(روزنامه وطن امروز - 1394/06/19 - شماره 1695 - صفحه 12)
جمهوری اسلامی ایران دیپلماسی دفاعی را در جهت تقویت تلاشهای بخش دفاع در حوزه روبنایی در روند بازسازی بنیه دفاعی کشور قلمداد میکند که در قالب یک مفهوم جدید مورد استفاده قرار گرفته و در تدوین رهنامه دفاع و امنیت ملی بر آن تاکید شده است. در این راستا روابط ایران با روسیه بهگونهای روزافزون در کلیت سیاسی- دفاعی ایران واجد اهمیت اساسی است. با توجه به جایگاه پرقدرت روسیه در سلسله مراتب قدرت جهانی، همکاری دفاعی ایران و روسیه میتواند دستاوردهای مهمی برای جمهوری اسلامی ایران در جهت ثبات منطقهای و تقویت راهبرد بازدارندگی داشته باشد.
دیپلماسی دفاعی، بخشی از قدرت ملی یک کشور است که در کنار سیاست خارجی، منبع اعمال قدرت برای ارتقای ظرفیت اقدام و کنش یک کشور در روابط خارجی را شکل میدهد. این دیپلماسی نهتنها ناظر بر کاربست سیاست دفاعی در عرصه دیپلماسی بلکه تضمین سهیم شدن دیپلماسی در حوزه سیاست دفاعی خواهد بود.
در حقیقت پیوند فعالیتهای دفاعی و نظامی با فعالیتهای دیپلماتیک میتواند یک ابزار به هم پیوسته و عظیم قدرت ملی را به نمایش بگذارد. از طرفی، کاربست دیپلماسی دفاعی هم در زمان صلح و جنگ و هم جهت پیشگیری از درگیری و حتی استفاده از ظرفیتهای محیط بینالمللی در تقویت توانمندیها و اثرگذاریهای زمان جنگ (از جمله تامین نیازهای آمادی ن. م) نیز کارا خواهد بود. بر این اساس دیپلماسی دفاعی برای جمهوری اسلامی ایران، راهبردی در جهت تقویت تلاشهای بخش دفاع در حوزه روبنایی در روند بازسازی ساختار دفاعی کشور است. از همین رو، دستیابی به ظرفیتهای گسترده دیپلماسی دفاعی نیازمند فهم محیط پیرامونی، درک عمیق جایگاه ایران، نظریهپردازی و مفهومسازی برای ایجاد گفتمان در جهت تقویت توانمندیها و ظرفیتهای دفاعی کشور است که لاجرم باید متکی به تسلط بر واقعیات جهانی و گفتمانهای رایج در این حوزه بالنده از دانش سیاست جهانی باشد.
در این چارچوب، ایران نیز در زمره قدرتهای منطقهای محسوب میشود که در گذشته تاریخی خود از نقشآفرینی محیطی برخوردار بوده است که البته قابلیتهای دفاعی ایران بهگونهای مرحلهای پس از انقلاب رشد داشته است. اما این امر را نمیتوان بهعنوان تنها مولفه ارتقای قابلیت دفاع منطقهای ایران مطمح نظر قرار داد. نظر به آنکه در محیط منطقهای ایران تضادهای امنیتی متقاطع وجود دارد، از این رو، بهرهگیری از پیمانهای دفاعی بیشترین مطلوبیت را برای ایران ایجاد میکند. بر این اساس، «روسیه» یکی از کشورها و گزینههای مورد توجه و علاقه جمهوری اسلامی ایران در این راستا ارزیابی میشود. روابط ایران با روسیه نیز بهگونهای روزافزون در کلیت سیاسی- دفاعی ایران واجد اهمیت اساسی است.
در همین حال افزایش تدریجی قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی روسیه در مناسبات جهانی، این موضع را تقویت کرده است که تهران در قالب دکترین نگاه به شرق میتواند سطح جدید و گستردهای از روابط را با تقویت دیپلماسی دفاعی در قالب همکاریهای راهبردی با روسیه، طراحی و تجربه کند. هرچند درباره جایگاه روسیه در نظام جهانی هنوز دیدگاههای متفاوتی وجود دارد اما وجه مشترک همه این دیدگاهها بیانگر این نکته است که جایگاه روسیه در سلسلهمراتب قدرت جهانی پایدار و پرقدرت بوده است. از این رو نزدیکی و همکاری دفاعی ایران و روسیه میتواند حامل دستاوردهای بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران در جهت ثبات منطقهای و تقویت راهبرد بازدارندگی باشد.
