(روزنامه اعتماد ـ 1394/08/03 ـ شماره 3375 ـ صفحه 10)
١٠ سال مذاكره گاه به گاه در دولتهاي
هشتم، نهم و دهم با آغاز دولت يازدهم به رياست حسن روحاني جاي خود را به گفتوگوهاي
رفت و برگشت فشرده و زنجيرهاي از مذاكره براي توافق داد كه در نهايت پس از كش و
قوسهاي سياسي بيشمار و فراز و نشيبهاي فني فراوان در ١٤ جولاي ٢٠١٥ منجر به
نخستين توافق جامع رسمي ميان ايران و شش قدرت آلمان، انگليس، فرانسه، چين، روسيه و
امريكا شد. مذاكرات هستهاي و توانمندي هستهاي ايران از همان ابتدا كه ماهيت و
جنس فعاليتهاي هستهاي ايران در سالهاي ٢٠٠١ تا ٢٠٠٢ علني شد هم در داخل و هم در
خارج ايران سوژهاي براي بحثهاي سياسي بيش از ارايه راهحلهاي فني بوده است.
شايد پربيراه نباشد اگر گفته شود كه همين بحثهاي هيجاني سياسي در داخل و گروكشيهاي
امريكا و متحدان آن در منطقه مانند اسراييل و عربستان در اين پرونده و تبديل آن به
بهانهاي براي پروژه ايرانهراسي بود كه مانع از نگاه فني و منطقي به دستاوردها،
نيازها و بايد و نبايدهاي فعاليتهاي هستهاي ايران در يك دهه گذشته شد.
در دو سال گذشته اما تيم مذاكرهكننده ايران كه تركيب آن در فاصله سالهاي ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٥ تجربه مذاكرات مستقيم اما به شكست منتهي شده با تروييكاي اروپايي را داشت، سنتي نو براي به نتيجه رساندن اين پرونده بنا كرد. ١٠ سال مذاكره گاه به گاه و بينتيجه نشان داده بود كه هرچند پرونده هستهاي ايران چه در آژانس بينالمللي انرژي اتمي و شوراي حكام وابسته به آن و چه در سازمان ملل متحد و شوراي امنيت كه شاخهاي از آن بود به پروندهاي سياسي بدل شده است اما ميتوان با ظرافتهاي فني و بده بستانهاي متناسب با نياز عملي راستين ايران به اين فناوري هم تداوم فعاليتهاي هستهاي قطعا صلحآميز ايران را تضمين كرد و هم از كمند هزار سر تحريمهاي اقتصادي كه به بهانه برنامه هستهاي بر ايران اعمال شده بود نجات يافت.
توافقي كه در نيمه تابستان ٩٤ در پرونده رابطه ميان ايران و ٥ عضو دايم شوراي امنيت به اضافه المان به ثبت رسيد به قول سيد عباس عراقچي، مذاكرهكننده ارشد ايران در دو سال گذشته بينقص نيست اما نقاط ضعف آن برآمده از ماهيت بده و بستان در مذاكرات است. ايران در دو سال گذشته نه در خلأ كه با شش قدرتي مذاكره كرد كه در فاصله چند سال شش قطعنامه تحريمي را عليه ايران در شوراي امنيت به ثبت رسانده بودند اما ايران بدون ثانيهاي عمل كردن به مفاد اين قطعنامههاي فصل هفتمي و لازمالاجرا عملا نه تنها از زير بار اين قطعنامهها خارج شد كه در اقدامي بيسابقه در تاريخ سياسي شوراي امنيت در نگارش آخرين قطعنامه موسوم به ٢٢٣١ شركت داشته و در سايه آن شوراي امنيت را به شكلگيري رابطهاي جديد با كشوري كه شورا دايره قرمز رنگي پيرامون آن كشيده بود وادار كرده است.
