بیاعتنایی دولت به کشاورزی در حد دفن و نابودی هزاران تن سیبزمینی انتقاد رسانههای حامی دولت را نیز برانگیخته است.
روزنامه شرق با اشاره به اختصاص بودجه هنگفت برای پرداخت وام خودروی 25 میلیون تومانی نوشت: به چه علت برای خرید اتومبیلهای دپوشده در انبار کارخانجات ماشینسازی وام با بهره 16 درصد اختصاص دادید تا این کارخانجات مجددا به روش سابق و حال خود ماشین غیراستاندارد بسازند؟ چرا توجه نمیکنید بخش کشاورزی هم جزئی از مملکت است؟ بخشی که همه تولیدات آن ارزش افزوده است. نه ارزی خارج میشود نه در عالم رقابت، محصول خارجی بهتر و مرغوبتر از تولیدات داخلی کشاورزی است. نمیدانم چه کسی برای تنظیم بازار سیبزمینی، هزار و 700 تن سیبزمینی را زیر خاک مدفون کرد؟ مگر آمار خانوارهای زیرپوشش کمیته امداد امام(ره) را ندارید؟ مگر نمیدانید همین 455 هزار ریال پول یارانهای که به عدهای میدهید تنها نقدینگیای است که وارد بسیاری از روستاهای ما میشود؟ نمیشد سیبزمینی را که به دلایل عجیب معدوم کردید، به این خانوادهها بدهید؟
نویسنده ادامه میدهد: نمیدانم با تولید هر اتومبیل داخلی چه میزان از خروج ارز جلوگیری میشود. اما این را میدانم که صنعت پسته ایران عمری به بلندای تاریخ ایران دارد و لب خندان یار را شعرا به پسته تشبیه کردهاند. این محصول در جهان با همین نام- پسته- شناخته میشود و سالانه 250 هزار تن تولید داخلی آن است. اگر دولت نیمنگاهی به اندازه صنعت ارزبر خودروسازی، بلکه گوشه چشمی موقت و گذرا به این محصول بیندازند، میتوان با توجه به قیمت جهانی 12/5 دلار در هر کیلو، سه میلیارد دلار ارز وارد کشور کرد که همه آن ارزش افزوده است. نه لازم است «موتور» برای درخت از چین، کره و فرانسه وارد کنیم و نه لاستیک برای حرکت درختان! همه مراحل کاشت، داشت و برداشت بدون دیناری ارز خارجی در داخل کشور تولید میشود و بازار متنوع اشتغال را هم در پی دارد. کشاورزان آمریکایی که چند سالی است که از رقابت با ما جلو زده و بیشترین تولید را دارند با تکیه بر مدیریت صحیح صادرات و پشتوانه مالی و حضور سیستم بانکی قدرتمند که پول با بهره دو تا 2/5 درصد در اختیارتولیدکننده و صادرکننده میگذارند، محصول خود را کمتر از 12/5 دلار نمیفروشند. اما باغدار ایرانی به علت نیاز به نقدینگی و صادرکننده هم به علت نداشتن نقدینگی و اخذ نقدینگی از تجار هندی و چینی یا حضور تجار هندی و چینی در بازار پسته و خرید آن به زیر قیمت جهانی، متضرر میشوند و همه سود به جیب خارجی میرود.
این روزنامه خاطرنشان کرد: آیا نمیشد کمکی که به صنعت خودروسازی کردند و میدانیم و میدانید که انبوهی از دعاوی حقوقی از فردای روزی که شروع به پرداخت اقساط می شود، برای دادگستری درست کردهایم. بخشی از همین ضرر 800 میلیون دلاری را برای جلوگیری از وقوع آن، نقدینگی در اختیار بخش صادرات پسته قرار میدادیم؟ زمانی طولانی نه فقط شش ماه به اندازه کافی نقدینگی در اختیار سازمانهای مربوط به پسته- مثلا انجمن پسته یا تعاونیهایی که در این رشته فعالند- قرار میدادیم و پسته خریداری شده از باغداران، ضمانت بازپرداخت وام آنها میشد؟ ساده است! میشد و میشود این کار را کرد؛ خصوصا وقتی وزیر کشاورزی خود باغدار پسته و تولیدکننده آن است.
شاید وزیر محترم حرفه باغداری خود را میان دیگر مشاغل خود به چشم نمیبیند؛ چرا که اگر میدید، مانع از ضرر 800 میلیون دلاری صنعت پسته میشد.