- صفحه نخست
- |
- استان ها
- |
- بین الملل
- |
- سیاسی
- |
- چند رسانه ای
- |
- اقتصادی
- |
- فرهنگی
- |
- حماسه و جهاد
- |
- صبح صادق
- |
- صدای انقلاب
- |
- محرومیت زدایی
(روزنامه اطلاعات ـ 1394/09/08 ـ شماره 26316 ـ صفحه 12)
باز هم پاي صهيونيست‌ها در ميان است
مدتي پس از حملات تروريستي در پاريس مشخص شد، يهوديان فرانسه از اين فاجعه باخبر بودند؛ اتفاقي که مشابه آن، 14سال پيش در 11سپتامبر رخ داد و يهوديان شاغل در برج‌هاي تجارت جهاني، در آن روز در محل کار خود حضور نداشتند. هنوز 24 ساعت از وقوع حملات تروريستي پاريس نگذشته بود که خبر رسيد جامعه يهوديان فرانسه پيشاپيش درباره وقوع اين حملات مطلع بوده است!
اين خبر را پايگاه خبري «تايمز اسرائيل» به نقل از «جاناتان سيمون سلم» روزنامه‌نگار فرانسوي مقيم اراضي اشغالي منتشر کرد که گفته بود، برخي از مقامات امنيتي جامعه يهوديان فرانسه، درخصوص وقوع حملات تروريستي در شهر پاريس مطلع بوده‌اند.در حالي که از يک سو، دستگاه‌هاي جاسوسي، اطلاعاتي و امنيتي فرانسه به خاطر عملکرد ضعيف در شناسايي و خنثي‌سازي به موقع اين واقعه قبل از وقوع، به شدت زير سئوال رفته‌اند و از سوي ديگر، تروريست‌هاي تکفيري داعش مسئوليت اين حملات را برعهده گرفته‌اند، انتشار خبر اطلاع جامعه يهوديان فرانسه از اين ماجرا، ابعاد پنهان ديگري از اين فاجعه را افشا مي‌سازد.
آن چه از ظواهر امر پيداست، رسانه‌ها و مقامات صهيونيستي همچون حادثه «شارلي ابدو» در 7 ژانويه 2015، درمورد حادثه اخير پاريس نيز به دنبال استفاده و بهره‌برداري از آن در راستاي مقاصد و اهداف خود هستند. نشان اين مدعا، خط رسانه‌اي است که پس از حمله تروريستي جمعه شب، از سوي يکي از شبکه‌هاي فرانسوي به نام «بي‌اف‌ام تي‌وي» کليد خورد.
اين شبکه در مصاحبه با «دومينيک ريزت» از تحليل‌گران مسائل نظامي، به مقايسه وضع کنوني فرانسه با اوضاع در اراضي اشغالي فلسطين پرداخت و در اين باره گفت:آنچه اکنون در فرانسه اتفاق مي‌افتد، همان چيزي است که طي 20 سال گذشته در اسرائيل وجود داشته است.
نکته ديگري که در رسانه‌هاي غربي و عبري به چشم مي‌خورد، اشاره آنها به مالک يهودي «سالن تئاتر باتاکلان» به عنوان يکي از مکان‌هاي وقوع حمله تروريستي پاريس است. جاناتان سلِم در مصاحبه خود با پايگاه خبري «تايمز اسرائيل»، اين مکان را يکي از تأمين کنند‌گان مالي نظاميان صهيونيستي عنوان کرده است.
حتي «بنيامين نتانياهو» نخست وزير رژيم صهيونيستي نيز در کنفرانس خبري خود گفت، اسرائيل اطلاعاتي درباره افرادي که در بمب‌گذاري تروريستي پاريس دست داشته‌اند، در اختيار داشته و اين اطلاعات را در اختيار فرانسه و ساير کشورهاي مرتبط قرار داده است.وي سپس مدعي شد، «اسرائيل در مبارزه با «تروريسم» شانه به شانه فرانسه ايستاده است. من به نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي اسرائيل دستور داده‌ام تا به همتايان فرانسوي خود و همتايان خود در ساير کشورهاي اروپايي به هر روش ممکني ياري رسانند».
نخست وزير رژيم صهيونيستي در بخش ديگري از سخنان خود به بهره‌برداري از اين حادثه تروريستي پرداخت و گفت، انتظار دارد کساني که حملات تروريستي در پاريس را محکوم کرده‌اند، حمله عليه اسرائيل را نيز محکوم کنند و سپس با اشاره تلويحي به ناآرامي‌هاي اخير در کرانه باختري و قدس اشغالي و انتفاضه سوم فلسطيني‌ها، افزود،غيرممکن است که بگوييم تروريست‌هاي بد، تروريست‌هاي خوب. همه تروريست‌ها بد هستند. وظيفه تروريسم هدف قرار دادن سيستماتيک شهروندان است که هرگز قابل توجيه نيست. تروريسم بايد هميشه محکوم شود. هميشه بايد با آن مبارزه کرد.
هر چند اين ماجرا به اندازه کافي شوکه‌کننده است، اما زماني که در کنار خبر «تخليه يهوديان از برج‌هاي تجارت جهاني پيش از وقوع حادثه 11 سپتامبر» قرار مي‌گيرد، سرنخ از جنايتي را برملا مي‌سازد که عموما رسانه‌هاي غربي همپاي دولتمردان متبوع خود سعي در پنهان کردن يا شايد کتمان کردن آن دارند.مدت‌ها قبل بود که «کريستوفر بولين» محقق و نويسنده آمريکايي - که به خاطر تحقيقات گسترده درباره علت و نحوه وقوع حملات 11 سپتامبر شناخته شده است ، اظهار داشت، اسرائيل در حملات 11 سپتامبر که منجر به کشته شدن 2976 نفر و زخمي شدن 6000 هزار نفر شد، دخالت مستقيم داشته است.او شواهد بسياري را براي تبيين اظهارات خود برشمرد که از مهمترين آنها مي‌توان به غيبت حدود 4000 اسرائيلي و يهودي از محل کار خود در برج‌هاي تجارت جهاني در روز واقعه اشاره کرد.
به عنوان مثال، بعدها مشخص شد «لاري سيلور استين» بازرگان آمريکايي – يهودي در تاريخ 24 ژوئيه سال 2001 مجتمع مرکز تجارت جهاني را به مدت 99 سال کامل اجاره کرد. اما اين دو ساختمان با ساختمان هاي ديگر فرق داشتند؛ زيرا مملو از مواد سرطان زاي اسپستوس «اترنيت» بودند و بايد هزينه‌هاي زيادي براي نابودي آنها صرف مي‌شد که تقريبا با هزينه اجاره اين ساختمان‌ها برابري مي‌کرد.لاري سيلور استين در تشريح دلايل خود براي اجاره اين دو ساختمان مي‌‌گويد،احساس مي‌کردم که بايد آنها را در اختيار بگيرم. اما آيا واقعا اين توجيه از يک بازرگان موفق و بزرگ قابل قبول است؟ اما علت اين کار زماني مشخص شد که او در قبال تخريب دو برج مذکور مبلغي بيش از 4.5 ميليارد دلار از شرکت بيمه‌گذار دريافت کرد.
علاوه بر اين، لاري هر روز صبحانه‌اش را در رستوران «وندوز اون دي ورلد» در طبقه 107 برج شمالي صرف مي‌کرد، اما صبح روز 11 سپتامبر ترک عادت کرد و دو فرزندش هم که در همين مجتمع کار مي‌کردند، در آن روز سر کار خود حاضر نشدند.علاوه بر مورد فوق، به گفته بولين، چند ساعت قبل از برخورد اوليه هواپيما به ساختمان تجارت جهاني، پيام‌هايي از طريق «اوديگو» (سيستم پيام‌رساني متعلق به اسرائيل) ارسال شد و درباره وقوع اين حادثه هشدار داد. «آلکس ديامنديس» مديرعامل شرکت اوديگو در اين باره گفته بود، مضامين پيام‌هاي ارسالي از اين قرار بود که اتفاقي بزرگ قرار است در زمان به خصوصي رخ دهد و تقريبا بعد از چند دقيقه اين اتفاق افتاد.
خبر شرکت اوديگو در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، ولي حتي يکي از روزنامه‌هاي نيويورک به آن نپرداخت.با توجه به اين شواهد مشخص مي‌شود، اسرائيلي‌ها قبل از وقوع هر دو حمله 11 سپتامبر آمريکا و 13 نوامبر پاريس مطلع بوده‌اند و اطلاع از وقوع اتفاقات تروريستي از اين دست، دلالت مي‌کند بر دخالت مستقيم يا غيرمستقيم در اين جرائم، که به طور مرموزي دولتمردان و دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي کشورهاي هدف يعني فرانسه و آمريکا سعي در ناديده انگاشتن آنها دارند.
در اين حال،کارشناس مسائل سياسي لبنان، ناامني در اروپا را طرح صهيونيست‌ها براي بازگشت يهوديان به سرزمين‌هاي اشغالي دانست و گفت: آنان قصد دارند به يهودي‌ها بگويند «هيولاي تروريسم» به سمت آنان در اروپا رفته و بر اين اساس بايد به سرزمين اشغالي بازگردند.سالم زهران، کارشناس مسائل سياسي لبناني در گفتگو با خبرگزاري تسنيم به حملات تروريستي پاريس اشاره کرد و گفت: در ابتدا بايد بگويم که به دور از سياست‌هاي اشتباه دولت فرانسه ما با هر انسان بي گناهي از هر رنگ و نژاد مذهبي همدردي مي‌کنيم، به نظر من دولت آمريکا پس از غارت شرق و اعزام داعشي ها به آن و به آتش کشيدن منطقه خاورميانه اکنون وارد فاز جديدي از اقدامات خارجي خود شده و هدف بعدي اين کشور اروپا خواهد بود. اروپايي‌ها همچون ما قرباني هستند، دولت‌هاي اروپايي و در رأس آنها کشور فرانسه دنباله رو آمريکا شده‌اند، اروپا همانند کشورهاي عربي و اسلامي در معرض خطر قرار گرفته اند.
اين شخصيت رسانه‌اي لبناني تصريح کرد،آمريکايي‌ها و صهيونيست ها در فاز جديد برنامه‌هاي خود قصد دارند از يک سو خاورميانه را براي برپايي و مشروعيت بخشيدن به رژيم جعلي اسرائيل و از سوي ديگر کشورهاي اروپايي را براي ايجاد مهاجرت معکوس يهوديان به سرزمين‌هاي اشغالي به آتش بکشند، بايد يادآوري کنم تنها در سال گذشته 23 درصد از يهوديان از فرانسه به سرزمين‌هاي اشغالي مهاجرت کرده‌اند.
وي در ادامه گفت: آنان قصد دارند به يهودي‌ها بگويند هيولاي تروريسم به سمت آنان در اروپا رفته و بر اين اساس بايد به سرزمين‌هاي اشغالي بازگردند، براي نمونه پس از حادثه شارلي ابدو بنيامين نتانياهو به صراحت از يهوديان درخواست کرد تا به سرزمين‌هاي اشغالي مهاجرت کنند.
سالم زهران خاطر افزود، به نظر مي‌رسد آمريکا و صهيونيست‌ها گروه تروريستي داعش را براي رسيدن به اين اهداف پرورش مي‌دهند، در مقابل برخي از دولت‌هاي اروپايي سرسپرده هستند و برخي ديگر از آنان بي اطلاع از امور جاري.وي در خصوص احتمال وقوع حملات تروريستي در ساير کشورهاي اروپايي نيز گفت: اروپا وارد اين دالان تاريک شده است و حملات پاريس آخرين حملات تروريستي در کشورهاي اروپايي نخواهد بود، اروپا طي 10 سال آينده در اين باتلاق غرق خواهد شد.
استفاده غرب از واژه "داعش"
به دنبال رخداد حملات تروريستي شهر پاريس که گروه تروريستي داعش مسئوليت آن را برعهده گرفت، رهبران جهان به ويژه رهبران کشورهاي غربي به جاي استفاده از معادل‌هاي انگليسي ISIS,ISILو Islamic State(دولت اسلامي) براي اين گروه از همان لفظي که در عربي و فارسي براي آن استفاده مي‌شود "داعش" استفاده کردند. اما اين پرسش مطرح مي‌شود که به چه علت اين رهبران رو به استفاده از اين کلمه که در حقيقت مخفف برگرفته از دولت اسلامي عراق و شام يا "الدولة الاسلاميه في العراق و الشام" است کرده‌اند؟به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به نقل از پايگاه ام اي سي، فرانسوا اولاند، رئيس جمهوري فرانسه بلافاصله بعد از حملات پاريس گفت: اين حملات يک اقدام جنگي بود که از جانب يک ارتش تروريست و "داعش" عليه فرانسه اجرا شد. بعد از وي جان کري وزير امور خارجه آمريکا نيز در جريان نشست‌هاي شهر وين از لفظ داعش استفاده کرد و گفت: من از حمايت جنگ عليه "داعش" استقبال کنم.
باراک اوباما، رئيس جمهوري آمريکا نيز در سخنراني خود در اجلاس گروه 20 در ترکيه گفت: ترکيه يک همپيمان قدرت آمريکا و ديگر اعضاي ائتلاف در مقابله با فعاليت‌هاي "داعش" چه در سوريه و چه در عراق بوده است.
لفظ‌هاي انگليسي ISISو ISILدر واقع مخفف ترجمه انگليسي دولت اسلامي عراق و شام هستند. يکي از علت‌هايي که رهبران کشورهاي جهان هرچه بيشتر شروع به استفاده از کلمه عربي داعش مي‌کنند به اين علت است که رهبران اين گروه تروريستي از اين کلمه متنفر هستند.کلمه داعش در ابتدا براي مدت کوتاهي از سوي اعضاي اين گروه تروريستي مورد استفاده قرار مي‌گرفت اما در حال حاضر کاربرد آن در اراضي تحت کنترل اين گروه ممنوع است و اگر شما آن را نزد اين تروريست‌ها به زبان بياوريد زبان شما را قطع خواهند کرد.
در ماه ژوئيه گذشته بود که لفظ داعش از جانب تروريست‌هاي داعش کنار گذاشته شد. يکي از علت‌هاي اين مساله آن بود که کلمه داعش در زبان عربي به عنوان يک بازي با کلمات شناخته مي‌شود و اکنون کلمه داعشي نشان دهنده فرد متحجري است که ديدگاهش را به ديگران تحميل مي‌کند.مساله تبليغات براي داعش به منظور جذب نيروهاي خارجي بسيار اهميت دارد و جاي تعجب نيست که اين گروه تروريستي شروع به حذف داعش به عنوان کلمه‌اي که بار منفي براي اين گروه دارد،کند. کساني که درباره اين گروه با استفاده از لفظي که خود آن به کار مي‌برد صحبت کنند در واقع به طور رسمي مشروعيت اهداف داعش را تاييد کرده‌اند.مسلما کلمه دولت اسلامي به معني يک دولت نيست بلکه به معني مجموعه‌اي از تروريست‌هايي است که در اراضي تصرف شده‌اي در بين النهرين فعاليت مي‌کنند. آن دسته از رهبران جهان که براي صحبت کردن از داعش از لفظ دولت استفاده کنند در واقع با قوانين اين گروه بازي کرده‌اند بنابراين بهتر است از کلمه داعش استفاده کنيد تا تروريست‌ها را آزار دهيد.
از طرفي،يک کارشناس برجسته شوراي روابط خارجي آلمان با تاکيد بر اينکه حملات تروريستي پاريس نبايد بي اعتمادي ما نسبت به مسلمانان را در پي داشته باشد، بر لزوم مبارزه با داعش در توافق با ديگر کشورها از جمله ايران تاکيد کرد. حملات تروريستي پاريس شوک بزرگي را به اتحاديه اروپا وارد کرده و بسياري از مقامات امنيتي اين اتحاديه را نگران کرده است.از طرفي اروپا که اين روزها با بحران هجوم پناهندگان روبرو است، مردد است که آيا بايد در چنين وضعيتي يکي از بزرگترين دستاوردهاي اين اتحاديه يعني پيمان شينگن را قرباني کند و بار ديگر کنترل هاي مجدد مرزي را به منظور جلوگيري از ورود عوامل تروريستي و مقابله با اين مسئله در پيش گيرد.
حالا اين پرسش مطرح است که حملات تروريستي فرانسه چه تاثيري بر شرايط پناهندگان در اروپا که اين روزها اوضاع خوبي نداشته و مرتبا در معرض خشونت افراط گرايان قرار دارند خواهد داشت. خبرگزاري تسنيم در همين ارتباط گفتگويي را با دکتر "هنينگ ريکه" انجام داده است.دکتر "ريکه" رئيس برنامه روابط آمريکا و آتلانتيک شوراي روابط خارجي آلمان (DGAP) در برلين است که نهادي تحت الحمايه وزارت امور خارجه اين کشور محسوب مي‌شود. وي همچنين از کارشناسان برجسته در زمينه سياست امنيتي و خارجي آلمان، اروپا و آتلانتيک است.
توافق با كشورها براي مبارزه با داعش
دکتر "ريکه" درباره حملات تروريستي در پاريس و اينکه آيا دخالت نظامي فرانسه در سوريه با توجه به اين اقدام فاجعه بار درست بوده است، گفت: مبارزه با گروه افراطي داعش هم به کشورهاي اسلامي و هم به کشورهاي با نظم ليبرال مربوط مي شود. ماهيت فرامرزي خشونت داعش که همچنين به مرزهاي ما رسيده است بايد پذيرفته شود.
اين امر بايد به صورت چند جانبه و در توافق با کشورهاي منطقه همچنين با ايران انجام شود. در اين زمينه اين درست است که فرانسه هم در اين امر مشارکت کرده است.اين کارشناس برجسته آلماني در ادامه در پاسخ به اين پرسش که اين حملات تروريستي چه عواقبي براي اروپا دارد و آيا فرانسه و اروپا را تغيير خواهد داد، گفت: اميدوارم در اروپا توجه به تهديدات تروريستي افزايش يابد و اين مسئله بايد همچنين به کشورهايي مربوط شود که تا به حال هنوز درمعرض حملات تروريستي قرار نگرفته اند. اولا اين مطلوب خواهد بود که کشورهاي اروپايي اين تهديد را به عنوان خطري مشترک درک کنند و دوم اينکه به اين نتيجه برسند که بايد دفاع مشترکي در برابر اين تهديد داشته باشند.
واقعه پاريس به زيان مسلمانان نشود
وي افزود: در اين راستا جوامع مسلمان که مطمئنا از افراط گرايان شديدا فاصله مي‌گيرند نقش قدرتمندي را ايفا مي کنند. اين گونه حملات تروريستي نبايد هيچگونه بي اعتمادي به مسلمانان را در ما ايجاد کند. بسياري از سياستمداران و مفسران اما در اين راستا استدلال مي کنند.دکتر "ريکه" درباره اين مسئله که آيا فرانسه و اروپا در ايجاد چنين شرايطي دخيل هستند، گفت: من فکر نمي کنم که اروپا خود مقصر اين تهديدات تروريستي باشد. کسي که اين گونه ادعا مي کند درباره علل واقعي خشونت و افراط گرايي دروغ مي گويد.
در آنچه که فرانسه و ديگر کشورهاي شرکت کننده ائتلاف ضد داعش در سوريه بر اساس برنامه اعلام کرده‌اند هيچ گونه منافع تسلط بر منطقه مطرح نبوده است، بلکه مبارزه با ماهيت وحشيانه و خشن گروه‌هاي افراطي جديد و برنامه‌ريزي‌هاي منطقه‌اي و فرامرزي آنها مطرح بوده است. اين مسئله مطرح است که با خطرات در جايي که تشکيل مي شوند برخورد شود. اين رويکرد مي تواند در مراحل اوليه ما را وارد بحران کند اما اين که اين روند چگونه به موفقيت مي‌انجامد پرسشي است که به دشواري مي توان به آن پاسخ داد.
سوء استفاده مهاجرستيزان از حملات تروريستي پاريس
اين کارشناس برجسته آلماني درباره تاثيرات حملات تروريستي اخير پاريس بر شرايط پناهندگان در اروپا نيز گفت: بسياري از افرادي که از شمار بالاي پناهندگان ترس دارند حالا اين حملات تروريستي را به بخشي از استدلال هاي خود اضافه کرده و ادعا مي کنند که همراه با پناهندگان همچنين تروريست ها به جامعه ما وارد مي شوند. اين مسئله فريب کاري و خطرناک است. اکثر پناهندگان از خشونت، ويراني، سرکوب يا نداشتن چشم انداز اقتصادي فرار مي‌کنند. اين مسئله بايد مورد توجه قرار گيرد که پناهندگاني که در اروپا غير دوستانه و با بي‌احترامي پذيرفته مي شوند بيشتر تحت تاثير تبليغات سلفي‌هاي اروپايي و ديگر افراط گرايان قرار مي‌گيرند.
وي درباره مسئله کنترل هاي مرزي که در سايه هجوم پناهندگان برخي کشورهاي اروپايي به آن روي آورده اند نيز گفت: اين مهم است که اروپا کنترل مرزهاي خارجي خود را دوباره در پيش گيرد. اين بدين مفهوم نيست که پناهندگان بايد از گرسنگي بميرند، يخ بزنند يا غرق شوند. همچنين ممکن است اين مفيد باشد که در شرايط بحراني مرزهاي داخلي را بار ديگر کنترل کنيم تا بتوانيم مظنونان را سريع‌تر دستگير کنيم،اما اين مسئله در مقابله با هجوم پناهندگان و دلايل مهاجرت تاثيري ندارد. به طور کلي منطقه باز شينگن يکي از بزرگترين نقاط قوت اتحاديه اروپا است.
انگيزه هاي داعش در سوريه
اين کارشناس برجسته آلماني در ادامه اين گفتگو تصريح کرد: من بر اين باورم که داعش هر چقدر قدرتمندانه تر در سوريه و عراق تحت فشار قرار گيرد انگيزه پيدا مي کند که با ترور در پايتخت هاي کشورهاي اروپايي حاضر شود. اما همچنين اين مسئله من را نگران مي کند که داعش بدون هيچ مانعي يک موقعيت پايدار را در سوريه ايجاد کرده و در مرکز يک خلافت قرار گيرد و سپس براي گسترش مناطق تحت سلطه خود تلاش کند. در اين صورت مبارزه با اين گروه تروريستي دشوار تر مي شود.وي در بخش پاياني اين گفتگو در پاسخ به اين پرسش که آيا حملات تروريستي پاريس همچنين نتيجه دخالت نظامي غرب در خاورميانه از جمله در عراق و افغانستان مي تواند باشد گفت: دخالت‌هاي نظامي در عراق و افغانستان و ليبي طبيعتا به تشکيل گروه هاي افراطي جديد و مشخصا داعش مرتبط است، البته بيشتر سازش هاي غلط و خطاها که در راستاي پايداري سياسي مناطق بحراني انجام شده است در اين راستا نقش دارند.
چرا پليس مهاجمان را کشت؟
يک تحليلگر سياسي در مقاله‌اي تحت عنوان «معماهاي کشتار در فرانسه» اعلام کرد، اين نکته عجيب است که پليس فرانسه اصرار دارد با کشتن عاملان تروريستي هيچ سرنخي از آنها باقي نماند.«امير سعيد» نويسنده مصري در مقاله‌اي درباره عمليات تروريستي در پاريس نوشت،اين موضوع عجيبي است که پليس فرانسه تمامي مهاجمان را حتي در زماني که مي‌تواند آنها را بازداشت کند، مي‌کشد.
امير سعيد در ادامه مقاله خود تحت عنوان «معماهاي کشتار در فرانسه» که در وبگاه خبري «المسلم» منتشر شد، نوشت: به نظر مي‌رسد که پليس فرانسه قسم خورده تروريستي بر زمين باقي نماند به نحوي که پس از هر عملياتي هيچ عاملي از عمليات‌هاي تروريستي زنده مشاهده نمي‌شود.سعيد به عنوان نمونه به عملياتي در سه سال پيش اشاره مي‌کند و ادامه مي‌دهد: نيروهاي ويژه امنيتي فرانسه «محمد مراح» يک فرانسوي از الجزائري‌الاصل را که متهم به قتل هفت يهودي در «تولوز» فرانسه بود، محاصره کردند و پس از 32 ساعت محاصره کشتند و هيچ توضيح قانع‌کننده‌اي ندادند.
اين نويسنده مصري در ادامه به قتل «شريف و سعيد کواشي» فرانسوي‌هايي از اصليت الجزائري که متهم به دست داشتن در حمله به «شارلي ابدو» (ژانويه 2015) بودند، اشاره کرد و نوشت نيروهاي ويژه فرانسوي فقط اعلام کردند اين دو برادر «شهادت» را به تسليم شدن ترجيح دادند.
در ادامه اين يادداشت آمده است، در عمليات تروريستي اخير در فرانسه پيش‌بيني نمي‌شد که نيروهاي ويژه وابسته به پليس يا ارتش فرانسه، يکي از مهاجمان را عليرغم کثرتشان زخمي کنند زيرا آنها دائما عادت کرده‌اند تمامي سرنخ‌هاي تحقيق را از بين ببرند جز گذرنامه‌ها يا اينکه شرايط ، آنها را مجبور به اين کار مي‌کند.اين نويسنده مصري در پايان نوشت: روزها از حمله مذکور گذشت و هيچ کس در قلب پاريس واقعا نمي‌داند خواست گروگانگيرها چه بوده است و چرا مقامات اين کشور زمان کافي براي مذاکره با گروگانگيرهاي سالن کنسرت «باتاکالان» اختصاص نداده‌اند و فقط اين جمله را از زبان «پيير ژانزاک» يکي از مجري‌هاي تلويزيوني اين کشور شنيده‌اند که «شنيده شده که گروگانگيرها قصد مذاکره با پليس از پنجره را داشته‌اند، شنيده شده که آنها مي‌گفته‌اند اين بهاي مداخله "فرانسوا اولاند" رئيس‌جمهور فرانسه در عراق و سوريه است. چرا مقامات فرانسه به جاي مذاکره با گروگانگيرها ترجيح داده‌اند به محل مذکور يورش ببرند و دهها تن از آنها به همراه مردم کشته شوند. ادامه دارد...
ش.د9404861
