(روزنامه آرمان - 1394/07/11 - شماره 2867 - صفحه 7)
* رئيسجمهوري در سخنراني خود در سازمان ملل از توافق هستهاي ميان كشورهاي 1+5 و ايران به عنوان آغاز فصل جديدي در روابط ايران با جهان ياد كرد. اين سخنان روحاني را چه ميزان نزديك به واقعيت ميدانيد؟
** سياست چيزي از پيش تعيين شده نيست كه من سخنان رئيسجمهور را نزديك به واقعيت بدانم يا نه. اين مساله بستگي به اراده رئيسجمهور و سياستمداران و تمهيداتي دارد كه به اين منظور به كار ميگيرند. حسن روحاني چنين ارادهاي دارد؛ ارادهای كه صحيح نيز است. این اراده موجب پیشبرد بهتر امور میشود. اراده رئيسجمهور بر خارج كردن ايران از انزوا استوار است و قطعا راهكاريهاي لازم را نيز در نظر دارد، اما موانعي نيز در داخل كشور وجود دارد.
عدهاي منافع خود را بر اساس تحريم، بحران و ناسازگاری تعريف كردهاند و از هر وسيلهاي نيز براي سنگاندازي در مسير سياستهاي رئيسجمهوري استفاده ميكنند غافل از ضربهاي كه با اقدامات خود به منافع ملي وارد ميكنند. اين افراد منافع ملي را فداي منافع شخصي و جرياني خود ميكنند. با اين حال من معتقدم رئيسجمهور درايت و توانايي لازم براي برداشتن اين موانع در مسيري كه در پيش گرفته است داشته و ميتواند ارتباطي متقابل و همراه با احترام را براي ايران در عرصه جهاني شكل دهد.
* رئيسجمهور در سخنراني خود خواستار تشكيل جبهه واحدي عليه افراطيگري شد و از همگان خواست تا براي مبارزه در اين راه تلاش كنند. طرح چنين مسائلي ميتواند چه دستاوردهايي به همراه داشته باشد و چه تاثيري بر وجهه بينالمللي ايران دارد؟
** طرح چنين مسائلي وجهه بسيار خوبی براي ايران به همراه خواهد داشت. ايران از ابتدا قرائتي معتدل و ملايم از اسلام سياسي را مطرح كرد كه موجب هراس غربيها شد، چرا كه چنين قرائتي از اسلام ميتوانست برد زيادي داشته باشد. اين قرائت ميتوانست در جهان اسلام طنينانداز شود و بر قدرت ايران نيز بيفزايد. ارائه اين قرائت از سوي ايران موجب شد، غرب تقويت قرائت افراطي از اسلام را راهحل خود بينگارد و در این راستا در دو سوي ايران به ترويج آن دست زد: طالبان و القاعده در شرق و گرايشهاي سلفيگري در غرب ايران كه سرانجام دامنگير خودشان نيز شد. رئيسجمهوري گفتند گذشتهها را فراموش نميكنيم، اما قرار هم نداريم كه در گذشتهها زندگي كنيم.
سخنان روحاني به اين معناست كه مسائل گذشته را فراموش نكرده اما به كنار نهاده و آنها را متنبه ميكند كه در زمان كنوني ايران، غرب و كشورهاي خواهان صلح، داراي منافع مشترك بوده و بايد عليه افراط گرايي وارد عمل شوند. اين پيشنهاد به گمان من در غرب نيز مورد استقبال قرار ميگيرد چرا كه تركشهاي فتنهاي كه خودشان ايجاد كردهاند امروز در حال رسيدن به خود آنهاست و بايد راهكاري براي وضعيت پيش آمده، بينديشند. بنابراين ما و غرب در اين زمينهها منافع مشتركي داريم و سياستهاي ايران در خاورميانه نيز از تمامي كشورها عاقلانهتر بوده است. در حال حاضر كشورهاي غربي هم به اين نتيجه رسيدهاند كه حتي بشار اسد را نيز بر سر قدرت نگه دارند. آنها متوجه شدهاند براي مقابله با داعش و گرايشهاي سلفيگري، اسد نيز ميتواند مهرهاي مهم و تاثيرگذار باشد.
* روحاني همچنين گفت از صلح مبتني بر دموكراسي و صندوق رأي در همه جاي جهان از جمله در سوريه و بحرين و ديگر كشورهاي منطقه دفاع ميكند و معتقد است راههاي خشونتآميز براي بحرانهاي جهاني وجود ندارد. راهكار ارائهشده از سوي رئيسجمهوري را چه ميزان موثر ميدانيد؟
** اشاره رئيسجمهور در اين بخش از سخنشان به برخي رویکردهای غرب بود. با زور وارد شدند و رژيمي را ساقط كردند، بدون اينكه آمادگي داشته باشند نظام جديدي را به وجود بياورند. براي مثال در يمن بخش بزرگي از جمعيت حوثيها هستند. اگر ميخواهند رژيم يا نظام سياسيای روي كار آورند كه بادوام باشد بايد حالت دموكراتيك داشته باشد و حوثيها نيز در آن مشاركت داشته باشند. در ساير نقاط نيز اوضاع به همين صورت است. سياستهاي ايران نيز در اين زمينه با اصول دموكراسي همخواني دارد و نشان ميدهد ايران در پي ايجاد وضعيتي با زور و تنش نيست. در قرن 21 نميتوان خواست مردم، اقليتها و گروههاي مختلف را ناديده گرفت. اين نكتهاي بود كه رئيسجمهور نيز بر آن تاكيد داشتهاند.
* اوباما رئيسجمهوري آمريكا در سخنراني خود از شعار مرگ بر آمريكا انتقاد كرد. نظر شما درباره اين موضعگيري چيست؟
** سخنان اوباما قابلتامل است. شعار اساسا متعلق به بخش مذاكره نيست. در حال حاضر ايران و آمريكا در برخي زمينهها در حال مذاكره هستند. پيامهايي كه از بخشهايي از ايران به گوش آمريكاييها ميرسد طبعا آنها را به واكنش واميدارد. به نفع همه است كه وقتي به پاي ميز مذاكره رفتند، مسائل حاشيهاي را به حداقل برسانند تا بتوانند از فوايد توافق تاريخي بهره ببرند.
* حسن روحاني در ابتداي سخنان خود به فاجعه منا و بيكفايتي دولت عربستان نيز اشاره كردند. موضعگيري دولت را در اين زمينه چگونه ميبينيد و ادامه يافتن تنشها ميان دو كشور چه نتايجي خواهد داشت؟
** در حال حاضر جنگهاي نيابتي در سراسر خاورميانه در جريان است. اگر ايران و عربستان به توافق نرسند آتشي برپا ميشود كه هيچ كس نميتواند شعلههاي آن را خاموش كند. بنابراين لازم نيست طرفين وضعيت را به حالت وخامت بكشانند. البته طبيعي است كه چنين انتقاداتي مطرح شود البته بهقاعده و معقول و در پشت آن نيز مذاكراتي به جريان بيفتد. واقعيت اين است كه مشخص است كه مقامات سعودي در اين حادثه مقصر بودهاند. عربستان سعودي رژيمي ناپايدار است و در زمان مقرر فرو خواهد پاشيد. اما اگر در حال حاضر عربستان وارد رابطهاي تهاجمي شود، خاورميانه آسيب میبیند و هم موقعيت ضعیف این کشور تقويت نخواهد شد. به اين دليل كه هميشه دشمن خارجي موجب شده رژيمها وجود خود را در داخل توجيه كرده و با مخالفان خود برخورد كنند.
* رئيسجمهور انتقاداتي را نيز به مداخله خارجي در مسائل داخلي كشورها مطرح كرد. اين انتقادات را چه ميزان بجا ميدانيد و آيا در صورت پايان اين مداخلات آينده بهتري در انتظار اين كشورها خواهد بود؟
** من تصور ميكنم غرب نبايد مداخلههاي ناصحيح داشته باشد. غربيها مداخله ميكنند، اما برخي اوقات مداخله آنها به نفع ايران نيز هست. عمدتا هرگاه مداخلات آنها به رژيمهاي سياسي و تغيير آن مربوط ميشود، منفي بوده و بايد از آن دست بكشند. اما اگر با حسن نيت براي مقابل با تروريست مداخله كنند، اين بد نيست. بنابراين بايد بين اين دو نوع مداخله تفكيك قائل شد. اما كشورهايي نيز هستند كه مدافع غربند با این وجود سياستهايي سطحي و بسيار غلط را در پيش ميگيرند كه به ضرر خودشان نيز تمام ميشود.
* بسياري از رسانههاي جهان معتقد بودند سخنان رئيسجمهوري ايران مملو از عباراتي در دفاع از صلح، آرامش، ثبات و مبارزه با تروريسم بوده است. اين مساله ميتواند در بهبود چهره جهاني ايران و به صلح طلبي شناخته شدن كشور چه تاثير داشته باشد؟
** غير از اين از ايران توقعي وجود ندارد. ايران كشوري متمدن است و با كشوري كه در سال 1920 يا 1940 شكل گرفته است، تفاوت دارد. انتظار ميرود با فرهنگ اصيل ايراني و اسلامي، منادي صلح باشيم. اكنون ما وارد دوران تازهاي شدهايم كه بار ديگر وجهه مطلوب خود را به دست آوريم و به دنيا بگوييم كه ما مثل همیشه صلحطلب هستیم. به همين دليل است كه صرف بيان اين مسائل نيز مفيد بوده و نشاندهنده اين است كه در ايران تغييرات جدي در حال شكلگيري است. از زماني كه روحاني آمده است سكوت كردهام چون هر آنچه را كه خواستم مطرح كنم، رئيسجمهوري پيش از آن به زبان آورده بود و از اين بابت واقعا خشنود هستم. اکنون در سطوح عالي اجرایی كساني روي كار آمدهاند كه غرب و مسائل بينالمللي را ميشناسند و خوشفكر هستند. اين ميتواند برای حرکت در مسیر توسعه بسيار اميدواركننده باشد.
http://armandaily.ir/?News_Id=129829
ش.د9402733