(روزنامه آرمان - 1394/06/24 - شماره 2853 - صفحه 6)
* دولت از بدو فعاليتش تا امروز، چه اندازه موفق به تحقق وعدههاي انتخاباتي خود شده است؟
** آنچه كه بايد به عنوان شاخص عملكرد دولت يازدهم مد نظر قرار گيرد، مروري بر وعدههاي رئيسجمهور قبل از انتخابات و سپس تكيه بر پست رياستجمهوري و تاكيد دولت بر وعدههاست. در مرحله نخست توجه دقيق به واقعيتها، صحنه و ميدان عمل امري مهم است و مولفههاي شاخص نيز آن واقعيتهايي به شمار ميرود كه فراروي هر مجموعهاي قرار ميگيرد كه قصد عمل دارد، زيرا عرصه عمل تا حدودي متفاوت از عرصه نظر است و در عين حال حتي اگر دولتمردي قصد تحقق بخشيدن انديشه و نظر خويش را به شكل حداكثري داشته باشد، عرصه عمل اجازه ارائه و تحقق حداكثري تئوري را نميدهد. در عرصه وعدهها و آنچه مورد تاكيد دولت بوده است بايد شعارمحوري دولت تدبير و اميد را مورد توجه قرار داد. در عرصه تدبير با دو محور اساسي خارجي و داخلي روبهرو هستيم كه البته عرصه داخلي خود به بخشهاي متعددي تقسيم ميشود.
در عرصه خارجي طبيعتا بخش مهمي از شعارها و وعدههاي دولت يازدهم محقق شده و در اين مورد بايد گفت كه دولت ميخواهد يك رويكرد عقلاني نسبت به نظام بينالملل داشته باشد و اين رويكرد عقلاني در نظام بينالملل ميتواند با اتكا به عقل و عدالت تحققپذير باشد. در عرصه داخلي با توجه به ابعاد و گستردگي آن رفع و رجوع بسياري از آنها زمان ميبرد و همچنين با نگاهي به آسيبهايي كه به جامعه وارد شده است به دليل برخي از ناكارآمديها و برخي از بيدقتيهايي كه در دولت گذشته وجود داشت خدشه و آسيبهايي روی داد و همچنين دشورايهاي سنگيني را به دولت يازدهم تحميل ساخت. به نظر ميرسد كشور در بخش اقتصادي به عنوان حوزه قابل تاكيد دولت و مورد توجه مردم در عين حال كه توانست تورم بيمهار را كنترل كند، احساس آرامش و امنيت را نیز به عرصه اقتصاد جامعه بازگرداند.
* يكي از مهمترين دشواريهاي دولت كنوني حل و فصل پرونده هستهاي و مذاكره با غرب بود، اقدامات دولت را در عرصه ديپلماسي چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** دولت يازدهم فضا را خصوصا درباره مساله هستهاي به سمت تنشزدايي سوق داده و نگاه جهان را نسبت به ايران به عنوان كشوري اهل تعامل و منطق و مذاكره تغيير داده است. به نظر ميرسد دولت در اين عرصه حداكثر وقت و تلاش خود را گذاشت و با قدرت، اعتماد به نفس و با تكيه به نوعي همگرايي ملت و دولت، سعي كرد چهره ديگري از ايران ارائه كند. اگرچه ما نتوانستيم موفقيت حداكثري را در نگاه واقعي كسب كنيم اما در مجموع ميتوان گفت كه نمره بسيار خوبي به دولت در مساله هستهاي و تغيير رويكرد غرب نسبت به ايران ميتوان داد.
اكنون اجماع جهاني، افكار عمومي و رسانههاي ملي و بينالمللي همه و همه حكايت از اين دارند كه دولت دوباره بذر اميد در كشور پاشيده است. بر اين اساس بايد گفت تدبيري كه دولت در ادعاهاي خود مطرح ميكرد امروز در عرصه نظام بينالملل نمود پيدا كرده است. به هر حال دولت تنها به مساله هستهاي اكتفا نكرد، بلكه در عرصه سياست خارجی به دنبال بهبود روابط خود با جهان است.
* آیا در بخش داخلي بهويژه اقتصادي دولت توانسته آرامش نسبي را به فضاي جامعه بازگرداند؟ دولت در این زمینه تا چه اندازه در افزايش نرخ رشد تورم قدم به جلو گذاشت؟
** در عرصه داخلي كه ابعاد آن بسيار گسترده است، آسييبهايي كه در این عرصه وارد شده به دليل برخي از ناكارآمديها و بيدقتيهایی است كه در دولت گذشته وجود داشت. رفع و رجوع بسياري از مشكلات داخلي با توجه به ابعاد و گستردگي آن زمان ميبرد. به نظر ميرسد دولت در بخش اقتصادي به عنوان يكي از بخشهاي مورد توجه مردم، در عين حال كه توانست تورم بيمهار را كنترل كند و احساس آرامش و امنيت را تا حدي به عرصه اقتصاد كشور بازگرداند، اما پايينآوردن نرخ رشد تورم فرایندی زمانبر است و از سويي نيز درباره مساله تحريمها مشكلاتي همچنان در برخي از بخشهاي مياني وجود دارد، همچنين اعتماد لازم در اين بخش از جامعه وجود ندارد تا سرمايهگذارها سرمايههاي خود را ارائه كنند، اگرچه اميد ميرود كه اين امكان به زودي در جامعه فراهم شود و سرمايهگذاران داخلي به جاي سرمايهگذاري در كشورهاي ديگر در داخل سرمايهگذاري كنند تا اقتصاد كشور به مفهوم واقعي خود پویا شود. با مساله ركودي كه در بخش اقتصادي، حوزه مسكن و كسب و كار مشاهده ميشود، طبيعتا برطرف كردن آنها با پيچيدگيهايي روبهروست.
به نظر ميرسد بايد اقدامات گستردهاي در اين بخش صورت بگيرد تا دولت يك كارنامه نسبتا موفقي بتواند در اين بخش ارائه دهد. قطعا در ارتباط با تجميع برخي از ساختارها، كوچك كردن دولت در توسعه صادرات، توسعه فضاي اشتغال، رفع مشكلات نظام مالياتي بايد گامهاي اساسيتر و جديتري برداشته شود. اگر اين مسائل به عنوان يك زنجيره و منظومه ساماندهي نشود و به صورت يك ساختار واحدي نظم نپذيرد در اين بخش توسعهاي با موانع بيشتري روبهرو خواهيم شد. بنابراين توجه به اين منظومه امري ضروري قلمداد ميشود. مسئولان ذيربط بايد براي تقويت بخش خصوصي، فضا و شرايطي را فراهم كنند تا نهادهاي داوطلب و غيردولتي امكان تقويت و ساماندهي داشته باشند و در نهايت از اين طريق بتوان يك شبكه مشاركت ملي ايجاد كرد.
* دولت كنوني چه تغييري در وضعيت احزاب به وجود آورد؟
** محدوديتهايي را كه در برابر احزاب وجود داشت ميتوان به دو بخش فضاي ذهني و فضاي فيزيكي و واقعي در كشور تقسيم كرد. بايد گفت دولت تا حدي توانست آن فضای ذهنی را کنار بزند. البته دريافت ذهني با واقعيتها كمي تفاوت دارد؛ گاهي اوقات ممكن است بزرگنمايي يا حتي كوچكنمايي آن فضاي ذهني نيز بيشتر باشد. فضاي ذهني كه در چند سال اخير حاكم بود، فضاي نامطلوبي را بهويژه در ميان كنشگران اجتماعي و سياسي ايجاد كرد. دولت در شكستن فضاي ذهني بسيار موفق عمل كرده و شايد همكاري ميان قوا در اين بخش موثر بوده است.
در فضاهاي عيني گامهاي خوبي برداشته شده اما انتظار گامهاي جديتري نيز ميرود. به هر حال جامعه ايراني يك جامعه سنتي است و آنچه در اين جامعه نقش بسيار مهمي را در معنويت و اعتقادات ايفا ميكند فضايي ناشي از آزادگي، انتخاب و اختيار است كه با باور و عقايد انسانها پيوند ميخورد. رشد و توسعه اخلاق در يك جامعه را ميتوان در ارتباط مستقيم با آزادي دانست. جامعه ايراني علاوه بر داشتن ظواهر سنتي بيشتر معنويگرا بوده و طبيعتا مكانيزمهاي لازم براي رشد آن فضاي آزاد، همراه با انتخاب صحيح و اختيار را داراست.
* دولت از آغاز مسئوليت خود تا به امروز به سمت توسعه و آزاديهاي سياسي حركت كرده و با توجه به اينكه تا پايان عمر دولت يازدهم فرصت زيادي باقي نمانده، آيا ميتوان به نقطهاي مطلوب در اين مسير رسيد؟
** دولت تلاش خود را انجام داده، هر چند همواره مورد نقد برخي از جريانهاي سياسي و مدني بوده است. البته در برخي از موارد نيز اين نقدها وارد است. اگر بخواهيم در اين مورد نگاهی منصفانه داشته باشيم بايد به فضاي دو سال گذشته بازگردیم و فضاي چند سال گذشته را با فضاي امروز مقايسه کنیم. در رابطه با فعاليتهاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي قطعا دولت گامهايي را برداشته و اقداماتي را انجام داده است، اما بهیقین انتظارات شايد فراتر از گامهاست.
من تصور ميكنم با يك نگاه واقعبينانه به فضاي سياسي، اجتماعي و با بهرهگيري از آسيبهايي كه در گذشته وجود داشت همه گروهها خصوصا نيروهاي اصلاحطلب و گروههاي معتدل نيز از برخي نارساييهاي گذشته پند گرفته و دولت را بايد متقاعد كرد كه ميتواند در ايجاد اين فضاي مطلوب براي احزاب و نخبگان و رسيدن به آن نقطه حداكثري گامهاي استوارتري را بردارد. بر اين اساس بايد اقدامات جديتری در حوزه آموزش، فرهنگ و اخلاق سياسي از سوي مسئولان ذيربط انجام گیرد و سازوكارهاي حقوقي، قانوني و نظارتي مناسبتری را براي تحقق بخشيدن به اين امر فراهم سازند.
اگر اين تفاهم صورت بگيرد ميتوان نگاهي منصفانه به اقدامات دولت داشت و گفت كه دولت قدمهایی رو به جلو برداشته است، گرچه نميتوان انتظار داشت همه موانع به صورت يكسويه از سوی دولت رفع شود. بايد ظرفيتهاي لازم آموزشي و تجربي را براي فعالان سياسي ايجاد كرد. باید با رویکردی كلاننگر نسبت به منافع ملي روبهرو شد در اين صورت در اين سالي كه نامش سال همزباني ملت و دولت است ميتوان به يك همزباني با ظرفیت مشخص و بالايي رسيد. گام به گام و پله پله با توجه به نيازهاي جامعه به اشتغال، توسعه، آرامش و فرهنگ فاخر دولت و ملت با يكديگر رو به سمت جلو حركت كنند. اميد ميرود كه نه تنها در اين فرصت باقي مانده از عمردولت بلكه با تداوم عمر دولت در چهار سال بعد رويدادهاي بهتري نيز در كشور به وقوع بپيوندد.
* همواره يكي از دغدغههاي نخبگان فرهنگ، اهالي هنر، سينما و موسيقي، داشتن فضايي مناسب براي ارائه آثار بوده است. امروز اين فضا تا چه حد فراهم است؟
** در بخش فرهنگ كه از مسائل كليدي جامعه ايراني به شمار ميرود دولت عملکردهایی را از خود نشان داده، بهويژه در حوزه هنر، سينما و موسيقي گامهايي را برداشته است، اما همچنان براي رسيدن به يك همگرايي جدي و ايجاد شرايطي مناسب در كشور براي دستيابي به فرهنگ فاخر فاصله داريم. مشتري و مخاطبان با توجه به فعاليت توليدكنندهها در نظام بينالملل بايد گفت بسيار زياد هستند.
در ارتباط با منابع فاخر فرهنگي با برخی ناكارآمديها روبهرو هستيم. در بازتوليد فرهنگ ملي و اسلامي خود گامهاي خوبي برداشتهايم اما هنوز با موانع جدي روبهرو هستيم. آسيبهايي كه جامعه در يك فرایند زماني نسبتا درازمدت 8 ساله ديده به اين خاطر كه رويكردهاي مناسبي در مقابل آنها اتخاذ نشده مردم را با نوعي دلزدگي روبهرو ساخته است. رويكرد دولت در اين بخش رويكرد مناسبي بود. موانع جدياي بر سر راه رسيدن به فرهنگ فاخر و كاستن دغدغههاي نخبههاي فرهنگ و سينما و موسيقي وجود دارد تا بتوان به يك شرايط معتدل و مناسب براي يك جهش بزرگ رسيد.
* در حوزه دانشگاه و احزاب آيا دولت توانست فضاي مورد نقد را ازبين ببرد؟
** دولت موفق شد رويكرد مناسبي را نسبت به دانشگاهها اتخاذ كند. گرچه آسيبهاي وارد شده به دانشگاهها ابعاد بسيار گستردهاي داشت. براي اينكه توسعه علمي دانشگاهها با توسعه ملي پيوند بخورد بايد اقدامات بسيار جدياي صورت بگيرد بهويژه اكنون كه در آستانه برنامه ششم به سر ميبريم. باید برنامه ششم را دانشبنيان كنيم و توسعه ملي را به شكل واقعي به توسعه علمي پيوند بزنيم، در غير اين صورت نميتوان زياد به توسعه پايدار اميدوار بود. در اين بخش دولت بايد بسيار كار كند تا دوباره اعتماد دانشگاهيها را جلب كند و نيز نقش بسيار جديتري را به دانشگاهيها براي پيوند خوردن توسعه علمي با توسعه ملي بدهد.
در حوزه احزاب دولت گامهاي اساسي و جدياي را برداشت. ضروري به نظر ميرسد كه سياسيون به تنگناهاي دولت توجه كنند و مراقب باشند تندروهايي كه در گذشته ميداندار بودند دوباره جريان سياسي معتدل و اصلاحطلب را به ركود نكشانند. اكنون فرصت بسيار خوبي براي اعتداليون و اصلاحطلبها ايجاد شده و اميد ميرود كه آنها بتوانند از فرصتهاي موجود بهره كافي برده تا بتوانند گامهاي بعدي را در عرصه سياست داخلي بردارند.
* پس از توافق هستهاي زمزمههايي در كشور ايجاد شد مبني بر اينكه رئيسجمهور روحاني به خاطر عمل به وعدههاي خود به مردم ميخواهد دست به تغيير و ترميم بخشهايي از كابينه بزند، اين اصلاح و تغيير ضرورتي دارد؟
** با توجه به ناكارآمدي برخي از مديران در دو سال اخير، دولت بايد حتما آن حوزهها را تقويت، اصلاح و ترميم كند؛ زيرا فرصت زيادي تا پايان عمر دولت يازدهم باقي نمانده است. در بخشهاي مياني بهويژه در استانها و شهرستانها لازم است دولت همگرايي بيشتري با كارگزاران خود داشته باشد تا بتواند در جهت تحقق بخشيدن به ساير وعدههاي خود به ملت گام بردارد.
* براي توسعه فرهنگي و عدم اشاعه رفتارهاي تند و نادرست در مقابل باورهاي مسئولان ذيربط دولت بايد چه كند؟
** طبيعتا بايد قدم به سوي ساماندهي نهادهاي مردمي برداريم. دولت در عين حال در ارتباط با تقويت و كمك به باورهاي اخلاقي درست و جلوگيري از كنشها و واكنشهاي نادرست در حد ياري رساندن به جريان روشن اعتباري و اخلاقي نيز اقدامات جديتري را بايد انجام دهد. جامعه ايراني ظرفيت بسيار بالايي در حوزه علم و اخلاق دارد كه دولت با بهرهگيري از تجربه دو ساله خود ميتواند با يك نگاه انتقادي به برخي از اقدامات خود و يك نگاه جدي براي استفاده بيشتر و مشاركت جديتر نخبگان گام بردارد.
* ممكن است رئيسجمهور روحاني در آينده پرچمدار جريان اصلاحات شود؟
** اگر بخواهيم اصلاحات را معنا كنيم بايد گفت كه يك «اصلاحات شناسنامهاي» داريم كه در حقيقت معرف آن برخي از افراد بزرگ، احزاب و برخي از شخصيتها هستند، اما در حقيقت و به يك مفهوم اصلاحات از دوران مشروطه تبار داشته است. بههر رو، در شرایط حاضر با يك اصلاحات به مفهوم عامتر روبهرو هستيم به اين مفهوم كه ميخواهيم به چند شاخص در جامعه بهبود ببخشيم. نخست بهبود وضعيت معاش مردم كه همواره مورد توجه اصلاحات بوده است.
بهبود وضع معيشت و رفاه مردم بايد به گونهاي باشد كه فاصله طبقاتي را كاهش بدهد و منجر به توزيع عادلانه ثروت در كشور شود. به نظر ميرسد كه روحاني به اين نگاه معتقد است. مهمتر از اين مساله توزيع عادلانه قدرت است. اصلاحطلبان معتقدند كه بايد از همه ظرفيتهاي قانون اساسي بهره برد. طيبعتا اين مساله بايد با قدرت پيدا كردن احزاب تقويت شود و با آموزش ديدن آحاد جامعه و عبور از يك جامعه تودهاي به سمت جامعه مشاركتجويانه متكي بر ساماندهي صورت بگيرد.
اين مسائل را در ايدهها و انديشههاي رئيسجمهور روحاني ميتوان ملاحظه کرد كه در فرهنگ اصلاحي اصلاحطلبان بسيار مورد توجه است. پيشرفت جامعه و توجه به دستاوردهاي بشري و ايران و نگاهي دقيق به اين مساله كه كشور در جهان تنها نيست بلكه ما با يك دهكده جهاني بزرگ روبهرو هستيم، بنابراين بايد از دستاوردهای خوب بشري در جامعه جهاني بهره جست. اين نيز يك مفهوم اصلاحي است كه به نظر ميرسد روحاني به اين بخش توجه خاصي دارد. در بخش زدودن حاشيه و بدعتهاي نادرست با توجه به اظهارات روحاني بايد گفت كه رويكرد رئيسجمهور روحاني در مجموع به فهم اصلاحگرايانه نزديك است، بنابراين اين حركت و انديشه را داوطلبانه ميدانند، هر چند كه رئيسجمهور شناسنامه و تابلوي اصلاحطلبي نداشته باشد.
http://armandaily.ir/?News_Id=127895
ش.د9402585