اراك و تعهدي پرسر و صدا
در متن برنامه جامع اقدام مشترك ايران به عنوان يك طرف اين مذاكرات تعهدهاي فني را در چارچوب برنامه هستهاي خود داده است تا در آن سوي ميدان هم طرف مقابل تحريمهاي مرتبط با برنامه هستهاي ايران را لغو كند. تعهدهاي ايران كه در قالب برجام محدوديتهاي مدتدار و نه اليالابد را بر برنامه هستهاي ايران اعمال ميكند به وعده علي اكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي ايران نشاط و پويايي را از برنامه هستهاي ايران نخواهد گرفت و به استناد شرط بازگشتپذيري قيد شده در برجام هرگاه يكي از طرفهاي مقابل ايران خلاف وعده عمل كنند، تهران ميتواند برنامه هستهاي خود را به قالب پيش از اجراي برجام بازگرداند. اصليترين تعهدهاي ايران در قالب برجام ذيل چند سرفصل اساسي داده شد: ظرفيت غنيسازي اورانيوم، تاسيسات غنيسازي زيرزميني فردو، ذخاير اورانيوم غنيسازي شده، ظرفيت غنيسازي در آينده و فرايند تحقيق و توسعه، رآكتور آب سنگين اراك و نظارتها و بازرسيها از تاسيسات فني. در ميان تعهدهاي داده شده ايران، ماهيت وعده داده شده ايران به غرب در خصوص رآكتور آب سنگين اراك هم در داخل ايران و هم در كنگره ايالات متحده سر و صداهاي بيشتري به راه انداخت.
در مجلس سناي امريكا نمايندگان تندرو و مخالف برجام جان كري، وزير امور خارجه و ارنست مونيز وزير انرژي را متهم به امتيازدهي بيش از اندازه به ايران كرده و تاكيد داشتند كه دولت امريكا حق نداشته در سايه اين توافق مجوز وجود يك رآكتور آب سنگين در خاك ايران را صادر كند. در داخل ايران و در جلسات كميسيون ويژه بررسي برجام در مجلس شوراي اسلامي هم نمايندگان منتقد اصرار داشتند كه در سايه توافق انجام گرفته ايران ماهيت آب سنگين اراك را واگذار كرده و از آن تنها اسمي باقي مانده است. همزمان با ورود ايران و ١+٥ به روز قبول توافق يا همان روز تصويب توافق خبر رسيد كه ايران، چين و امريكا در پروژهاي كه نظارت آن از سوي ١+٥ بر عهده پكن و واشنگتن است و مديريت آن را تهران عهدهدار خواهد بود اقدام به مدرنسازي اراك و منطبق كردن آن با تعهدهاي داده شده از سوي ايران در برجام خواهند كرد. سه كشور فوق در بيانيهاي رسما آغاز به كار تئوريك بر روي اين پروژه را اعلام ميكنند تا در نهايت اين قرارداد به امضاي تمام اعضاي حاضر در مذاكرات هستهاي برسد. رآكتور آب سنگين اراك اين روزها در صدر اخبار قرار دارد؛ آب سنگين اراك چيست؟ ايران چه تعهدهاي كتبي را در قالب برجام در خصوص اين رآكتور داده است؟ چرا غرب تا اين اندازه بر روي رآكتور آب سنگين حساسيت دارد؟ تجربه جهاني از كشورهايي كه داراي چنين تكنولوژي هستند، چيست؟ در سايه توافق رسمي ميان ايران و ١+٥ در خصوص اراك و همكاري سه جانبه ايران، چين و امريكا چه اتفاقهايي رخ خواهد داد؟
معمايي به نام رآكتور آب سنگين
آب سنگين يكي از مواد اصلي در راهاندازي رآكتورهاي توليد انرژي و تحقيقاتي موسوم به رآكتورهاي آب سنگين به شمار ميرود. رآكتورهاي آب سنگين نيازي به اورانيوم غني شده ندارند و از اكسيد اورانيوم طبيعي به عنوان سوخت استفاده ميكنند. اين فرايند، نياز به اورانيوم غني شده را مرتفع ميكند اما طراحي اين رآكتورها پيچيده و توليد آب سنگين نيز هزينهبر است. آب سنگين از جداسازي نوعي از مولكولهاي آب با غلظت يك در هر ٧٠٠٠ مولكول به دست ميآيد كه هيدروژن آن يك نوترون بيشتر از هيدروژن عادي دارد. اين نوترون اضافه موجب ميشود تا عمل كند كنندگي نوترونهاي پر سرعت به اندازهاي برسد كه واكنشهاي زنجيرهاي توليد انرژي از ميلههاي سوخت آغاز شود در حالي كه در رآكتورهاي قدرت آب سبك، اورانيوم غني شده درحد سهونيم درصد و بيش از آن براي انجام واكنش مورد نياز است. در رآكتورهاي آب سنگين، اين ماده وظيفه خنك كردن ميلههاي سوخت، همزمان با كند كردن نوترونهاي پر انرژي را به عهده دارد. با نزديك شدن رآكتور تحقيقاتي تهران، كه حدود ٤٠ سال پيش و با قدرت ٥ مگاوات راهاندازي شده است، به پايان عمر كاري خود و نياز روز افزون كشور به انواع راديوايزوتوپهاي صنعتي و همچنين راديو داروها، رآكتور تحقيقاتي آب سنگين اراك با قدرت ٤٠ مگاوات طراحي و مكان آن در نزديكي شهر خنداب در شمال غربي شهرستان اراك تعيين شد.
