در شرایط دشوار عقبنشینی میکردند، ایشان با صداقت و فداکاری، تمام وجود خود را وقف رشد و تعالی مردم کردند. این اخلاص، اعتماد و همراهی گسترده مردم را بهدنبال داشت.
این ویژگیها از همان آغاز نهضت، از دهه ۴۰ شمسی و حتی پیش از آن، در اندیشه و عملکرد ایشان شکل گرفته بود. ایشان از سالهای ابتدایی، با آگاهی از شکستهای پیشین حرکتهای اسلامی و با شناخت دقیق موانع، نهضتی را پایهگذاری کردند که با تکیه بر ایمان، شجاعت و مدیریت فرصتشناسانه، به پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ انجامید. این ویژگیها پس از پیروزی انقلاب نیز در تثبیت نظام اسلامی و هدایت آن در برابر چالشهای داخلی و خارجی نقشآفرین بود.
بصیرت و شناخت عمیق حضرت امام خمینی (ره) نسبت به مسائل جهانی و منطقهای، ایشان را قادر ساخت تا نهضت انقلاب اسلامی را با موفقیت رهبری کنند. ایشان بهعنوان مرجع تقلید و رهبر روحانی دینی، در جایگاه جانشین عام حضرت ولی عصر (عج)، با درایت و هوشیاری، تکلیف الهی و اسلامی خود را در راستای تأسیس حکومت اسلامی دنبال کردند. این ویژگیها، همراه با ایمان راسخ به خداوند متعال و باور به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی، از مهمترین عناصر موفقیت ایشان بود.
با توجه به پژوهشهای شما در زمینه تاریخ تشیع، نقش امام خمینی (ره) در بازتعریف جایگاه مرجعیت شیعه در عصر مدرن و تأثیر آن بر جهان اسلام را چگونه ارزیابی میکنید؟
برخلاف برخی علما که معتقد بودند عالم دینی نباید بهدنبال تشکیل حکومت باشد، امام خمینی (ره) بر این باور بودند که ولیفقیه، بهعنوان جانشین امام زمان (عج) در مکتب تشیع، وظیفه و مسئولیت جهاد برای تأسیس حکومت اسلامی را برعهده دارد. ایشان این اندیشه را از طریق درسهای فقهی خود در نجف اشرف، بهویژه در باب ولایتفقیه، تبیین کردند. در این دروس، امام (ره) تأکید داشتند که مرجع تقلید موظف است برای تحقق حاکمیت اسلام تلاش کند. برخلاف برخی علما که معتقد بودند ولیفقیه تنها در صورت تشکیل حکومتی باید نظارت فقهی داشته باشد، امام بر ضرورت اقدام فعال برای تشکیل حکومت اسلامی تأکید داشتند. ایشان شکست تلاشهای پیشین علما را مانعی برای انجام این وظیفه نمیدانستند و آن را بهعنوان مسئولیت اصلی ولیفقیه در مکتب تشیع قلمداد میکردند.
با تکیه بر این نظریه فقهی و با بهرهگیری از توانمندیها و درایت خود، امام خمینی (ره) موفق شدند اندیشه اسلام ناب محمدی (ص) را به منصه ظهور برسانند و حکومت اسلامی را تأسیس کنند. این اندیشه، مسیر توسعهای متفاوتی را برای ایران ترسیم کرد که در تضاد با الگوهای رایج در منطقه بود. جمهوری اسلامی، بر پایه این اندیشه، حامی مظلومان شد و ابتکاراتی مانند روز قدس از همین تفکر نشأت گرفت.
تفاوت اساسی انقلاب اسلامی با انقلابها و جنبشهایی که در کشورهای منطقه شکل میگیرد، چیست؟
حکومتهای منطقه، چه در گذشته و چه در حال، عمدتاً اسلامی نبودند و به خواست مردم شکل نگرفته بودند، بلکه با حمایت قدرتهای استکباری و بهدست قدرتطلبان، مانند بنیامیه، بهوجود آمده بودند. این تفاوت اساسی، جمهوری اسلامی را به الگویی موفق تبدیل کرد که بر پایه خواست مردم و اندیشه اصیل اسلامی شکل گرفت و توانست در برابر چالشهای منطقهای و جهانی ایستادگی کند.
