سیاسی >>  انتخابات >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۴  ، 
کد خبر : ۲۸۷۷۴۰

ضرورت و ابعاد مشارکت حداکثري و راهکارهاي افزايش آن

دسته ديگري از افراد جامعه كساني هستند كه نسبت به اهميت مشاركت سياسي و حضور در انتخابات آگاهند، اما به دليل "بي‌اعتمادي" حاضر نيستند در راي گيري شركت كنند. منشاء اين بي‌اعتمادي را مي‌توان در تجربيات تلخ فردي، برخي حوادث در انتخابات گذشته و القائات و شبه افكني‌هاي دشمنان نظام اسلامي دانست كه ذهن افراد را تحت تاثير قرار داده و اراده آنان براي حضور در انتخابات را سست مي‌كنند.
پایگاه بصیرت / دکتر مهدی سعیدی
ضرورت و ابعاد مشارکت حداکثري  و راهکارهاي افزايش آنمشارکت سياسي يکي از شاخصه‌هاي "توسعه سياسي" است كه در ادبيات سياسي امروز، به مولفه‌اي براي ارزيابي نظام‌هاي سياسي بدل گرديده است.  
مشارکت واژه‌اي عربي و بر وزن مفاعله است که در لغت‌نامه‌هاي فارسي به معناي ‌شريک شدن، شرکت‌کردن، انبازي‌کردن آمده است و از آن به تعيين سود يا زيان دو يا چندتن که با سرمايه‌هاي معين در زمان‌هاي مشخص به بازرگاني پرداخته‌اند، نيز اشاره شده است. در زبان انگليسي، مشارکت با واژه «Participation» به معناي شريک شدن و دخالت کردن آمده است.
در اصطلاح علوم سياسي، واژه مشارکت به دخالت مردم و درگيرشدن آن‌ها در سياست به صورت آگاهانه يا ناآگاهانه، اختياري يا غيراختياري، مستقيم و يا غيرمستقيم اطلاق شده است و در تعريف آن گفته‌اند: «مشارکت سياسي، فعاليت داوطلبانه اعضاي جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقيم و غيرمستقيم در سياستگذاري عمومي است.» مشاركت سياسي، آن دسته از فعاليت‌هاي شهروندان عادي مي‌باشد كه شهروندان از طريق آن درصدد تأثير‌گذاري يا حمايت از حكومت و سياست برمي‌آيند.
 
سطوح مشاركت سياسي
مشاركت مردم در حوزه مسائل سياسي از يك سطح واحدي برخوردار نيست و همه افراد به يك ميزان در فعاليت‌هاي سياسي مشاركت ندارند. لذا مبتني بر مولفه‌هاي مختلفي مي‌توان ميزان مشاركت سياسي افراد را مورد سنجش و سطح بندي قرار داد.
مشارکت از نظر کمّي مي‌تواند در سطوح مختلف خرد (فردي)، مياني (سازماني) و کلان (اجتماعي) انجام پذيرد و از لحاظ کيفيت  نيز مي‌تواند به سه صورت طبيعي و خودجوش، اجباري و همچنين داوطلبانه و ارادي باشد. از نظر انگيزه نيز مي‌تواند مبتني بر يک ضرورت عقلي باشد؛ چرا که اصولاً انسان بالطبع اجتماعي است و طبيعت اجتماع، داشتن رابطه يا نوعي از تعامل و مشارکت است. از اين جهت يک حق شهروندي محسوب مي‌شود. يا از يک روحيه و احساس‌تعلق ناشي می شود که به تعصبات و پيوستگي‌هاي ملي و قومي باز مي‌گردد. در عين حال مي‌تواند بر پايه باورهاي ديني و ارزش‌ها و بايسته‌هاي مذهبي باشد که دو نوع اخير نوعي تکليف محسوب مي‌شود.