ايالات متحده براي نخستينبار در دسامبر سال ٢٠٠٢ با استفاده از تصاوير ماهوارهاي منتشر شده متوجه وجود رآكتور آب سنگين در اراك شد. در همان زمان هم از ايران خواسته شد كه به دليل نگرانيهايي كه در حوزه تكثير تسليحات هستهاي از جانب رآكتور آب سنگين وجود دارد اين راكتو را نابود كند. در سايه توافقنامه موقت ژنو كه در نوامبر ٢٠١٣ ميان ايران و ١+٥ منعقد شد هم ايران وعده داد كه سوخترساني به اين رآكتور انجام نگيرد.
چرا جهان از رآكتور آب سنگين واهمه دارد؟
مخالفتها با تاسيس رآكتور آب سنگين در هركشوري كه عضو معاهده منع تكثير تسليحات هستهاي (ان پي تي) است ريشه در ساختار فني اين رآكتور دارد. مخالفان ميگويند كه رآكتورهاي آب سنگين در مقايسه با انواع آب سبك تهديد بيشتري در مسير دستيابي به بمب اتم هستند. توليد آبسنگين به بحثهاي مربوط به جلوگيري از توسعه سلاحهاي هستهاي مربوط است. رآكتورهاي توليد آب سنگين را ميتوان بهگونهاي ساخت كه بدون نياز به تجهيزات غنيسازي، اورانيوم را به پلوتونيوم قابل استفاده در بمب اتمي تبديل كند. كشورهاي هند، رژيم اسراييل، پاكستان، كره شمالي، روسيه و امريكا از رآكتورهاي توليد آب سنگين براي توليد بمب اتمي استفاده كردند. با توجه به امكان استفاده از آب سنگين در ساخت سلاح هستهاي، در بسياري از كشورها توليد يا خريد و فروش مقدار زياد اين ماده كنترل ميشود.
نسخه برجام براي اراك
در متن برنامه جامع اقدام مشترك مربوط به اقدامهاي هستهاي ايران ذيل عنوان «اراك، آبسنگين، بازفرآوري» آمده است: ايران براساس طراحي اوليه مورد توافق به بازطراحي و بازساخت يك رآكتور تحقيقاتي سنگين پيشرفته و اراك با استفاده از سوخت غني شده تا 3/67درصد در قالب يك همكاري بينالمللي كه طراحي نهايي آن را نيز تصديق خواهد كرد، مبادرت ميكند. اين رآكتور تحقيقات هستهاي صلحآميز و توليد راديوايزوتوپ براي مقاصد پزشكي و صنعتي را پشتيباني خواهد كرد. رآكتور بازطراحي شده و بازسازي شده اراك پلوتونيوم در سطح تسليحاتي توليد نخواهد كرد. كليه فعاليتها براي بازطراحي و ساخت مجتمعهاي سوخت براي رآكتور بازطراحي شده، به جز براي نخستينبارگذاري سوخت در ايران انجام خواهد گرفت. همه سوخت مصرف شده در اراك براي دوره عمر رآكتور به خارج از ايران منتقل خواهد شد. اين مشاركت بينالمللي مشتمل بر كشورهاي مشاركتكننده ١+٥ ايران و ساير كشورهايي كه طرفين ممكن است مشتركا تعيين كنند، خواهد بود. ايران به عنوان مالك و مدير پروژه، نقش راهبردي را ايفا خواهد كرد و قبل از روز اجراي توافق، گروه ١+٥ و ايران، يك سند رسمي منعقد ميكنند كه در آن مسووليتهايي كه اعضاي گروه ١+٥ بر عهده خواهند گرفت، تعريف خواهد شد.