تاریخ اسلام گواه آن است که بسیاری از حاکمان، از معاویه تا پایان بنیامیه و بنیعباس، تنها در پی کسب قدرت بودند. این امر در کتب تاریخی، حتی در منابع اهل سنت، مشهود است. برای نمونه، در مورد معاویه نقل شده که در سخنرانی خود در کوفه پس از صلح با امام حسن (ع) اظهار داشت که هدفش نه ترویج دین، بلکه تنها کسب حکومت بوده است. این رویکرد در میان حاکمان کنونی منطقه نیز دیده میشود. برخی از این حاکمان از طریق انتخابات یا با حمایت قدرتهای استکباری، مانند انگلیس و آمریکا، یا از راه کودتا به قدرت میرسند. در بسیاری از کشورهای منطقه، بهویژه در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، انتخابات وجود ندارد. حتی در کشورهایی مانند ترکیه، پاکستان یا مصر که انتخابات برگزار میشود، هدف اصلی حاکمان کسب قدرت است، نه اجرای شریعت اسلامی.
در مقابل، حضرت امام خمینی (ره) بهدنبال تأسیس حکومت اسلامی براساس اندیشههای اصیل اسلامی بودند، نه صرف قدرتطلبی. این اندیشه در منشور حکومتی امیرالمؤمنین (ع) در عهدنامه مالک اشتر متبلور است. امام (ره) برای جاری شدن اسلام، ساختاری را طراحی کردند که شامل ولیامر، قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه بود. این ساختار براساس نیازهای جامعه اسلامی و اصول ولایتفقیه شکل گرفت. اختیارات، حتی اختیارات ولیفقیه، بر مبنای اعتقادات و اصول اسلامی تقسیم شد. این نظام، که در آن مردمسالاری دینی و مشروعیت اسلامی توأمان رعایت شده، با تعبیر حضرت امام (ره) در رفراندوم اولیه «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد» تعریف شد. این الگو با نظامهای قدرتطلب منطقه کاملاً متفاوت است.
یکی از خطراتی که رهبر معظم انقلاب همواره بر آن تأکید دارند، خط تحریف اندیشه امام راحل است! چه کسانی و با چه اهدافی بهدنبال تحریف اندیشه امام (ره) هستند؟
درباره خطر تحریف اندیشه امام (ره)، که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند، دو گروه اصلی در این مسیر نقش دارند:
۱- جبهه استکبار و امپریالیسم: در رأس آنها آمریکا و استعمار انگلیس قرار دارند که از چند قرن پیش سیاستهای تفرقهافکنانه را پایهریزی کردند. این جبهه با هر وسیله ممکن، از جمله تحریف، با حکومت اسلامی مقابله میکند تا مانع گسترش این الگو شود.
۲- جبهه نفاق: این گروه شامل کسانی است که بهدنبال قدرت و تأمین جایگاه خود هستند، اما در قالب دین ظاهر میشوند. این منافقین، گرچه تظاهر به دینداری میکنند، به دستورات اسلامی پایبند نیستند و تنها از دین بهمنزله ابزاری برای کسب قدرت استفاده میکنند. از ابتدای پیروزی انقلاب، این گروه در تلاش برای نفوذ در جامعه و بهدست گرفتن قدرت بودند، اما به لطف خداوند، حتی در انتخابات اولیه مجلس شورای اسلامی، که فضایی آزاد داشت، نتوانستند به اهداف خود دست یابند.
این افراد نامنویسی کردند و کاندیداهایی را در مناطق گوناگون معرفی کردند تا بتوانند رأی بیاورند و وارد مجلس شوند و نقشه سیاستمداران انگلیسی را برای انحراف مجلس شورای اسلامی به اجرا درآورند. اما در انتخابات، هیچکدام از این افراد در هیچ منطقهای موفق به کسب رأی نشدند. در دور دوم انتخابات مجلس نیز، که اهمیت بسیاری دارد، این گروهها کاندیداهای استانی و شهرستانی خود را معرفی نکردند و همگی تلاش کردند در تهران رأی کسب کنند. اما حتی در تهران نیز در دور دوم هیچیک از کاندیداهای آنها حتی ۳۰۰ هزار رأی نیاوردند و موفقیتی کسب نکردند. وقتی نتوانستند از طریق مجلس نفوذ کنند، به روشهای دیگر، ازجمله درگیریها و رویاروییهای مسلحانه روی آوردند که الحمدلله این اقدامات نیز به شکست انجامید و آنها ناچار به فرار شدند و به دشمنان پیوستند.
