(روزنامه كيهان – 1394/09/14 – شماره 21223 – صفحه 8)
در دومین حمله غافلگیرانه نیروهای ویژه وزارت کشور جمهوری آذربایجان ( باندوتدل - اداره مبارزه با جرایم سازمان یافته) به قصبه نارداران در روز پنجشنبه 26 نوامبر 2015 میلادی (5 آذر)، چهار تن از شرکتکنندگان در نماز جماعت مسجد نارداران به شهادت رسیدند و دستکم ده تن مجروح شدند.
وزارت کشور جمهوری آذربایجان مدعی شده است که در جریان مقاومت اعضای سازمان «جنبش اتحاد مسلمانان» جمهوری آذربایجان در برابر نیروهای مهاجم باندوتدل به نارداران، دو نیروی پلیس نیز کشته شدهاند. اما، منابع ناردارانی تاکید دارند که نمازگزاران شرکتکننده در نماز جماعت به امامت حجتالاسلام طالع باقرزاده، در مقابله با حمله نیروهای ویژه وزارت کشور هیچگونه سلاحی در اختیار نداشتهاند و به احتمال قوی وزارت کشور جمهوری آذربایجان براساس طراحی قبلی، دو تن از نیروهای خود را نیز قربانی کرده است تا با ملتهبتر کردن فضا، امکان سرکوب شدیدتر و ایجاد رعب و وحشت در کل کشور را برای خود فراهم کند.
بهخصوص که همزمان با حمله به نارداران، در شهر گنجه نیزدوتن از فعالان جنبش اتحاد مسلمانان دستگیر شده و مطابق معمول، وزارت کشور جمهوری آذربایجان آنها را به در اختیار داشتن نارنجک و مواد مخدر متهم کرده است.
همزمان با حمله نیروهای «باندوتدل» وزارت کشور جمهوری آذربایجان به نارداران، نیروهای ویژه پلیس لنکران نیز با محاصره مسجدی در این شهر، عملیاتی را برای دستگیری حاج الهام آقایوف، یکی از روحانیون این شهر انجام دادند.
همچنین حجتالاسلام میکاییل ذوالفقارزاده، یکی دیگر از منبریهای مشهور جمهوری آذربایجان همزمان با حمله به نارداران، توسط نیروی پلیس باکو در بیله جری در حومه پایتخت جمهوری آذربایجان بازداشت شد.
تمامی این موارد نشان میدهد که طرحی گسترده و حساب شده علیه شیعیان جمهوری آذربایجان به اجرا گذاشته شده است که موج دوم سرکوب فعالان شیعه در دوره ریاست جمهوری الهام علی اف به شمار میرود.
موج اول سرکوب فعالان شیعه در سالهای 2011 و 2012 میلادی در آستانه برگزاری مسابقه ابتذالی یوروویژن 2012 اجرا شده بود که طی آن، حاج محسن صمدوف، رهبر حزب اسلام، حاج آبگل سلیمانوف، رهبر اتحادیه ارزشهای ملی-معنوی، حجتالاسلام فرامیز عباس اف، روح الله آخوندزاده، رئیس شعبه حزب اسلام در آستارا و دهها تن دیگر از فعالان و روحانیون جمهوری آذربایجان در شهرهای باکو و گنجه و لنکران و ماسالی و جلیلآباد و سایر مناطق دستگیر شده بودند.
در موج اول سرکوب شیعیان در جمهوری آذربایجان حاج طالع باقرزاده، رهبر جنبش اتحاد مسلمانان که هنوز در آن زمان این جنبش را تاسیس نکرده بود، نیز دستگیر و زندانی شده بود. حاج طالع باقرزاده پس از آزادی از زندان در سال 2015 میلادی، با مشارکت شماری از فعالان شیعی جمهوری آذربایجان، جنبش اتحاد مسلمانان این کشور را پایهگذاری کرد که در مدت کوتاهی به یکی از فعالترین و تاثیرگذارترین سازمانهای اجتماعی موجود در جمهوری آذربایجان تبدیل شد و فعالیت روشنگرانه این جنبش علیه ظلم وفساد و بهخصوص مفاسد مالی و بیعدالتی در جمهوری آذربایجان، نه تنها عاملان داخلی ظلم و فساد در این کشور، بلکه حامیان خارجی صاحبان قدرت و ثروت در جمهوری آذربایجان را نیز به اندیشه واداشت.
بهگونهای که همزمان با گسترش فعالیتهای اتحاد مسلمانان جمهوری آذربایجان در روشنگری دینی و احیای هویت شیعی مردم این کشور طی یک سال گذشته و برگزاری کنفرانسهای متعدد در زمینههای مختلف توسط این جنبش، ارگانهای تنظیمکننده سیاستهای دولت جمهوری آذربایجان در حوزه دین و بهخصوص کمیته دولتی امور دینی این کشور نیز همکاریهای گستردهای را با سازمانهای یهودی-صهیونیست در آمریکا و اروپا، از جمله سازمان «فراخوان وجدان» در آمریکا و موسسه سیاستهای توسعه و امنیت سوئد (ISDP) با برگزاری کنفرانسهایی در لسآنجلس و استکهلم، به اصطلاح «مدل تساهل و چندفرهنگیگرایی در آذربایجان» را تبلیغ کردند و رسانههای جمهوری آذربایجان نیز در داخل این کشور با تبلیغ گسترده این اقدامات، هرگونه فعالیت دینی و اسلامی را مغایر با اصل تساهل دینی قلمداد کردند تا فضای ذهنی لازم برای سرکوب فعالیتهای شیعی و تجمعات عزاداری و نمازهای جماعت فراهم شود.
واقعیت آن است که در سالهای اخیر با احیای سبک زندگی شیعی در جمهوری آذربایجان، برگزاری مراسم عزاداری حسینی و مجالس خیرات و احسان در ماههای محرم و صفر نیز به عنوان یکی از رفتارهای شیعی، در مناطق مختلف جمهوری آذربایجان رونق گرفته است و سال به سال نیز بر تعداد این مجالس و احیای سنت عزاداری حسینی افزوده میشود. اما، حاکمان «نوگرای» باکو این بازگشت جامعه به سبک زندگی شیعی را نمیپسندند.
در مقالهای که روز 28 نوامبر در روزنامه دولتی «آذربایجان» منتشر شد و خبرگزاری ترند و سایر منابع خبری و غیرخبری باکو نیز آن را بازنشر دادند، به صراحت گفته شده بود که اسلام دارای «ظاهر عربی» و «منشأ فارسی» برای جمهوری آذربایجان لازم نیست!
معنای این سخن آن است که دولت جمهوری آذربایجان به هر شیوهای سعی دارد از تمایل مردم این کشور برای احیای سبک زندگی شیعی جلوگیری کند و این اقدام را با نامگذاریهایی همچون «شیعه ایرانی»، «اسلام با منشأ فارسی و ظاهر عربی» و ... توجیه میکند.
اما، با وجود تمامی تبلیغات و مساعی دولت باکو برای جلوگیری از احیای اسلام اصیل در این کشور، مردم سعی در احیای گذشته خود و زنده کردن سبک زندگی شیعی خود دارند و در عین حال، حکومت برای تداوم سبک زندگی آتئیستی برجای مانده از زمان شوروی، به شدت تلاش میکند.این چالش و تقابل میان مردم و دولت جمهوری آذربایجان، موجب شده است که دولت باکو ظلم شدیدی را بر مردم و بهخصوص شیعیان این کشور اعمال کند. ظلمی که در جمهوری آذربایجان بر شیعیان میشود، حتی در بحرین نیز اعمال نمیشود.
واقعه روز پنجشنبه 14 صفر در نارداران واقعه دردناکی بود که مشابه حملات وهابیها به مجالس عزاداری در عربستان سعودی میباشد.
در حالی که در جمهوری آذربایجان بر سیاست تساهل دینی و چندفرهنگی گرایی تاکید میشود (البته معنای واقعی تاکید بر چندفرهنگی گرایی، تاکید بر این است که جمهوری آذربایجان جامعهای شیعی محسوب نمیشود و جامعهای چندفرهنگی است!!)، هیچگونه تساهلی در خصوص احیای سبک زندگی شیعی توسط اکثریت مردم این کشور اعمال نمیشود و برعکس، با بیرحمانهترین شیوهها این تمایل مردم شیعه جمهوری آذربایجان سرکوب میشود. برای درک بهتر موضوع، یک لحظه تصور کنیم که آیا اگر حق نداشتیم در منزلمان یک مراسم روضه برگزار و برای امام حسین(ع) گریه کنیم، و اگر روضه برگزار میکردیم و همانطور که در منزل ابوالفضل بنیادوف در نارداران اتفاق افتاد، حمله نظامی به منزلمان میشد، چه حالی داشتیم؟
در حمله نظامی به مجلس عزای امام حسین(ع) در منزل ابوالفضل بنیادوف در نارداران، چهار نفر از عزاداران را در همان منزل به شهادت رساندند. یک نفر از زخمیها نیز دو روز بعد، در بیمارستان یا بازداشتگاه به درجه رفیع شهادت نائل شده است. حاج طالع باقرزاده، روحانی سرشناسی که برای سخنرانی در این مجلس دعوت شده بود و ابوالفضل بنیادوف (صاحب خانه ) و حاج ذوالفقار میکاییلزاده (که اساسا در این مجلس عزاداری حضور نداشت و در منطقه دیگری دستگیر شد) و 12 نفر بازداشتی دیگر در باندوتدل (اداره مبارزه با جرایم سازمان یافته وزارت کشور جمهوری آذربایجان) تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار دارند.
متاسفانه در ایران نیز در این زمینه بایکوت خبری حاکم است. حال آنکه، ظلمی که به شیعیان جمهوری آذربایجان میشود از ظلم به شیعیان بحرین شدیدتر است. شاید تاکنون آل خلیفه در یک مجلس عزاداری حسینی، چهار شیعه عزادار را یکجا به شهادت نرسانده باشد. اما آل علیاف در جمهوری آذربایجان، چنین سابقهای از خود برجای گذاشته است. ادامه دارد...
http://kayhan.ir/fa/news/62225
ش.د9404836