اینکه بپرسیم چرا سازمان ملل در برابر تجاوز عربستان سکوت اختیار کرده است، پرسشی غیرمنطقی است، چون آنچه جریان دارد تجاوزی بینالمللی و وحشیانه علیه ملت مظلوم یمن است که بیشتر کشورها به طور مستقیم یا غیرمستقیم با سکوتشان در آن مشارکت دارند، به استثنای برخی کشورها و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران که این تجاوز را محکوم کردند و تا توانستند به ملت یمن یاری رساندند بقیه کشورها نیز به لحاظ تسلیحاتی، لجستیکی و اطلاعاتی و رسانهای در جنگ علیه یمن شرکت دارند. عربستان میلیاردها دلار به کشورهای عربی باج داده تا با آن در حمله به یمن همراه شده، یا حداقل در برابر این تجاوز سکوت اختیار کنند و به این ترتیب متجاوزان به یمن حتی برای یک لحظه به حقوق بشر بینالمللی احترام نگذاشتهاند و جامعه بینالمللی و حتی سازمان ملل نیز کشورهای متجاوز را به احترام به حقوق بشر ملزم نکردهاند. جنگ یمن صحنه نابودی قوانین بینالمللی و بشردوستانه و حاکمیت قوانین جنگل است؛ اما به حول و قوه الهی مقاومت ملت یمن شکست بزرگی را نه تنها برای عربستان و متحدانش، بلکه برای جامعه بینالمللی و سازمان ملل که تاکنون دلیلی برای موجودیتش وجود نداشته است، رقم خواهد زد.
سازمان ملل پرونده قطوری از گزارشهای موثق در اختیار دارد که نهادهای حقوق بشری بینالمللی و منطقهای درباره جنایات عربستان و متحدان آن علیه ملت یمن صادر کردهاند و سازمان ملل با استناد به این گزارشها میتواند مقامات سعودی مسئول را محاکمه و مجازات کند؛ اما میبینیم که سازمان ملل در قبال تجاوز عربستان سکوت اختیار کرده است و دلیل آن، این است که سازمان ملل نماینده ملتها نیست؛ بلکه منافع قدرتهای سلطهگر را مد نظر دارد و از دایره اصول و منافع این کشورها خارج نمیشود.
سازمان ملل تنها دو هفته پس از آغاز تجاوز عربستان به یمن قطعنامهای را به موجب فصل هفت منشور سازمان ملل با شماره 2216 صادر کرد و بر اساس آن تحریمهایی را علیه نیروهای یمنی تحمیل کرد که به دنبال ساختن یمنی جدید به دور از سلطه عربستان و دیگر بیگانگان هستند. با توجه به این موارد تعجبی ندارد که عربستان سعودی نیز به سمت رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد انتخاب شود.