در جنگ تحمیلی هشت ساله، عراق بارها و بارها بوسیله هواپیماهای فرانسوی و امریکایی و بوسیله انواع موشکهای ساخته شده بلوک شرق و غرب به شهرهای ایران حمله کرد و ایران با وجود دارا بودن نیروی هوایی مؤمن و شجاع بدلیل نداشتن امکانات دفاعی لازم و پدافند هوایی برابر با توان هوایی و موشکی دشمن در این زمینه آسیبپذیر بود.
یکی از ددمنشانهترین حملات هوایی رژیم بعثی عراق به شهر میانه و مدارس آن بود که هیچوقت از صفحه ذهن مردم این منطقه پاک نخواهد شد. وقتی بی دفاع بودن شهر میانه توسط جاسوسان به عراق رسید؛ بی درنگ برنامه ریزی برای حمله وحشیانه هوایی انجام شد. در اوج حملات هوایی رژیم بعث عراق به شهر میانه، یازده و دوازده بهمن سال 65 میگ های عراقی ددمنشانه این شهر را بمباران کردند و ملت بی دفاع را به خاک و خون کشیدند؛ شهدای مدارس دخترانه زینبیه و ثارالله، مصداق بارز این مظلومیت بودند. به فرموده مقام معظم رهبری(مدظله) شهدای زینبیه و ثارالله سند مظلومیت مردم بی دفاع ایران هستند .
در کلان قضیه و در سراسر کشور تقریباً وضعیت به همین صورت بود و همین خلأ دفاعی در کشور باعث گردید طبق آمار، شانزده هزار نفر از هموطنانمان بر اثر بمباران هوایی و موشک باران، مظلومانه شهید شوند. قطعاً ما اگر آن روز قدرت موشکی و پدافند هوایی لازم را داشتیم، دشمن به راحتی قادر نبود به شهرهای ما حمله کند.
حتی اگر ما قبل از آغاز جنگ توسط رژیم بعث عراق، توان موشکی و دفاعی بازدارنده لازم را داشتیم، صدام ملعون جرأت آغاز جنگ را پیدا نمی کرد.
تجربه با ارزش هشت سال دفاع مقدس، باعث شد که با بالا بردن توان موشکی این خلأ دفاعی پر شود و گزینه های نظامی دشمن برای برخورد نظامی با جمهوری اسلامی ایران، در حد حرف باقی مانده و روی میز پلاسیده شود.
و اما در این برهه از زمان؛ فضای جدید تعامل پس از برجام، که در داخل بعضی ها روی آن حساب باز کرده اند ، پس از مانور موشکی ایران دشمن سریع ورود کرد و واکنش نشان داد، و با شتابزدگی مشخص نمودند که موضع آنها تعامل و گفتگو نبوده بلکه یک مسأله دیگر پشت صحنه قرار دارد و آن مسأله گرفتن توان دفاعی نظام جمهوری اسلامی ایران در راستای مهار از بیرون، و هم نوا کردن عده ای ساده لوح از درون کشور برای چانه زنی از داخل و دو قطبی سازی است، تا اینکه پله های براندازی را طبق برنامه ای مدت دار طی نمایند.
با این حال، ایران امروز بخش مهمی از توان دفاعی اش را بر روی قدرت موشکی متمرکز کرده است، و الان موشک تبدیل به یک قدرت بازدارنده برای ما شده است و دشمن به دنبال آن است که این امکان دفاعی را از ما بگیرد، و یا اینکه اگر نتوانند، تا یک حدی ما را در تولید قدرت موشکی فریز کرده، سپس به عقب براند، تا همچنان خودشان دست برتر در منطقه را داشته باشند.
هدف مطلوب دشمن تغییر موازنه قوا به نفع خود است، و تغییر موازنه قوا وقتی شکل می گیرد که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند ما را تهدید کند و ما نتوانیم پاسخ مناسبی بدهیم. و کشوری که نمی تواند پاسخ تهدید های خود را بدهد، قاعدتاً توسط دشمن کانالیزه شده، سپس در مسیر دلخواه تسلیم می شود.
آنها خوب می دانند، مسأله پیشرفت موشکی ایران، یکی از عوامل اقتدار ما در منطقه است، و می خواهند این توان را از ما بگیرند.
و همین جایگاه ویژه قدرت موشکی است که ما را قدرت اول منطقه کرده، و مانع وقوع جنگ شده و احیاناً اگر جنگی علیه کشور ما روی دهد، توان پاسخ گویی لازم را داریم که نیروی مهاجم را با شکست مواجه کنیم.
پس برای حفظ و حراست از کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و ایجاد امنیت و آرامش برای مردم، توانمندی بالای موشکی یکی از الزامات دفاعی است.
چرا که اگر به تاریخ رجوع کنیم، هر جا ما توان دفاعی ضعیفی داشتیم، مورد هجوم و تاخت و تاز واقع شدیم، بسیاری از مردم ما کشته شدند و شاهد جدایی قسمتی از خاک کشورمان بودیم.
در این بین، یک عده هستند که خواه یا ناخواه، با دشمن هم نوا و همراه می شوند؛ بعضی ها را جو روشنفکری و نرمی و لطافت بیش از حد می گیرد و می گویند: با تعامل و گفتمان با دنیا پیش می رویم و زمان موشک گذشته است و لازم نداریم.
در حالی که، توانمندی موشکی یکی از عوامل آن است که گردن کلفتان دنیا به حسابت بیاورند و به گفتمانت گوش دهند؛ و پشتوانه محکمی در مذاکرات بود، که چه بسا اگر این پشتوانه نبود مشکلات عدیده ای برای ما ایجاد می شد، و اصلاً دشمن ما را به حساب نمی آورد که با تمام ایادی اش روبروی ما در پشت میز مذاکره بنشیند.
ارتقاء قدرت دفاعی یک امر عقلی، عرفی و سیاست کلان نظام جمهوری اسلامی ایران است.
اصلاً لازم نیست اجازه ای هم در این زمینه، از کدخدایی بعضی ها گرفته شود. انتظار این است که دولت مردان سیاست انفعال را کنار گذاشته و در قبال حوزه دفاعی، در مقابل واکنش های بی مبنای غربی، موضع قاطع بگیرند و با حداکثر توان از حوزه دفاعی حمایت کنند.