در ادامه اين بخش از برجام هم آمده است كه رآكتور آب سنگين ديگر با انباشت آبسنگين در ايران براي ١٥ سال نخواهد بود و همه آب سنگين اضافي براي صادرات در بازارهاي بينالمللي عرضه خواهد شد. ايران قصد دارد همه سوخت مصرف شده كليه رآكتورهاي هستهاي تحقيقاتي و برقي فعلي و آينده خود را براي نگهداري يا اقدامهاي بعدي، آنگونه كه در قراردادهايي كه به نحو مناسب با طرف دريافتكننده منعقد خواهد شد، از كشور خارج كند.
از سوي ديگر ايران در همين بخش و در بند ١٢ هم متعهد ميشود كه به جز فعاليتهاي جداسازي صرفا با هدف توليد راديوايزوتوپهاي پزشكي و صنعتي از نمونه تابش ديده اورانيوم غني شده، ايران به مدت ١٥ سال وارد بازفراوري سوخت مصرف شده يا ساخت تاسيسات قادر به بازفراوري سوخت مصرف شده يا فعاليتهاي تحقيق و توسعه بازفراوري كه منتج به ايجاد قابليت بازفراوري سوخت مصرف شده شود، نخواهد شد و پس از اين مدت نيز قصد چنين كاري را ندارد.
در بخش ضميمه برجام ذيل عنوان «طراحي مفهومي اراك» هم در بخش اصول بنيادين آمده است كه:
استفاده حداكثري از ساختار فعلي طراحي اوليه رآكتور تحقيقاتي اراك كه توسط آژانس به عنوان IR٤٠ شناخته ميشود، براساس رتبهبنديهاي مربوطه صورت گيرد.
از آب سنگين به عنوان خنككننده، كندكننده و بازتابنده استفاده كند. آب سبك به عنوان يك حلقه محاط اطراف قلب جديد فشرده براي اهداف ايمني در صورت لزوم استفاده شود.
دي اكسيد اورانيوم تا 3/67درصد غني شده در طراحي پيشرفته مجتمع به عنوان سوخت استفاده شود.
قلب پرداستان اراك
پس از بازگشت تيم مذاكرهكننده از وين به ايران با متن برجام اما و اگرها در خصوص ماهيت آبسنگين اراك آغاز شد. اين مساله كه براساس توافق انجام گرفته، ديگر اورانيوم طبيعي در رآكتور اراك مورد استفاده قرار نخواهد گرفت و همين مساله ماهيت آبسنگين آن را زير سوال خواهد برد به سوژهاي براي پرسشهاي مداوم از اعضاي تيم مذاكرهكننده هستهاي در هر محفل سياسي و دانشگاهي بدل شد. در آن مقطع علياكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي در تاريخ ٦ مرداد با حضور در برنامه گفتوگوي ويژه خبري شبكه ٢ به شكل مبسوط در اين خصوص توضيحاتي را ارايه كرد. صالحي در پاسخ به اين ادعا كه گفته شده است در رآكتور آب سنگين اورانيوم غني شده استفاده خواهد شد در اين صورت ماهيت آب سنگين اراك حفظ نخواهد شد، گفت: تعريف رآكتور آب سنگين به غناي سوخت نيست. تعريف رآكتور آب سنگين به استفاده از آب سنگين براي كندكنندگي نوترون و منعكس كردن نوترونهاست. ما رآكتور آبسنگين داريم كه هم با اورانيوم غني شده كار ميكند و هم با اورانيوم طبيعي.