از يک منظر اگر بخواهيم اهم موارد سطوح مشاركت سياسي را برشمريم، به ترتيب اهميت، از پايين‏ترين تا بالاترين سطوح مشاركت سياسي را در پنج سطح ذكر مي‏كنيم:  
سطح يك: حق راي و شرکت در انتخابات و گزينش مسؤولين سياسي و اجتماعي
سطح دو: حق فعاليت‌هاي سياسي و عضويت در احزاب و گروه‌هاي سياسي
سطح سه: حق نامزدي در جهت پُست‌ها و كرسي‌هاي سياسي و فعاليت آزاد انتخاباتي
سطح چهار: دخالت و مشاركت در تصميم‌گيري‌هاي کلان و تغييرات ساختاري
سطح پنج: اقدام و عمل براي تغييرات بنيادين نهادها و ساختارهاي نظام حكومتي
در ارزيابي اين سطوح بايد گفت كه از لحاظ اولويت و اهميت و نيز ميزان تأثيرگذاري سطح پنجم تأثيرگذارترين و پر اهميت‏ترين سطح است ولي از لحاظ پراكندگي در سطح اول ‏بيشترين ميزان مشاركت سياسي وجود دارد. هرچه ميزان فعاليت سياسي بالا رفته و شدت پذيرد، از ميزان مشاركت افراد كاسته مي‏شود؛ يعني ميان سطح فعاليت سياسي و شدت آن با ميزان مشاركت سياسي رابطه‏اي معكوس برقرار است.  
انتخاب عام ترين سطح مشاركت عمومي
شرکت در انتخابات عام ترين، سهل‌ترين و کم هزينه‌ترين نوع مشارکت سياسي است و يکي از معيارهاي مناسب براي کشف ميزان مشارکت سياسي مردم و لو به شکل کمي آن مي‌باشد و تا حدودي انگيزه‌ها و عوامل تشديدکننده مشارکت، همچنين موانع مشارکت مردم را در عرصه فعاليت‌هاي سياسي نشان مي‌دهد. انتخابات هرچند اولين سطح مشارکت سياسي است، اما از آنجا که فراگيرترين سطح آن است، مهمترين آن نيز هست و يکي از ملاک‌ها و معيارهاي كليدي براي ارزيابي سلامت نظام هاي سياسي به حساب مي‌آيد.  
معمولا در انتخابات عمومي تنها شرط لازم براي مشاركت سياسي داشتن تابعيت و شرايط سني است. شرايط سني البته در كشورهاي مختلف متفاوت است و معمولا سن 15 سال به عنوان حداقل سن شركت كنندگان در نظر گرفته مي‌شود. در اين سطح از مشاركت داشتن صلاحيتهاي اخلاقي، مذهبي و ايدئولوژيكي لازم نبوده و همه افراد با گرايشهاي مختلف فكري، سياسي و از تمامي طبقات اقتصادي - اجتماعي با داشتن دو شرط مذكور داراي حق راي بوده و مي‌توانند در انتخابات شركت نمايند.
انتخابات، گاهي به صورت مستقيم است که منتخبين، مسئوليتهاي اجرايي و تقنيني را به عهده مي‌گيرند و گاهي نيز منتخبين دست به انتخاب ديگر مي زنند و انتخاب شهروندان، مقدمه اي براي آن انتخاب به حساب مي آيد؛ مانند نظام‌هايي که رئيس جمهور را مجلس انتخاب مي‌کند و يا انتخاب رهبري در ايران که توسط مجلس خبرگان رهبري صورت مي‌گيرد.
کارکردهاي انتخابات و مشارکت سياسي
انتخابات و مشارکت سياسي در نظام مردم سالار داراي کارکردهاي ممتازي است که اهميت انتخابات و ضرورت توجه به آن را بيش از پيش آشکار مي‌سازد. در مروري ابتدائي به مساله مي‌توان موارد زير را به عنوان اهم کارکردهاي انتخابات برشمرد:
1- انتخابات به عنوان عالي‌ترين مظهر حضور مردم در عرصه سياسي و مهمترين مجراي تحقق حاکميت مردم است. نظام مردم سالار نظام حاکميت مردم بر سرنوشت خويش، نظام داشتن حکومتي برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است.  
2- انتخابات فرصتي است براي مردم که نظر خودشان را نسبت به شيوه حکومت و مديريت يک دولت ابراز نمايند و اگر عدم رضايتي نسبت به آن داشته باشند،کسي يا گروهي ديگر را که صلاح تر و با کفايت تر مي شناسند جايگزين سازند. بدين وسيله سيستم سياسي رو به اصلاح و بهبودي و تکامل تدريجي پيش مي رود.
3- يکي از مهمترين کارکردهاي انتخابات، قاعده‌مند نمودن انتقال قدرت سياسي از گروهي به گروه ديگر است. فقدان قاعده اي براي انتقال و توزيع قدرت سياسي و مسئوليت اداره جامعه، مصائب سياسي گوناگوني به دنبال مي‌آورد. ايمان به وجود و کارکرد انتخابات به گروه هايي که براي تصاحب قدرت سياسي به رقابت مي پردازند، تضمين مي دهد که بهترين راه و شيوه کسب قدرت، حضور در انتخابات است. کسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعيت لازم از سوي مردم، مسالمت آميزترين شيوه در رسيدن به اريکه قدرت است.