علاوه بر این، گروههایی مانند حزب توده و دیگر جریانهای وابسته به شوروی سابق، با ارتباطاتی که با آمریکا، انگلیس و فرانسه برقرار کردند، از راههای مختلف تلاش کردند نفوذ کرده و انحراف ایجاد کنند. اما این گروهها نیز شکست خوردند و انقلاب به مسیر خود ادامه داد. دشمن، بهویژه انگلیس و آمریکا، هیچگاه از اهداف خود دست نکشیده و همواره در پی تهی کردن اسلام در کشورهای اسلامی بودهاند. در بسیاری از این کشورها، اسلام تنها به نماز، قبله و حج محدود شده و اقتصاد، فرهنگ و دیگر شئون جامعه هیچ ارتباطی با اسلام ندارد.
این دشمنان همواره تلاش کردهاند از راههای گوناگون، ازجمله آوردن افراد خاص، انحراف ایجاد کنند. در داخل کشور نیز افرادی هستند که خود را اهل مطالعه، تحلیلگر و سیاستمدار میدانند، مانند آقای «زیباکلام»، که آشکارا اندیشههای ناب حضرت امام خمینی (ره) را مورد انتقاد قرار میدهند و میگویند در جامعه امروزی نمیتوان بر اساس این اندیشهها عمل کرد و باید به آمریکا وابسته شد یا رژیم صهیونیستی را تحمل کرد. این گروهها با طرح سیاستهایی مانند سیاهنمایی، نادیده گرفتن موفقیتها، بزرگنمایی نقاط ضعف و مشکلات، و تضعیف باور مردم، بهدنبال انحراف هستند.
برای نمونه، در مسائل اقتصادی، که هر کشوری ممکن است به دلایلی مانند کمبود باران، کاهش محصولات کشاورزی یا مشکلات داخلی با چالشهایی مواجه شود، این افراد ضعفها را برجسته کرده و بزرگنمایی میکنند تا اعتقاد و باور مردم را تضعیف کنند. آنها با وجود رهبری عالم، دانشمند، مدیر و آگاه مانند رهبر معظم انقلاب، که مانع تحمیل دروغهایشان میشود، به سیاهنمایی و بزرگنمایی مشکلات روی میآورند تا به جایگاه جمهوری اسلامی ضربه بزنند.
در زمینه دفاعی، در گذشته برای تأمین امکانات و ابزار دفاعی به کشورهای دیگر وابسته بودیم. همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها فرمودهاند، در آن زمان حتی برای تهیه سیم خاردار در جبههها به کشورهای دیگر نیاز داشتیم و آنها به ما سلاح نمیفروختند. اما امروز ایران در جایگاه بالایی در منطقه قرار دارد. اکنون این پرسش مطرح است که چرا کشورهایی مانند روسیه از ایران پهپاد میخرند یا دیگر کشورها موشک و سلاح از ما تهیه میکنند. این برتری دفاعی امروز در منطقه ما مشهود است.
در زمینه هستهای نیز، مذاکراتی که اکنون در جریان است، بهدلیل تلاش دشمنان برای جلوگیری از پیشرفت ما بود. حتی در زمان رژیم طاغوت، گامهای اولیه برای پیشرفت هستهای برداشته شده بود و امروز ایران در این حوزه به جایگاهی رسیده که هیچیک از کشورهای منطقه در رده جمهوری اسلامی قرار ندارند. بسیاری از اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ برای برتری منطقهای، اکنون توسط جمهوری اسلامی محقق شده است.
این گروهها با سیاهنمایی و برجسته کردن نقاط ضعف، تلاش میکنند مردم را دلسرد و پراکنده کنند و از اهتمام و نقش آنها در حمایت و دفاع از نظام بکاهند. اما بهحمدالله، این تلاشها به نتیجه نخواهد رسید. جمهوری اسلامی، بیش از پیش، در همان مسیر اصلی که حضرت امام خمینی (قدس سره) ترسیم فرمودند، در رویارویی با استکبار جهانی، شیطان بزرگ، رژیم صهیونیستی و در حمایت از فلسطین و فلسطینیان پیش میرود.