تخطئه تندروی و مسکوت گذاشتن ساختارشکنیهای سال 88 نادیده گرفتن شعور مردم است.
محمد کاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت نوشت: آقای هاشمی در مصاحبه با ایلنا بازهم از مقوله «تندروی» به ویژه «تندرویهای مزاحم» یاد کردهاند. آقای هاشمی بیآنکه بگویند تندروی چیست و تندرو کیست، به صورت مبهم آدرس غلط میدهند. طی سه دهه گذشته، نظام توسط برخی که سر در آخور دشمنان نظام داشتند شاهد تندروی و افراطیگری بوده است. آشوب و فتنه لیبرالها در اتحادی نامقدس با منافقین، کمونیستها و ملیگراها منجر به شهادت 17 هزار نفر از شهروندان ایرانی شد که فجایع هفتم تیر و هشتم شهریور سال 60 از آن جمله بود. همین جماعت با پوستاندازی در 18 تیر 78 زیر چتر تجدیدنظرطلبان به اصطلاح اصلاحطلب آشوب به پا کردند. ده سال بعد در فتنه 88 این تندروی و افراطیگری به بلوغ خود رسید و رسماً و بیپردهپوشی، سرویسهای امنیتی سیا، موساد و امآی 6 پشت سر آن قرارگرفتند. در این فتنه همسر آقای هاشمی صبح روز انتخابات فرمان شورش خیابانی صادر کرد. دختر وی دست در دست منافقین و بهائیها که به دوستی با آنها افتخار میکند آتشبیار معرکههای خیابانی علیه نظام بود.
رسالت میافزاید: اهل فتنه با شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و حمله به هیئتهای عزاداری در روز عاشورای 88، با وقاحت تمام اوج تندروی و افراطیگری را به نمایش گذاشتند. امت حزبالله در قیام تاریخی 9 دی 88 به این بازیهای نرم و سخت دشمن پاسخ شایسته دادند و سران فتنه را با اسم و مشخصات، لعن و سپس رسوا کردند. آقای هاشمی در وسط این آشوب و فتنه کجا بود؟ چه میکرد؟ تعریف وی از تندروی و افراطیگری در فتنه 88 چه بود؟ نسبت او با این فتنه چه بود؟ اینها سؤالاتی است که او بیپاسخ گذاشته است و هر از چندی برای پاک کردن حافظه تاریخی مردم از مقوله تندروی، چیزی میگوید که مصداق آن را فقط میتوان در اردوگاه اصلاحطلبان تجدید نظرطلب آمریکایی که میخواستند امام(ره) را به موزه تاریخ بسپارند، جستجو کرد. فعل و قول برخی از فرزندان و بیت او مصداق تندروی و افراطیگری است که هیچگاه متأسفانه راجع به آن موضع نگرفته و مرز خود را با آن مشخص نکرده است. فساد سیاسی و اقتصادی مهدی هاشمی که به حکم قانون مجازات شده، آیا فراتر از مصداق تندروی و افراطیگری نیست؟
این ابهام و ایهام باعث شده خدمات وی به انقلاب هم زیر سؤال رود و دلسوزان انقلاب نگران شوند که او سرنوشتی همانند سرنوشت منتظری پیدا کند. علت اقبال رسانههای دشمن از این نوع مصاحبهها هم این نگرانی را تشدید میکند. آقای هاشمی رفسنجانی تاکنون پاسخی منطقی به منتقدین نداده است. هر از چندی در مصاحبه با برخی رسانههای مرتبط با آشوب و فتنه 88 به منتقدین اهانت میکند. کلاغ نامیدن منتقدین، مشکل پیشینه او را در فتنه حل نمیکند. در عصر ارتباطات و اطلاعات که همه چیز زیر دید دقیق لنز دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری است و هر رویداد سیاسی دقیق ثبت و ضبط میشود، نمیتوان وقایع را تحریف و حوادث را وارونه نشان داد. نمیتوان صورت مسائل را پاک کرد و صورت مسئله جدید نوشت بیآنکه به سؤالات و مسائل کلیدی گذشته پاسخی عقلانی داد. بصیرت مردم سد راه این وارونهسازی است. نباید شعور سیاسی مردم را نادیده بگیرند.
منبع : کیهان