صالحي در ادامه سخنانش در پاسخ به اين ادعا كه قرار است در محل قلب رآكتور اراك بتن ريخته شود، گفت: زماني كه قلب رآكتور را درميآورند كه در يك چالهاي در زمين است در آنجا يك تانكر فولادي وجود دارد كه ما در بازطراحي آن تانكر فولادي را در ميآوريم و كنار ميگذاريم. اينكه گفته ميشود داخل آن چاله را بتن بريزيم امري اشتباه است و اين گفتهاي است كه جانكري به اشتباه بيان كرده و در رسانههاي ما هم منعكس شده است. در مخزن فعلي سوراخهايي تعبيه شده كه با توجه به طراحي قبلي بوده است اما اگر بخواهيم مخزن را و قلب را بازطراحي كنيم با توجه به سوخت غنيشده آن، همهچيز بايد عوض شود و آن مخزن ديگر قابل استفاده نخواهد بود. ١+٥ معتقدند كه مخزن قبلي يا بايد بريده شود يا در آن بتن ريخته شود. من به عنوان رييس سازمان انرژي اتمي و كارشناس بايد بگويم كه حتي اگر مخزن را در بياوريم و كنار بگذاريم و در آن بتن نريزيم ديگر اجازه برگرداندن آن به داخل قلب رآكتور را نميدهم و اين مساله به خاطر مسائل ايمني در رآكتور است كه بسيار حايز اهميت است. اگر خدشه يا تركي كه به چشم نيايد روي اين مخزن قرار گيرد در آينده ممكن است اشكالات غيرقابل جبران ايجاد كند. ما اگر مجبور به بازگشت به قبل از برجام باشيم در حالي كه آن مخزن را از قلب رآكتور درآوردهايم بايد براي دوباره كار گذاشتن آن مخزن جديد بسازيم.
در سايه برجام برخلاف اصرارهاي اوليه ١+٥ مبني بر اينكه اراك بايد ماهيت آب سنگين خود را از دست دهد، ايران پيشنهاد بازطراحي قلب رآكتور را به گونهاي كه پلوتونيوم توليدي به ميزان يك پنجم كاهش پيدا كند ارايه داد و در نهايت هم مورد استقبال طرف مقابل قرار گرفت. براساس طراحي قبلي اراك اين رآكتور سالانه ٩ تن پلوتونيوم توليد ميكرد كه همين مساله به اصليترين دغدغه گروههاي مخالف با توسعه بمب اتم در هر كشوري و نه تنها ايران بدل شده بود. براساس طراحي جديدي كه انجام خواهد گرفت در قلب رآكتور اراك اورانيوم غني شده قرار ميگيرد و تعداد لولههاي اورانيوم كمتر خواهد بود و به دليل آنكه فضاي بيشتري بازخواهد شد امكان تحقيقات بيشتري دست داده و شار نوتروني هم بالا ميرود. يكي ديگر از فوايد مدرنسازي اراك اين است كه رآكتور فعلي اراك به لحاظ تكنولوژي متعلق به ٤٠ سال پيش روسيه است اما اكنون در بازطراحي اين رآكتور ميتوان از تكنولوژي پيشرفته و جديد استفاده كرد.
پروژه مدرنسازي اراك در برجام
در ميان تعهدهاي ايران در قالب ١+٥ تنها مساله پروژه مدرنسازي اراك است كه به شكل قراردادي جديد ميان ايران و ١+٥ درخواهد آمد و چند و چون آن نيز در قالب يك سند ميان وزراي امور خارجه ايران و شش كشور مقابل آن به امضا خواهد رسيد. در متن برجام درخصوص پروژه مدرنسازي اراك آمده است: يك مشاركت بينالمللي مركب از اعضاي ايران و ١+٥ كه ممكن است بعدا گسترش پيدا كرده و كشورهاي ثالثي را كه با رضايت طرفين تعيين ميشوند هم دربربگيرد براي پشتيباني و تسهيل بازطراحي و ساخت مجدد رآكتور IR٤٠ در اراك به يك رآكتور مدرن كه بيش از ٢٠ مگاوات نبوده و از آب سنگين به عنوان خنككننده و كندكننده استفاده و بر پايه طراحي مفهومي موافقت شده، تاسيس خواهد شد.
در بخشهاي ديگري از اين بند برجام كه ذيل پيوست سه در قالب همكاريهاي صلحآميز هستهاي ايران و ١+٥ آمده تاكيد شده است كه: ايران به عنوان مالك و مدير پروژه نقش رهبري داشته و مسووليت كليت اجراي پروژه مدرنسازي اراك را بر عهده خواهد داشت. در خصوص بازه زماني اين پروژه هم آمده است: اعضاي ١+٥ و ايران پيش از رسيدن به روز اجراييشدن يك سند رسمي را كه در آن تعهدات محكم آنها در پروژه مدرنسازي اراك بيان شده را منعقد خواهند كرد.
بنابراين در سايه همكاريهاي ايران و ١+٥ در پروژههاي صلحآميز هستهاي رآكتور آب سنگين اراك كه روزي طرف مقابل حتي از برزبان آوردن نام آن در سر ميز مذاكره از ترس مشروعيت بخشي به ماهيت آب سنگين آن هم واهمه داشت بر اساس استانداردهاي بينالمللي پروانه رسمي راهاندازي و بهرهبرداري را هم دريافت خواهد كرد. براساس برآوردهاي انجام گرفته پروژه مدرنسازي اراك به بازه احتمالا پنج ساله نياز دارد. گفته ميشود كه با توجه به كوچك بودن ابعاد رآكتور اراك و سرعت عمل چينيها در اين حوزه ميتوان به بازه زماني كمتر از پنج سال هم براي تكميل آن اميدوار بود. براساس توافق انجام گرفته ميان ايران و ١+٥، آژانس بينالمللي انرژي اتمي در راستاي تاييد راستيآزمايي اقدام ايران در اين خصوص در تمام مراحل مدرنسازي رآكتور آب سنگين اراك حضور خواهد داشت.
مثلث ايران، چين و آمريكا
در حالي كه در جريان طرح تبادل سوخت ايران همواره از ابتداي به ثمر رسيدن برجام نام روسها شنيده ميشد، ايران درخصوص پروژه مدرنسازي اراك هم روي همكاريها با چينيها حساب باز كرد و در فاصله روز جمعبندي تا روز تصويب هم علياكبر صالحي با سفر به چين و ديدار با همتاي چيني خود و همچنين سفر به وين و ديدار همزمان با همتاي چيني و ارنست مونيز وزير انرژي امريكا در خصوص پيشبرد اين پروژه رايزنيهايي داشت. ساعاتي پيش از برگزاري نخستين نشست كميسيون مشترك ايران و ١+٥، وزراي انرژي ايران و امريكا به همراه همتاي چيني خود در بيانيهاي رسمي اعلام كردند كه جرقههاي مهياشدن سند قرارداد براي مدرنسازي اراك زده شده است. سندي كه امضاي ايران و شش كشور مقابل آن عملا پشتوانهاي حقوقي براي تعهدات داده شده به ايران از سوي طرف مقابل در اين پروژه خواهد بود. براساس بيانيه صادر شده فوق، ١+٥ كارگروهي را تا پيش از روز اجراي توافق مشخص خواهد كرد كه در آن كارگروه وظيفه هركدام از طرفين اين قرارداد مشخص خواهد شد.
اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدي آمده است، تنها هنگامي آغاز خواهد شد كه آژانس، پايان پرونده موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام كند. رابعاً: اقدام در مورد نوسازي كارخانه اراك با حفظ هويت سنگين آن، تنها در صورتي آغاز خواهد شد كه قرارداد قطعي و مطمئن درباره طرح جايگزين و تضمين كافي براي اجراي آن منعقد شده باشد.
سيدعباس عراقچي پس از پايان نخستين نشست كميسيون مشترك در وين كه دوشنبه هفته گذشته برگزار شد درخصوص وضعيت پروژه مدرنسازي اراك كه بر اساس برجام سند آن بايد پيش از روز اجرا به امضاي وزراي امور خارجه ايران و ١+٥ برسد، گفت: در خصوص مدرنيزه كردن رآكتور اراك، پيشرفتهاي خوبي تا الان انجام شده است و مذاكراتي كه طي سه ماه گذشته در جريان بود تا قبل از شروع روز تصويب، ما مذاكرات را در خصوص اراك آغاز كنيم. موضوعي كه در اين خصوص براي ما مهم است، سندي رسمي است كه بايد بين ايران و هر شش كشور عضو گروه ١+٥ امضا شود كه پيشنويس اين سند توسط كارشناسان ما آماده شده و در حال طي مراحل نهايي آن است كه آن شاالله بين وزراي ايران و ٦ كشور ديگر امضا خواهد شد كه بعد از امضا، كار روي اراك آغاز خواهد شد و اميدواريم كه در زمان كوتاهي اين كار هم به انجام برسد.
دستور جديد رهبري در خصوص رآكتور آبسنگين اراك
در تازهترين تحول انجام گرفته در روند اجراي برجام، مقام معظم رهبري در تاريخ ٢٩مهر در قالب يك نامه به رييسجمهور برجام را به شكل مشروط تاييد كرده و ٩ شرط را براي اجراي برجام تعيين كردند. در اين نامه اجراي تعهد ايران در خصوص رآكتور آب سنگين اراك به دو مساله منوط شده بود: اقدامات مربوط به رآكتور اراك تنها هنگامي آغاز خواهد شد كه آژانس، پايان پرونده موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام كند و اقدام در مورد نوسازي كارخانه اراك با حفظ هويت سنگين آن، تنها در صورتي آغاز خواهد شد كه قرارداد قطعي و مطمئن درباره طرح جايگزين و تضمين كافي براي اجراي آن منعقد شده باشد.
ساعاتي پس از انتشار اين نامه سيدعباس عراقچي، مذاكرهكننده ارشد ايران با حضور در برنامه گفتوگوي ويژه خبري در خصوص مراحلي كه با توجه به متن نامه رهبري براي پيشبرد پروژه مدرنسازي اراك طي شود، توضيحات مبسوطي را ارايه كرد. معاون امور حقوقي و بينالملل وزير امور خارجه در پاسخ به اين سوال كه فرمايش رهبري در نامه تاييد مشروط برجام به اين معناست تا زماني كه پرونده پيامدي بسته نشود ايران نبايد دست به مدرنسازي رآكتور اراك بزند، گفت: بله. همين معنا را ميدهد. اين ناشي از يك دغدغه بسيار بزرگ است كه همگي ما هم داشتهايم و به دنبال اين بوديم كه پرونده ادعاهاي ساختگي در خصوص برنامههاي هستهاي ما براي هميشه بسته شود. يكي از بزرگترين دستاوردهاي اين دوره از مذاكرات اين بود كه در كنار مذاكرات هستهاي در خصوص آينده برنامه هستهاي، مذاكرات ما با آژانس بينالمللي انرژي اتمي براي حل و فصل موضوعات گذشته هم صورت گرفت. ما تقريبا همزمان با رسيدن به برجام به ١+٥ با آژانس بينالمللي انرژي اتمي هم به يك نقشه راه براي پايان دادن به پرونده ادعايي پيامدي رسيديم.
مطالعات ادعايي پرونده سنگيني است كه با جعل مسائل و بزرگنمايي برخي وقايع، پرونده پيچيدهاي را ساخته و ادعا كردند كه برنامه هستهاي ايران ابعاد نظامي داشته و اين پرونده منجر به اتفاقهايي شد كه در اين سالها شاهد آن بوديم. ما در ١٢ سال گذشته سعي كرديم گذشته روشن برنامه هستهاي ايران را ثابت كنيم. تا به امروز به اين دليل كه اين اراده سياسي براي حل و فصل مساله وجود نداشت همكاري ما با آژانس نه تنها خوب پيش نميرفت بلكه اثر معكوس هم ميداد و از جواب به سوالهاي پيشين سوالهاي جديد طرح ميشد. در طول مذاكرات سياست درستي كه اتخاذ شد اين بود كه همزمان با پيشرفت مذاكرات مساله مطالعات ادعايي يا به تعبير غرب پيامدي هم بايد حل و فصل شود. خواست ما اين بوده و است كه پيش از آنكه ايران اقدامها و تعهدهاي خود را تكميل كند پرونده پيامدي هم بسته شود و مخصوصا در نقشه راهي كه با آژانس امضا كرديم هم تاريخها را به گونهاي انتخاب كرديم كه با تاريخهاي مندرج در برجام هماهنگي داشته باشند و همواره پيامدي يك قدم از نظر زماني عقبتر باشد و ما مطمن باشيم كه مراحل پيامدي انجام شده و پس از آن مراحل اجراي ما به تعهدات قرار دارد.
وي با تاكيد بر اينكه تا زماني كه پيامدي حل نشود ما به رآكتور آب سنگين اراك دست نخواهيم زد، افزود: ممكن است مقدمات كار را براي اجراي تعهد در قالب برجام انجام دهيم كه منظور از مقدمات هم مهيا كردن قراردادهاي لازم است.
در حال حاضر ما يك مرحله مهم در نقشه راه را پشت سرگذاشتهايم و اين مرحله ١٥ اكتبر گذشته بود كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي اعلام كرد كه كار من با ايران در خصوص طرح سوال و دريافت پاسخ از ايران در خصوص مساله پيامدي تمام شده است. با اين اعلام و تكميل اين مرحله، آژانس بينالمللي انرژي اتمي با ايران كاري نداشته و كارشناسان در وين كه مقر آژانس است گزارش خود را تهيه ميكنند و بايد ارزيابي خود از مساله پيامدي را تا ١٥ دسامبر (٢٤ آذر) تحويل شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي بدهند. البته اين احتمال وجود دارد كه آژانس اين گزارش را زودتر هم در اختيار شوراي حكام قرار دهد. زماني كه اين گزارش در اختيار شوراي حكام قرار بگيرد براساس برجام كشورهاي ١+٥ موظف خواهند بود كه پيشنويس يك قطعنامه را به شوراي حكام ارايه دهند كه براساس آن پيشنويس پرونده پيامدي بسته شود. زماني كه شوراي حكام اين قطعنامه را تصويب كند به معناي بسته شدن كامل پرونده پيامدي خواهد بود.
رييس ستاد اجرا و پيگيري برجام در وزارت امور خارجه با اشاره به اينكه ما اراك را نگاه ميداريم تا زماني كه خيال ما از بسته شدن پرونده پيامدي جمع شود، خاطرنشان كرد: در خصوص اراك در حال حاضر مواردي را به لحاظ موارد اداري و اسنادي انجام ميدهيم. بيانيه مشتركي ميان ايران، چين و امريكا صادر شد كه هر سه طرف در آن اراده خود را براي شركت در اين پروژه اعلام كردند. سند ديگري هم در حال مذاكره است. بر اساس برجام يك سند رسمي بايد ميان ايران و شش كشور امضا شود و با اين امضا شش كشور تعهد قوي خود را اعلام ميكنند كه پروژه مدرنسازي اراك به سرانجام برسد. در اين سند شش كشور مقابل ايران مسووليتهاي خود را مشخص كرده و اعلام خواهند كرد.
معاون وزير امور خارجه كشورمان با اشاره به اينكه سند مدرنسازي اراك در نشست اخير وين نهايي شده و در حال حاضر به پايتختها رفته تا براي تاييد نهايي مهيا شود، گفت: زماني كه وزراي امور خارجه اين سند را امضا كنند سند قوي و رسمي خواهد بود كه در آن تاكيد شده مالك پروژه ايران است. در اين پروژه چين و امريكا بيشترين نقش را دارند اما تمام شش كشور نقشهايي حتي در حد مشاوره يا تامين تجهيزات خواهند داشت. در اين پروژه گواهينامههايي كه امريكا مسوول صدور آن است از اهميت فوقالعادهاي برخوردار خواهد بود. با امضاي اين سند ايران مهيا ميشود كه پس از بسته شدن پرونده پيامدي در شوراي حكام، قلب رآكتور را كه بايد با قلب جديد جايگزين شود، خارج سازد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=28539
ش.د9403050