تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۵  ، 
کد خبر : ۲۸۹۶۴۶
اصلاح‌طلبان و مخالفان هاشمي در انتخابات مجلس ششم

برائت پس از 18سال!

پایگاه بصیرت / مطهره شفيعي

(روزنامه آرمان – 1394/08/03 – شماره 2885 – صفحه 3)

«در جبهه مشاركت در آستانه انتخابات مجلس ششم مصوبه‌اي داشتيم مبني بر اينكه هيچ يك از اعضاي حزب نبايد عليه هاشمي صحبت كند اما اين كار بعضا صورت مي‌گرفت. مواردي كه بوده فقط منحصر به آقاي عباس عبدي است. البته روزنامه مشاركت كه وی نقشی در آن داشت گاهي نكاتي را مي‌نوشت كه به اختلافات دامن مي‌زد. ماچندين بار به اين روند انتقاد كرديم كه چرا اين مسائل دنبال مي‌شود اما فضا به شكلي بود كه عملا انتقادهاي دفتر سياسي حزب مورد توجه روزنامه قرار نمي‌گرفت. در نتيجه بناحق آن حملات و انتقادات به جبهه منتسب شد.»

ديرهنگام است اما به هر حال سندي است كه در پرونده مظلوميت آيت‌ا... هاشمي در تاريخ سياسي ايران به ثبت مي‌رسد. انتخابات مجلس ششم پس از انتخابات رياست‌جمهوري هفتم بود كه اصلاح‌طلبان هنوز و پس از گذشت 18سال از آن به عنوان افتخار ياد مي‌كنند اما بايد در نظر داشت آن انتخاباتي كه سال‌هاست مايه فخر اصلاح‌طلبان است از سوي دولت آيت‌ا... هاشمي برگزار شد و اصلاح‌طلبان آن پيروزي را مديون عملكرد دولت هاشمي هستند.

اگر فضاي پديد آمده از سوي دولت هاشمي نبود به طور حتم چرخ سياست ايران مانند سال‌هاي قبل بر مدار انتخاب رئيس‌جمهور سنتي مي‌چرخيد اما تدبير هاشمي سبب شد تا در شرايطي كه همگان ناطق‌نوري را پيروز زودهنگام آن انتخابات مي‌دانستند فرد ديگري رئيس‌جمهور شود اما چرا هنوز كه سال‌هاي زيادي از آن انتخابات نگذشته بود برخي ناسپاسي را پيشه كردند كه علي شكوري‌راد پس از 18سال به اعتراف درباره آن سال‌ها بپردازد و به «مهرنامه» بگويد كه چه افرادي قبل از انتخابات مجلس ششم، سال 76 و دولتي كه فضا دادنش به نيروهاي اصلاح‌طلب يا چپ آن زمان سبب پيشرفت آنها شد را فراموش كردند و دچار آلزايمر سياسي شدند. بيراه نيست اگر گفته شود اصلاح‌طلبان كه مغرور از پيروزي خود در سال76 بودند به نوعي سعي كردند ميان خود و كارگزاران كه آيت‌ا... هاشمي نماد آن بود ديواركشي كنند.

مثلا چندي بعد مخالفان اصلاحات با استناد به اين ديدگاه كه اصلاح‌طلبان معتقد بودند: «اگر مجلس ششم با اكثريت اصلاح‌طلب همراه نشود نه تنها روند اصلاحات بلكه كل كشور از بين مى‌رود» به ارتفاع اين ديوار افزودند. جدايى برخي در جبهه دوم خرداد از حزب كارگزاران سازندگى و تقابل آنها با هاشمى حاوى اين پيام بود كه مسئولان قبلى، اكنون در نقش مانع برنامه‌هاى رئيس‌جمهور با مخالفان او متحد شده‌اند و بايد به كسانى رأى داد كه سهمى در گذشته نداشته‌اند. كتاب «عاليجناب سرخ پوش» را هم بايد در راستاي همين تخريب‌هاي معدود اعضاي كوته نظر دانست كه البته تنفس آنها در فضاي اخلاق سياسي كوتاه بود و هر يك به نوعي مجبور به ترك سياست‌ورزي در ايران شدند.

مخالفت با مهر گذشته

عباس عبدي اما منتقدي صريح بود چنانكه مي‌گفت: «دوره زمامداري هاشمي مانند يك « حكومت پدرسالار» بود و دوره اين نوع حكومت‌ها بر مردم به پايان رسيده است.» اما وی نظرات خود را با توجه به دوراني كه بر او گذشته بود ابراز مي‌كرد و در پيش‌بيني آينده و به تصوير كشيدن واقعيت درهمان زمان ناموفق بود. عبدی حتي از فضاي موجود در آن زمان استفاده و اتهامات ناصوابي را نثار هاشمي كرد چنانكه روزي گفته بود: «چهار حالت موضوع آقاي هاشمي در اين قضايا «قتل‌هاي زنجيره‌اي» را ارزيابي مي‌كنم: 1- آقاي هاشمي اطلاع داشته و دستور هم داده كه اين كارها بشود؛ 2- آقاي هاشمي اطلاع داشته، دستور نمي‌داد ولي به شرح هم نمي‌آمد‌؛ 3- آقاي هاشمي اطلاع داشته، به دست مي‌آمده اما نمي‌توانسته مخالفت بكند؛ 4- اينكه آقاي هاشمي اطلاع نداشته است، بدترين حالت اين آخري و بهترين حالت اولي است.»

يعني براي او مخالفت با هاشمي اصل و ساير احتمالات كه نامي از هاشمي در آن نباشد محلي از اعراب نداشت كه چنين حالتي حتي از سوي كندذهن‌ترين افراد سياسي جز دشمني و نه دلسوزي و دوستي با شخصيتي به نام هاشمي تعبير نمي‌شد. شخصيت عبدي به نحوي است كه به سختي اشتباهاتش را مي‌پذيرد و حاضر نيست زماني كه به عنوان مثال نقش نداشتن هاشمي به اثبات همگان رسيد از اظهارات خود عذرخواهي كند چون ظاهرا او مسير راهي كه براي خود تعيين كرده نسبتي با پذيرش برداشت‌هاي نادرست ندارد.

وی اخيرا گفته است: «آنان كه معتقدند آقاي هاشمي تغيير كرده بر اساس استنباط از گفتارش و موضعگيري ايشان نسبت به ديگران قضاوت مي‌كنند كه در اين صورت نه تنها 50 درصد كه بالاي 80 درصد تغيير كرده است البته برخي از اين افراد ممكن است خيلي هم به تغيير ايشان معتقد نباشند ولي مي‌كوشند از طريق بيان اين گزاره، تغيير را در ايشان معنا دهند تا به‌نوعي توجيه مواضع خودشان هم باشد ولي آقاي هاشمي هم درست مي‌گويند چون معيار اين ادعاي‌شان انگيزه‌هاي دروني خودشان است كه تغييري در آن نمي‌بينند و هيچ فرقي ميان رفتار امروز خودشان و آنچه در دهه 70 و پيش از آن داشتند، نمي‌بينند چون اهداف و انگيزه خود در سياست را ثابت مي‌دانند.» اين اظهارات نشان مي‌دهد عبدي همان است و خودش هم به عدم تغيير رويكرد هاشمي معترف است اما به اين سوال پاسخ نمي‌دهد كه اگر هاشمي همان هاشمي است پس به چه سبب امروز اكثريت جامعه خواهان نقش آفريني او در عرصه‌هاي مهم هستند؟ آيا آقاي عبدي به نظر اكثريت بها نمي‌دهد يا مسير بازگشتي براي خود ترسيم نكرده است؟

برائتي پس از 18سال!

اگر امروز شكوري‌راد به آنچه در سال‌هاي قبل گذشته معترف مي‌شود، به ديدن آیت‌ا...هاشمي مي‌رود و تمايل به حضور او دارد مي‌داند رمز پيروزي اعتدال در كشور در تفكرات هاشمي است و همين فضاست كه براي اصلاح‌طلبان يك پيروزي ديگري را مي‌سازد اما عبدي معمولا ترجيح مي‌دهد با رسانه‌هاي اصولگرا كه مشي مخالفت آنها با اصلاحات مبرز و مشخص است مصاحبه كرده و بهانه‌هاي جديد براي هجمه به اصلاحات به آنهابدهد.

اظهارات شكوري‌راد قابل تحسين است و نمايانگر قدرشناسي اصلاح‌طلباني از جنس اوست كه پي به اهميت حضور و نقش‌آفريني آيت‌ا... هاشمي برده و مي‌دانند چتري كه او بر سر فعالان سياسي گسترده است مطمئن‌ترين چتر است. او از خطاها و جفاهايي كه اصلاح‌طلبان در سال‌هاي دور در حق هاشمي كردند اعلام برائت مي‌كند و از مسيري سخن مي‌گويد كه جز با بودن در كنار هاشمي كه همان نماد اعتدال است پيمودني نيست و مخالفان هم شايد در درون خود به اين مهم باور دارند اما روحيه شخصيتي آنها اجازه بيان چنین اظهاراتی را به آنها نمي‌دهد.

http://armandaily.ir/?News_Id=132158

ش.د9404231

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات