شکست خوردگان انتخابات دهم، بعد از ناکامي از تغيير آراء و مجبور کردن نظام به ابطال انتخابات، سناريوي فتنهگري در قالب ناامن سازي و هتك حرمت به ارزشهاي انقلابي و اسلامي را در دستور کار خود قرار داد که ماحصل آن حاشيه سازي براي برنامه هاي روزقدس، 13 آبان و روز دانشجو بود که عايدي براي فتنه گران به همراه نداشت!
اردوگاه فتنه با تحليل غلطي که داشت اميد داشت تا شايد بتواند از دهه محرم و برگزاري مراسم عزاداري که تقريبا در سراسر کشوربرگزار ميشود، بهره برداري کند. لذا از مدتها قبل پروژه "محرم سبز" را در دستور کار خود قرار داد و تبليغات براي آغاز فتنه گري در رسانهها و فضاي مجازي به اوج خود رسيد.
اما آنچه در عمل شاهد آن بوديم ناکامي شديدتر فتنه گراني بود که در هيئات مذهبي پايگاهي نداشتند! ضمن آنکه اعتقاد نداشتن به فلسفه عزاداري براي امام حسين(ع) در بين اصحاب فتنه، عدم سنخيت رفتار سياسي جريان فتنه با حرکت امام حسين(ع)، هتک حرمت رسانههاي اين جريان به ارزشهاي اسلامي از جمله ديگر دلايل بود که براي پروژه شکست پروژه «محرم سبز» کفايت ميکرد!
ناتواني فتنهگران در نفوذ بين عزاداران, سران فتنه سبز را بهشدت عصباني و برآشفته ساخت؛ از اينرو پروژه ايجاد آشوب و هتک حرمت عاشورا در دستورکار منافقين قرار گرفت. صبح روز عاشورا در حالي که اغلب عاشقان حسين بن علي(ع) در هيئتهاي مذهبي مشغول عزاداري بودند، آشوبگران که سران آنها را اعضاي وابسته به گروهکهاي منافقين, سلطنتطلبان, بهائيان و ... تشکيل ميدادند, با هدايت رسانههاي آشوبگر بيگانه همچون VOA و بيبيسي، خيابان انقلاب و آزادي را به محلي براي حرمتشکني روز عاشورا و ايجاد اغتشاش و تخريب اموال عمومي تبديل کردند.
به گزارش خبرگزاريها برخي افراد فريب خورده و آشوبگر در خودروهاي خود بسان مراسم عروسي بوق ميزدند. برخي نيز در تجمعها دست به هلهله و شادماني و خرابكاري زدند. اراذل و اوباش با سوء استفاده از حضور مردم در مراسم عزاداري اباعبداللهالحسين دست به آشوب و خسارت زدن به اموال مردم (موتور سيكلت، خانه، سطلهاي زباله، خودروي شخصي مردم) زدند. افراد فريب خورده نيز شعار مرگ بر جمهوري اسلامي سر دادند و به مقدسات توهين کردند.
در حالي که اوباش در خيابانها عليه مقدسات اسلامي جولان ميدادند و پليس نيز در حال کنترل و مهار آنها بود، عزاداران حسيني با پايان يافتن مراسم از هيئتها و دسته جات عزادار براي برخورد با اهانت كنندگان به حضرت سيدالشهدا و روز عاشورا به صورت دستههاي خودجوش به سمت برخي خيابانهاي مركزي تهران حركت كردند. با اين حال نيروي انتظامي مراقب بود تا از بروز درگيري مردم با اراذل و اوباش جلوگيري كند. حضور مردم به حدي بود كه تجمع آشوبگران با گذشت دقايقي از نماز ظهر عاشورا دچار اضمحلال شده و پا به فرار گذاشتند و متواري شدند.
انتشار اخبار اين جنايات در روز عاشورا, ملت را در سراسر کشور برآشفت و به اعلام انزجار از منافقين واداشت. علماي عظام و مراجع تقليد بزرگ شيعه هر يک به طور جداگانه با صدور بيانيه اين اقدام را محکوم کردند.
در حالي که کينه و نفرت ملت به اوج خود رسيده بود, بعدازظهر روز چهارشنبه نهم ديماه، در تهران و ديگر شهرها بهعنوان روز «برائت از منافقين» تعيين شد. ملت خداجو از سراسر شهر آماده حرکت شدند و ميدان انقلاب تهران از ساعتها قبل از آغاز رسمي مراسم (ساعت 15) مملو از اقشار مختلف مردم بود. در اين روز، ميليونها عاشق اباعبدالله الحسين(ع) به خيابانها آمدند تا ارادت خود را به امام شهيدشان نشان دهند و از دشمنان ايشان اعلام انزجار کنند.
