گروه
سياسي/ شجره طيبه بسيج،
مجموعه ممتازي است که مبتني بر تکليفگرايي شکل گرفته است. در نگاه تکليفگرايانه،
نه آنکه نتيجه به فراموشي سپرده شود، بلکه عمل به تکليف خود عين کسب نتيجه خواهد
بود. در اين بين مهمترين عنصرکليدي تشخيص وظيفه است. به واقع بايد به اين سوال
پاسخ داده شود که چگونه ميتوان وظيفه را تشخيص داد و به آن عمل نمود؟ در اين مسير
جايگاه رفيع هادي و نگاه تيزبين رهبري جامعه اسلامي معنا مييابد. به واقع رهبر
جامعه اسلامي همان حکيم فرزانهاي است که با اشراف کامل به دين و شريعت اسلامي از
يکسو، و اشراف و تسلط و آگاهي تمام به وضعيت کنوني جامعه و موقعيت جبهه حق و باطل،
وظيفه و تکليف امروز دينداران را مشخص کرده و آنان را به عمل به تکليف دعوت و
تشويق مينمايد.
بسيجي نيز مصداق همان پيرويي است که با بصيرت کامل
دل در گرو فرمان ولي خود داشته و با مشخص شدن تکليف وارد ميدان شده و براي تحقق آن
با تمام وجود اقدام ميکند.
در اين بين حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در طول سالهاي
اخير و در فرصتهاي مختلف، انتظارات و توقعات خود را از بسيج و بسيجيان اعلام
داشته است و در تلاش بوده تا تکليف جوانان ارزشي و تکليفگرا را در حوزه هاي مختلف
تبيين نمايد.
در اين مجموعه تلاش کرده اين تا اين رهنمودها را در
ذيل 9 بخش گرد هم آوريم تا چراغ راهي پيش روي بسيجيان دلاور ايران زمين باشد. این
9 محور عبارتند از:
الف- اسلامخواهي و دفاع از ارزشهاي اسلامي
ب- تلاش براي تحقق حيات طيبه و حکومت جهاني اسلام
ج- دفاع از انقلاب اسلامي و آرمانهاي حضرت امام
خميني(ره)
د- مجاهدت براي تحقق ارزشهاي اسلامي
هـ- عدالتطلبي و تحقق مساوات
و- استقلالطلبي و عزتخواهي
ز- استکبارستيزي و تداوم مبارزه با ظلم
ح- مجاهدت و جهاد فيسبيلالله
ط- شهادت طلبي
الف- اسلامخواهي و دفاع از ارزشهاي
اسلامي
وظيفهي بسيج؛ حراست از ارزشهاي
اسلامي
آنجايي كه مساله ارزشها و اساس انقلاب و
حاكميت دين خدا مطرح ميباشد، زمان حضور بسيج در صحنه است. (در جمع بسيجيان استان اردبيل، 6/5/79)
ايجاد فرصت طلايي دفاع از ارزشهاي
الهي و اسلامي
روزي بود كه مؤمنان صادقي آرزو ميكردند كه بتوانند در
راه خدا دفاع كنند، ولي نميتوانستند؛ راهها به روي آنها بسته، فضا با ابرهاي ظلماني
سلطنت و حكومت طواغيت پُر شده، و امكان هرگونه سرمايهگذاري فكري و علمي و جسمي و روحي
در راه آرمانهاي اسلامي ناموجود بود؛ در خون دل زندگي ميكردند و با خون دل از دنيا
ميرفتند. امروز راهها به روي ما و فرزندان اين دوران باز، و فضا گشوده است؛ آينده
اميدبخش است و امكان براي دفاع از ارزشهاي مظلوم الهي و اسلامي، در دسترس ماست. اين،
نعمت بزرگ الهي است؛ بايد آن را قدر بدانيم و هر لحظه از عمرِ در اين دوران را، معادل
سالها عمرِ به بطالت گذشتهي بخشي از انسانهاي غافل در همهي زمانها به حساب آوريم.
(بيانات پس از بازديد از ستاد فرماندهي نيروي زميني
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 24/7/70)
دفاع از اسلام ختم به دفاع از
مرزهاي کشور نميشود
دفاع از اسلام، به دفاع از ميهن اسلامي ختم نميشود.
ما در همهي مرزهاي اسلام با كفر، آمادهي دفاع و مجاهدتيم. البته، ميدان چنين جهادي،
وسيعتر و ميدانداران آن، رجال سياسي و علمي و فرهنگي و هنريند كه همواره بايد آمادهي
دفاع از اسلام باشند. (پيام بهمناسبت نهمين سالگرد
جنگ تحميلي 30/6/68)
بسيجيان، ميداندار برافراشته
نگاه داشتن پرچم اسلام
همهي جوانان، همهي انسانها و همهي مردان و زناني
كه در اين كشور، دلشان با نور ايمان، منوّر است، در قبال مسؤوليت عظيمي كه بر دوش ملت
ايران نهاده شده است، احساس وظيفه ميكنند. اين پرچم پرافتخاري كه دست ملت ايران سپرده
شده است، يعني پرچم سربلندي اسلام، پرچم عزّت اسلام، پرچم نامآوري و شكست ناپذيري
اسلام؛ اينها امروز دست ملت ايران است. همهي كساني كه نسبت به اين وظيفهي بزرگ،
احساس مسؤوليت ميكنند، در حقيقت بسيجي هستند. هرجا وظيفهاي باشد، انسان بسيجي در
ميدان آن وظيفه، حاضر است. (بيانات در جشن بزرگ
منتظران ظهور همزمان با هفتهي بسيج و روز ولادت حضرت مهدي(عج) 3/9/78)
حضورِ بسيجيان در ميدان خدمت به
اسلام ناب محمّدي (ص)
هركس كه امروز اسلام انقلابي، اسلام امام، اسلام زندگي
بخش و اسلام مبارزه با ظلم و ستم را گرامي بدارد ـ نه آن چيزي كه به نام اسلام در مقابل
ظلم و ستم، تعظيم ميكند! آن اسلام نيست، فريب است ـ هركس كه امروز اسلام حقيقي و به
تعبير امام بزرگوار ما اسلام ناب محمّدي را تأييد و حمايت كند، اوست كه براي ايران
و ملت ايران، براي تاريخ ايران و آيندهي ايران و يكايك آحاد اين ملت خدمت ميكند.
بسيجيان اين امتياز را دارند كه در ميدان اين خدمت آمادهاند. (بيانات در جشن بزرگ منتظران ظهور همزمان با هفتهي بسيج و
روز ولادت حضرت مهدي(عج) 3/9/78)
ب- تلاش براي تحقق حيات طيبه و حکومت
جهاني اسلام
تشکيل حيات طيبهي اسلامي
ملت ما به فضل پروردگار خواهد توانست حيات طيبهي اسلامي
را كه دنيا و آخرت و مادّه و معنا و علم و عبادت و رفاه در آن جمع شده است، به وجود
آورد. اگر توانستيم چنين جامعه و نظامي را تشكيل دهيم، آن روز شكست واقعي را براي دشمنان
جهاني اسلام ايجاد كردهايم. (بيانات در مراسم بيعت
ائمهي جمعه، روحانيون، مسئولان، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اقشار مختلف مردم و
خانوادههاي معظم شهداي استانهاي يزد و کهکيلويه و بويراحمد 11/4/68)
ساختن مدينهي فاضلهي مطلوب
اسلام
ما نميخواهيم دل خودمان را به اين خوش كنيم كه ملت ايران
در سطح بينالمللي يا در سطح بينالمللِ اسلامي سربلند و عزيز و آبرومند است؛ اين هست؛
اما ما به اين اكتفا نميكنيم. ما بايد اين توانايي را از خودمان نشان بدهيم كه بتوانيم
يك جامعهاي بسازيم كه مورد رضاي اسلام باشد. اين كار را بايد بكنيم؛ وظيفهي ما اين
است. و اتفاقاً آن نقطهي اساسياي كه دشمنان توطئهگر اسلام در سطح جهان به آن توجه
دارند و ميخواهند آن انجام نگيرد، همين است. آن كشور و جامعهاي كه مورد نظر اسلام
است، بايد هم از لحاظ مادي و هم از لحاظ معنوي، پيشرو باشد. (بيانات در ديدار مردم شاهرود 20/8/85)
آرمان متعالي تحقق "ليظهره علي
الدّين كلّه و لو كره المشركون"
ما كه هنوز به اهداف خودمان نرسيدهايم؛ ما كه هنوز با
آن صحنهي عظيمي كه از گسترش تفكر اسلامي پديد ميآيد و خداي متعال در آيات قرآني آن
را ترسيم كرده است - كه «ليظهره علي الدّين كلّه و لو كره المشركون» - خيلي فاصله داريم.
راه، همين راه است: راه جهاد، راه تلاش، راه علم و عمل، راه اخلاص، راه صفا، راه ذكر
و توجه به خدا، راه توسل به اهلبيت، راه زنده نگهداشتن يادگارها و ارزشهاي اسلامي؛
نه فقط در دل و ذهن، بلكه حتّي در عمل؛ اينهاست كه ما را به نتايج خواهد رساند.(بيانات در اجتماع طلاب و فضلاي حوزهي علميهي قم 1/12/70)
جهاد براي تحصيل حاکميت الله و
خروج از ولايت طاغوت
جهاد اسلامي كه درصدها آيهي قرآن و حديث مسلّم، در زمرهي
برترين فرايض ديني قرار گرفته و ترك آن مايهي ذلت و شقاوت دنيا و آخرت شناخته شده،
براي به دست آوردن چه چيز و دفاع از كدامين ارزش است؟ آيا حيات طيبهيي كه براي تحصيل
آن بايد جهاد كرد، زندگي در زير سايهي شوم ولايت غيرخداست؟ بر خاك مذلت نشستن و حاكميت
جباران و ارزشهاي غيرالهي را تماشا كردن و تن به ذلت دادن است؟ و اگر چنين نيست و جهاد
براي تحصيل حاكميتِ اللَّه و خروج از ولايت طاغوت به ولايتِ اللَّه است، پس چگونه ميتوان
نقش و ارزش سياست را در دين و در هدفهاي تعيين شدهي ديني، دست كم يا ناديده گرفت؟(پيام به حجاج بيتالله الحرام 14/4/68)
پديدآوردن تمدن اسلامي، مسألهي
ملت ايران
مسألهي ما اين نيست كه زندگي خودمان را نجات دهيم و
گليم خودمان را از آب بكشيم. مسأله اين است كه ملت ايران - همچنان كه شأن اوست - در
حال پديد آوردن يك تمدّن است. پايهي اصلي تمدّن، نه بر صنعت و فناوري و علم، كه بر
فرهنگ و بينش و معرفت و كمالِ فكري انساني است. اين است كه همه چيز را براي يك ملت
فراهم ميكند و علم را هم براي او به ارمغان ميآورد. ما در اين صراط و در اين جهت
هستيم. نه اينكه ما تصميم بگيريم اين كار را بكنيم؛ بلكه حركت تاريخي ملت ايران در
حالِ به وجود آوردن آن است. (بيانات به مناسبت حلول
سال 73شمسي-01/01/73)
سر و سامان دادن به اوضاع
مستضعفين جهان
شور انقلابي را اندكي نبايد كاهش داد. انگيزهي
انقلابي بايد روزبهروز در دلهاي من و شما افزايش پيدا كند. اين كوههاي گوناگون
مشكلاتي كه بر سر راه مستضعفين عالم قرار دارد، جز با قدرت عزم و ارادهي پولادين
مؤمن برداشته نخواهد شد. هدف فقط سر و سامان دادن به وضع كشور نيست. دنياي اسلام،
بلكه جامعهي بشريت نيازمند كمك به آنها از سوي اسلام و امت اسلامي است. مشكلات
زيادي در سر راه هست؛ عزم و اراده لازم است، نگاه به دوردست لازم است. (بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان استان قم 2/8/89)
بسيج، پشتوانهي حرکت عظيم جهاني
بهسوي معنويت و اخلاق
نظام جمهوري اسلامي پرچم معنويّت و اخلاق را
بلند كرد. برافراشتن پرچم اخلاق، فقط از موضع موعظهگري قابل تأمين نيست؛ با حركت عظيم
و اقتدار ناشي از حضور مردم، اين پرچم در دنيا برافراشته شده است. امروز ما در منبرهاي
عظيم جهاني و بينالمللي، از عدالت و مظلوميّت ملتها سخن ميگوييم و اين به بركت نظام
جمهوري اسلامي است. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، چنين چيزي نبود. حضور مردم و بسيج
حقيقي دلها و جسمها و جانها ميتواند پشتوانهي اين حركت عظيم جهاني باشد. اين مسؤوليت
عظيم بسيج است.(بيانات در جمع يکصد و ده هزار نفر از
نيروهاي بسيجي شرکتکننده در اردوي رزمي ـ فرهنگي علويون 21/8/80)
ج- دفاع از انقلاب اسلامي و آرمانهاي
حضرت امام خميني(ره)
بارِ سنگينِ حفظِ امانتِ الهي
جمهوري اسلامي به مثابهي ميراث انبياء الهي
من ميخواهم به شما جوانان عزيز، به شما پاسداران عزيز،
به شما سازمانِ با عظمت و پرشكوه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به شما بسيجيها، به
شما ارتشيهاي مؤمن و دلسوز و ساخته و پرداختهي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي، به
شما جوانان قشرهاي مختلف اين كشور و به خانوادههاي گوناگون عرض كنم كه عزيزان من!