4- انتخابات زمينه هاي لازم براي چرخش نخبگان و دگرگوني در بخش هايي از گروه حاکمه را بطور مستمر فراهم مي سازد. در يک نظام مردم سالار قدرت در چرخش است و بطور مداوم دست به دست مي گردد. هيچ کس براي هميشه از دستيابي به قدرت محروم نمي شود.
5- برگزاري انتخابات مشارکت آميز و رقابتي، احساس مسئوليت نظام در مقابل خواست هاي جامعه را افزايش مي‌دهد. انتخابات موجب افزايش احساس مسئوليت حاکمان در مقابل خواست‌هاي جامعه مي شود.
6- انتخابات و فضای شور رقابتي پيش از آن موجب افزايش آگاهي‌هاي سياسي - اجتماعي ملت شده و فضاي مناظرات و ميتينگ‌هاي تبليغاتي نامزدها، زمينه آگاهي مردم از وضعيت کشور درحوزه هاي مختلف را فراهم مي‌آورد.
7- سازماندهي انتخابات واقعي با افزايش مشارکت و گسترش رقابت سياسي بين گروه هاي مختلف سياسي - اجتماعي،  بستري مناسب براي رقابت تشکل‌هاي موجود در جامعه بوجود مي‌آورد و حتي شرايط و زمينه هاي لازم براي ظهور گروه هاي جديد سياسي اجتماعي را فراهم مي‌کند.
براين اساس انتخابات به عنوان عرصه مبارزه در رقابت گروه ها با بسط علايق سياسي در بين آحاد مردم، آنها را به حقوق سياسي خودشان آشنا ساخته و باور شهروندان را به رعايت ارزش‌هاي مردم سالارانه تقويت مي‌کند و از طرف ديگر رقابت مسالمت آميز بين گروه هاي سياسي را براي مشارکت در قدرت نهادينه ساخته و موجب تقويت آنها مي‌شود
8- در نهايت مهمترين کارکرد ويژه انتخابات و مشارکت سياسي مردم، خنثي سازي توطئه ها و تهديدات دشمنان مي‌باشد که در عين حال موجب افزايش اقتدار نظام و امنيت ملي کشور شده و داراي پيامدهاي مثبت منطقه اي و بين المللي براي هر نظام سياسي خواهد بود.
مشاركت سياسي؛ حق يا تكليف
يكي از مسايل مهم در بررسي مفهوم مشاركت سياسي توجه به ماهيت آن در نظام سياسي اسلام است كه مي‌توان تفاوت ماهوي آن را با آنچه در انديشه سياسي غرب تحت همين عنوان آمده است، آشكار ساخت و نشان داد كه چگونه مفاهيمي از اين قبيل در دستگاه معاني اسلامي ارتقا داده می‌شوند.
در نظام سياسي اسلام از مشارکت سياسي به عنوان حق و تکليف مردم ياد شده است. طبق تعابيري كه از بزرگان آمده، انتخاب كردن و راي دادن هم به عنوان يك حق براي مردم معرفي شده و هم از آن به عنوان يك تكليف شرعي در رديف ديگر تكاليف شرعي و شايد بالاتر از برخي از تكاليف ديگر ياد شده است.
در نگاه اسلامي منشاء تمامي حقوق خداوند است و اوست كه نظام حقوق و تكاليف را براي زندگي بشر تعربف کرده و از طريق فطرت و ارسال شريعت نبوي در اختيار بشريت قرار داده است. يكي از اين حقوق، "حق تعيين سرنوشت" است كه در نظام سياسي اسلام به عنوان يكي از اركان مهم شكل گيري حكومت اسلامي محوريت دارد. از آنجا که در اسلام راي و انتخاب ملت در عرصه نصب کارگزاران حکومت اسلامي اعتبار دارد، ملت حق دارند که در انتخابات حاضر شده و به نامزد مورد علاقه خود راي دهد. هيچ کس نيز در جايگاهي نيست که بتواند مانع تحقق اين حق گردد. به واقع آنچه در نظامهاي غربي مبتني بر منشايي خيالي چون "قرارداد اجتماعي" شکل گرفته است، در اسلام اساس و بنياني محکم داشته و مستظهر به آموزه‌هاي الهي است.
