تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۳:۲۷  ، 
کد خبر : ۲۷۳۶۰۳
روابط ایران و عربستان در گفت‌وگوی «آرمان» با دو کارشناس

میرمحمود موسوی: خوشبین نیستم / سیروس ناصری: ایران پیشقدم شود

زهرا ترابی – چکیده: آیا عربستان پس از مرگ ملک عبدا... دوران جدیدی را آغاز کرده است؟ اقتصاد این کشور به کدام سمت می‌رود و آیا سیاست تحت فشار قرار دادن منتقدان با کاهش قیمت نفت ادامه پیدا خواهد کرد و روابط ایران با عربستان پس از مرگ عبدا... به روزهای خوب گذشته باز خواهد گشت یا تحت تاثیر مخالفان به سمت تیرگی می‌رود؟ اصولا در عربستان نمی‌توان از تفاوت‌های قابل‌توجه میان نخبگان سیاسی به‌ویژه میان برادران پادشاه درخصوص اصلاحات سخن به میان آورد. زیرا به باور آنها ضرورت حفظ سنت‌ها و تعادل میان جناح‌های قدرت به‌ویژه در پیوند با نهاد وهابیت امری لازم است. با توجه به شخصیت محافظه‌کارتر سلمان بن عبدالعزیز نسبت به عبدا... که او را در قامت یک مصلح قرار داده بود، به زعم تحلیلگران می‌تواند مسیر اصلاحات را کند و به‌زعم خود سلمان در یک روند معقول و متعادل قرار دهد. در این میان اما قرارگرفتن نوادگان تحصیلکرده و دارای گرایش‌های اصلاح‌گرایانه در خط جانشینی می‌تواند مسیر اصلاحات داخلی را از حیث توجه به حقوق زنان، مساله جوانان و اقلیت شیعی وارد فرآیند جدیدی سازد. مقدمه: درباره رابطه دیپلماتیک میان ایران و عربستان باید اذعان داشت که روابط دو کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فراز و فرودهای فراوانی داشته است. بهبود روابط ایران و عربستان در دوران سازندگی و سفر آیت‌ا... هاشمی‌رفسنجانی به ریاض و متعاقب آن سفر ملک عبدا... ولیعهد وقت عربستان برای شرکت در کنفرانس کشورهای اسلامی به تهران، فصل جدیدی را در روابط دو کشور گشود که حتی تا امروز نیز نمادی از روابط دوجانبه بوده و هاشمی را در قامت معمار نوین روابط قرار داده است. این سنت در دوران اصلاحات با گفتمان تنش‌زدایی دولت سیدمحمد خاتمی ادامه پیدا کرد و در واقع در این مقطع به بار نشست. امضای تفاهمنامه امنیتی توسط حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی به‌عنوان یک نقطه عطف در روابط متقابل یاد می‌شود. حمله آمریکا به عراق، سقوط صدام و به قدرت رسیدن شیعیان در این کشور از یکسو و روی کارآمدن محمود احمدی‌نژاد با گفتمان دیگر از سوی دیگر، پازل تفاهم امنیتی را به‌هم ریخت و منجر به چینش جدیدی هم در روابط دوجانبه و هم در روابط منطقه‌ای شد. اگرچه محمود احمدی‌نژاد تنها رئیس‌جمهور ایران بود که 4بار به عربستان سفر کرد، اما روبوسی‌های او با ملک عبدا... منجر به گرمی روابط نشد و روابط دوجانبه را بیش از پیش در مسیر سردی روابط قرار داد. استقبال ملک عبدا... و امیر سلمان و تبریک برای انتخاب حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 باعث شد تا زمینه‌ها برای دیدار مقامات دو کشور فراهم شود. دعوت سعودالفیصل از محمدجواد ظریف، وزیرخارجه ایران به‌عنوان یک نقطه عطف در یک دهه اخیر تعبیر شد، اما به دلایلی ظریف این سفر را به تعویق انداخت. اظهارات سعودالفیصل در شورای همکاری خلیج‌فارس و دعوت ایران به نقش سازنده در منطقه و همچنین کاهش قیمت نفت که به یک توطئه در قبال همسایگان تعبیر شد، باعث شد تا از خوشبینی‌های اولیه کم و به تردیدها و اما و اگرها بیفزاید. حال با مرگ پادشاه عربستان و پیام تسلیت رئیس‌جمهوری ایران، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و سفر ظریف برای مراسم خاکسپاری ملک عبدا... باعث شده تا مجددا چشم‌انداز روابط دوجانبه و همچنین روابط منطقه‌ای تهران و ریاض مطرح شود. در راستای سیاست عربستان پس از روی کارآمدن ملک سلمان و تغییر در روابط ایران و این کشور دو نفر از کارشناسان عرصه سیاست خارجی و منطقه با «آرمان» به گفت‌وگو پرداختند که در ادامه می‌خوانید: میرمحمود موسوی ازجمله کارشناسان خبره در مسائل منطقه است که مدیرکل پیشین آسیای غربی وزارت امورخارجه بوده و در دوره‌هایی به عنوان سفیر ایران به پاکستان و هندوستان و ترکیه اعزام شده است. او به بهبود روابط ایران و عربستان پس از مرگ عبدا... خوشبین نیست و اینگونه به سوالات آرمان پاسخ داد:

* با توجه به درگذشت ملک عبدا...، پادشاه عربستان ارزیابی‌تان از جانشین جدید حکومت عربستان چیست؟

** زود است بخواهیم درباره جانشین جدید عربستان تصویر درستی داشته باشیم و بتوانیم راجع به رفتار سیاسی که خواهد داشت قضاوت قطعی انجام بدهیم، منتها ظرف همین یک هفته درمجموع تصمیمات و اقداماتی که انجام داده است به نظر می‌رسد تمایل به تغییراتی در اکثر زمینه‌ها دارد که می‌توان این تغییرات را در دو قالب تقسیم کرد؛اولین موضوع خروج و ورود نیروهامی‌باشد. دوم اینکه تغییر بعضی نهادها که هر دو این موارد تا به امروز مشاهده شده است.

می‌توان به برکناری تعدادی از مسئولینی که در مقام درجه یک بودند ولی درحال حاضر کنار گذاشته شده‌اند همچنین در همین راستا تعداد جدیدی به حاکمیت پیوستند. از آن طرف هم چند تا از شوراهای مهم تحدید و کنار گذاشته شده‌اند که در همین راستا چند شورای جدید تشکیل شدند. هرچند بعضی‌هایشان در هم ادغام شدند اما اینها نشان‌دهنده این است که پادشاه عربستان از مدت‌ها قبل آمادگی این موضوع را پیدا کرده بود.

* منظورتان قبل از مرگ ملک عبدا... است؟

** بله، مشخص بود که ملک عبدا... با توجه به وضعیت جسمی که پیدا کرده بود از دنیا خواهد رفت. با توجه به سیاستی که در حکومت عربستان جریان دارد مشخص بود بعد از مرگ ملک عبدا... چه کسی روی صندلی قدرت می‌نشیند. بنابراین از پیش راجع به تصمیمات و برنامه‌های خود فکرهایی کرده بود و درحال حاضر و به‌صورت تدریجی این اقدامات را پیاده می‌کند. اما نمی‌توانیم بگوییم تصمیمات گسترده‌اش تا کجا خواهد بود و در مسائل سیاسی و اقتصادی تصمیمات پادشاه جدید چه عواقبی را خواهد داشت بهتر است که منتظر باشیم.

* ارزیابی‌تان از تعامل ایران و عربستان چگونه است؟

** من خوشبین نیستم. هرچند بعد از درگذشت پادشاه عربستان هنوز علامتی که قابل اعتبار باشد را در این زمینه ندیده‌ام که بخواهم مورد تحلیل قرار بدهیم، اما بعضی مواضعی که از طرف برخی چهره‌های ایرانی گرفته می‌شود، نشان می‌دهد که متاسفانه قرار نیست این‌ کار به دست کارشناسان سیاست خارجی باشد.

سیروس ناصری هم عضو سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و نماینده ایران در سازمان ملل بوده که اکنون در جایگاه مشاور و کارشناس به تیم هسته‌ای از در مذاکرات به ایفای نقش می‌پردازد.  ناصری بر این اعتقاد است که ایران جایگاه خود را در منطقه کسب کرده و همین جایگاه نقطه حساسیت عربستان است پس بهتر است ایران در برقراری تعامل مثبت با این کشور پیشقدم شود. سیروس ناصری در همین راستا این‌گونه به سوالات آرمان پاسخ داد:

* با توجه به فوت ملک عبدالله و جانشین جدید وی ارزیابی‌تان از تعامل ایران و عربستان چیست؟

** بعد از انقلاب فقط در یک دوره به سمت روابط مثبت و سازنده و تمام‌عیار با عربستان حرکت کردیم اتفاقا در دوران ملک عبدا... بود. زمانی بود که ایشان هنوز ولیعهد بود و بعد از آن هم پادشاه شدند. ما به این وضعیت بسیار نزدیک شدیم و فکر می‌کنم علت اصلی و عمده هم این بود که عربستان بالاخره به این نتیجه رسید که با ایران اگر بخواهد فقط مسیر برخورد و رقابت سخت را دنبال کند به جایی نخواهد رسید و لذا زمینه های یک تفاهم عمیق و کامل فراهم شده و به این سمت هم حرکت کردیم. ولی بعدا این مسیر کاملا منحرف شد و به سمت تقابل حرکت کرد.

* علتش چی بود؟

** در سیر تحولات منطقه‌ای عراق به سمت ایران گرایش پیدا کرد و هرچه این گرایش بیشتر شد مواضع عربستان نسبت به ایران منفی‌تر می‌شد این هم غیرقابل انتظار نیست. عربستان می‌داند و همیشه هم هراس داشته از اینکه عراق و ایران به یک اتحاد و ائتلاف مهم برسند و همه تلاشش را در این سال‌ها یعنی از زمان جنگ تحمیلی کرد و هرچه امکان داشت در اختیار صدام گذاشت که ایران در آن جنگ پیروز نشود بعد از آن هم همیشه نگران از این بود که عراق بتواند به نحوی به ایران نزدیک بشود.