بارِ سنگينِ حفظِ اين امانتِ الهي - جمهوري اسلامي - كه امانت پيغمبران است، بر دوش
شماست. جمهوري اسلامي، امانتِ تاريخي انبياي عظام الهي است. آرزوي موسي و عيسي و آرزوي
همهي اوليا و ائمّهي بزرگوار ماست كه امروز تحقّق پيدا كرده است؛ ولو ناقص. اين،
بارِ خيلي سنگين و محمولهي پر ارزشي است. اين را شما بايد حفظ كنيد. (بيانات در
ديدار فرماندهان و اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به مناسبت روز پاسدار 15/10
73)
تلاش براي حفظ امانت الهي نظام
اسلامي
جوانان اين ملت، ولو در لباس نظامي، هميشه ميخواهند
و ميتوانند براي كشورشان مفيد باشند. اما عرض من اين است كه خبرهي جوانان اين مملكت
و سيّد فداكاران اين ملت، كساني هستند كه در همه حال متوجّه باشند كه اين امانت حاكميّت
اسلام كه امروز در دست آنهاست، امانتي از همهي پيامبران و اوليا و امامان است. اين،
آرزوي همهي كساني بود كه در دوران محروميّت انسانها از حاكميّت الهي، در غربت مردند
و در شكنجهگاهها رنج كشيدند و آرزو كردند كه خداي متعال يك وقت به آنها فَرَج دهد.
اين، آرزوي همه است و نتيجهي قرنهاست. بايد با همهي توان، قدرت، هوشياري و بيداري،
از اين محافظت كرد. (
بيانات در مانور
عظيم عاشورا توسط "سپاه پاسداران انقلاب
اسلامي"،
25/03/74)
وظيفهي اول؛ حفظ موجوديت انقلاب
و نظام جمهوري اسلامي
حفظ موجوديت انقلاب، كار اول ماست كه در استمرار نظام
جمهوري اسلامي تجسم يافته است. به همين خاطر، امام(ره) مكرر ميفرمودند: حفظ نظام اسلامي،
واجبترين فريضه است. انقلاب، از نظام جمهوري اسلامي جدا نيست. نبايد كسي خيال كند كه
اين دو از هم جدا هستند. تجسم انقلاب، نظام جمهوري اسلامي است كه همهي قلدرهاي دنيا
دست به دست هم داده بودند، تا او را ريشهكن كنند. (بيانات
در مراسم بيعت جمع کثيري از بسيجيان نمونه 6/4/68)
افتخار سربازي براي دفاع از
انقلاب اسلامي
چهكسي ميتواند افتخار سربازي را كه جانانه در راه انقلاب
و دين و ميهن و ملتش ميجنگد، انكار كند؟ افتخاري از اين بالاتر وجود دارد كه كسي در
راه همميهنان و كشور و انقلاب و عقيدهاش مبارزه كند؟ اين، افتخار خيلي بزرگي است.
اين افتخار، در جبههها براي رزمندگان گوناگون ما به نقطهي انتها رسيد. (بيانات در ديدار با جمع کثيري از خانوادههاي معظم اسرا و
مفقودان شهرهاي تهران، کرج، ورامين، قم، کاشان، زنجان و اهواز 23/5/68)
وظيفهي دفاع از نظام اسلامي
برنامه بسيج منسجم و مشخص و عبارت از حراست
از دستاوردهاي انقلاب و هويت اصلي انقلاب اسلامي است.
(در جمع بسيجيان استان اردبيل 6/5/79)
همهي ما موظف به دفاع از ارزشهاي الهي - كه امروز در
اين نظام اسلامي مجسم است - هستيم. دفاع از استقلال اين كشور اسلامي، دفاع از تماميت
ارضي آن است. دفاع از انقلابي كه اين همه بركات و خيرات براي همهي دنيا داشته و هر
حركتي كه شما كرديد و هر تيري كه زديد و هر گلولهيي كه به سمت دشمن پرتاب كرديد و
هر شبي را كه به صبح رسانديد، انشاءاللَّه در حفاظت اين نظام و به ثمر رسيدن نتايج
آن، تأثير گذاشته است.(بيانات در ديدار با گروهي از
رزمندگان بسيجي نمونهي سراسر کشور 2/9/68)
وظيفهي من، وظيفهي شما اين است كه از محتواي انقلابي،
از اصول با ارزشِ انقلاب دفاع كنيم و نگذاريم اين مباني با ارزش و اين ارزشهاي والا
ناديده گرفته بشود؛ اين وظيفهي ماست.(بيانات در
ديدار با جمعي از مردم آذربايجان شرقي 28/11/87)
ضرورت دفاع همهي ملت از ارزشهاي
انقلاب
همه بايد بدانند كه توطئهي دشمن نسبت به انقلاب تمام
نشده است. بزرگ و كوچك ما، زن و مرد ما، عالم و جاهل ما، همه بايد خود را سربازِ مدافع
از ارزشهاي انقلاب بهحساب بياورند. هر كدامِ ما هر جا مشغول خدمت هستيم، بايد آنجا
را سنگر بدانيم. اگر اهل جهاد باشيم، هرجا هستيم، سنگر است.(بيانات در ديدار با فرزندان ممتاز شاهد و مديران و معلمان
نمونهي مدارس شاهد به همراه مسئولان بنياد شهيد انقلاب اسلامي، گروهي از خانوادههاي
معظم شهدا و جانبازان استانهاي تهران و مازندران، مردم و مسئولان شهرهاي نور و
محمودآباد، و اساتيد و دانشجويان دانشگاه تربيت مدرس 13/6/70)
مسئوليت پاسداري از هويت ملي و
ديني
از بزرگترين مسؤوليتهاي يك مجموعهي بسيج در
كشور اين است كه از هويّت ملي و ديني پاسداري ميكند و بايد پاسداري كند.(بيانات در جمع يکصد و ده هزار نفر از نيروهاي بسيجي شرکتکننده
در اردوي رزمي ـ فرهنگي علويون 21/8/80)
آيندهي روشن جمهوري اسلامي
انشاءاللَّه فرداي اين كشور و فرداي اين ملت، به بركت
استقامت ملت ايران و استقامت جوانان ما و ايمان راسخ و عميق آنها، فردايي خواهد بود
كه هم دشمنان را ناكام خواهد كرد، هم دوستان را شاد خواهد نمود و هم به فضل پروردگار
ملتها را به سوي اين الگو سوق خواهد داد. (بيانات در
ديدار کارگران و معلمان در آستانهي روز کارگر و روز معلم 9/2/77)
انشاءاللَّه اين ملت، روزي را خواهد ديد كه بر همهي
دشمنان خود، در سراسر عالم، پيروز خواهد شد و دشمنان، بهكلي قدرت دستاندازي به اين
كشور و اين ملت را از دست خواهند داد. (بيانات در جمع
مردم استان چهار محال و بختياري، در استاديوم ورزشي شهرکرد 15/7/71)
تداوم راه امام(ره)
همهي نيروهاي مؤمن وظيفه دارند كه به خدا توكّل و اعتماد
كنند. راه روشن و منوّري كه امام بزرگوار بر روي اين ملت گشوده است، اين راه را انشاءاللَّه
دنبال كنند. (بيانات در ديدار گروه کثيري از پاسداران
و بسيجيان بهمناسبت ميلاد امام حسين(ع) و روز پاسدار 2/9/77)
تداوم راه انقلاب اسلامي
تداوم راه پر افتخار انقلاب اسلامي كه كشور را به قلهي
رفيع هدفهاي بزرگ ميرساند به نيرو و نشاط جوانانهي شما نيازمند است و امروز بار اين
وظيفهي بزرگ بر دوش شما است. (پيام به ملت ايران بهمناسبت
بيستمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي 21/11/77)
مجاهدت براي حفظ عزت ملت ايران
عزّتي را كه امروز به بركت اسلام و با مجاهدت مردم براي
كشور بهوجود آمده است، بايد با همهي وجود حفظ كرد؛ اين يكي از ميدانهاي مجاهدت است.
(بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 19/6/82)
آرمانهاي جمهوري اسلامي
آرمانهاي جمهوري اسلامي - كه در خطابهي دانشجويان
عزيز به آن اشاره شد - آرمانهاي والاي انساني و الهي است. آرمانهاي جمهوري اسلامي،
تعالي انسان، پيشرفت انسان، رفاه انسان، اقتدار جامعه، پيشرفت در همهي ميدانهاي
معرفت انساني، حمايت از عدل در سراسر جهان و مقابله با زورگويان و تجاوزگران و
زيادهطلبان است. اينها آرمانهايي است كه وقتي يك ملت خود را به آنها معتقد و
ملتزم بداند، هم در پيشگاه خداوند و در ملكوت اعلي، و هم در پيشگاه همهي آحاد
انسانيت در سراسر جهان ارج و قدر خواهد يافت. به همين دليل است كه نظام جمهوري
اسلامي با طرح آرمانهاي والاي خود در محيط جهاني - كه مثل نسيم بهاري در همه جاي
جهان جاري شد و به گوش همه رسيد - در چشم ملتها موقعيت بسيار والايي پيدا كرد.
امروز در سرتاسر جهان هر جا كه اثر مخرب تبليغات پُرحجم دشمنان راه را مسدود نكرده
باشد، ملتهاي جهان، ملت ايران را به چشم عظمت و بزرگي نگاه ميكنند و براي شما قدر
ميشناسند... ما براي ملتِ خود اقتدار را نه براي تجاوزطلبي، رفاه را نه همراه با
شكاف اجتماعي، پيشرفت علمي را نه با غفلت از آرمانهاي معنوي؛ بلكه رفاه را با عدالت،
پيشرفت علمي را همراه با امنيت رواني و روحي، و اقتدار را همراه با نگاه برادرانه
به همهي ملتهاي جهان طالبيم؛ اينها آرمانهاي جمهوري اسلامي است.(بيانات
در مراسم تحليف و اعطاي سردوشي در دانشگاه افسري امام علي(ع) 2/10/83)
آرمانهاي دست يافتني ملت ايران
آرمانهايي كه ملت ايران تصوير كرده است، البته آرمانهاي
بلندي است؛ اما اين آرمانها دست يافتني است. پرچم عدالت اسلامي را برافراشتن، از آن
دفاع كردن و در راه آن حركت كردن، يك آرمانگرايي پوچ و بينتيجه نيست، آنچنان كه بعضي
سعي ميكنند اينطور القاء كنند. اين، عملي است.(بيانات
در ديدار مردم دامغان 19/8/85)
رسيدن به آرمانهاي بلند با
پشتيباني مردم مؤمن و غيور
ميگويند: مگر ميشود در كشور عدالت اجتماعي را مستقر
كرد؟! من عرض ميكنم: بله؛ همهي آرمانهاي اين ملت و انقلاب - از جمله عدالت اجتماعي
- را ميشود با پشتيباني اين مردم مؤمن و غيور - كه مثل كوه ايستادهاند - به نتيجه
رساند. بيست سال قبل، آن روزي كه ما درگير دفاع مقدس بوديم و از ميهنمان دفاع ميكرديم،
قدرتها سادهترين سلاحها را هم حاضر نبودند به ما بفروشند؛ حتّي به دو برابر قيمت هم
نميفروختند. سيل سلاحها و ابزارهاي مدرن از اروپا و امريكا و شوروي سابق به سمت عراق
و صدام جنايتكار روانه بود، آن وقت ما براي سادهترين سلاحها - اگر نداشتيم - بايستي
با هزار مشكل مواجه ميشديم تا شايد بتوانيم يا نتوانيم آن را تهيه كنيم. آن روز اگر
كسي ميگفت اين ملت، اين جوانان و اين همتهاي انقلابي و مؤمن، يك روز خواهد توانست
اين همه ابزارهاي موشكي را در خليج فارس يا در نقطهي ديگري به عنوان آزمايش و رزمايش
منفجر بكند، كسي باور ميكرد؟ اما ملت ما توانست.(بيانات
در ديدار مردم دامغان 19/8/85)
صيانت از جمهوري اسلامي اوجب
واجبات است
امام حراست و صيانت از جمهوري اسلامي را اوجب واجبات
ميدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترين واجبها، صيانت از جمهوري
اسلامي است؛ چون صيانت اسلام - به معناي حقيقي كلمه - وابستهي به صيانت از نظام
سياسي اسلامي است. بدون نظام سياسي، امكان ندارد.(خطبههاي
نماز جمعهي تهران در حرم امام خميني(ره) در بيست و يكمين سالگرد ارتحال حضرت امام
خميني(ره) 14/3/89)
تبديل جمهوري اسلامي به الگويي
اسلامي
همه بايد تلاش كنيم، دولت و ملت بايد تلاش كنند؛ اين
كشور بايد به عنوان يك الگوي اسلامي ساخته شود. جنبههاي اقتصادي، جنبههاي فرهنگي
بايد به وسيلهي مسئولان، به وسيلهي مردم، به وسيلهي آحاد جوانان بايد مورد اهتمام
قرار گيرد؛ همه بايد احساس مسئوليت كنند.(بيانات در
ديدار مردم شهرستان کازرون 16/2/87)
حفظ شجرهي طيبهي انقلاب توسط
همهي آحاد مردم
اين شجرهي طيبهاي را كه امام بزرگوار غرس كرد و خداي
متعال بركت بخشيد و شاخ و برگ آن را اينچنين گسترده كرد، همه با هم بايد حفظ كنيم؛
هم مسؤولان، هم آحاد مردم، هم نخبگان سياسي، هم نخبگان علمي، هم اهل حوزه، هم اهل دانشگاه،
هم كارگر و هم همهي قشرهاي ديگر. اين، وظيفهي همه است؛ همه، انقلاب و كشور را بايد
از خود بدانند؛ همه، نظام جمهوري اسلامي را بايد از خود بدانند؛ همه، امت جمهوري اسلامياند.