از سوي ديگر مشارکت سياسي فعال در جامعه که مصداق بارز آن حضور در عرصه انتخابات است، به عنوان يک ضرورت شرعي و تکليف الهي مورد تاکيد قرار گرفته است، چرا که اولا نظام سياسي اسلام بدون حضور ملت در صحنه معنا نمي‌يابد و ثانيا اين حضور موجب حفظ و تقويت نظام اسلامي که به فرموده حضرت امام حفظ آن از اهم واجبات است، شده و آن را در برابر تهديدات مختلف مصون مي سازد.
حضرت آيت الله خامنه اي به اين حقيقت چنين اشاره دارند: «... هم حق و هم تكليف مردم است كه بيايند و سرنوشت كشورشان را به‌دست خودشان معين كنند؛ زيرا كه كشور متعلق به مردم است. مردم بايد بيايند و با انتخاب صحيح و آزادانه، قانونگذارانشان را در قوه‌ي مقننه معين كنند؛ مجريان خودشان را با ترتيبي كه در قانون معين شده است، معين كنند. اين حق مردم است و متعلق به آنهاست؛ اما تكليف هم هست. اين‌طور نيست كه يكي بگويد من نمي‌خواهم از اين حقم استفاده كنم؛ نه، سرنوشت نظام بسته‌ي به احقاق و استفاد اين حق است؛ اين تكليف است؛ بايد همه شركت كنند.»(26/11/78)  
در بکارگيري تعبير تکليف نکته ديگري نيز نهفته است و آن اينکه عمل به تکليف مستلزم رعايت چارچوبي است و با رعايت اصول و قواعدي معنا مي‌يابد. لذا مکلف بايد ضمن آشنايي با الزامات تکليف مورد نظر، کار را به بهترين نحو به ثمر رساند. در نگاه تکليف مدارانه حضور در انتخابات، فرد بايد به اصول ديگري نيز توجه کندکه از آن جمله مي‌توان به اصل شايسته سالاري و انتخاب کانديداي اصلح اشاره کرد. به اين تعبير رهبري: «همچنان كه اصل انتخابات يك تكليف الهي است، انتخاب اصلح هم يك تكليف الهي است.»(31/2/76)
به واقع با نگاه تکليف مدارانه به انتخابات، راي و گزينش ملت با توصيه‌ها و رهنمودهاي ديني در مسيري صحيح و کم اشتباه قرار گرفته و اين "حق انتخاب" با رهنمودهاي الهي بارور شده و به سوي کمال و شايسته گزيني سوق مي‌يابد.
ابعاد اصل "مشارکت حداکثري" در منظر امام خامنه اي
شايد مهمترين ملاحظه مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامي در انتخابات‌ها مساله "مشارکت حداکثري" و حضور گسترده ملت در پاي صندوق‌هاي راي باشد.  
1- بناي جمهوري اسلامي بر انتخابات و مشارکت حداکثري: حکيم فرزانه انقلاب اسلامي در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت مي‌فرمايند: «اعتماد به مردم، عقيده‌ي واقعي به مشاركت مردم. بعضي‌ها اسم مردم را مي‌آورند؛ اما حقيقتا اعتقادي به مشاركت مردم ندارند. بعضي اسم مردم را مي‌آورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بناي جمهوري اسلامي بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشاركت مردم است.» (24/09/1387)
همچنين در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علي بن موسي الرضا(ع) تاکيد مي‌دارند: «انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشي نيست. پايه‌ي نظام ما همين انتخابات است. يكي از پايه‌ها، انتخابات است. مردم‌سالاري ديني با حرف نميشود؛ مردم‌سالاري ديني با شركت مردم، حضور مردم، اراده‌ي مردم، ارتباط فكري و عقلاني و عاطفي مردم با تحولات كشور صورت ميگيرد؛ اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگاني و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست.» (1/1/88)
2- مشارکت حداکثري، مهمترين راهبرد انتخابات" معظم له از اين اصل به عنوان راهبرد اساسي چنين ياد مي کنند: «آنچه كه بايد به عنوان راهبرد اساسي مورد نظر همه باشد، عبارت است از حضور حداكثري مردم. بايد شركت مردم در انتخابات رياست جمهوري آينده كه إن شاء اللّه جزو حماسه‏هاي ملي خواهد شد، شركتي باشد كه دشمن را از دست‏اندازي به ايران اسلامي و ملت سرافراز ايران مأيوس كند.» (24/8/83)  
مشارکت گسترده ملت در انتخابات آنقدر بااهميت است که معظم‌له در اجتماع بزرگ مردم جيرفت‏، با صراحت اعلام مي‌دارد: «من بارها گفته‏ام كه اصل حضور مردم در انتخابات، حتّي از انتخاب اصلح هم مهم‏تر است؛ اگرچه انتخاب اصلح هم بسيار اهميت دارد.» (17/2/84)
اين تاکيد برخاسته از عمق باوري است که معظم‌له به جايگاه مردم در نظام اسلامي داشته به نحوي که از تعبير "نظام مردم سالاري ديني" براي حکومت اسلامي ياد مي‌کنند.  
3- مشاركت عمومي نشان‌دهنده‌ي همبستگي ملي: «اصل حضور مردم در صحنه‌ي انتخابات مهم است؛ زيرا مشاركت عمومي نشان‌دهنده‌ي همبستگي ملي است و همبستگي ملي مي‌تواند در مقابل توطئه‌هاي دشمنان به كشور مصونيت ببخشد. دشمن از اختلافات سود مي‌برد و از تشتت آراء مردم سوء استفاده مي‌كند. دشمن از دودستگي‌ها و فتنه‌گري‌ها و جنگ‌افروزي‌هاي داخل كشور استفاده مي‌كند. وقتي يك ملت يكپارچه و يكدست باشد و مسؤولان كشور همه با يكديگر همدل و همراه باشند، شمشير دشمن كند مي‌شود و جرأت نمي‌كند به چنين كشور و ملتي نظر بد بيندازد و با او به چشم توطئه نگاه كند. مشاركت مردم در امر انتخابات مي‌تواند اين همبستگي ملي را در مقابل چشمان دشمن عنود و حيله‌گر به نمايش بگذارد و به ملت و كشور ما مصونيت ببخشد.» (17/2/84)
4- مشارکت حداکثري پشتوانه مشروعيت نظام اسلامي: رهبر معظم انقلاب اسلامي در خطبه‌هاي نماز جمعه‌ي تهران فرمودند: «دشمنان ملت ايران ميدانند كه وقتي اعتماد وجود نداشت، مشاركت ضعيف خواهد شد؛ وقتي مشاركت و حضور در صحنه ضعيف شد، مشروعيت نظام دچار تزلزل خواهد شد؛ آنها اين را ميخواهند؛ هدف دشمن اين است. مي‌خواهند اعتماد را بگيرند تا مشاركت را بگيرند، تا مشروعيت را از جمهوري اسلامي بگيرند.» (29/03/1388)
5- مشارکت حداکثري رمز بقا و تداوم انقلاب اسلامي: در نگاه ايشان چنين حضور گسترده‌اي رمز بقا و تداوم انقلاب اسلامي است چرا که جمهوري اسلامي متکي برراي و اعتماد به ملت شکل گرفته است. معظم‌له در آستانه انتخابات رياست جمهوري نهم در صحن جامع رضوي به اين حقيقت چنين اشاره مي‌کنند: «يكي اينكه حضور آگاهانه در انتخابات رياست جمهوري و انتخاب هوشمندانه از سوي آحاد مردم، يك مشاركت در سرنوشت كشور است. كشور ما متكي به آراء مردم است. علت اينكه دشمنان ملت و طمع‏ورزان به اين آب و خاك نتوانسته‏اند در طول بيست و شش سال گذشته گزندي وارد كنند، حضور و اراده و مشاركت مردم در صحنه‏هاي مختلف بوده است. راه‏پيمايي‏هاي شما در بيست و دوم بهمن يا در روز قدس و شركت شما در انتخابات‏هاي گوناگونِ سالهاي گذشته، اين كشور را بيمه كرده است. مشاركت در سرنوشت كشور علاوه بر اينكه در اداره و تعيين مديريت كشور نقش دارد، در خنثي كردن دشمني دشمنان هم بزرگترين نقش را ايفا مي‏كند.» (1/1/84)
معظم له در ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت‏، در جمله معترضه‌اي مي فرمايند: «اعتماد به مردم، عقيده‏ي واقعي به مشاركت مردم. بعضي‏ها اسم مردم را مي‏آورند؛ اما حقيقتاً اعتقادي به مشاركت مردم ندارند. بعضي اسم مردم را مي‏آورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بناي جمهوري اسلامي بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشاركت مردم است. بناي جمهوري اسلامي بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشاركت مردم است.» (24/9/ 87)
6- راهبردي براي خنثي کردن سناريوي دشمن: معظم‌له اصل مشارکت حداکثري مردم در انتخابات را راهبردي براي خنثي سازي سناريوي دشمن مي‌داند و به عنوان نمونه در خطبه‏هاي نماز جمعه تهران با صراحت در ضرورت مقابله با سناريوي دشمن مي‌فرمايند: «چرا دشمن اين قدر هزينه و اصرار مي‏كند كه انتخابات رياست جمهوري را خلوت كند؟ آيا از اين تلاش مذبوحانه‏ي دشمن، نبايد فهميد كه حضور در سرِ صندوق‌هاي رأي و انتخابات، مشت محكمي به دهان آن‏هاست؟ آيا از اين ترفند محكوم به شكست، نبايد فهميد كه دشمن از حضور مردم در صحنه ناراضي است؟ اين خود، راه بسيار روشن و تعيين‏ كننده‏اي است.» (14/3/72)
مقام معظم رهبري در قبل از انتخابات دهم رياست جمهوري با صراحت از تلاش مستمر و تمام عيار دشمنان انقلاب اسلامي براي ممانعت از برگزاري انتخابات و سرد و بي‌روح کردن آن سخن به ميان آورده و در سفر به کردستان مي‌فرمايند: «در درجه‏ي اول، هدفشان تعطيل شدن انتخابات است كه انتخابات نباشد. در يك دوره‏اي سعي كردند انتخابات مجلس شوراي اسلامي را به انواع و اقسام حيله‏ها متوقف كنند. خداي متعال نخواست و اراده‏ي مردان مؤمن نگذاشت؛ نتوانستند. از اين مأيوسند كه انتخابات را به كلي تعطيل كنند. در درجه‏ي بعد، هدفشان اين است كه انتخابات سبك و سرد برگزار بشود. مي‌خواهند ملت ايران حضور فعالي در انتخابات نداشته باشد.»  (22/2/88)
7- مشارکت سياسي، راه مقابله با نفوذ: «ملت و دولت ما به بركت تمسك به اسلام و مشاركت جدي سياسي، توانسته‌اند نفوذ و دخالت بيگانگان را در كشور خود ريشه كن كنند.» (18/9/76)
8- وظيفه نخبگان در حداکثري کردن مشارکت: ايشان از دانشجويان بسيجي چنين مطالبه دارند که: «در زمينه‌ي مشاركت مردم، هر طور كه مي‌توانيد، روي خانواده‌ها و دوستانتان كار كنيد. مشاركت، يكي از اساسي‌ترين مسائل است. حضور مردم براي پيشرفت و صيانت كشور لازم است... تلاش شما بايد اين باشد كه مشاركت را به معناي حقيقي كلمه حداكثري كنيد.»(5/3/84)  
9- شرکت در انتخابات؛ واجب عيني: حضور در پاي صندوق‌هاي راي به حکم بسياري از مراجع عظام تقليد وظيفه شرعي به حساب مي‌آيد. طبق استفتائي که متن آن به تازگي در پايگاه اطلاع رساني مقام معظم رهبري انتشار يافته «شرکت در انتخابات نظام جمهوري اسلامي براي افراد واجد شرايط، يک وظيفه شرعي، اسلامي و الهي است» معظم‌له در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه «آيا شرکت در انتخابات جمهوري اسلامي ايران واجب عيني است يا کفايي؟» با صراحت اعلام مي‌دارند که «واجب عيني است» ايشان پيش از اين نيز در مقام يک مرجع عاليقدر فرموده بودند: «هر كسي به استحكام اين نظام علاقه‏مند است، هر كه به اسلام علاقه‏مند است، هر كه به ملت ايران علاقه‏مند است، براي او عقلاً و شرعاً واجب است كه در اين انتخابات شركت كند.»(14/3/88)
راهکارهاي افرايش مشارکت سياسي
همواره وجود عواملي مانع از گرم شدن تنور انتخابات و ترغيب توده‌هاي ملت براي حضور در پاي صندوق‌هاي راي است که براي برگزاري انتخاباتي پرشور ضروري است که اين موانع شناخته شده و براي رفع آن اقدامات لازم صورت گيرد. ضمن آنکه دشمنان ملت و انتخاب نيز بيکار ننشسته و با شناخت اين موانع در تلاشند تا آن موانع را تقويت کرده و موجب سرد شدن بازار انتخابات شوند.
در بررسي عوامل موثر در عدم حضور افراد در پاي صندوق‌هاي راي مي‌توان به سه عنصر: ناآگاهي، بي‌اعتمادي و نارضايتي اشاره کرد که تلاش براي رفع آنها مي‌تواند راهکاري براي تحقق مشارکت حداکثري باشد.  