راهپيمايي روز 9 ديماه را ميتوان يکي از باشکوهترين تجمعات در تاريخ انقلاب اسلامي دانست. اين راهپيمايي ويژگيها و مشخصاتي داشت که آن را نسبت به بسياري از راهپيماييهاي تاريخي سه دهه انقلاب اسلامي برجسته ميساخت:
1- اين راهپيمايي در اعلام انزجار از اقدام کساني صورت ميگرفت که در پايتخت جهان تشيع، به خود اجازه داده بودند تا به ساحت مقدس اباعبدالله الحسين(ع) توهين کنند. به واقع روح و جوهره قبام ملت در 9 دي و اعلام برائت از منافقين را بايد در عاشوراي حسيني و عنايت اباعبدالله(ع) دانست که غيرتها را به جوش آورد، چشمها را بصيرت بخشيد و ارادهها را مصمم کرد تا تودههاي ميليوني را به صحنه آورد و منافقين را به لانه هايشان بگريزاند.
2- به گواه شاهدان عيني و حاضران در صحنه, اين راهيپمايي تاريخي با حضور ميليونها عاشق اهل بيت(ع), پرجمعيتتر از راهپيماييهاي 22 بهمن در طول سالهاي گذشته بود و خيل جمعيت به طور پيوسته از ميدان آزادي تا ميدان امام حسين(ع) کيلومترها ادامه داشت؛ ديگر خيابانهاي مشرف به ميدان انقلاب نيز مملو از جمعيت بود.
3- برگزاري اين راهپيمايي تنها دو روز بعد از اعلام و اطلاعرساني سازمان تبليغات اسلامي بود؛ اما جمع شدن ميليونها «مؤمن خداجوي» در اين فرصت کم, از ويژگيهاي ممتاز اين راهپيمايي ميباشد؛ چرا که اغلب راهپيماييهاي تاريخي از مدتها قبل برنامهريزي و اطلاعرساني ميشدند و شرکت کنندگان ميتوانستند براي حضور برنامهريزي کنند.
4- برگزاري اين راهپيمايي در بعداز ظهر يک روز کاري, خود مانعي بود که ميتوانست موجب شود تا بخشي از جمعيت علاقهمند نتوانند در اين مراسم شرکت کنند؛ در حاليکه راهپيماييهاي مشابه، اغلب در پيش از ظهر يک روز تعطيل برگزار ميشود که زمينه براي حضور همگاني بسيار فراهمتر است. با وجود اين، جمعيت حاضر در اين راهپيمايي بيسابقه بود.
5- عدم وجود امکانات و تدارکات لازم براي برگزاري اين راهپيمايي وسيع, از ديگر ويژگيهاي اين حماسه بزرگ بود. معمولاً در راهپيماييهاي سراسري، دستگاهها و نهادهاي ذيربط هفتهها قبل، تمام امکانات خود را براي فراهم کردن رفاه شرکت کنندگان بسيج ميکنند. تعبيه وسايل اياب و ذهاب مناسب, راهاندازي ايستگاههاي صلواتي, مراکز درماني و اورژانس و ... لازمه اين مراسمات است که از هيچکدام آنها در روز چهارشنبه خبري نبود. اغلب راهپيماييکنندگان هنگام بازگشت، کيلومترها پاي پياده را طي کردند تا بتواند به منازل خويش برگردند و در حالي که خيابانهاي مرکزي شهر مملو از جمعيت بود، وسايل نقليه عمومي متناسب با اين جمعيت پيشبيني نشده بود و بسياري از افراد در ساعات پاياني شب به خانه رسيده بودند.
در اين راهيپمايي، حتي صدا و سيما نيز آمادگي لازم را نداشت و فيلمبرداران و خبرنگاران محدود آنها نتوانستند ابعاد و زواياي مختلف اين حماسه بزرگ را پوشش خبري – تصويري مناسب دهند و در بسياري جاها، خبرنگاران حضور نداشتند.
6- در کنار موارد فوق، آنچه بيش از همه، اين راهپيمايي تاريخي را از برنامههاي مشابه برجسته ميساخت, شورها و شعارهايي بود که در آن مشاهده ميشد. در اين مراسم خودجوش، جمعيت با شور و حرارتي خاص و با دلي پر کينه از اغتشاشگران، فتنهگران و حريم شکنان حاضر شده بودند و شعارهاي تندي عليه سران فتنه سر ميدادند. اين در حالي بود که امکانات صوتي مراسم تنها محدوده ميدان انقلاب را پوشش ميداد و جمعيت در فواصل مختلف به طور خودجوش شعارهاي متنوعي سر ميداد که البته جهت و سوي آن يک چيز بيشتر نبود و آن اعلام انزجار از فتنه و برخورد قاطع با فتنهگران بود.