(بيانات در مراسم هفدهمين سالگرد ارتحال حضرت امام
خميني(ره) 14/3/85)
بسيجي، معتقد به دفاع از انقلاب
اسلامي
امروز هم عناد و دشمني استكبار امريكا، سرمايهدارهاي
بزرگ جهاني، رژيم اشغالگر قدس و ارتجاع ادامه دارد و با آن مخالفت ميكنند. انقلاب
ما كه به پيروزي رسيد، نظام جمهوري اسلامي متولد شد. پس، دفاع از اين نظام، اولين و
مقدسترين و واجبترين فرايض ملت ايران است، و بسيجي كسي است كه سينهاش را سپر ميكند
و با هر وسيلهيي كه در اختيارش باشد، دفاع از انقلاب را به عهده ميگيرد؛ چون در
حقيقت از اسلام و قرآن دفاع كرده است. (بيانات در
مراسم بيعت جمع کثيري از بسيجيان نمونه 6/4/68)
بسيجي؛ مجاهد فيسبيلالله براي
حفظ نظام
خوب، جوانان بسيجي ما - از پسرها و دخترها - در بخشهاي
مختلف مشغول تلاش هستند؛ تلاش فكري، تلاش علمي، تلاش سياسي، تلاش اجتماعي؛ همهي
اينها وقتي براي خدا و براي انجام وظيفه باشد، مجاهدت و جهاد فيسبيلاللَّه است.
بسيجي آن كسي است كه اين كارها را انجام ميدهد. در همهي اينها بايد آن خط روشن و
صحيح را در نظر گرفت؛ يعني خط انقلاب، خط حفظ نظام، خط احياي دين. (بيانات در ديدار هزاران نفر از بسيجيان استان قم 2/8/89)
حمايت و دفاع از اصول مسلم اسلامي
از اساسيترين کارهاي بسيج
از جملهي اساسيترين كارهائي كه بر عهدهي بسيج است
و در بافت دروني هويت بسيج دخالت دارد، عبارت است از حمايت و دفاع از اصول مسلّم
اسلامي. اين هم در بيانات امام هست؛ اصول تغييرناپذير اسلامي. اينجا بسيج، يك نقش
فرادورهاي پيدا ميكند. بسيج نگاه ميكند ببيند كه اين حركت عمومي انقلاب و نظام از
مسيرِ درست منحرف نشود؛ مراقب است كه انحراف به وجود نيايد؛ هر جا انحرافي مشاهده
شد، بسيج در مقابل آن ميايستد. اين از جملهي خصوصياتي است كه مربوط به بسيج است؛
يعني در مقابل انحرافات ميايستد. خط مستقيم به سمت اهداف والاي انقلاب اسلامي،
بدون هيچگونه انعطاف و انحراف؛ از خصوصيات بسيج اين است. اين ديگر نگاهي از بالاست،
نگاهي فرادورهاي است؛ در واقع فرازماني است. در بعضي از بخشها ممكن است اشكالاتي
پيش بيايد؛ حركت عمومي بايد حركت مستقيمي باشد. اين نگاه، نگاه بسيجي است.(بيانات در ديدار بسيجيان استان كرمانشاه 22/7/90)
دفاع از مرزهاي هويت ملي و شخصيت
ديني و اسلامي
درست است كه امروز دفاع از مرزهاي جغرافيائي نيست،
دوران جنگ مسلحانهي دفاع از كشور امروز مطرح نيست، اما دفاع از مرزهاي هويت ملي
چرا؛ اين مطرح است؛ دفاع از مرزهاي شخصيت ديني و اسلامي چرا؛ دفاع از مرزهاي
عقيدتي چرا؛ اينها هست. همهمان مسئوليم. جوانِ امروز اگر در آن دوره نبوده است تا
در مقابل دشمن بايستد و از هجوم او ممانعت كند و از خانهي خود و شهر خود دفاع
كند، امروز ميتواند در ميدان شرف و افتخارِ دفاع از شخصيت ملي، از عزت ملي، از
هويت ملي، از عقيدهي مستحكم اسلامي نقش ايفاء كند. دختران و پسران جوان، زنان و
مردان مؤمن همه ميتوانند نقش ايفاء كنند. اين روحيه بايد حفظ شود.(بيانات در اجتماع مردم گيلانغرب 23/7/90)
حضور دائمي نيروهاي حزباللهي و
بسيجي در صحنهي مقابله با دشمنان
شما جوانها بايد دائم در صحنه باشيد. بايد دائم نشان
دهيد كه جمهوري اسلامي آسيبناپذير است. نيروي مؤمن بسيج و نيروهاي حزباللهي در سرتاسر
كشور و آحاد مؤمن در اين كشور، بايد كاري كنند كه اميد امريكا و صهيونيستها و بقيهي
قدرتهاي دشمن از جمهوري اسلامي به كلي قطع شود.(بيانات
در ديدار فرماندهان گردانها، گروهانها و دستههاي عاشوراي نيروي مقاومت بسيج سراسر
کشور، در سالروز شهادت امام سجاد(ع) 22/4/71)
د- مجاهدت براي تحقق ارزشهاي اسلامي
لزوم اجراي ارزشهاي اسلامي در
همهي عرصههاي فردي و اجتماعي
اساس تمسّك به ولايت، تمسّك به ارزشهاي اسلامي است. هر
چه را كه در اسلام ارزش است، بايد در صدد باشيد در عمل جذب كنيد. چه ارزشهاي فردي
- مثل آنچه كه به رابطه و علقهي هر كس با خداي خود ارتباط پيدا ميكند و يكي از مهمترين
ارزشهاي اميرالمؤمنين عليهالصّلاة والسّلام؛ يعني ارتباط با خدا، توسّل به پروردگار
و خوب كردن رابطهي خود و خدا بودن - چه ارزشهاي اجتماعي كه مربوط به جامعه است - مانند
ارزشهاي سياسي، اقتصادي و بينالمللي - و چه ارزشهايي كه مربوط به آداب و عادات عمومي
است. ببينيد اسلام كدام خصوصيّت و عمل را ارزش دانسته است؛ آن وقت سعي در پياده كردن
آن داشته باشيد. به تعبير ديگر، آن ارزشها را در محيط كار، در انتخاب همكاران، در اجراي
مأموريت و در تهيه كردن طرح براي بخشي كه مشغول كار در آن هستيد، حتماً اعمال كنيد.
اين به معناي تمسّكِ كامل به ولايت است. (بيانات در
ديدار كارگزاران نظام در روز "عيد غدير" 08/03/73)
وظايف بسيج در حفظ فضاي سالم کشور
و منزوي کردن زشتيها و آلودگيها
امروز وظيفهي بسيج، حفظ فضاي سالم در كشور و
منزوي كردن زشتي و آلودگي و غفلت و ريا و نفاق و شرك است. امروز نسل نوخاستهي كشور،
با كمال صفا و پاكي به دنبال حقيقت ميدود و تشنهي آن است. در كجاي كشور، شما جوانان
نوخاسته - پسر و دختر - را ميبينيد كه تشنهي حقيقت و معنويّت و فهميدن و درست فهميدن
نباشند؟ اين نسل پُرعددِ امروزِ كشور ما با صفاي ذاتي جواني خود و با تربيت اسلامي
جامعهي ما، دنبال حقيقت است؛ اما در كمين اين نسل، گرگان درنده و روبهان حيلهگري
هستند. در كمين نسل نوخاستهي جوان ما كساني نشستهاند كه ميخواهند او را بفريبند،
يا بدرند و از بين ببرند.(بيانات در جمع يکصد و ده
هزار نفر از نيروهاي بسيجي شرکتکننده در اردوي رزمي ـ فرهنگي علويون 21/8/80)
اهميت عدالت در اسلام
در اسلام، عدالت مسألهي بسيار مهمي است. ارزشي كه از
نظر اسلام بههيچوجه و در هيچ شرايطي مورد مناقشه قرار نميگيرد، عدالت است. عدالت،
هدف پيغمبران است؛ هدف انقلاب اسلامي هم بوده است. در سايهي عدالت، زندگي مردم ميتواند
با رفاه و توسعهي مادي به سمت اهداف معنوي هم حركت كند. (بيانات
در اجتماع مردم رفسنجان 18/2/84)
قسط و عدل مقدمهي واجب براي کمال
نهايي انسانها
قسط و عدل، واجبترين كارهاست. ما رفاه را هم براي قسط
و عدل ميخواهيم. كارهاي گوناگون ـ مبارزه، جنگ، سازندگي، توسعه ـ را براي قسط و عدل
ميخواهيم؛ براي اينكه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خيرات جامعه استفاده
كنند و عدّهاي محروم و مظلوم واقع نشوند. در محيط قسط و عدل است كه انسانها ميتوانند
رشد كنند، به مقامات عالي بشري برسند و كمال انساني خودشان را به دست آورند. قسط و
عدل، يك مقدّمهي واجب براي كمال نهايي انسان است. چطور ميشود به اين قضيه بياعتنايي
كرد؟ (بيانات در ديدار با جمعي از فرماندهان و پرسنل
نيروي انتظامي 25/4/76)
تحقق عدالت، آرمان بزرگ مجاهدين
راه حق
اگر كسي تصور كند كه ممكن است دين الهي و واقعي - نه
فقط دين اسلام - تحقق پيدا كند، ولي در آن عدل اجتماعي به معناي صحيح و وسيع آن تحقق
پيدا نكرده باشد، بايد بداند كه اشتباه ميكند. هدف پيامبران، اقامهي قسط است: «ليقوم
النّاس بالقسط». اصلاً پيامبران آمدند تا اقامهي قسط كنند. البته، اقامهي قسط يك
منزل در راه است و هدف نهايي نيست؛ ليكن آنها كه آمدند، كار اولشان اين است كه اقامهي
قسط كنند و مردم را از شر ظلم و جور طاغيان و ظالمان نجات دهند. هدف حكومت وليعصر
(عجّلاللَّهتعاليفرجهالشّريف) در آخر زمان هم باز همين عدل است. (بيانات در ديدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوري
اسلامي، در آستانهي يازدهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران 9/11/68)
تأمين عدالت، هدف اصلي نظام
جمهوري اسلامي
هدف اصلي در كشور ما و در نظام جمهوري اسلامي، عبارت
از تأمين عدالت است و رونق اقتصادي و تلاش سازندگي، مقدّمهي آن است. ما نميخواهيم
سازندگي كنيم كه نتيجهي اين سازندگي يا نتيجهي رونق اقتصادي، اين باشد كه عدّهاي
از تمكّن بيشتري برخوردار شوند و عدهاي فقيرتر شوند. اين، به هيچوجه مورد رضاي الهي
و رضاي اسلام و مورد قبول ما نيست. ما ميخواهيم سازندگي شود و كشور رونق اقتصادي و
پيشرفت مادّي پيدا كند و ازلحاظ اقتصادي رشد كند، تا بتواند به عدالت اجتماعي نزديك
شود و فقير نداشته باشيم؛ تا ديگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محروميت نكنند و محروم
نباشند؛ تا منطقهي محروم در كشور نداشته باشيم و فاصلهي بين فقير و غني، روزبهروز
كمتر شود. اين، هدف اصلي است. (بيانات به مناسبت حلول سال 1372 هجري
شمسي)
تلاش براي دستيابي به جامعهي
علوي
آن جامعهاي الهي است، كه در آن، عدالت باشد. والّا،
جامعهاي كه در آن عدالت نبود؛ فاصلههاي عميقِ طبقاتي وجود داشت؛ عدم برخورداري يك
جمع كثير از مردم به سودِ برخورداريهاي نابحقِ ديگران وجود داشت، اين جامعه، اسلامي
نيست. اين جامعه، جامعهي علوي نيست. بايد تلاش كنيم تا به آن جامعه برسيم. (بيانات در ديدار مسئولان كشوري و لشگري به مناسبت روز عيد
غدير19/03/72)
بسط عدالت از دشوارترين ميدانهاي
مجاهدت
يكي از دشوارترين ميدانهاي مجاهدت، ميدان مجاهدت براي
بسط عدالت است.(بيانات در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري 19/6/82)
وجوب جهاد براي تحقق عدالت
براي عدالت است كه خداي متعال جهاد را بر مسلمانان
واجب كرده است. مخصوص اسلام هم نيست؛ جهاد در همهي اديان الهي وجود داشته است. آن
كساني مقابل دعوتند كه با آسايش مردم، با آرامش مردم، با آسايش جامعه، با تعالي
جامعه مخالفت و معارضه ميكنند و دشمن منافع انسانها هستند؛ اين همان نقطهاي است
كه اسلام آن را هدف قرار ميدهد. (بيانات در ديدار
مسئولان نظام در روز عيد مبعث 19/4/89)
بسيجي عدالتطلب است
بسيجي عدالتطلب است. عدالتطلبي فقط اين نيست كه انسان
شعار عدالتطلبي بدهد؛ نه، بايد اين را واقعاً بخواهد. عدالتطلبي به اين نيست كه انسان
رودرروي كسي بايستد و بگويد تو عدالتطلب نيستي؛ نه، اين، ساز و كار دارد. بايد جامعه
به نقطهيي برسد كه سياستهاي عدالتطلبانه در آن طراحي شود و دستگاه اجرايي طوري باشد
كه سياستهاي عدالتطلبانه فرصت عملياتي شدن و اجرايي شدن پيدا كند؛ والّا خيلي سياستهاي
عدالتطلبانه هم مطرح ميشود؛ اما سازوكار، آدمها، مهرهها، قلمبهدستها و امضاءكنندهها
يا علاقه ندارند، يا اعتقاد ندارند، يا همت ندارند، يا حال و حوصله ندارند، يا از همان
قبيلِ «برو بابا دلت خوشه» است؛ لذا كارها متوقف و لنگ ميماند؛ بنابراين آنجاها را
بايد اصلاح كرد. (بيانات در ديدار دانشجويان بسيجي
5/3/84)
عدالت در هم تنيده با دو مفهوم
عقلانيت و معنويت
اگر بخواهيم عدالت به معناي حقيقيِ خودش در جامعه تحقق
پيدا كند، با دو مفهوم ديگر بشدت در هم تنيده است؛ يكي مفهوم عقلانيت است؛ ديگر معنويت.
