تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۵  ، 
کد خبر : ۲۸۵۳۱۸
توجيه جاده صاف‌كن‌ها براي نفوذ چيست؟

دست دادن با آمريكا يعني عدول از گفتمان انقلاب اسلامي

پایگاه بصیرت / محمد اسماعيلي

(روزنامه جوان ـ 1394/06/18 ـ شماره 4622 ـ صفحه 5)
«از سرگيري روابط گسترده ايران- امريكا» را بايد يكي از مباحث مهمي دانست كه طي ماه‌هاي اخير بارها از زبان برخي سياستمداران داخلي و بعضي احزاب سياسي شنيده مي‌شود؛ موضوعي كه مي‌توان آن را يكي از پرحاشيه‌ترين و مبنايي‌ترين مسائل حول گفتمان انقلاب اسلامي دانست.

«عادي‌سازي روابط تهران- واشنگتن» در حالي به عنوان يكي از مباحث روز مطرح مي‌شود كه اهداف و راهبرد نظام سلطه و به ويژه امريكا در مواجهه با جمهوري اسلامي ايران تغييري نكرده – موضوعي كه به صراحت و كرات از سوي مقامات بلندپايه ايالات متحده امريكا تكرار مي‌شود – و تنها در برخي از حوزه‌ها، روش برخوردي آنها با جامعه ايراني تغييراتي داشته است. توجيه و استدلال برخي از جريان‌ها و شخصيت‌هاي سياسي در داخل براي توسعه روابط ايران- امريكا همين تغيير رفتارهاي روبنايي و كوتاه مدت بوده به گونه‌اي‌ كه اين تغيير تاكتيكي را به عنوان «پالس‌هاي مثبت غرب براي جبران اشتباهات گذشته » معنا كرده و تأكيد مي‌كنند اصرار كشورمان بر استمرار دشمني‌ها راه به جايي نمي‌برد.

دليل عمده ديگري كه حاميان توسعه روابط تهران –واشنگتن براي چنين مسئله‌اي عنوان مي‌كنند آن است كه جامعه ايراني از مشكلات اقتصادي و معيشتي به‌ستوه آمده وهر دولتي كه بر سر كار بيايد از بهبود محسوس وضعيت اقتصادي ناكام است بنابراين روابط حسنه با كشورهاي غربي و به خصوص ايالات متحده تنها نسخه شفابخش معيشت و اقتصاد است و ما ناچار هستيم رويه 36 سال را تغيير دهيم تا به اهداف خود در اين زمينه دست پيدا كنيم. به عبارت بهتر منظور و مقصود طيف حامي «توسعه روابط ايران –امريكا» در داخل آن است كه نظام بايد از برخي از اصول دست و پا گير در حوزه سياست خارجه دست برداشته – منظور همان مباني اصيل انقلاب است- و به خواسته‌هاي امريكا در فضاي بين‌الملل و به ويژه غرب آسيا تن در دهد.

تأكيد آمريكايي‌ها بر تغيير رفتار ايران

امريكايي‌ها هم در مقابل چنين خواسته‌اي از سوي جماعت داخلي، مصاديق، مختصات شروط خود از توسعه روابط خود با ايران را به صورت مشخص و از موضعي برتر بيان مي‌كنند كه در ادامه به بخشي از آن اشاره مي‌شود. همانطور كه اشاره شد مقامات امريكايي بارها از لزوم تغيير رفتار ايران در مباحث مورد مناقشه في مابين با امريكا سخن به ميان آورده‌اند كه يكي از مهم‌ترين آنها حمايت‌نكردن از بشار اسد و حزب الله لبنان است؛ موضوعي كه سخنگوي وزارت امور خارجه امريكا بارها به آن اشاره كرده و در يكي از نشست‌هاي خبري بيان مي‌كند: ايران بايد بلافاصله حمايتش را از رژيم اسد و فعاليت‌هاي حزب‌الله در سوريه متوقف و از اصول توافقنامه حمايت كند.

اوباما: هدف از توافق تغيير رفتار ايران است

باراك اوباما، رئيس‌جمهور امريكا هم كه بارها از ضرورت تغيير رفتار ايران سخن به ميان آورده در مصاحبه با روزنامه «نيويورك‌‌تايمز» بيان مي‌كند: «‌تركيب يك مسير ديپلماتيك كه مسئله هسته‌اي را در يك طرف قرار داده و همزمان پيامي روشن به ايراني‌ها بفرستد مبني بر اينكه شما بايد رفتار خود را به طور گسترده تغيير دهيد و اينكه اگر شما به اقدامات تهاجمي بي‌ثبات‌كننده خود ادامه دهيد، ما از متحدان خود حفاظت مي‌كنيم، فكر مي‌كنم اين تركيبي است كه به صورت بالقوه نه فقط خيال دوستان ما را راحت مي‌كند، بلكه تنش‌ها را نيز كاهش مي‌دهد.»

كري: چيزي جز تغيير رفتار ايران نمي‌خواهيم

وزير امور خارجه امريكا هم در اظهار نظري مشابه بيان مي‌كند: «‌واقعيت اين است كه اگر ما به ايران با اين فكر كه در آستانه ميانه‌روتر شدن قرار گرفته است، اعتماد مي‌كرديم چندان نيازي به اين توافق نبود اما ما اين كار را نكرديم؛ ما چيزي جز اين نمي‌خواهيم كه ايران در عمل، كار متفاوت انجام دهد اما حتي براي يك دقيقه هم روي آن حساب باز نكرديم. حمايت ايران از گروه‌هاي تروريستي و كمك به خشونت فرقه‌اي سياست‌هاي اخير آن نيست بلكه بازتاب استنباط رهبران اين كشور از منافع دراز مدت ملي ايران است و هيچ ملاكي وجود ندارد تا انتظار داشته باشيم اين محاسبات آنها در آينده نزديك تغيير كند.»

كامرون: ايران بايد دست از حمايت انصارالله يمن بردارد

ديويد كامرون هم پس از سفر به تهران و در گفت‌وگو با ان بي‌سي بيان مي‌كند: « به روحاني گفتم كه مي‌خواهم تغيير رفتار ايران در منطقه را ببينم.»

البته در مقطعي هم روزنامه «وال استريت ژورنال» با افشاي متن پاسخ ديويد كامرون به تماس رئيس‌جمهور كشورمان نوشت: نخست وزير انگليس كه جنبش مردمي انصارالله را ستيزه جويان حوثي خطاب كرد از رئيس‌جمهور ايران و ساير كشورهاي حامي مردم يمن خواست كه دست از حمايت آنها بردارند. اين روزنامه ادامه مي‌دهد ديويد كامرون در مهرماه گذشته نيز در مجمع عمومي سازمان ملل گستاخانه ايران را متهم به حمايت از تروريسم كرد و گفت:« ايران بايد فرصت داشته باشد تا نشان دهد مي‌تواند بخشي از راه حل منطقه (در مبارزه با داعش) باشد و نه بخشي از مشكل. صبح امروز من با رئيس‌جمهور روحاني ديدار كردم، ما اختلاف نظرهاي شديدي داريم. ايران از گروه‌هاي ترويستي حمايت مي‌كند، برنامه هسته‌اي‌اش، رفتارش با مردمش، همه اينها بايد تغيير كند.»

رهبر معظم انقلاب: مطلقاً رفتار ايران تغيير نخواهد كرد

رهبر معظم انقلاب هم در بخش مهمي از بيانات خود در جمع اعضاي خبرگان رهبري با تشريح چنين موضوعي بيان مي‌فرمايند: « از جمله حرف‌هايي كه مي‌زنند اين است كه ما انتظار داريم كه مسئولان جمهوري اسلامي يا دولت جمهوري اسلامي، كاري متفاوت انجام بدهد! متفاوت يعني چه؟ متفاوت از چه؟ متفاوت از گذشته‌ جمهوري اسلامي؟ نخير، چنين چيزي اتّفاق نمي‌افتد؛ متفاوت، يعني از ارزش‌هاي اسلامي عبور كردن، يعني پايبندي به احكام اسلامي را از دست دادن؛ معناي متفاوت از نظر آنها اين است؛ چنين اتّفاقي نمي‌افتد. نه دولت، نه مجلس، نه مسئولان مطلقاً چنين كاري را نمي‌كنند و [اگر] كسي هم بخواهد چنين كاري را بكند، مردم از او قبول نمي‌كنند، نظام جمهوري اسلامي قبول نمي‌كند و چنين چيزي معني ندارد. منظورشان از متفاوت اين است كه [ايران‌] وارد چهارچوب سياست‌هاي امريكا در اين منطقه بشود؛ امريكا در اين منطقه سياست‌هايي دارد، نظراتي دارد. يكي از اين نظرات اين است كه بايستي نيروهاي مقاومتِ اين منطقه به كلي محو بشوند، نابود بشوند؛ يكي از نظراتشان اين است كه بايستي دولت امريكا بر كشورهاي عراق و سوريه و بقيه‌ اينها تسلّط كامل داشته باشند؛ نظرات آنها اينها است، كارهايي كه مي‌خواهند انجام بدهند همين كارهايي است كه به اين چيزها منتهي مي‌شود. [آنها] توقّع دارند كه مسئولان ما، دولت ما و سياستمداران ما در جهت اين سياست‌ها عمل كنند؛ چنين چيزي اتّفاق نخواهد افتاد.»

همانطور كه رهبر معظم انقلاب هم تصريح مي‌كنند منظور امريكايي‌ها از تغيير رفتار ايران، عدول جمهوري اسلامي ايران از مباني و اصول سياست خارجه خود است كه ريشه در مفاهيم اسلامي و انقلابي ما دارد و چشم‌پوشي كردن از آن مساوي است با زير سؤال رفتن ماهيت انقلاب اسلامي و استحاله در كاركرد آن.

راه پيشرفت، ايستادگي بر مباني و اصول

معظم له در تيرماه امسال هم در ديدار با كارگزاران نظام سطح ديگري از موضوع مورد اشاره را تبيين مي‌كنند: «يكي ديگر از چالش‌هاي دروني كه خطاي بسيار بزرگ و اساسي است، اين است كه تصور شود با فاصله گرفتن از مباني اعتقادي و اصول نظام اسلامي، همه راه‌ها باز خواهد شد.» معظم‌له در ادامه بيانات‌شان به انتقاد از رويكرد جرياني مي‌پردازد كه تئوري وابستگي به بيرون و عدول از ارزش‌ها را پياده‌سازي مي‌‌كنند و مي‌فرمايند: «مسئولان در دولت خدمتگزار، انسان‌هاي معتقد به مباني و اصول انقلاب هستند و من از آنها گله‌اي ندارم ولي در مجموعه دست‌اندركاران، برخي تصور مي‌كنند با كوتاه آمدن از اصول، درها گشوده خواهد شد در حالي كه نتيجه اين خطاي بزرگ را در سال‌هاي اخير در برخي كشورها ديده‌ايم.» رهبر انقلاب اسلامي تأكيد كردند: «تنها راه پيشرفت، ايستادگي و پافشاري بر مباني و اصول است.» مقام معظم رهبري در ادامه همين سخنراني، مواضع كساني كه اظهار مي‌كنند مردم توان رويارويي با نظام سلطه را نداشته و از تحريم‌ها و محدوديت‌هاي بين‌المللي خسته شده‌اند را كاملاً رد كرده و مي‌فرمايند: «يكي ديگر از چالش‌هاي دروني را اين موضوع دانستند كه برخي تصور مي‌كنند، مردم مشكلات را تحمل نخواهند كرد... اگر حقايق امور با صداقت لازم و به درستي براي مردم بيان شود، مردم خواهند ايستاد و مقاومت خواهند كرد.»

تناقضات ريشه‌اي در مباني ايران- آمريكا رفع‌شدني نيست

اگرچه جماعت داخلي تلاش كرده كه مذاكرات ايران و امريكا را از بحث هسته‌اي فراتر برده و به ديگر موضوعات مورد مناقشه في‌ما‌بين دو كشور بكشانند اما واقعيت آن است كه مباني و اصول سياست خارجه ايران كه در مفاهيمي نظير «‌مبارزه با ظالم، حمايت از مظلوم و جنبش‌هاي مردمي منطقه، ايجاد همگرايي و وحدت بين مسلمين و بازگرداندن استقلال و عزب به ملت‌هاي مسلمان» خلاصه مي‌شود با آنچه امريكا به دنبال آن است كاملاً مغاير و متناقض است كه جمع اين دو با يكديگر بعيد مطلق است و تنها در يك حالت قابليت تحقق دارد و آن اينكه جمهوري اسلامي ايران از اين مباني دست بردارد.

به هر روي با توجه به آنچه اشاره شد، تلاش براي تغيير نگرش جامعه در حوزه‌هاي مختلف از جمله نوع مواجهه با نظام سلطه يكي از اهداف مهم و استراتژيك جريان هواخواه غرب در داخل است كه در ماه‌هاي اخير وارد مرحله جدي‌تر شده و مصداق مهم آن نوع مواجهه با امريكا به عنوان پيشاني حركتي دنياي استكبار است. اين جريان در برنامه‌هاي گسترده و مدون بنا دارند، بخش قابل توجهي از هنجارهاي قابل احترام و برآمده از تفكر انقلابي- اعتقادي مردم آرام آرام به ضد‌هنجار تبديل شده و مردم ناخودآگاه طي يك فرآيند زماني به تمام آنچه در طول سال‌هاي گذشته برايش جنگيده و هزينه داده پشت مي‌كنند و كارگزاران وفادار به نظام را دراين وادي تنها مي‌گذارند. مديريت اصلي اين صحنه را دگرانديشان داخلي برعهده دارند كه به شكلي هم‌جهت با مراكز تحقيقاتي و راهبردي در غرب اين هدف را پي‌ريزي مي‌كنند كه البته با روي كارآمدن دولت يازدهم اين عمليات پيچيده را به شكل عامه‌پسند و ضدحساسيت به جلو مي‌برند.

به اعتقاد طراحان اين سناريو تغيير گفتمان و قواعد رفتاري ايران از حلقه‌هاي تجديدنظرطلبان بايد آغاز شود و به شكلي تحميلي به تيم تصميم‌گيران و تصميم‌سازان دولت تحميل شود و در كنار آن به افكارعمومي داخلي هم بار كنند؛ پس از آنكه اين تغيير گفتمان در سطوح ذكر شده عملياتي شد، حاكميت سياسي مورد هجوم و حمله جهت تغيير رويه و رويكرد قرار گيرد و اين يعني تغيير رفتار در يك بازه زماني مشخص كه يكي از گام‌هاي اساسي مخدوش كردن الگوي مقاومت در منطقه و همچنين نزديك شدن به پروژه براندازي است.

http://javanonline.ir/fa/news/738576

ش.د9402493

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات