(روزنامه جوان ـ 1394/08/16 ـ شماره 4670 ـ صفحه 5)
البته در اين ميان امريكاييها به سرعت نسبت به دستگيري وي واكنش نشان دادند و گفتند كه ذكا شهروند امريكا نيست و به اين نكته اشاره كردهاند كه وي تنها گرين كارت امريكايي داشته است. در اين ميان اطلاعات ديگري از اين تبعه لبناني و ابعاد فعاليت وي منتشر شده است كه نشان ميدهد تلاش و عمق فعاليت وي در جهت اخلال در امنيت كشور بوده است.
ـ عكس با لباس نظامي
نكته جالب اينجاست كه اين فعال لبناني با دعوت رسمي به ايران وارد شده و در اجلاسي رسمي به منظور توسعه فعاليتهاي مرتبط با فناوري اطلاعات حضور يافته است. بنابر اطلاعاتي كه توسط رسانههاي خارجي در اين باره منتشر شده است، نزار ذكا ۲۰ شهريور گذشته، دعوتنامهاي از شهيندخت مولاوردي، معاون رئيسجمهوري ايران در امور زنان و خانواده براي شركت در «دومين نمايشگاه و همايش بينالمللي نقشآفريني زنان در توسعه پايدار» با موضوع «كارآفريني و اشتغالزايي» دريافت كرده بود.
بر اين اساس نزار ذكا ۲۴ شهريور به ايران رفت و در تمام برنامهها و ميزگردهاي همايش شركت كرد. او همچنين از سخنرانان اصلي اين همايش بود.
با اين حال به نظر ميرسد برنامه ذكا در ايران بسيار فعالتر از برخي برنامههاي مرتبط با توسعه فناوري اطلاعات در ايران باشد و برنامههايي گستردهتر در دست اجرا بوده كه دستگاه اطلاعاتي كشور جلوي آن را گرفته است. در اين ميان سوابق اين فعال اطلاعاتي نيز بسيار جالب است كه نشان دهنده ارتباط عميق وي با برخي محافل و دستگاههاي اطلاعاتي است.
برخي تصاوير كه در فضاي مجازي منتشر شده است، نشان دهنده حضور وي در ارتش امريكاست. نزار ذكا در اين تصاوير در دانشكده نظامي ريور سايد نيروي دريايي امريكا ديده ميشود. برخي محافل عقيده دارند اين فرد به دليل ارتباطات بسيار ويژهاي كه از آن بهرهمند بوده، يك «گنج پنهان» محسوب ميشود.
ـ ارتباط نزديك با كابينه آمريكاييها
جديدترين اطلاعات منتشر شده نشان ميدهد كه اين تبعه لبناني عملاً در خدمت اهداف جناحهاي معارض با ايران در سطح منطقه قرار دارد.
بر اساس اسناد منتشر شده در سايت «ويكي ليكس» نزار ذكا اهل شهرك «قلمون شمالي» (شرق لبنان) از فعالان سياسي و اجتماعي در زمينه «آزادي اينترنت» بوده و قبلاً از طرفداران حزب مسيحي «جريان ملي آزاد» لبنان بوده تا اينكه در سال 2009 مسئوليت كمپين انتخاباتي جريان «14 مارس» (جريان متحد با امريكا) در منطقه «زحله» لبنان را بر عهده گرفت.
اين گزارش حاكي است كه نزار ذكا در محافل غيردولتي به نزديكي با كابينه امريكا معروف بوده و همزمان با آغاز اعتراضات مردمي اخير در لبنان با برگزاري نشستي مطبوعاتي حمايت خود را از تظاهرات اعلام كرده است.
براساس اسناد ويكيليكس، ذكا يكي از افرادي است كه با سفارت امريكا در بيروت در ارتباط و تمامي اقدامات وي با آنها هماهنگ بوده است.
اسناد ويكيليكس نشان ميدهد كه ذكا پيش از اين از امريكا خواسته در اجراي طرح شبكه اينترنت براي مناطق شمال لبنان كمك كند. سند ديگري نيز نشان داد كه مقامات واشنگتن در تماس با ذكا، نظر وي را به عنوان يك سني درباره سخنراني «باراك اوباما» رئيسجمهور امريكا در دانشگاه قاهره پرسيدند.
طبق اخباري كه روزنامه الاخباريه منتشر كرده، نزار ذكا قصد داشته تظاهراتي عليه دولت ايران در اعتراض به اجراي طرح اينترنت ملي به اجرا بگذارد و از سوي ديگر با بسياري از معارضان ايران نيز ارتباط برقرار كرده است.
ـ تلاش براي تغيير ماهيت نخبگان ايراني
با اين حال علاوه بر اين شايعات بررسيهاي دقيقتر نشان ميدهد كه اين تبعه لبناني در واقع به عنوان بخشي از يك پروژه بزرگتر جاسوسي به نام «پل» ايفاي نقش ميكرده است؛ پروژهاي كه قصد داشته است جوانان و نخبگان ايران را در قالب افرادي جهان وطن و فاقد اعتقاد به كشور خود پديد آورد. واقعيت آن است كه طي سالهاي اخير از سوي دولت امريكا شبكهاي جهاني متشكل از نخبگان موسوم به «YGL Young global leaders » به معناي رهبران جوان جهاني، زير نظر مجمع جهاني اقتصاد شكل گرفته كه بهدنبال شبكهسازي بينالمللي با اهداف مورد نظر دولت امريكاست. تعدادي از اعضاي اين شبكه توسط مجمع جهاني اقتصادي داووس بهعنوان رهبران جوان جهان برگزيده ميشوند.
در حقيقت رهبران جوان جهاني زيرشاخهاي از «مجمع جهاني اقتصاد» هستند و مهمترين حاميان آنها در ترويج سياستهاي جهاني در حوزههاي مختلف «جهانيسازي»، كلانشركتهاي سرمايهگذار به عنوان مهمترين اجزاي حاكميت سرمايهداري هستند.
در ايران نيز چندين مركز با هدف حفظ «پل ارتباطي» ميان نخبگان ايراني و تربيتشدگان سيستم رقيب وجود دارد. از جمله اين مراكز ميتوان به انجمن بينالمللي مديران ايراني اشاره كرد كه اتفاقاً نزار ذكا نيز يكي از بنيانگذاران آن بوده است.
به اين ترتيب نخبگان شبكه رهبران جهاني، به علت تربيت در سيستم غربي، تناقضات خود با بسياري از ضدارزشهاي جامعه امريكايي را حل و فصل كردهاند. به همين جهت به طور معمول از ارتباطات گستردهاي با انديشكدههاي سياسي و گروههاي ضد حاكميتي برخوردارند. در راستاي چنين سياستي است كه از زمان دوره تكيه زدن هيلاري كلينتون بر وزارت خارجه امريكا، در پروژه حمايت از «تبادلات علمي» ميان امريكا و كشورهاي هدف، ميتوان يك تغيير جهت اساسي يافت. به اين ترتيب كه وزارت خارجه امريكا اعلام كرد هدف اصلي از برنامه تبادل، تربيت نخبگان جوامع هدف براساس ارزشهاي امريكايي و تلاش براي بازگرداندن آنها به زادگاهشان براي اجراي سياستهاي جهاني است.
به طور حتم فعاليت چنين اشخاصي در داخل كشور در حقيقت براي اجراي پروژه نفوذ در داخل كشور است. پروژهاي كه پس از برجام به شدت همهگير شده است و همگان از آن به عنوان فتنه دوم ياد ميكنند.
ـ دستگيري يك شبكه نفوذي
از سوي ديگر همزمان با دستگيري اين فعال لبناني- امريكايي در عرصه فناوري سايبري تلاشهاي فراواني نيز براي نفوذ در عرصه رسانهاي در جريان است. در اين ميان اخباري در خصوص دستگيري يك شبكه رسانهاي متصل به غرب منتشر شده است كه نشان دهنده تلاش هماهنگ براي ايجاد شبكه نفوذي در داخل كشور و رسانههاي آن است.
طبق اطلاعات منتشر شده اين عمليات دستگيري توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صورت گرفته است. به گفته سخنان كارشناس اين سازمان كه از رسانه ملي منتشر شد: «عوامل اين شبكه نفوذي تلاش ميكردند توسط نظريهپردازان امنيتي سرويسهاي اطلاعاتي غرب اين شبكه را براي ادراكسازي افكار عمومي و تشكيل شبكههاي سازماندهي شده در داخل كشور ايجاد كنند.»
وي افزود:«اين فرآيند با طراحي و بودجهريزي پنهان از طريق سرويسهاي جاسوسي امريكا و هدايت سياسي و ديپلماتيك انگلستان انجام ميشد.»
اين كارشناس تصريح كرد: عوامل اين شبكه نفوذ در كار رسانهاي مهارت بالايي داشتند. آنها با تمركز، هماهنگي و پشتيباني اطلاعاتي و ديپلماتيك برخي از كشورهاي اروپايي با محوريت هلند و از طريق بنيادهاي وابسته به وزارتخانههاي خارجه هلند، انگلستان و سوئد براي شبكهسازي در داخل ايران و جذب برخي از نخبگان رسانهاي تلاش كردند. در ادامه اين كارشناس تصريح كرد: عوامل اين شبكه نفوذي تلاش كردند با صرف هزينههاي هنگفت نيروهاي متخصص و جوياي نام را در داخل كشور با هماهنگيهاي سياسي سنگين و سازماندهي اپوزيسيون رسانهاي كه در داخل كشور در گذشته فعال بودند و اكنون به خارج از كشور رفتهاند و عليه ايران فعاليت ميكنند، سازماندهي كنند. شايد اين آغازي از بازي نفوذ باشد.