اگر عدالت از عقلانيت و معنويت جدا شد، ديگر عدالتي كه شما دنبالش هستيد، نخواهد بود؛
اصلاً عدالت نخواهد بود. عقلانيت بهخاطر اين است كه اگر عقل و خرد در تشخيص مصاديق
عدالت بهكار گرفته نشود، انسان به گمراهي و اشتباه دچار ميشود؛ خيال ميكند چيزهايي
عدالت است، در حاليكه نيست؛ و چيزهايي را هم كه عدالت است، گاهي نميبيند. بنابراين
عقلانيت و محاسبه، يكي از شرايط لازمِ رسيدن به عدالت است.(بيانات در ديدار اعضاي هيئت دولت 8/6/84)
لزوم همراهي عدالت با معنويت
اگر عدالت را از معنويت جدا كنيم - يعني عدالتي كه با
معنويت همراه نباشد - اين هم عدالت نخواهد بود. عدالتي كه همراه با معنويت و توجه به
آفاق معنويِ عالم وجود و كائنات نباشد، به رياكاري و دروغ و انحراف و ظاهرسازي و تصنع
تبديل خواهد شد؛ مثل نظامهاي كمونيستي كه شعارشان عدالت بود. ما ميگفتيم عدالت و آزادي؛
اما آزادي اصلاً جزو شعارهاي آنها نبود. در همهي كشورهايي كه حركت كمونيستي در آنجا
به شكلي از اشكال - انقلاب يا كودتا - تحقق پيدا كرده بود، «عدالت» محور شعارهاي آنها
بود؛ اما واقعيت زندگي آنها مطلقاً نشاندهندهي عدالت نبود؛ درست ضد عدالت بود. عدهيي
به اسم كارگر سر كار آمدند، كه همان طبقهي اشرافيِ رژيمهاي طاغوتي بودند و هيچ تفاوتي
با آنها نداشتند. زندگي سران كشورهاي ماركسيستي اينطور بود. بنده زمان مسؤوليت رياستجمهوري
وضعيت اقشار پايين بعضي از كشورهاي سوسياليستي را ديده بودم؛ آن چيزي كه اسمش عدالت
است و آن مفهومي كه عدالت دارد، مطلقاً در آنجاها وجود نداشت. طبقهي اشراف جديدي
در آنجا وجود داشت كه با معيارهاي حزبي و سياسيِ خاص خودشان روي كار آمده بود و از
همهي امكانات برخوردار بود؛ مردم هم در فقر و تهيدستي و بدبختي زندگي ميكردند. اين
وضعيت حتّي در بعضي از كشورهاي درجهي يكشان هم ديده ميشد. بنابراين، اينگونه عدالتطلبي
بيدوام خواهد بود و از طريق درستِ خودش منحرف و رياكارانه و دروغين خواهد بود.
عدالت بايد با معنويت همراه باشد؛ يعني بايد شما براي خدا و اجر الهي دنبال عدالت باشيد؛
در اين صورت ميتوانيد با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله كنيد.(بيانات در ديدار اعضاي هيئت دولت 8/6/84)
استقلال، بزرگترين موهبت الهي
براي ملت ايران
جمهوري اسلامي - به فضل پروردگار - بر اساس استقلالي
كه آن را با قدرت و همّت ملت خود به دست آورده و به كمك خدا توانسته است آن را حفظ
كند، مواضع خود را صريحاً اعلام مينمايد. استقلال جمهوري اسلامي، بزرگترين موهبت الهي
براي اين ملت و كشور است. امروز قدرت استكباري امريكا ميخواهد بر سرِ استقلال جمهوري
اسلامي، معامله كند. جمهوري اسلامي، استقلال خود را با مبارزه به دست آورده است و با
مبارزه هم آن را حفظ خواهد كرد. (بيانات در "مانور
بزرگ ولايت"، 03/03/75)
استقلالطلبي و رهايي از وابستگي
شعار ملت ايران در اين حركت عظيم چيست؟ استقلال. اين
ملت ميگويد: «ما ميخواهيم مستقل باشيم. ما نميخواهيم امريكا و انگليس و ديگر دولتها،
بر سرنوشتمان مسلط باشند.» همين شعارِ استقلال، شعاري است كه قدرتمندان عالم از آن
ضرر ميبينند. .. ملت ايران ميگويد: «ملتها بايد استقلال داشته باشند. ملتها بايد بر ثروتهاي طبيعي
خودشان حاكم باشند. اختيار ثروتهاي طبيعي ملتها بايد دست خودشان باشد.» ملت ايران،
اين را ميگويد. جمهوري اسلامي، يعني اين. حكومت الهي، يعني اين. (بيانات در صحن آستان قدس رضوي-
01/01/73)
توانايي دفاع از عزت و موجوديت يک
ملت در صورت استقلال و اتکاء به خود
بدانيد يك ملت وقتي ميتواند از كرامت خود، از عزت خود،
از موجوديت خود به معناي واقعي كلمه دفاع كند كه مستقل و متكي به خود، متكي به نيروي
خود و به ارادهي خود باشد و با توكل به خداوند متعال آمادگي را هميشه حفظ كند. روز
به روز ملت ايران به توفيق الهي اين آمادگي را بيشتر خواهد كرد و يقيناً دشمنان نظام
جمهوري اسلامي از تهديد خود، از توطئهي خود، از بددلي و بدخواهي خود، هيچ طرفي نخواهند
بست. (بيانات در مراسم مشترک نيروهاي مسلح استان
کردستان 23/2/88)
هزينه دادن يک ملت براي رسيدن به
عزت و استقلال
يك ملت اگر اهل خدا هم نباشد، دين و قيامت را هم قبول
نداشته باشد و بخواهد به عزت برسد، بايد هزينه كند؛ بخواهد به استقلال برسد، بايد هزينهي
آن را بپردازد؛ بخواهد حق خود را در مقابل زورگويان عالَم حفظ كند، بايد متحمل هزينهي
آن بشود. نميشود گوشهاي نشست و توقع و آرزوي پيشرفت و توسعه و عزت و آقايي كرد، اما
در ميدان عمل هيچ كوشش و تلاشي نشان نداد؛ اين شدني نيست. بعضيها همين قدر اين را
بلدند كه گِله كنند، كمبودها را مطرح كنند، شِكوه كنند؛ اما سهم خود را در راه پيشرفتي
كه بايد پرداخت، چگونه ميپردازند؟ از اين ديگر حرفي نميزنند. آنوقتي كه وقت تلاش
و سعي است، تماشاچياند؛ آنوقتي كه وقت داوري است، بيرحمانه و غيرمنصفانه داوري ميكنند؛
اين نميشود. يك ملت، يك جمعيت، يك فرد، براي اينكه بتواند به آرزوهاي بلند خود دست
پيدا كند، بايد تلاش كند. ملت ما اين تلاش را كرد و توانست انقلاب را پيروز كند. اين
تلاش را كرد و توانست در جنگ تحميلي هشتساله، سربلند از آب در بيايد. (بيانات در مراسم هجدهمين سالگرد رحلت حضرت امام خميني(ره)
14/3/86)
جنگ هشت ساله، هزينهي کسب
استقلال و عزت ملت ايران
ملت بايد به خود بيايد، هوشيار باشد، راه خود را پيدا
كند؛ و ملت ايران پيدا كرد. البته ما هزينههاي زيادي داديم. جنگ هشت ساله يكي از هزينههائي
بود كه ملت ايران داد؛ اما در مقابل استقلال خود را گرفت؛ عزت خود را گرفت. امروز ملت
ايران و جوانان ايران در دنياي اسلام و در بسياري از كشورهاي ديگر براي ملتها و براي
روشنفكران الهامبخشند. امروز احترام ايران و اعتبار ايران در دانشگاههاي سراسر دنياي
اسلام از همهي كشورها بيشتر است. به خاطر همين ارادهاي كه ملت ايران از خود نشان
داد و سرنوشت خودش را عوض كرد. اين راه بايد ادامه پيدا كند؛ اميد به شما جوانهاست.
(بيانات در ديدار دانشآموزان و دانشجويان بسيجي
9/8/86)
حفظ استقلال کشور بر عهدهي
جوانان
در مقابل دشمناني كه كشور ايران و اسلام را تهديد ميكنند،
همين شما جوانان شجاع، با قدرت ارادهيي كه داريد، با شور و شوقي كه داريد، بايد بايستيد.
