آخرين ديدار ٢٧ ژانويه ٢٠١٥ در رياض اتفاق افتاد و دومين ديدار روز گذشته در كاخ سفيد. ملك سلمان، پادشاه عربستان سعودي در سومين روز از ماه سپتامبر براي نخستينبار پس از رسيدن به تاج و تخت در شبه جزيره عربستان به امريكا رفت. ملك سلمان به بهانههاي متفاوت از حضور در مراسم ديدار سران عرب با اوباما در كمپديويد در ماه مه سرباز زد تا به نوعي پيش از توافق هستهاي با ايران با دولت اوباما به عنوان اصليترين مذاكرهكننده با ايران ديدار مستقيمي نداشته باشد.
سرفصل تمام گزارشهاي خبري و تحليلها اين است كه ايران اصليترين محور رايزنيهاي پادشاه عربستان در خاك اصليترين متحد استراتژيك اين شبه جزيره خواهد بود. ايران پس از توافق هستهاي، ايراني نيست كه مطلوب رياض باشد. ايران پس از توافق هستهاي، ايران بازگشته به عرصه بينالمللي و ايران مقتدرتر در عرصه منطقهاي خواهد بود. اين ايران كابوس خاندان سعود خواهد بود و اين كابوس، پادشاه عربستان را با وجود كهولت سن به امريكا كشاند تا پيش از اجرايي شدن برجام از اوباما تعهدهاي لازم و شايد هم باجهاي مكفي در حوزه تسليحاتي را بگيرد.
سلمان كه عصر پنجشنبه از رياض به واشنگتن رسيد مدت اقامت خود در امريكا را سه روز اعلام كرده است و در نخستين ساعات رسيدن هم ميزبان جان كري، وزير امور خارجه امريكا در اقامتگاه شخصي خود بود. پيش از اين ديدار، جان كري با همتاي سعودي خود عادل الجبير ديدار كرد. گفته ميشود سلمان را در اين سفر، افزون بر جبير، ساير مقامات بلندپايه عربستان از جمله «محمد بن سلمان» جانشين وليعهد و وزير دفاع، «توفيق بن فوزان الربيعه» وزير بازرگاني و «خالد بن علي الحميدان» رييس سازمان اطلاعات عربستان همراهي ميكنند. مهمترين چهرههاي سياسي و امنيتي عربستان به امريكا رفتهاند تا به كاخ سفيدنشينهاي دموكراتي كه نخستين توافق امريكا با ايران را پس از قريب به چهار دهه سند زدهاند خاطرنشان كنند كه بايد مانع از فعاليتهاي ايران در منطقه شد.
سلمان به واشنگتن آمده است تا از زبان باراك اوباما بشنود كه توافق هستهاي با ايران محدود به برنامه هستهاي اين كشور باقي ميماند و كاخ سفيد همچنان فعاليتهاي ايران در منطقه را تحت نظر خواهد داشت. سلمان بايد از سكاندار كاخ سفيد بشنود كه اين توافق منجر به افزايش نفوذ سياسي ايران در منطقه نخواهد شد. سلمان در روزهاي حياتي بررسي برجام در كنگره امريكا به اين كشور سفر كرده است. در روزهايي كه همحزبيهاي اوباما در مجلس سنا به كمك او شتافته و عبور بيدردسر برجام از سد كنگره يا با وتوي رييسجمهور يا با ترفند فيلي باستر را تضمين كردهاند. پس از حصول توافق هستهاي ميان ايران و شش قدرت جهاني، رياض برخلاف روندي كه در دو سال مذاكرات در پيش گرفته بود از برجام حمايت كرد اما همزمان دررايزني با مقامهاي متفاوت امريكايي اعلام كرد كه ميزان حمايت رياض از اين توافق به چگونگي پيشرفت آن در مراحل اجرايي بستگي دارد.
سلمان به اتمام حجتهاي پشت پرده اكتفا نكرده و درست در جريان رايگيري در خصوص برجام در كنگره به امريكا رفته است تا اين نگرانيهاي خود را رسما اعلام كند. آنچه امروز رياض ادعا ميكند به آن نياز دارد تجهيز نظامي اين كشور در برابر ايران است. به نظر ميرسد كه پروژه ايرانهراسي و شيعههراسي كه رياض در چند سال گذشته به واسطه انزواي ايران در سايه تحريمهاي بينالمللي پيش برده بود امروز جاي خود را به باج خواهي نظامي از امريكا و اروپا براي موافقت با برجام داده است.
دولت اوباما براي اطمينان خاطر دادن به متحدان عرب خود در منطقه به خصوص عربستان از طريق جان كري اعلام كرده است كه امريكا همچنان با متحدان خود در تماس نزديك خواهد بود و سيستم دفاع موشكي را در منطقه براي حمايت از آنها به راه خواهد انداخت. در سايه اين سامانه دفاعي، امريكاييها اقدام به آموزشهاي ويژه براي نيروهاي ارتشهاي كشورهاي متحد خود در منطقه خواهند كرد. جان كري ٢٤ ساعت پيش از ورود سلمان و هيات همراه به واشنگتن در سخناني در فيلادلفيا گفت: ما مصمم هستيم كه متحدان ما در منطقه از حمايت نظامي و سياسي كافي كه به دنبال آن هستند، برخوردار باشند.
اليوت ابراهام كه در سالهاي حضور جورج بوش در كاخ سفيد معاون مشاور امنيت ملي وي بوده است با اشاره به وعدههاي اوباما به دوران كوتاه باقيمانده از رياستجمهوري وي اشاره كرده و ميگويد: اوباما تنها حدود يك سال ديگر در قدرت خواهد بود و وعدههاي او در حوزه سياست خارجي هم كوتاهمدت خواهند بود. نميدانم كه سلمان واقعا به شنيدن وعده از زبان رييسجمهوري در سال آخر حضور خود در قدرت تمايلي دارد يا خير؟ به نظر ميرسد كه دو رهبر بيش از آنكه بخواهند وعدههاي طلايي با هم ردوبدل كنند به دنبال اتفاق ملموستري هستند. پادشاه عربستان به دنبال اين است كه در اين سفر به اوباما بگويد كه تهران هنوز خطري براي منطقه است. سعوديها گمان ميكنند كه امريكا به ايران به چشم شريكي براي آينده نگاه ميكند و براي دفع چنين احتمالي هركاري ميكنند.
از ١٤ جولاي كه توافق هستهاي ميان ايران و ١+٥ حاصل شده است اصليترين دغدغه اعلام شده جمهوريخواهان امريكايي، تندروهاي اسراييلي و متحدان عرب واشنگتن در منطقه خاورميانه و جهان عرب اين بوده است كه آزادسازي اموال بلوكه شده ايران در سايه اجرايي شدن برجام ميتواند به افزايش نفوذ نظامي و سياسي ايران در منطقه منتهي شود. كاخ سفيد در آخرين برآورد مالي خود اعلام كرده است كه ٥٦ ميليارد دلار اموال بلوكه شده ايران زماني كه تهران گامهاي اعتمادساز خود را بردارد؛ آزاد خواهد شد. تحليلگراني در رسانههاي متفاوت بينالمللي با رد اين نگراني ادعا كردهاند كه قريب به پنج سال تحريمهاي رنگارنگ و فشرده ايران، اقتصاد داخلي اين كشور را ضعيف كرده و در نتيجه اموال بلوكه شده نيز در نهايت صرف توسعه اقتصاد داخلي ايران خواهد شد.
از سوي ديگر كشورهايي چون عربستان سعودي در حالي نگران صرف اين اموال در حوزه نظامي ايران هستند كه بودجه نظامي متحدان امريكا در منطقه هشت برابر ايران است. رابطه ايران با حزبالله لبنان و دفاع تهران از بشار اسد، رييسجمهور سوريه از ديگر دلايل بهانهگيريهاي منطقهاي كشورهايي چون عربستان سعودي است. در حالي كه عربستان سعودي به دريافت تجهيزات از امريكا و اروپا شهرت دارد برخي از تحليلگران امريكايي پيشبيني ميكنند كه در جريان سفر سهروزه سلمان به واشنگتن قرارداد فروش تجهيزات جديدي به اين كشور امضا نشود و در مقابل امريكاييها به متحدان خود در منطقه در حوزههايي چون امنيت سايبري و تربيت نيروهاي ويژه كمك خواهند كرد.
تعداد پروندههاي باز ميان ايران، عربستان و امريكا در منطقه، نگراني رياض از نزديك شدن واشنگتن به تهران را مرتفع ميكند. هرچند امريكا در مواجهه با دولت مركزي در سوريه آنطور كه رياض انتظار داشت دست به سلاح نشد اما ميان ديدگاه ايران در خصوص ابقاي بشار اسد در دمشق و نگاه امريكا دال بر هركسي جز بشار اسد فاصله بسياري است. در خصوص سوريه نيز به نظر ميرسد كه ميان نحوه برخورد با اين بحران ميان عربستان و امريكا اختلافهايي وجود دارد. عربستان سعودي در چهار سال گذشته مستقيما دولت بشار اسد را به كشتار عمومي و نسلكشي سوريها متهم كرده و نخستين اولويت در پاسخ دادن به اين بحران را كنارهگيري بشار اسد ميداند. اين در حالي است كه باراك اوباما در سخنان خود به صراحت اعلام كرده است كه بشار اسد جايي در آينده سياسي سوريه ندارد اما اولويت نخست بايد مبارزه با جريانهاي تروريستي بيمرز مانند داعش باشد.
در قبال يمن با وجود آنكه رياض از واشنگتن صلاح و مشورتي براي حمله نگرفت اما كاخ سفيد پشت سر متحد منطقهاي خود ايستاده است. در بحرين نيز واشنگتن در برابر اقدامهاي خودسرانه رياض و ديگر اعضاي شوراي همكاري خليج فارس سكوت اختيار كرده است. برخي تحليلگران با توجه به عملكرد عربستان در يمن پيشبيني ميكنند كه تعداد مانورهاي مستقل از امريكاي عربستان در منطقه روز به روز افزايش پيدا كند و به نظر ميرسد كه حداقل دولت فعلي امريكا به رهبري باراك اوباما چندان از اين رويكرد جديد رياض در شرايطي كه دردسر امنيتي براي واشنگتن ايجاد نكند، استقبال ميكند. اتحاد استراتژيك امريكا و عربستان ٧٠ سال قدمت دارد اما به نظر ميرسد كه در پنج سال اخير و به خصوص در دوره دوم رياستجمهوري باراك اوباما، خروج آرام نيروهاي امريكايي از كشوري چون عراق و تمايل اوباما به واگذار كردن بخش اعظمي از مشكلات منطقهاي به كشورهاي حاضر در منطقه چندان به مذاق آل سعود خوش نيامده است.
بهار عربي كه در سال ٢٠١١ كشورهاي اسلامي و متحد اصلي امريكا يعني مصر را تكان داد و سكوت امريكا در برابر فروپاشي دولت حسني مبارك، زنگهاي خطر را براي آل سعود به صدا درآورده است. تيم ملك سلمان كه از ماه ژانويه زمام قدرت موروثي را در عربستان به دست گرفتهاند با تجربه گرفتن از عملكرد امريكا در قبال مصر رويكرد مستقلانهتري از امريكا را در منطقه توشه راه خود كردهاند. برخي منابع نزديك به كاخ سفيد ميگويند كه امريكا در پشت پرده مخالفت خود را با رويكردهاي رياض در دخالت نظامي در بحران يمن و تجهيز مخالفان بيهويت بشار اسد اعلام كرده است.
عربستان سعودي پس از خيزشهاي مردمي در كشورهايي چون تونس، مصر و ليبي و زماني كه با بحران نارضايتيهاي اقليت شيعه در كشور خود رو به رو شد تلاش كرد اتحاد خود با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس را براي روز مبادا محكمتر از پيش كند. در مورد پرونده هستهاي و فعاليتهاي منطقهاي ايران هم در چند سال اخير شاهد موضعگيريهاي همگام شوراي همكاري خليج فارس بوديم. در مورد حمله عربستان به يمن شاهد بوديم كه رياض حمايت ١٠ كشور عربي را در اين مانور نظامي جلب كرد.
رويترز در گزارش تحليلي از سفر سلمان به واشنگتن مينويسد: رياض برخلاف ٧٠ سال گذشته ترجيح ميدهد ميزان همكاريهاي خود با واشنگتن را محدودتر از قبل كند. عربستان سعودي از اين پس تنها در پروندههايي كه منافع دو كشور با هم همپوشاني كامل دارد با واشنگتن مشورت خواهد كرد. علاوه بر اين شايد از اين پس شاهد معامله و بده و بستانهاي سياسي پروندهها ميان كاخ سفيد و آلسعود هم باشيم.
تحليلهايي از اين دست در حالي به پيشبيني دورنماي همكاريهاي واشنگتن و رياض ميپردازند كه رويكرد رييسجمهور آتي امريكا ميتواند بسياري از اين تحليلها را دستخوش تغييرات بسيار كند. اگر جانشين اوباما مردي از تبار جمهوريخواهان و داراي رويكردي شبيه به جورج بوش باشد احتمال نزديك شدن دوباره واشنگتن و رياض به يكديگر و جبران دوريهاي نسبي سالهاي حضور اوباما در قدرت ميرود.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=24526
ش.د9402537