با این حال، 2 دیدگاه در کشور درباره رابطه با روسیه و سیر تحول آن وجود دارد؛ از یک نظر، رویکرد روسیه در قبال ایران فرصتطلبانه است و روسها صرفا به منافع اقتصادی- سیاسی خود میاندیشند و در واقع با کارت ایران بازی میکنند. در مقابل برخی بر این نظرند روسیه حامی ایران است اما محدودیتهای خاص خود را نیز دارد. از این رو نباید انتظار بالایی از این کشور داشت. نمود بارز هر دو دیدگاه در رویکرد دوگانه روسیه را در قطعنامههای شورای امنیت و برنامه هستهای ایران میتوان مشاهده کرد. براساس سیاست دفاعی آمریکا و در سطحی کلان، همانگونه که ایران در خاورمیانه نباید بهعنوان یک هژمونی منطقهای حضور داشته و مورد شناسایی قرار گیرد، روسیه نیز داعیه هژمونی منطقهای دارد و باید در قالب مرزهای رسمیاش محدود شود بنابراین ایران و روسیه در مهار دامنههای نفوذ آمریکا در منطقه نیز اهداف و منافع مشترک دارند.
پس منطق نزدیکی 2 کشور از دیدگاه راهبردی- سیاسی و بر مبنای دفع تهدید آمریکا و در قالب گسترش همکاریهای نظامی و دفاعی برای افزایش نقش هر دو کشور مهم خواهد بود. از طرفی کشورهای حاشیه خلیجفارس، پاکستان و حتی آذربایجان بهعنوان محیط فوری امنیتی کشور در حوزه توانمندیهای نظامی و تسلیح خود دست به خریدهای گزافی از آمریکا و اسرائیل زدهاند و این موضوع، توازن قوا را به ضرر ایران تغییر خواهد داد.
در راستای مقابله با این روند، در کنار توانمندیهای داخلی، انعقاد قراردادهای نظامی با روسیه، تبادل اطلاعات و همچنین تبادل مستشاران نظامی در برنامهای منظم در مقام جبران این کاستیها ضروری به نظر میرسد. تحقق این امر با عملیاتی کردن دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران در قالب شناخت صحیح واقعیتها، تجهیزات، پیشرفتها و توانمندیهای نظامی و دفاعی روسیه در آینده، چشمانداز بهتری برای فرماندهان نظامی کشور برای تحقق بخشیدن به موارد یادشده ترسیم میکند. افزون بر آن، این روابط با محدودیتهای قابل توجهی نیز روبهرو است. انتخاب استراتژیک روسیه و روابط ویژه آن با قدرتهای بزرگ در قالب رویکرد «توسعه مسالمتآمیز» از یکسو و «خاص» بودن ایران در عرصه بینالمللی از دیگر سو، محدودیتهای جدی بر این روابط بار میکند. اما در این میان، آنچه از اهمیت مضاعفی برخوردار است، تحولی است که در سیاستهای ایالات متحده در حال رخ دادن است.
این تحول، نه به معنای دگرگونی ساختاری بلکه تغییر در اولویتها، مکانها و ژئوپلیتیکهای مورد تمرکز و توجه آمریکا به موضوعات و نحوه قالببندی گفتمانی سیاست خارجی و استراتژی امنیت ملی و دفاعی است. برجستهترین نماد این تحول، در سیاست موسوم به ثقلزدایی از خاورمیانه و ثقلگرایی به سمت آسیا- پاسیفیک قابل رویت است. در نتیجه، هرگونه چرخش در اولویتها و سیاستهای راهبردی ایالات متحده به سمت آسیا- پاسیفیک، دربردارنده منافعی نسبی برای ایران در خاورمیانه و خلیجفارس خواهد بود. بنابراین به نظر میرسد روندها در محیط امنیتی 2 کشور ایران و روسیه معکوس شود و در نتیجه، جمهوری اسلامی ایران در موقعیت بهتری برای چانهزنی با روسیه قرار گیرد و شرایط در روسیه بهگونهای است که دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران با روسیه موضوعیت خواهد داشت. بر این اساس، فعالسازی دیپلماسی دفاعی کشور با روسیه گامی موثر در افزایش بیش از پیش قدرت ملی خواهد بود.