1- آگاه سازي: اولين مانعي که موجب مي‌شود تا فرد با بي‌حوصلگي و تنبلي از حضور در پاي صندوق راي طفره رود، ناآگاهي است. بخشي از افراد جامعه آنقدر از جايگاه اجتماعي خود بي‌اطلاعند که نمي‌دانند تامين بخش قابل توجهي از حقوق خود با مشارکت در امور سياسي از جمله انتخابات حاصل مي‌شود. گاه فرد اطلاعاتي نيز از اين جايگاه دارد، ولي اين آگاهي تا بدان حد نيست که فرد را به اقدام وادار نمايد.  
به هر حال آنچه مهم است آن است که راه مساعدت براي حضور چنين افرادي در پاي صندوق راي "آگاه سازي" است. شرح اهميت جايگاه مجلس شوراي اسلامي در نظام تصميم گيري کشور، شرح اهميت حضور و مشارکت حداکثري در پاي صندوق‌هاي راي، شرح ميزان تاثيرگذاري راي تک تک افراد در انتخابات مجلس و اينکه گاه يک راي مي‌تواند سرنوشت انتخاباتي را دگرگون سازد، شرح ابعاد شرعي ضرورت حضور در انتخابات، شرح وضعيت حساس کشور در مواجهه با استکبار جهاني در آستانه انتخابات مجلس و نقشي که مشارکت حداکثري مي‌تواند در شکست نقشه‌هاي شوم دشمن داشته باشد، تبيين نقش مشارکت حداکثري در افزايش مشروعيت و اقتدار جمهوري اسلامي، بخشي از آگاهي‌هايي است که مي‌توان در اين زمينه سودمند باشد.  
وظيفه اصلي آگاه سازي در اين زمينه بر عهده اصحاب رسانه است که در راس آن صاحبان منبر و تريبون، مطبوعات، سايت‌هاي خبري و رسانه ملي قرار دارند، که انتظار مي‌رود با انجام وظيفه قانوني خود در اين زمينه مسمر ثمر باشند.
2- اعتمادسازي: دسته ديگري از افراد جامعه كساني هستند كه نسبت به اهميت مشاركت سياسي و حضور در انتخابات آگاهند، اما به دليل "بي‌اعتمادي" حاضر نيستند در راي گيري شركت كنند. منشاء اين بي‌اعتمادي را مي‌توان در تجربيات تلخ فردي، برخي حوادث در انتخابات گذشته و القائات و شبه افكني‌هاي دشمنان نظام اسلامي دانست كه ذهن افراد را تحت تاثير قرار داده و اراده آنان براي حضور در انتخابات را سست مي‌كنند.  
تلاش‌هاي رسانه‌هاي دشمنان انقلاب اسلامي در قالب طرح ادعاي تقلب، رقابتي نبودن، نمايشي بودن، فرمايشي بودن، مهندسي شده بودن آراء و ... از جمله ترفندهايي است كه اذهان عمومي را نشانه رفته است. اوج اين سناريوي تبليغاتي را مي‌توان در قالب كودتاي مخملين سال 88 مشاهده نمود كه چطور "ادعاي تقلب" به "رمز آشوب" فتنه گران مبدل گرديد.
راه مقابله با اين معضل، "اعتماد سازي" است. اعتماد سازي هم از طريق ارائه پاسخ هاي اقناعي و مستدل حاصل مي‌آيد كه اين امر بر عهده رسانه هاي عمومي و تريبون‌هاي مختلف است و هم اين كه در اعتمادسازي گروه‌هاي مرجع و تاثيرگذار و ذي نفوذ در ميان توده هاي ملت از جايگاه ويژه اي برخوردارند، چرا كه در اغلب مواقع فرد بي‌اعتماد از اين گروه‌هاي مرجع حرف شنوي دارد.
ضمن آنكه براي اعتمادسازي نهادهاي قانوني متولي برگزاري انتخابات نيز بايد ضمن شفاف سازي و پاسخگويي به شبهات احتمالي مطروحه، با حساسيت كامل از هر اقدامي كه به ترويج شايعات كمك مي‌رساند، پرهيز كنند.
3- رضايتمندسازي: بخش ديگري از كساني كه در روز انتخابات به پاي صندوق‌هاي راي نمي‌آيند، آنهايي نيستند كه بي اطلاع بوده و يا تحت تاثير القائات بي‌اعتماد شده باشند، بلكه كساني هستند كه به دليل مشكلات متنوع اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي كه وجود بخشي از آن طبيعي و بخشي ديگر به دليل سوء مديريت‌هاست، حاضر نيستند كه به پاي صندوق‌هاي راي روند. فشارهاي اقتصادي، بوروكراسي تنبل و اذيت كننده ادارات، وجود بيكاري و معضلاتي اين چنيني آنان را در صف عدم راي دهندگان قرار داده است.  
براي كسب رضايت اين افراد و رفع كدورت‌هاي ايجاد شده، بيش از هر كس مسئولين و دستگاه‌هاي اجرايي وظيفه دارند كه با اصلاح رفتار و ارائه پاسخ و عذرخواهي از سوء‌مديريت‌ها و تلاش براي جبران كاستي‌ها براي كسب رضايت تلاش نمايند. ضمن آنكه معتمدين ملت و كارشناسان متخصص نيز وظيفه دارند تا با توجيه اين بخش از جامعه، اين مهم را براي افراد جا بيندازند كه اتفاقا راه حل صحيح حل معضلات موجود مشاركت سياسي و تلاش براي انتخاب كانديداي اصلح و كنار گذاشتن ناكارآمدان است نه قهر با صندوق‌هاي راي!  
دقت در كالبدشكافي فوق به خوبي نشان مي‌دهد كه هر سه طيفي كه به دلايل مطروحه ممكن است كه در پاي صندوق‌هاي راي حاضر نشوند، جزو همين ملت و از معتقدين و هواداران نظام اسلامي هستند كه البته عواملي ثانوي ممكن است موجب عدم حضور ايشان در پاي صندوق‌هاي راي شود.
لذا مبتني بر نکته سنجي رهبر معظم انقلاب اسلامي: «نه اين‌كه اگر عده‌ي زيادي شركت نكردند، اين‌ها به نظام «نه» گفته‌اند؛ به‌هيچ‌وجه اين‌طوري نيست. آن‌هايي كه به‌خاطر «نه» گفتنِ به نظام نمي‌آيند، درصد خيلي كمي‌اند. يك‌عده به‌خاطر بي‌حالي نمي‌آيند؛ يك‌عده به‌خاطر بي‌حوصلگي نمي‌آيند؛ يك‌عده روز جمعه كار ديگري دارند و نمي‌آيند؛ اين‌ها را شما راه بيندازيد. والّا كساني‌كه معتقد به نظام و قانون اساسي نيستند و دلشان براي بيگانگان و نفوذ آن‌ها پر مي‌زند و منتظر آمدن بيگانگان هستند، درصد بسيار كمي‌اند.»(5/3/84)
البته اقليتي نيز ممكن است يافت شود كه با اصل نظام اسلامي مخالف بوده و در صف معاندين نظام قرار مي‌گيرند. كساني كه آمال و آرزوهاي خود را در وابستگي به استكبار جهاني و شكل گيري نظام‌هاي سياسي سكولار غربي دنبال مي‌كنند كه هر نوع تلاش براي همراه سازي آنها جز صرف هزينه، نتيجه ‌اي به همراه نخواهد داشت.
خطاب به همين دسته است که حکيم فرزانه انقلاب اسلامي مدتي پيش فرمودند:
«من بارها اين را قبلاً گفته‌ام  که حتّي آن کساني که نظام را قبول ندارند، براي حفظ کشور، براي اعتبار کشور بيايند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسي بنده را قبول نداشته باشد، عيبي ندارد امّا انتخابات مال رهبري نيست، مال ايران اسلامي است، مال نظام جمهوري اسلامي است. همه بايد بيايند در انتخابات شرکت کنند؛ اين موجب مي‌شود که نظام جمهوري اسلامي تقويت بشود، پايداري آن و ماندگاري آن تأمين بشود، کشور در حصار امنيت کامل باقي بماند -که خب بحمدالله امروز هست- اين موجب مي‌شود که ملّت ايران در چشم ملّت‌هاي ديگر آبرو پيدا کند و اعتبارش بالا برود؛ در چشم دشمنانش ابّهت پيدا کند ملّت ايران؛ انتخابات اين است. بنابراين اصل انتخابات حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي و رأي دادن آنها است. همه بايد شرکت کنند؛ شرکت در انتخابات آبروي نظام جمهوري اسلامي است، آبروي اسلام است، آبروي ملّت ايران است، آبروي کشور است. اين مسئله‌ي اوّل است.»(19/10/94)

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات