(روزنامه جوان - 1394/09/02 - شماره 4684 - صفحه 5)
از همان زماني كه گروه تروریستی داعش اعلام موجودیت کرد، بسياري از تحليلگران به اين نكته اشاره كردند كه اين گروه عملاً به منظور مقابله با ايران و قطع ارتباط محور مقاومت به وجود آمده است.
در حقيقت از نگاه اين تحليلگران داعش به عنوان يك متوازنكننده در مقابل گروههاي مقاومت با گرايش ضدصهيونيست شناخته ميشود، عمل ميكند و جالب اينجاست كه اين نگاه به شدت در بين تحليلگران صهيونيستي طرفدار دارد.
در غرب و حتي همين منطقه غرب آسيا، كم نيستند كساني كه با نگاه اين تحليلگران، نسبت به داعش و ارتباط مستقيم آن با منافع ملي ايالات متحده موافقند اين تحليلگران معتقدند داعش كاملاً مطابق منافع راهبردي و ملي آمريكا عمل ميكند و فرصت كنوني كه به يمن جريان تكفيري ايجاد شده، نقطه عطفي است كه آمريكا ميتواند از آن براي ايجاد نوعي موازنه قوا در منطقه استفاده كند و بهنوعي قدرت ايران را كه با حمله آمريكا به عراق و سقوط صدام حسين و به قدرت رسيدن دولت شيعي در اين كشور و تقويت محور مقاومت شامل حزبالله و حماس روندي رو به تزايد داشت، تعديل كند، به عنوان مثال شموئيل بن افلام ادعا ميكند دامنه نفوذ ايران كه از غرب افغانستان تا مديترانه را دربر ميگيرد، چالشي بزرگ براي ايالات متحده محسوب ميشود و داعش قويترين سد موجود براي مقابله با نفوذ ايران در غرب آسياست.
بن افلايم معتقد است اين گروه تكفيري در خدمت به منافع آمريكا در منطقه، گوي سبقت را از متحدان اصلي ايالات متحده نظير اسرائيل و اردن، ربوده است. اين تحليلگر صهيونيست، دست آخر در يادداشت خود به مسئولان آمريكايي توصيه ميكند كه فكر مقابله با داعش را از سر بيرون كنند چراكه آمريكا با هر اقدام عليه داعش، عملاً به نفع ايران كار ميكند و اگر اين گروه تكفيري از بين برود، مورخان در آينده با شگفتي خواهند گفت كه ايالات متحده، شامات را دودستي و در سيني سيمين، به ايران تقديم كرد.
اساساً بسياري به زندان «بكا» كه آمريكا بسياري از رهبران بلندپايه داعش را در آن محبوس و سپس آزاد كرد، مدرسه بکا ميگويند كه در آن، افرطيگري و حتي شيوه انجام عمليات تروريستي مشق ميشود. افرادي نظير ابو ايمن عراقي، ابوبكر البغدادي و اسامه البلاوي كه همگي از سران جريان تكفيري محسوب ميشوند، سابقه حضور در زندان بقا و سپس آزادي از آن را در كارنامه دارند، حتي حمايت تسليحاتي آمريكا از جريان تكفيري هم بر كسي مخفي نمانده است. در جريان محاصره كوباني توسط تكفيريها و در شرايطي كه آمريكاييها مدعي بودند تلاش دارند با ارسال هوايي محمولههاي نظامي به مبارزان كرد كمك كنند، بسياري از اين سلاحها به دست نيروهاي موسوم به داعش افتاد.
اساساً فارغ از هرگونه ارتباط ارگانيك ميان آمريكا و تكفيريها، بررسي خطمشي اين جريان در تمامي منطقه، بهخوبي نشاندهنده آن است كه اين گروه در راستاي تأمين و تضمين منافع ايالات متحده و متحدانش نظير رژيم صهيونيستي گام برميدارد.
بيترديد صرف اينكه مجروحان داعش در بيمارستانهاي رژيم صهيونيستي مداوا ميشوند و حتي نخستوزير اين رژيم از مراحل درمان آنها بازديد و بر آن نظارت ميكند، خود گوياي بسياري از مسائل است. از جمله مهمترين دلايل تشكيل اين گروه ميتوان برخي موارد را عنوان كرد.
فلسطين از اولويت جهان اسلام خارج ميشود
ايجاد و تأسيس پديده تكفير در منطقه را ميتوان تلاشي براي تغيير نگاهها از مسئله فلسطين دانست و اين موضوع يكي از مهمترين دستاوردهاي جريان تكفيري براي جبهه استكبار جهاني است. در حالي كه از زمان تأسيس رژيم نامشروع صهيونيستي همواره مسئله فلسطين بهعنوان موضوع اولويتدار جهان اسلام شناخته ميشده است، ظهور پديده تكفير وسيلهاي بود كه نگاهها را از موضوع فلسطين به تروريسم تكفيري معطوف كند. اساساً خود مقامات رژيم صهيونيستي هم چنانكه آويگدور ليبرمن، وزير خارجه پيشين اين رژيم اذعان كرد، بهدرستي دريافتهاند كه داعش كوچكترين تهديدي براي صهيونيستها محسوب نميشود و حتي ميتواند فرصت قابل ملاحظهاي براي مقابله با گروههاي مقاومت قلمداد شود، حتي در جريان جنگ 50 روزه غزه، داعش حاضر نشد كوچكترين اقدامي در ياري مقاومت فلسطين انجام دهد.
هدف جبهه مقاومت منطقه
بدون ترديد جبهه مقاومت منطقهاي يكي از مهمترين دغدغههاي آمريكا و رژيم صهيونيستي بوده است كه براي تضعيف آن، از هيچ اقدامي دريغ نكردهاند. جبهه مقاومت منطقهاي متشكل از ايران، سوريه، حزبالله و برخي گروههاي مقاومت فلسطيني، همواره در تقابل با اهداف آمريكا و صهيونيستها قرار داشتهاند؛ جبهههايي كه اكنون مورد هجوم داعش قرار گرفته است. بهواقع داعش به نمايندگي از استكبار جهاني، قصد داشت سوريه را نابود كند و يكي از بازيگران مهم جبهه مقاومت منطقهاي را كه پل ارتباطي بين ايران و حزبالله و گروههاي فلسطيني محسوب ميشد، قطع كند.
اما دخالت بهموقع حزبالله در سوريه و ايستادگي ارتش اين كشور و كمكهاي مستشاري جمهوري اسلامي، سبب شد داعش نتواند به اهداف خود برسد و عملاً معادلات در سوريه با تصرف قصير به دست حزبالله و ارتش اين كشور كاملاً تغيير كرد. در عراق هم معادلات داعش آنگونه كه استكبار انتظار داشت، پيش نرفت و كمكهاي بهموقع جمهوري اسلامي مانع از سقوط مناطق حساس عراق و بهصورت خاص اقليم خودمختار كردستان شد. پس از آن هم فتوحاتي نظير فتح آمرلي، ضعف داعش را در تقابل با جبهه مقاومت منطقهاي بهخوبي نمايان كرد. با اين حال، به نظر ميرسد استكبار جهاني بر اين باور است كه هرچه فرسايشيتر شدن اين جنگ به تضعيف جبهه مقاومت منجر ميشود، لذا با وجود آنكه هيچيك از معادلات آنها در سوريه، عراق و لبنان رنگ واقعيت به خود نگرفته است، كماكان بر ادامه جنگ فرسايشي اصرار دارند.
بهانه آمريكا براي بازگشت به خاورميانه
يكي از مهمترين خدمات جريان تكفيري به استكبار، ارائه چهره قلب شده و دروغين و در عين حال كريه از اسلام به جهان است. داعش در حالي اقدامات و فجايع غيرانساني خود را به اسلام نسبت ميدهد كه در ميان تمامي گروههاي اسلامي، عليه جريان تكفيري اجماع وجود دارد. رهبر انقلاب چندي پيش با اشاره به اقدامات داعش فرمودند: «اينها درست بهعكس عمل كردند، مسلمان را كشتند، غيرمسلمان غيرمتعرض را زير شمشير نشاندند، تصوير آن در همه دنيا پخش شد، همه دنيا اين را ديدند. همه دنيا ديدند كه يك نفرى به نام اسلام دست كرد از سينه يك آدم كشتهشده، دل او را بيرون آورد و به دندان كشيد! اين را دنيا ديد.
اينها به نام اسلام تمام شد. يكي ديگر از خدمات داعش به ايالات متحده، باز كردن دوباره پاي اين كشور و متحدانش به منطقه است. پس از آنكه آمريكا در پي مخالفت غيرتمندانه مقامات وقت دولت عراق با امضاي پيمان امنيتي با ايالات متحده، مجبور به ترك خاك اين كشور شد، عملاً جايگاه سابق خود را در منطقه از دست داد و از حضور در ژئوپلتيكترين و ژئواستراتژيكترين منطقه جهان بازماند، اما اكنون به لطف داعش و جريان تكفيري، آمريكا تلاش دارد در قالب ائتلاف بهاصطلاح ضدداعش، حضور پررنگتري در منطقه داشته باشد.
حملات اخير در پاريس و امكان لشكركشي ناتو به سوريه به خوبي نشاندهنده تلاش غرب براي بازگشت به ايران است. تمام اين دلايل به خوبي نشاندهنده اين است كه داعش تنها براي مقابله با ايران شكل گرفته است.
http://javanonline.ir/fa/news/755316
ش.د9404750