گفت: مگر شرکت «پژو سیتروئن» فرانسه، در سال 2012 در پی تحریم کشورمان از ایران نرفته بود؟!
گفتم: آره که رفته بود و به این علت 8 هزار کارگر فرانسوی بیکار شده و به خیابانها ریختند و 3هزار و دویست میلیارد تومان هم به خودروسازی کشورمان ضرر و زیان رساندند.
گفت: مگر همین فرانسه در مذاکرات هستهای، آنهمه علیه کشورمان دشمنی نکرده و کینه نورزیده بود؟! و مگر همین فرانسه خونهای آلوده را به ایران صادر نکرده بود؟! و مگر...
گفتم:آره! آره! آره! حالا مگه چی شده؟!
گفت: دیگه قرار بود چی بشه؟! چرا در سفر رئیسجمهور به فرانسه 30 قرارداد و تفاهمنامه وارداتی با این کشور که اینهمه سابقه دشمنی با ایران و مردم ایران دارد، بسته شده و به جای ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی و رونق تولید کشورمان، برای فرانسویها کار و تولید ایجاد کردهایم؟!
گفتم: دولت گشایش و رونق اقتصادی را در غرب میبیند!
گفت: کشورهای اروپایی اگر هنری داشتند، اقتصاد رو به مرگ خودشان را نجات میدادند!
گفتم:چه عرض کنم؟! یارو دست به آفتابه کشید، غول جادو از آن بیرون آمد و گفت؛ یک آرزویت را برآورده میکنم، یارو گفت؛ یک خونه میخوام و غول جادو گفت؛ مرد حسابی! اگر من خانه داشتم که توی آفتابه زندگی نمیکردم!