استقلال كشور، به شماها بستگي دارد. دفاع از كشور، به عهدهي جوانان غيور و با همتي
مثل شماهاست. جوانان بايد اولاً مثل هميشه، در ميدان جهاد، دلاورانه حاضر باشند و فنون
جنگي را فرا بگيرند و جزو مجموعهي بسيج باشند؛ ثانياً در ميدان سازندگي هم فعاليت
كنند. جوانان روستاها و بخشها بايد كار و تلاش كنند. بحمداللَّه زمين خوب، خاك خوب،
استعداد حاصلخيزي خوب و امكانات فراوان وجود دارد؛ جوان بايد تلاش و كار كند و دنيا
را آباد نمايد. مرد و زن، همه بايد براي آباد كردن كشور تلاش كنند؛ اما جوانان سهم
بيشتري دارند.(بيانات در جمع مردم روستاي ليلک، از
توابع بخش دلوار بوشهر13/10/70)
ز- استکبارستيزي و تداوم مبارزه با ظلم
معناي مبارزه با استكبار
مقصود از مبارزه اين است كه ملت ايران، در مقابل كيد
و تعرّض و دستاندازي و تلاشهاي سياسي دشمن و انواع و اقسام كارهايي كه ميكند تا دوباره
كشور ايران را به يكي از اقمار خود تبديل نمايد، با شدّت و قدرت خواهد ايستاد و مقاومت
خواهد كرد. مبارزه، يعني اين. مبارزه با استكبار، يعني هر جا كه در سطح جهان، دستمان
برسد، نسبت به استكبار، افشاگري خواهيم كرد. هر جايي كه مظلومي، از ظلم استكبار دچار
آسيب است و به جان آمده، ما هر طور بتوانيم، طرفِ آن مظلوم را خواهيم گرفت. (بيانات به مناسبت روز مبارزه با استكبار جهاني، 09/08/75)
ضديت با استكبار، پيام انقلاب
اسلامي
پيام انقلاب اسلامي، پيام ضديّت با استكبار است. محتوا
و مضمون انقلاب اسلامي را بفهميد. انقلاب اسلامي در سطح بينالمللي، پيامش اين است
كه معنا ندارد يك دولت، و يك ملت، از چارچوب مرزهاي خود،پا را فراتر بگذارد و براي
آحاد ملتهاي ديگر و شركتهاي كشورهاي ديگر، تكليف معيّن كند! ما ميگوييم استكبار، يعني
اين. ما با اين مخالفيم و مبارزه ميكنيم.( بيانات در ديدار با كارمندان و كاركنان دولت به مناسبت هفتهي دولت و روز كارمند، 07/06/75)
استکبارستيزي امام(ره) برخاسته از
روحيهي بسيجي
رهبر كبير انقلاب اسلامي كه خود را بسيجي ميشمرد و بدان
افتخار ميكرد، جهاني را در مقابله با استكبار و قدرتهاي ستمگر عالم بسيج كرد و خواب
راحت را از چشم زورگويان زدود و نور اميد را كه كليد همهي پيروزيها و پيشرويهاست،
در دل ملتها تابانيد. (پيام به گردهمايي سراسري
فرماندهان بسيج، بهمناسبت سالروز انتشار پيام رهبر فقيد انقلاب براي تشکيل بسيج
مستضعفان و گراميداشت هفته ي بسيج 2/9/68)
استکبارستيزي ملت ايران
ما يقهي قدرتهاي بزرگ دنيا را در همه جاي دنيا ميگيريم
و دليلمان اين است كه آنها متعرّض و ظالمند. ما ظالم را به حال خود رها نميكنيم و
نميگوييم: «اگر ما را رها كنيد، ديگر با شما كاري نخواهيم داشت.» آنها متجاوز و متعرّضند،
و دائماً در حال ظلم كردن به ملتها هستند. ما از آن دولتها و ملتها نيستيم كه متجاوز
ظالمي را به حال خود رها كنيم تا پي كار خودش برود!(بيانات
در ديدار ارتشيان به مناسبت روز ارتش 24/01/73)
مبارزهي دائمي با استكبار جهاني
پس، ملت ايران، شعار مبارزه با استكبار را بايد به عنوان
پرچم و مشعلي حفظ كند. چرا؟ چون اگر اين عَلمِ برافراشته حفظ نشود و اين شعار، افسرده
و گم شود، راه ملت گم خواهد شد. پس، مبارزه با استكبار، يك شعار هميشگي است. (بيانات به مناسبت روز مبارزه با استكبار جهاني، 09/08/75)
تداوم مبارزهي ملت ايران تا
پيروزي عليه جبههي استكبار
ملت ايران، از روز اوّل نشان داده است؛ امروز هم پاي
اين حرف ايستاده است كه اگر امريكا و قدرتهاي جهاني، دست به يكي كنند و بخواهند فشار
بياورند و اين ملت و اين نظام را وادار نمايند كه از مواضع صحيح و عاقلانه و انساني
و برگزيدهي خودش - كه اين مواضع را ما انتخاب كردهايم و كسي آنها را به ما ديكته
نكرده است؛ خود ما انتخاب كردهايم، خود اين ملت انتخاب كردهاند - عقبنشيني كند،
اين ملت ترجيح ميدهد كه آن قدر مبارزه كند، تا آن جبههي متّحد را به زانو درآورد.
اين ملت، تسليم كسي نخواهد شد؛ اين را همه بايد بدانند.( بيانات در خطبههاي نماز جمعهي تهران، 28/10/75)
تا اهداف اسلامي هست، مقابله با
استكبار هم هست
تا وقتي كه نظام جمهوري اسلامي در خطِّ صحيح حركت ميكند
و تا وقتي كه آرمانها و اهداف قرآني و الهي و اسلامي بر ما و بر اين نظام حاكم است،
اين نفرت و مقابله با سردمداران استكبار جهاني و در رأس همه، امريكا، به قوّت خود باقي
است. (بيانات در آستانه سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا و روز ملي مبارزه با
استكبار 11/08/73)
جهاد اسلامي، عرصهي مقابله با
قدرتهاي ستمگر و ظالم
جهاد اسلام براي تحميل عقيده نيست؛ براي مبارزهي با
كساني است كه انسانها را به بردگي ميكشند. جهاد اسلام جنگ با ملتها نيست؛ بلكه جنگ
با قدرتهاي ستمگر و ظالم است. اين، تاريخ اسلام است؛ اين، عملكرد پيشوايان اسلام است؛
اين، توصيهي پيشوايان اسلام است. اميرالمؤمنين (عليهالصّلوةوالسّلام) در خطاب و فرمان
خود به مالكاشتر اين جملهي جاودانه و فراموشنشدني را دارند كه ميفرمايند: كساني
كه تو با اينها در آنجا مواجه ميشوي، يا با تو از لحاظ عقيده يكسانند، يا «و امّا
شريك لك في الخلق»؛ يا در انسان بودن با تو شريك هستند. حتي كساني كه از لحاظ عقيده
با تو همراه نيستند، ولي انسانند، بايد با انسان برخورد تكريمآميز داشت. «لاينهاكم
اللَّه عن الّذين لم يقاتلوكم في الدّين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبرّوهم و تقسطوا
اليهم انّ اللَّه يحبّ المقسطين» - اين دستور قرآن است - با كفار، با كساني كه با شما
همعقيده نيستند، اما به شما تجاوز نكردند؛ تعرض نكردند؛ تعدي نكردند؛ با شما ظالمانه
برخورد نميكنند، به اينها اعمال قسط كنيد؛ نيكي كنيد. «و ان تبرّوهم»؛ به آنها نيكي
كنيد. دستور اسلام اين است.(بيانات در ديدار دستاندرکاران
ستاد اقامهي نماز 27/6/85)
جهاد در مقابله با دشمنان عدالت و
سعادت بشر
در اسلام مبارزه هست، جهاد هست؛ منتها اين جهاد، جنگ
در مقابل معارضان با آرامش زندگي بشر، معارضان با عدالت، معارضان با سعادت بشر
است.(بيانات در ديدار مسئولان نظام در روز عيد مبعث
19/4/89)
معناي جهاد
جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ريشه يكياند؛ يعني در آن
معناي جهد و كوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط اين نيست؛ جهاد يعني مبارزه؛ مبارزهي در
همين اصطلاح متعارف فارسي امروز ما. (بيانات در
بازديد از پژوهشکدهي رويان 25/4/86)
جهاد يك بارِ معنائي ويژهاي دارد. هر تلاشي را
نميشود گفت جهاد. در جهاد، حضور و روياروئي با دشمن، مفروض است. انسان يك تلاشي
ميكند، دشمني در مقابل او نيست؛ اين جهاد نيست. اما يك وقت شما ميخواهيد يك تلاشي
را انجام دهيد، كه بخصوص يك دشمني سينه به سينهي شما ايستاده است؛ اين ميشود
جهاد. ممكن است يك وقت اين جهاد به شكل قتال باشد، ممكن است جهاد مالي باشد، ممكن
است جهاد علمي باشد، ممكن است جهاد فني باشد؛ همهي اينها جهاد است؛ انواع و اقسام
جهاد و مبارزه است. اگر بخواهيم در ادبياتِ امروز ما براي «جهاد» معادلي پيدا
كنيم، ميشود «مبارزه».(بيانات در جمع مردم و كاركنان
صنعت نفت عسلويه 8/1/90)
جهاد يعني مبارزه. در زبان فارسي، جنگ و ستيزهگري معناي
مبارزه را نميدهد. ميگويي من دارم مبارزه ميكنم: مبارزهي علمي ميكنم، مبارزهي
اجتماعي ميكنم، مبارزهي سياسي ميكنم، مبارزهي مسلحانه ميكنم؛ همهي اينها مبارزه
است و معنا دارد. مبارزه يعني تلاش پُر نيرو در مقابل يك مانع يا يك دشمن. اگر هيچ
مانعي در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جادهي آسفالته، انسان پايش را
روي گاز بگذارد و با باك پُر از بنزين سفر كند؛ اين را مبارزه نميگويند. مبارزه آنجايي
است كه انسان با مانعي برخورد كند، كه اين مانع در جبهههاي انساني، ميشود دشمن؛ و
در جبهههاي طبيعي، ميشود موانع طبيعي. اگر انسان با اين موانع درگير شود و سعي كند
آنها را از ميان بردارد، اين ميشود مبارزه. جهاد در زبان عربي عيناً به همين معناست؛
يعني مبارزه. جهادِ در قرآن و حديث هم به همين معناست؛ همهجا به معناي جنگ مسلحانه
نيست. البته يكجا با جنگ مسلحانه تطبيق ميكند، يكجا هم با جنگ غيرمسلحانه تطبيق
ميكند.(بيانات در ديدار اعضاي هيئت دولت 20/8/83)
جهاد يعني تلاش بيوقفه، همراه با خطرپذيري - در حد معقول
البته - و پيشرفت و اميد به آينده.(بيانات در ديدار
جمعي از برجستگان و نخبگان علمي و اساتيد دانشگاهها 3/7/87)
جهاد يك معناي خاصي دارد. معناي جهاد فقط تلاش نيست.
در مفهوم اسلامي، جهاد عبارت است از آن تلاشي كه در مقابل يك دشمن است، در مقابل
يك خصم است. هر تلاشي جهاد نيست. مجاهدت با نفس، مجاهدت در مقابل شيطان، جهاد در
ميدان نظامي، مواجههي با يك دشمن است؛ مواجههي با يك معارض است.(بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها 14/6/89)
معناي جهاد فيسبيلالله
نيت اگر نيت خدائي باشد، ميشود جهاد فيسبيلاللَّه.
وقتي انسان براي اعلاي كلمهي حق، اعلاي كلمهي اسلام، عزت بخشيدن به امت اسلامي و
ملت مؤمن و مسلمان ايران تلاش ميكند، اين جهاد ميشود جهاد فيسبيلاللَّه. آن وقت
در اين تلاش، بركات و عظمت و شأن جهاد فيسبيلاللَّه وجود دارد.(بيانات در جمع مردم و كاركنان صنعت نفت عسلويه 8/1/90)
آن چيزي كه مبارزهي يك انسان و چالش يك امت را رنگ جهاد
و معناي جهاد ميبخشد، همان توجه به خداست، كه قوامش به نماز است. لذا اولين واجبي
كه بر پيغمبر واجب ميشود، نماز است؛ اول تبليغي كه براي پيغمبر خداي متعال معين ميكند،
«و أمر اهلك بالصّلوة» است؛ توصيفي كه خداي متعال در درجهي اول براي جامعهي موحد
بيان ميكند، «الّذين ان مكّنّاهم في الارض اقاموا الصّلوة» است. اين، اهميت نماز است.(بيانات در ديدار دستاندرکاران ستاد اقامهي نماز 27/6/85)
جايگاه جهاد در اسلام
مسئلهي شهادت و مسئلهي جهاد در اسلام اين است: تلاشِ
از همه سو سود، بدون زيان؛ تلاشِ صادقانهاي كه به زندگي انسان معنا ميدهد؛ جهت حركت
انسان رامعين ميكند؛ چشمانداز آيندهي زندگي را به عنوان يك ملت، چشمانداز روشن
و تابناكي ميكند و چشمانداز سرنوشت نهايي انسان را به عنوان يك فرد، رضوان الهي قرار
ميدهد؛ اين جهاد و شهادت اسلام است؛ هيچ چيز جاي اين را نميگيرد. (بيانات در ديدار با خانوادههاي شهدا و ايثارگران استان
سمنان 18/8/85)
جهاد دري از درهاي بهشت
مگر يك ملت بدون جهاد ميتواند سرش را بالا بگيرد؟ مگر
يك ملت بدون جهاد ميتواند طعم عزّت را بچشد؟ مگر يك ملت بدون جهاد ميتواند در ميان
ملتهاي دنيا شأن و موقعيتي پيدا كند؟ «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة». هميشه همينطور
است و جهاد دري است از درهاي بهشت. هم خلد برين الهي؛ يعني بهشت نشئهي آخرت، هم راحت
در اين دنيا؛ يعني جهاد.(بيانات در مراسم صبحگاه لشگر
سيدالشهداء(ع) 26/7/77)
باز شدن باب جهاد بر روي اولياي
الهي
«الجهاد باب من ابواب الجنّة فتحه اللَّه لخاصّة
اوليائه». باب جهاد، باب كماهميتي هم نيست؛ درِ بهشت است، به روي همه هم باز
نميشود؛ به روي اولياء باز ميشود. اين نشان ميدهد كه مردم مجاهد ما از اولياي
خداوند هستند كه اين باب روي آنها باز شده است.(بيانات
در ديدار هزاران نفر از مردم استان فارس 3/2/90)
پيامبران الهي، پيشگامان
عرصهي جهاد و مبارزه
بسياري از پيغمبران در ميدان مبارزه و جهاد مقدّس
و قتال قدم ميگذاشتند: «و كأيّن من نبيّ قاتل معه ربّيون كثيرٌ».(بيانات
در ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نيمهي شعبان در مصلاي تهران 30/7/81)
علت دعوت اسلام به مجاهدت
در سنّت الهي، ارادهي انسان تعيين كننده است. اينكه
اسلام انسانها را به مجاهدت دعوت ميكند - «و جاهَدوا فيسبيلاللَّه» يا «و جاهِدوا
فياللَّه حقّ جهاده»؛ يعني همهي ظرفيت خود را در راه مجاهدت مصرف كنيد - به خاطر
اين است كه اگر به اين توصيهي الهي عمل كرديم، به هدف الهي زودتر خواهيم رسيد. هدف
الهي، ثابت و قطعي و تخلّفناپذير است. اگر ما عمل نكنيم، ديگران ميآيند و عمل ميكنند:
«من يرتدّ منكم عن دينه فسوف يأتي اللَّه بقومٍ يحبّهم و يحبّونه». خداي متعال اين
راه و اين سرمنزل و اين سرنوشت را قطعي قرار داده است. آنچه قطعي نيست، عبارت است از
زمان و مردمي كه سعادتِ بردن اين گوي را از اين ميدان داشته باشند. اين بسته به ارادهي
من و شماست.(بيانات در جمع مسئولان و کارگزاران در سالروز ولادت فرخندهي
نبي اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع) 9/3/81)
چرايي وجوب مجاهدت در راه خدا
ببينيد امروز دولتها و اشخاص و مجموعههاي مستكبر براي
تحقّق خواستههاي خودشان، با بشريت چه ميكنند! چقدر ملتها را اسير ميكنند! چقدر ملتها
را گمراه ميكنند و به سمت شهوات سوق ميدهند! اينها ابزارهاي بدبختي و تيرهروزي بشر
است كه در دست انسانهاي طغيانگر قرار دارد. به همين علت است كه اسلام در اولين رديف
فهرست كارهاي واجب، مجاهدت در راه خدا را قرار ميدهد. «و جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ
جِهادِهِ»؛ در راه خدا آن چنان كه شايسته است، مجاهدت كنيد. اين مجاهدت، هم مجاهدت
درون خود، هم مجاهدت در محيط بيرون، هم مقاومت در مقابل زورگويان و ستمگران و هم مقاومت
در مقابل موانع طبيعي است. خدا مظهر كامل آن همه ايستادگي در مقابل قدرتهاي ستمگر و
ظالم است.(بيانات در ديدار عمومي بهمناسبت عيد سعيد
فطر 28/10/77)
معنا يافتن جهاد در اهداف والاي
آن
جهاد يك ملت وقتي معنا مييابد و درخشندگي و ماندگاري
پيدا ميكند كه اهداف تعريفشدهي آن، اهداف والايي باشد.
اين اهداف تعريف شده، منحصر به يك بخش از زندگي انسانها نيست؛ اين اهداف شامل زندگي
مادي و معنوي مردم است. اسلام مردم خود را خوشبخت و سعادتمند ميخواهد. اين سعادت فقط
با پول بهدست نميآيد؛ فقط با ذكر و عبادت هم بهدست نميآيد. حيات طيبهي اسلامي،
زندگييي است كه در آن، راه رسيدن به معنويت و اهداف و سرمنزلهاي نهاييِ اين راه،
از زندگي دنيايي مردم عبور ميكند. اسلام دنياي مردم را آباد ميكند؛ منتها آبادي دنيا
هدف نهايي نيست. هدف نهايي عبارت است از اينكه انسانها در زندگي دنيوي از معيشت شايسته
و مناسب، از آسودگي و امنيتخاطر، و از آزادي فكر و انديشه برخوردار باشند و از اين
طريق به سمت تعالي و فتوح معنوي حركت كنند. حيات طيبهي اسلامي شامل دنيا و آخرت -
هر دو - است. مسأله اين است كه زندگي دنيوي - كه به سمت اهداف الهي حركت ميكند - بايد
زندگاني حقيقي و راستينِ عادلانه را براي مردم تأمين كند.(بيانات
در اجتماع مردم رفسنجان 18/2/84)
جهاد در ميدان جنگ و ميدان نظامي كه اينقدر عظمت دارد،
اگر با اهداف خدايي نباشد و بدون ارتباط با خدا باشد، به يك چيز كمارزش يا بيارزش
و گاهي هم ضد ارزش، تبديل ميشود!(بيانات در ديدار با
رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت 6/6/85)
مجاهدت؛ رمز پيروزي
البته پيروزي، بدون مجاهدت، بدون حركت، بدون
خطرپذيري، امكان ندارد. خداي متعال وعدهي پيروزي بدون حركت به هيچ كس نداده است.
صِرف مؤمن بودن هم كافي نيست؛ مجاهدت لازم است، صبر لازم است؛ «و
لنصبرنّ علي ما ءاذيتمونا» - اين حرف پيغمبران است به مخالفانشان - ما ايستادگي ميكنيم. پيغمبران ايستادگي كردند.
امروز منطق پيغمبران با آن همه سركوبي كه عليه آنها انجام گرفته است، منطق همهگير دنياست. حرف پيغمبران پيش رفت، منطق فرعونيان پيش نرفت. اين حركت و اين جهتگيري، روزبهروز هم
بيشتر
خواهد شد. صبر لازم است، ايستادگي لازم است. ملت ما اين ايستادگي را از خود نشان داد. (بيانات
در ديدار مسئولان نظام و سفراي كشورهاي اسلامي در سالروز بعثت پيامبر اعظم(ص)
29/3/91)
مجاهدت؛ رمز شکستناپذيري
آنچه ميتوانست ملتي را به ميدان مقاومت وارد كند و
نيروئي شكستناپذير از آنان فراهم آورد، اسلام و جهاد و شهادت بود.(بيانات در كنفرانس حمايت از انتفاضهي فلسطين 9/7/90)
مجاهدت؛ تنها راه غلبهي ملتها
بر دشمنان
هيچ ملتي و كشوري بدون مجاهدت بهترين فرزندانش نتوانسته
است از شرّ سلطهي بيگانگان كه زشتترين خفّت و خواري براي يك ملت است، خود را نجات
دهد. امروز هم مجاهدت جوانان و برگزيدگان در ميدانهاي ديگر لازم است: ميدان سازندگي،
ميدان آگاهي از كيد دشمنان، ميدان تلاش براي خودسازي علمي و اخلاقي، ميدان ايجاد اميد
در مردم و مبارزه با ديو يأس، ميدان مبارزه با تبليغات دشمنان مستكبر، ميدان وحدت و
همكاري و همبستگي ملّي.(پيام به مناسبت سومين روز از
دهه مباركه فجر روز "ايثار و شهادت" 13/11/73)
حفظ يک ملت با مجاهدت در راه حق
مسلمانها هزار سال در خواب غفلت بودند؛ دويست سال استعمار
بر سرزمينهاي اسلامي حاكم و مسلط بود؛ امروز هم استكبار جهاني بر بخشي از دنياي اسلام
مسلط است؛ مگر اين مسلمانان مؤمن نيستند؟ چرا، آنها هم ايمان دارند و نماز ميخوانند؛
اما اين كافي نيست. براي پيروزي و موفقيت، مؤمن بودن و نماز و روزه بهجا آوردن كافي
نيست؛ مجاهدت لازم است. در سايهي مجاهدت است كه يك ملت ميتواند خودش را، هويتش را،
ناموسش را، افتخاراتش را، تاريخش را، فرهنگش را و استقلال و آزادياش را حفظ كند. ملت
ما اين كار را كرد و جوانهاي شما هم پيشاهنگان اين راه بودند. به اين مجاهدتها افتخار
كنيد.(بيانات در ديدار خانوادههاي شهداي کرمان
12/2/84)
مجاهدت؛ رمز عزت
آنچه كه شما را عزيز كرد، مجاهدت در راه خدا بود.(خطبههاي نماز عيد سعيد فطر 28/10/77)
جهاد فيسبيلالله ضامن عزت ملتها
و امت اسلامي
افرادي به نيابت از دشمنان عزت اين ملت سعي كردند جهاد
را بدنام كنند. الان ميدانيد در كشورهايي از منطقهي ما، سعي امريكاييها بر اين است
كه آيات جهاد را از كتابهاي درسي بيرون بياورند؛ اصرار كردند كه بايد اين كار را بكنيد؛
بعضي از دولتهاي ضعيف و زبون هم اين را قبول كردند. ميخواهند جهاد را از آيات قرآن
و تعاليم ديني خارج كنند؛ چون ضامن عزت ملتهاي اسلامي و امت اسلامي و بزرگترين سنگر
و حصن حصين مقاومت، جهاد فيسبيلاللَّه است. شهادت را به عنوان يك عمل سادهلوحانه
معرفي كردند، كه خود برترين ارزشهايي است كه جهاد به دنبال دارد.(بيانات در ميدان صبحگاه ستاد نيروي مقاومت بسيج 2/6/84)
ضعف و انحطاط دنياي اسلام بر اثر
فراموش کردن مجاهدت در راه خدا
امت اسلامي پيشرو علم و مدنيت و اخلاق و گسترش نشانههاي
انسانيت در دورانهاي طولاني در تاريخ بود. امروز امت اسلامي دچار تفرقه است، دچار ضعف
است، دچار عقبماندگي است؛ كفار و دشمنان دين در سياست و در امور زندگي او دخالت ميكنند؛
به او ظلم ميكنند و او نميتواند از خودش دفاع كند. اين، ضعف و انحطاط دنياي اسلام
بر اثر فراموش كردن مجاهدت در راه خداست. نميگوييم چرا شمشير دست نگرفتهايد و وقت
و بيوقت با دشمن نجنگيدهايد - جنگ هم يكي از انواع جهاد است - ميگوييم ما چرا از
شناسايي دشمن غافل شدهايم؟ از نقشههاي دشمن غافل شدهايم؟ از كيد دشمن غافل شدهايم؟
چرا فريب دشمن را خوردهايم؟(بيانات درديدار گروههاي
مختلف مردم بهمناسبت ميلاد باسعادت عليبنابيطالب(ع) 17/5/85)
گسترش نمادهاي مجاهدت؛ رمز عزت و شکوفايي جامعه
اشتباه است اگر كسي خيال كند اسم جنگ و شلمچه و ايثار
و سرباز و سپاهي و سردار را نياوريد؛ مبادا وضعي كه ميخواهيم در جامعه به وجود آيد،
به هم بخورد! نه؛ اين خطاست. وضع مطلوب، وضع خوب، بناي شامخ، پرچم عزّت، دولت مقتدر،
ملت سربلند و راه روشن، آن وقتي خواهد شد كه مفهوم «جهاد» در حالي كه در انسانهاي پاك
و والا و پيراسته تجسّد پيدا كرده است، در جامعهاي نيز وجود داشته باشد، و در جامعهي
ما وجود دارد. (بيانات در مراسم صبحگاه لشگر
سيدالشهداء(ع) 26/7/77)
عرصهها و گستردگي ميدان جهاد
شما جانبازان ذخيرههاي باارزش دانشگاه جهاديد. جهاد
لزوماً با شهادت همراه نيست؛ اما لزوماً با فوزِ به رتبهي مجاهدان و تقرّب به پروردگار
همراه است. ميدان جهاد هم همه جاست؛ هم در دفاع نظامي از كشور، هم در دفاع سياسي و
آبرويي از كشور و هم در تلاش براي پيشبرد كشور و ملت، كه امروز شما در اين سنگر كار
ميكنيد. اينها همه مبارزه است و همه بايد مبارزه كنيم. يك تحقيق، اقدام علمي و يا
حركت سياسي صحيح شما در مجموعهي حركت دانشجويي يا در خارجِ آن، مبارزه است. (بيانات
در ديدار استادان و دانشجويان قزوين 26/9/82)
جهاد يعني مبارزه براي يك هدف والا و مقدس. ميدانهايي
دارد؛ يكي از ميدانهايش حضور در نبردهاي مسلحانهي رايج جهاني است. ميدان سياست هم
دارد؛ ميدان علم هم دارد؛ ميدان اخلاق هم دارد. ملاك در صدق جهاد اين است كه اين حركتي
كه انجام ميگيرد، جهتدار و مواجه با موانعي باشد كه همت بر زدودن اين موانع گماشته
ميشود؛ اين ميشود مبارزه. جهاد يعني يك چنين مبارزهيي، كه وقتي داراي جهت و هدف
الهي بود، آنوقت جنبهي تقدس هم پيدا ميكند.(بيانات در
ديدار هيأت علمي و کارشناسان جهاد دانشگاهي 1/4/83)
كاري كه ميكنيد براي اعتلاء دين يا اعتلاء امت اسلامي،
جهاد است؛ درسي كه ميخوانيد براي رسيدن به ارتقاء عموميِ ملت اسلامي و امت اسلامي،
جهاد است؛ تلاشي كه ميكنيد براي ايجاد همدلي و محبت بين آحاد امت اسلامي و يكپارچگي
آنها، جهاد است؛ وقتي با تمايلات اغواگرانهي شيطاني در درون خودتان مبارزه ميكنيد،
جهاد است؛ هنگامي كه دشمنان خدا و دين و قرآن را در دل يا در زبان و يا در عمل خود
دشمن ميداريد، جهاد في سبيلاللَّه است؛ اينها درس اميرالمؤمنين و درس اولياء دين
است - جهاد، فقط مخصوص ميدان جنگ نيست - و امت اسلامي به خاطر فراموش كردنِ مجاهدت
در راه خدا به وضعيت اسفبارِ امروز رسيده است.(بيانات
درديدار گروههاي مختلف مردم بهمناسبت ميلاد باسعادت عليبنابيطالب(ع)
17/5/85)
مبارزه انواع و اقسامي دارد: مبارزهي علمي داريم، مبارزهي
مطبوعاتي داريم، مبارزهي سياسي داريم، مبارزهي اقتصادي داريم، مبارزهي نظامي داريم،
مبارزهي آشكار داريم، مبارزهي پنهان داريم؛ اما يك نقطهي مشترك در همهي اينها وجود
دارد و آن اينكه در مقابلِ يك خصم است؛ در مقابلِ يك مانع است. مبارزه با دوست معني
ندارد؛ مبارزه در مقابلِ يك دشمن است. (بيانات در
بازديد از پژوهشکدهي رويان 25/4/86)
نتيجهي ورود به هر ميداني با
روحيهي جهادي
ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائي كه با
روحيهي جهادي وارد ميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد
سازندگي ديديم، در حركت علمي داريم مشاهده ميكنيم. اگر ما در بخشهاي گوناگون، روحيهي
جهادي داشته باشيم؛ يعني كار را براي خدا، با جديت و به صورت خستگيناپذير انجام
دهيم - نه فقط به عنوان اسقاط تكليف - بلاشك اين حركت پيش خواهد رفت.(بيانات در حرم مطهر رضوي در آغاز سال 90 1/1/90)
حصول هدفهاي بزرگ با مجاهدت و
مبارزه
هدفهاي بزرگ، در زمانهاي متناسب و طولاني و با تلاش و
مجاهدت، قابل حصول است. هدفهاي بزرگ را نميتوان با راحتطلبي، مفت و مجّاني، بدون
تلاش و مجاهدت به دست آورد؛ بايد تلاش و برنامهريزي كرد.(بيانات در
جمع دهها هزار نفر از راهيان نور و قشرهاي مختلف مردم در پادگان دوکوهه 9/1/81)
ايمان و جهاد، راه حل غلبهي بر
مشکلات گوناگون
وقتي اين ملت به هدفهاي خود دست پيدا خواهد كرد و مشكلات
گوناگون را از سر راه خود برخواهد داشت كه ايمان و جهاد در ميان مسؤولان به عنوان يك
ارزش شناخته شود. اين جهاد، جهاد علمي، جهاد عدالتخواهي و جهاد مديريتي و اقتصادي است.
مديران كشور، مسؤولان، و پشت سر آنها مردم وقتي اين شعارها را مد نظر قرار دهند، حركت
كشور به سمت هدفها و آرمانهاي خود پُرشتاب و موفق خواهد شد.(بيانات در صحن جامع رضوي 1/1/84)
مجاهدت، لازمهي همهي مقصودهاي
بزرگ
همهي مقصودهاي بزرگ محتاج مجاهدتند. هيچ مقصود بزرگي
نيست كه بدون مجاهدت حاصل شود.(بيانات در ديدار جمعي
از مسئولان در سالروز ولادت حضرت رسول اعظم(ص) 25/12/87)
اعتقاد به جهاد، رمز پيشروي در
همهي ميدانها
با نشستن و خوردن و خوابيدن و تكيهي به بيگانه كردن
و هوي و هوس را در زندگي حاكم كردن، هيچ ملتي به جائي نخواهد رسيد. كساني كه وقتي
صحبت دفاع مقدس ميشود، منفيبافي ميكنند؛ وقتي صحبت شهادت ميشود، نيشزني ميكنند؛
وقتي بحث جانباز و ايثارگر پيش ميآيد، چهره در هم ميكشند؛ وقتي بحث پيشرفتهاي
علمي و شكستن مرزهاي علم پيش ميآيد، لبخند تمسخر ميزنند؛ وقتي بحث سانتريفيوژهاي
مجموعهي غنيسازي هستهاي پيش ميآيد، سر تكان ميدهند و ميگويند امكان ندارد،
اينها از حركت يك ملت چيزي نميفهمند. تربيتشدههاي تربيت غلط و اخلاق فاسد طاغوتي
چيزي از تأثير ايمان و حركت و جهاد نميفهمند.
يك ملت وقتي معتقد به جهاد شد، در همهي ميدانها
پيشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نيست؛ جهاد اين است كه انسان خود را هميشه
در ميدان حركت و مبارزه با مانعها و مانعتراشها ببيند، احساس تكليف كند، احساس
تعهد كند؛ اين ميشود جهاد؛ جهاد اسلامي اين است. جهاد گاهي با جان است، گاهي با
مال است، گاهي با فكر است، گاهي با دادن شعار است، گاهي با حضور در خيابان است،
گاهي با حضور در پاي صندوق رأي است؛ اين ميشود جهاد فيسبيلاللَّه؛ و اين است كه
يك ملت را رشد ميدهد، طراوت ميدهد، تازگي ميدهد، اميد ميدهد و يك ملت پيش ميرود.(بيانات در ديدار مردم اصفهان در روز عيد قربان در سالروز
25 آبان 1361؛ تشييع پيكرهاي مطهر 370 شهيد استان اصفهان 26/8/89)
تداوم جهاد فيسبيلالله در عصر
حاضر
اينك، ما در دوراني قرار گرفتهايم كه جهاد فيسبيلاللَّه
در شكلي اگر چه نه به صراحت دوران جنگ، اما با همان دشواريها و شايد با ظرافت بيشتر،
بر دوش همهي ماست. (پيام به مجمع بزرگ فرماندهان
سپاه و بسيج 26/6/68)
بعضي تصوّر كردند كه با تمام شدن جنگ، شمع فروزان معنويت
هم در دلها خواهد مرد و خاموش خواهد شد. اين اشتباه بود. عدّهاي از جوانان پاك و مؤمن
ما در همان روز با شنيدن قضيهي ختم جنگ، عزا گرفتند و فكر كردند كه درهاي شهادت و
معنويت بسته شد و ما در حصارها مانديم. البته «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة»؛ جهاد
يكي از درهاي بهشت است. شكّي نيست؛ اما اوّلاً بهشت صفا و معنويت الهي درهاي متعدّد
دارد، ثانياً جهاد در ميدان جنگ - در شور و شوق ايثارها و جانفشانيها - يكي از روشهاي
جهاد است.
پيامبر عظيمالشّأن اسلام كه معلّم بشر از اوّلين و آخرين
بود و ملائكه از حكمت او استفاده ميكردند و دل مبارك او برترين جايگاه وحي الهي بود،
به جوانان زمان خود كه از جنگ برگشته بودند، فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر
و بقي عليهم الجهاد الاكبر»؛ جهاد كوچكتر را گذرانديد، حال نوبت جهاد بزرگتر است؛ جهاد
با نفس، جهاد در ميدانهاي تيره، نه ميدانهاي شفّاف. در جنگ، ميدان شفّاف است. دشمن
در آن سوست، خودي در اين سو. دشمن، شناخته شده است؛ خودي هم شناخته شده است. ابزار
دشمن هم معلوم است؛ نقشهي دشمن هم قابل حدس است. آسانترين جنگ با دشمن، آنجاست. نگوييد
آنجا جان در خطر است. در همهي جهادها، جان در خطر است. وانگهي، جان هميشه عزيزترين
چيزي نيست كه انسان ميدهد. انسانهايي هستند كه روزي صدر بار آرزوي مرگ ميكنند. گذشتهايي
وجود دارد، بالاتر از گذشت جان. زحمتهايي وجود دارد، بالاتر از زحمتِ دادنِ جان. پيامبر
فرمود «حال نوبتِ جهاد اكبر است.» و جهاد اكبر در دوران پيامبر، جهادي بسيار دشوار
بود.(بيانات در مراسم صبحگاه لشگر سيدالشهداء(ع)
26/7/77)
بهدست آوردن دنيا و آخرت با جهاد
عزيزان من! بعضي كسان از اسم جهاد ميرمند! خيال ميكنند
كه تأسيس يك كشور، ايجاد يك تمدّن، نظم در زندگي، پيشرفت در زندگي مادّي و معنوي و
رفاه مشروع براي انسانها، با جهاد نميسازد و جهاد ضدّ اينهاست! چه خطايي! چه غلطي!
بدون جهاد، هيچ چيز به دست انسان نميآيد؛ نه دنيا و نه آخرت. بدون جهاد، در مقابل
گرگِ بيدست و پاي بيابان هم نميشود ايستاد؛ چه رسد به گرگهاي بسيار بسيار خطرناك
دنياي سياست و دنياي اقتصاد و سرپنجههاي خونيني كه ميليونها انسان را دريدند و نابود
كردند و خوردند و بردند!(بيانات در مراسم صبحگاه لشگر
سيدالشهداء(ع) 26/7/77)
خودسازي، لازمهي مجاهدت
مجاهدت، جز با ارتباط با خدا و خالص كردن خود و دور شدن
از رذايل اخلاقي، امكانپذير نيست. (بيانات در ديدار
جمع کثيري از پاسداران، در سالروز ولادت امام حسين(ع) 10/12/68)
اساساً جهاد واقعي و شهادت در راه خدا، جز با مقدمهيي
از همين اخلاصها و توجهها و جز با حركت به سمت «انقطاع الياللَّه» حاصل نميشود...
شهادت كه قلهي فداكاري يك انسان است، بدون حركت به سمت انقطاع و بدون تلاش و مجاهدت
براي ايجاد «انقطاع الي اللَّه»، براي انسان به وجود نميآيد. هرگاه انسان تلاشي انجام
داد و قدمِ اول را با همت و عزم و اراده برداشت، آن وقت خداي متعال راه را باز ميكند
و قدمها يكي پس از ديگري، به سمت نوراني شدن دل و پُرنورشدن وجود انسان برداشته ميشود. (بيانات در ديدار جمع کثيري از پاسداران، در سالروز ولادت
امام حسين(ع) 10/12/68)
رها شدن از تعلقات مادي راه پرورش
انسانهاي مجاهد
انسانهاي ازخودگذشته و فداكارند كه ملتهاي خود را به اوج
شكوه و عظمت ميرسانند. رهاشدن از تعلقات حقير مادّي است كه چنين انسانهايي را به آنچنان
توانايي شگفتانگيز ميرساند و قدرت فرامادّي به آنان ميبخشد. شهيدان عزيز ما و خانوادههاي صبور و بزرگواران
آنان كه براي خدا از نفيسترين داشتههاي عالم مادّي چشم پوشيدند، در صفوف مقدّم چنين انسانهايي قرار دارند.(پيام
به مناسبت روز تجليل از شهدا و ايثارگران 6/7/91)
سهم مؤمنين و مخلصين در هر دوران
در جهاد فيسبيلالله
نميشود توقّع داشت كه نسلي فقط از مواريث افتخارات نسلهاي
ديگر ارتزاق كند. اگر اينطور شد، آن نسل رو به انحطاط خواهد رفت. تا وقتي اين حركتِ
با شتاب وجود دارد كه نسلهاي مؤمن بشري، هر كدام پيدرپي سهم خودشان را ايفا كنند،
افتخارات نيز نسل اندر نسل استمرار خواهد يافت. البته هر دوراني سهم مؤمنين و مخلصين
بهنوعي و به اقتضايي است؛ همه هم جهاد فيسبيلاللَّه است؛ براي همه هم خطرِ فدا شدن
منافع و از جمله فنا شدن جان هست. يك وقت در جنگ است، يك وقت در حوزهي علميه است،
يك وقت شهيد اوّل و ثاني است، يك وقت در ميدان سياسي است، يك وقت در ميدان پيشرفتهاي
اجتماعي است، يك وقت در انقلاب عظيمي مثل اين انقلاب الهي است، يك وقت بهخاطر تبيين
حقايق ديني است ـ مثل شهيد مطهّري و شهيد بهشتي ـ هر وقت يك اقتضايي دارد...
بنابراين، اين رشته ادامه دارد: رگ رگ است اين آب شيرين و آب شور/ بر خلايق ميرود
تا نفخ صور. اين راه ادامه دارد.(بيانات در ديدار علما و روحانيون و
مبلغان در آستانهي ماه محرم الحرام 23/1/78)
افتخارِ شهادت، نصيب مجاهدان فيسبيلالله
وقتي مرد مؤمن و شجاع، با هدف جهاد فيسبيلاللَّه وارد
ميدان شد، جان دادن در اين ميدان را افتخار ميداند. ارزش والاي شهادت در اسلام بر
اين پايه است. آن وقت است كه شهيد ستارهاي هميشه درخشان در آسمان زندگي و تاريخ آن
ملت ميشود. آن كسي كه در خدمت زورمندان و زرمندان ميجنگد، مرگ برايش گودال وحشتانگيز
و تاريكي است كه از آن بايد بگريزد؛ براي او مردن و افتادن در آن حفرهي هولناك نه
شوقي دارد و نه افتخاري. به همين دليل است كه اگر در هر نقطهاي از دنيا ميان نيروهاي
رزمندهي هدفدار و آرمانگرا با نيروهايي كه براي كمپانيها و زرمندان و زورمندان و براي
پول ميجنگند، مبارزهاي رخ دهد، پيروزي با مجاهداني است كه شهادت و جان دادن در راه
خدا را براي خود افتخار ميدانند.(بيانات در مراسم مشترک تحليف
دانشجويان دانشگاههاي افسري ارتش جمهوري اسلامي در دانشگاه افسري امام علي(ع)
4/10/82)
مجاهدت فيسبيلالله، آرمان
نيروهاي مسلح در نظام اسلامي
نظام جمهوري اسلامي، نيروهاي مسلّح را براي دفاع از يك
شخص يا يك طبقه، يا وسيلهاي براي زورگويي و سلطهگري و تسلّط بر منابع انسانهاي ديگر
نميداند. هدفِ نيروي مسلّح در نظام اسلامي احياء انسانيت و ارزشهاي انساني و آرمانهاي
الهي است؛ مجاهدت فيسبيلاللَّه است.(بيانات در مراسم مشترک تحليف دانشجويان
دانشگاههاي افسري ارتش جمهوري اسلامي در دانشگاه افسري امام علي(ع) 4/10/82)
جهاد و شهادت، دو فصل بزرگ حرکت
بسيجي
جهاد وقتي ميتواند اثر خودش را بهطور كامل نشان دهد
كه با دل نهادن به شهادت همراه باشد. جهاد و شهادت، دو فصل بزرگ حركت بسيجي است.(بيانات در ميدان صبحگاه ستاد نيروي مقاومت بسيج 2/6/84)
شهادت، بالاترين ارزش در معيار
ارزشهاي معنوي
شهادت بالاترين ارزش عاشورايي انسان و بالاترين ارزش
در معيار ارزشهاي معنوي است. در روايت وارد است: «فوق كل ذي برّ برٌّ حتي يقتل الرّجل
في سبيلاللَّه»؛ بالاتر از هر فضيلتي، ارزشي و معنويتي، ارزش ديگري وجود دارد، تا
وقتي كه فرد به شهادت ميرسد، كه بالاترين ارزشهاست. آن معناي جهاد است و اين معناي
شهادت است.(بيانات در ميدان صبحگاه ستاد نيروي مقاومت
بسيج 2/6/84)
نظام اسلامي، زندهکنندهي رسم
شهادتطلبي و جهاد فيسبيلالله
حقيقتي كه ما بايد بدان افتخار كنيم، اين است كه رسم
شهادت و سنت الهي قتل فيسبيلاللَّه، با نظام اسلامي زنده شد. در گذشته، سيليخوران
در راه خدا كم بودند و برخي در طي عمر هفتاد سالهي خود، تحمل كمترين سختي در راه خدا
را هم نداشتند و حاضر نبودند در راه خدا يك اخم را تحمل كنند؛ چه برسد به اينكه جان
و سرمايهي وجود خود را در راه خدا بدهند. براي ملتي كه به نام اسلام زندگي ميكند،
خيلي بد است كه در راه تحقق اين هدف عظيم، هيچ مشكلي را بر خود هموار نكند. پيداست
كه در اين جامعه، اسلام روزبهروز ذوب و كمرنگ و بياثر خواهد شد. در گذشته، متأسفانه
در كشور ما و بسياري از كشورهاي اسلامي ديگر، رسم سرمايهگذاري براي دين و تحمل مشكلات
براي خدا، منسوخ و يا بسيار كم شده بود؛ چه رسد به كشته شدن در راه خدا. يكي از بزرگترين
خدمات انقلاب و امام به ملت و اسلام، احياي انگيزهي فداكاري در راه خدا - چه در ايران
و چه در ساير كشورهاي اسلامي - بود. امروز، نفوس طيبهي بسياري، حاضر به تلاش و تحمل
زحمت و قبول دردسر و بذل جان براي خدا هستند و مظهر بزرگ آن، همين شهداي عزيز ما هستند
كه شما بازماندگان و يادگارهاي عزيز آنها هستيد. (بيانات
در ديدار با فرزندان ممتاز شهدا، مسئولان امور فرهنگي بنياد شهيد و گروهي از
دانشجويان اماميهي پاکستان 25/5/68)
شهادت، بالاترين اجر براي انسانِ
مبارز در راه خدا
بهترين مردنها، شهادت است. بالاترين اجرها براي انساني
كه در راه خدا مبارزه ميكند، نوشيدن شربت گواراي شهادت است.(بيانات در جمع گروهي از خانوادههاي شهدا، مفقودان،
آزادگان و جانبازان استان بوشهر 11/10/70)
بالاتر از شهادت هيچ نيکي و خوبياي
متصور نيست
ما براي شهداي عزيزمان، قادر به تعيين درجه نخواهيم بود،
كه فرمود: «فوق كلّ برّ برّ حتّي يقتل الرّجل في سبيل اللَّه»: هر خوبي، يك خوبي برتر
دارد، تا به كشتهشدن در راه خدا برسد؛ «فاذا قتل في سبيل عزّوجل فليس فوقه برّ»: بالاتر
از آن، ديگر هيچ نيكي و خوبياي متصور نيست و وجود ندارد.(بيانات
در مراسم اعطاي درجه به آقاي محسن رضايي(فرماندهي کل سپاه) و سرتيپ علي
شهبازي(رئيس ستاد مشترک ارتش) و بيست و هفت نفر از فرماندهان سپاه، در سالروز
ميلاد امام حسين(ع) و روز پاسدار 29/11/69)
شهادت يعني فروختن گوهر و متاع
جان و خريد بهشت و رضاي الهي
مرگ براي همه هست. ما اگر در راه خدا بميريم، به حسب
موازين مادّي و ظاهري هم، چيزي از دست ندادهايم. مردن، سرنوشت اجتنابناپذير هر يك
از ماست. اين متاعي است كه بالاخره از دست ما خواهد رفت؛ ولي اين متاع جان به دوگونه
از دست ميرود: يكي اينكه آن را گم كنيم و ديگر اينكه آن را بفروشيم. كدام بهتر است؟
آنها كه در راه خدا كشته نميشوند، جانشان را گم كردهاند و در مقابل، چيزي در دست
ندارند. و آنها كه اين متاع را در راه خدا ميدهند و جانشان را در راه او مصرف ميكنند،
كساني هستند كه آن را فروختهاند و در عوض چيزي گرفتهاند: «اناللَّه اشتري منالمؤمنين
انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنّة».
شهيد، جانش را فروخته و در مقابل آن، بهشت و رضاي الهي
را گرفته است كه بالاترين دستاوردهاست. به شهادت در راه خدا، از اين منظر نگاه كنيم.
شهادت، مرگ انسانهاي زيرك و هوشيار است كه نميگذارند اين جان، مفت از دستشان برود
و در مقابل، چيزي عايدشان نشود. اين جان، سرمايهي اصلي ماست. مردن و شهادت، پيري و
جواني نميفهمد. بسياري هستند كه در راه خدا هم كشته نميشوند؛ اما در جواني ميميرند.
چهقدر جوانان هستند كه ميميرند و در حقيقت جانشان از دست رفته است. اگر در راه خدا
حركت نكنند، اگر مسير آنها الهي نباشد و مرگشان در راه خدا و هجرت و جهاد فيسبيلاللَّه
نباشد، متاع عمر - كه بسيار عزيز است - از دستشان خواهد رفت و در مقابلش، چيزي عايدشان
نميشود. البته، اگر بازماندگان آنها صبر كنند، خداي متعال به آنها اجر خواهد داد؛
اما خود آن مرده، در مقابل جانش كه از او گرفته شده است، چيزي به دست نخواهد آورد.
بسياري هم هستند كه در سنين غيرجواني يا بعد از جواني،
در راه خدا شهيد شدند - مثل شهداي محراب و عزيزاني كه در جبهه شهيد شدهاند - اينها
هم كساني هستند كه جانشان را فروختهاند. شهادت براي هر انساني چنين امتيازي است. واقعاً
اگر خداي متعال اين دعا را از كسي قبول كند كه مرگ او را در شهادت قرار دهد، بزرگترين
امتياز را به يك انسان داده است و در مقابل سرمايهيي كه از بين ميرفت و هدر ميشد،
بهشت و رضايت خود را قرار داده است. (بيانات در ديدار
با فرزندان ممتاز شهدا، مسئولان امور فرهنگي بنياد شهيد و گروهي از دانشجويان
اماميهي پاکستان 25/5/68)
چرايي عظمت شهادت
چرا شهادت اين قدر با عظمت و اهميت است؟ علت اين است
كه انساني كه جان خود را در راه خدا ميدهد، در حقيقت در يك لحظهي نياز و در آن وقتي
كه دين و راه خدا به كساني كه آن را رونق دهند، احتياج دارد، آن تلاش لازم را انجام
داده است. كسي كه در راه خدا تلاش ميكند و از راحتي و زن و بچه و آسايش معمولي و امتيازات
مادّي صرفنظر ميكند، پاداش الهي را - كه همان شهادت است - به دنبال دارد. اين نشاندهندهي
عظمت مجاهدت اوست. لذا مكرر گفتهام كه شهادت بالاترين پاداش و مزد جهاد فيسبيلاللَّه
است. (بيانات در ديدار با فرزندان ممتاز شهدا،
مسئولان امور فرهنگي بنياد شهيد و گروهي از دانشجويان اماميهي پاکستان 25/5/68)
لزوم برجسته کردن جهاد و شهادت
ارزش مجاهدت، مقام والاي شهادت، از جملهي چيزهائي
بود كه به وسيلهي عناصري - كساني، دستهائي - زير سؤال رفت. جهاد را زير سؤال بردند،
شهادت را زير سؤال بردند. اين، يكي از شاخصهاست؛ بايد برجسته شود. احترام به شهيدان،
احترام به جهاد و مجاهدان بايستي جزو بخشهاي برجستهي پرچم جمهوري اسلامي قرار بگيرد.
جمهوري اسلامي به جهاد و شهادت شناخته ميشود.(بيانات
در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87)