اتفاقا در دورانی که بنده مذاکره با نماینده صدام «برزان تکریتی» را برعهده داشتم بخش عمده‌ای از این مذاکرات حاوی مطالبی بود که آقای برزان از قول برادرش اعلام می‌کرد مبنی بر اینکه عراق و ایران باید متحد بشوند در آن صورت کویت هم با این دو کشور همراه خواهد شد و دیگر عربستان جایگاهی در این منطقه برای عرض‌اندام نخواهد داشت.

خیلی این صحبت‌ها واضح مستمر و بنا بر باور و اعتقاد بود بعد از آن هم که صدام نابود شد و به سزای اعمالش رسید، حکومتی در عراق تشکیل شده که به‌طور طبیعی کاملا با دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران نزدیک، هم نظر و همسو است. لذا فارغ از اینکه چه کسی در عربستان پادشاه باشد در این شرایط عربستان در یک رقابت سخت با ما بوده، هست و خواهد بود و تغییر عمده‌ای نمی‌کند. البته تغییر افراد تا حدی می‌تواند برای تلطیف این روند اثر داشته باشد ولی اثر راهبردی و اساسی نیست و اثر محدود و مقطعی  است.

* شاهد هستیم که در دولت تدبیر و امید، عربستان چندبار آقای هاشمی، روحانی و ظریف را دعوت کرد. فکر نمی‌کنید عربستان تمایل به برقراری ارتباط دارد؟

** عربستانی‌ها معمولا دراین نوع حرکت‌های تشریفاتی چیزی را کم نمی‌گذارند و این درست است که حکومت عربستان در شرایط فعلی این انگیزه را ‌باید داشته باشد که با دولت آقای روحانی به یک شکلی به تفاهم برسد منتها درعین حال ما باید این را درنظر بگیریم که به هر حال عربستان نمی‌تواند به سادگی بپذیرد که ایران قدرت مسلط و برتر منطقه باشد. با همه تلاش‌هایی که عربستان کرده نتیجه این شده که ایران قدرت مسلط و برتر منطقه شده و خواهد بود.

در این شرایط چون ایران به آنچه می‌خواست، نزدیک شده یا رسیده خوب است که ما سعی کنیم روابطمان را با عربستان تلطیف کنیم و ایجاد اعتماد در عربستان کنیم. ایران قدرتمند یا عراق، تهدیدی برای عربستان نیستند بلکه حتما همزیستی مسالمت‌آمیز با عربستان و به دنبال توسعه روابط خواهند داشت و این به سادگی حاصل نمی‌شود. یک فرآیندی را می‌طلبد که به‌طور مستمر این سیاست و این برخورد مثبت القا بشود تا این باور را در عربستان به وجود بیاورد که از عراق و ایران قدرتمند در این منطقه هراس نداشته باشند.

* بسیاری از  تحلیلگرها بر این باور هستند که عربستان سیاست‌های آمریکا را پیاده می‌کند ولی وقتی بحث نفت به میان آمد عربستان ترسید آمریکا در اوپک نفر اول شود. نظرتان در این‌باره چیست؟

** عربستان جایگاه سیاسی‌اش را بیشتر از هر چیزی مدیون امکانات نفتی‌اش است هر آیینه که جایگاه عربستان درمجموع محاسبات نفتی دنیا ضعیف بشود کل حکومتش می‌تواند در خطر قرار بگیرد. حکومت عربستان حکومتی نیست که موردپسند و قبول غرب و تفکر غربی باشد.

حکام عربستان هم می‌دانند دلیلی که غرب با آنها کنار می‌آید و اعلام همبستگی با عربستان می‌کند، قدرتی هست که در زمینه انرژی نفتی دارد. بنابراین فارغ از اینکه این موضوع از جانب چه کسی در کجای دنیا مورد خطر قرار بگیرد، چاره‌ای نمی‌بیند، عربستان با این مسیر مخالفت بکند.

* حالا اگر اینکه این خطر از طرف آمریکا باشد؟

** بله درست است وضعیت نفتی در دنیا به شکلی بود که تداوم آن مسیر حتما عربستان را به سرعت ظرف چند سال آتی به یک بازیگر درجه دوم در صحنه مبدل می‌کرد. عربستان به‌دلیل نگرانی از جایگاه خودش هر هزینه‌ای را می‌دهد تا این وضعیت را تغییر بدهد. حاضر است خودش خسارت ببیند ولی به اندازه کافی به مجموعه معاملات نفتی دنیا لطمه بزند تا این جایگاه نفتی‌اش از بین نرود. وقتی تولیدات نفتی آمریکا از طریق نفت شل بالا می‌رود، وقتی تولیدات نفت از اعماق دریا که هزینه‌های گزافی دارد، اقتصادی می‌شود همه جای دنیا به تدریج بقیه کشورهای دنیا هم درپی مسیرهای پرهزینه‌تر به‌دنبال تولید نفت می‌روند. مسلم است که عربستانی‌ها با معادلات اقتصادی طوری بازی می‌کنند همچنین با قیمت نفت طور دیگری بازی کنند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات