(روزنامه اطلاعات ـ 1394/09/07 ـ شماره 26315 ـ صفحه 12)
تروريسم؛ فرآيندي جهاني است
يک روز پس از انفجارهاي تروريستي در بيروت، پاريس هدف چند حمله تروريستي خونبار قرار گرفت؛ نشان از اينکه امروز تروريسم سياه و افراط گرايي سراسر دنيا را فراگرفته و هيچ منطقه اي مستثنا از اين پديده شوم نيست. آيا وقت آن نرسيده تا به دور از رقابت ها و منفعت هاي زودگذر، عزمي جهاني براي مبارزه با تروريسم شکل گيرد؟
شامگاه جمعه بيست و دوم آبان (سيزدهم نوامبر) چند حادثه همزمان تروريستي قلب اروپا را به لرزه در آورد؛ رخدادي که «فرانسوا اولاند» رييس جمهوري فرانسه از آن به عنوان بي سابقه ترين حادثه تروريستي اين کشور نام برد.
در جريان چند انفجار و تيراندازي همزمان در هفت منطقه پاريس نزديک به 160 نفر کشته و 200 نفر زخمي شدند. گروه تروريستي داعش در صفحه هاي مجازي خود مسئوليت اين اقدام ها را بر عهده گرفت و آن را «11 سپتامبر فرانسه» خواند. اين گروه افراط گرا افزون بر گروگانگيري و کشتار بيش از 100 نفر در سالن نمايش «باتکلان»، با حمله به رستوران «پتي کامبوج» در محله دهم و رستوران «بل اکيپ» در محله يازدهم پاريس و همچنين چند انفجار و تيراندازي پيرامون ورزشگاه بين المللي فرانسه در «سن دنُي» حمامي از خون به راه انداخت.
اين رويداد خشونت بار ضمن آنکه باعث لغو سفر اولاند به ترکيه براي شرکت در نشست گروه 20 شد سفر «حسن روحاني» رئيس جمهوري ايران را به قاره اروپا به زمان ديگري موکول کرد. قرار بود روحاني به ايتاليا و در روزهاي آتي به واتيکان و فرانسه سفر کند؛ سفري که بدون شک يکي از مهمترين محورهاي گفتگو در آن، موضوع اهميت هماهنگي بين المللي در راستاي مبارزه با تروريسم بود.
رخدادهاي پاريس نشان داد که نميتوان و نبايد از دريچه ي ملي و منطقهاي به پديده تروريسم و افراطگرايي نگريست. هرچند منطقه خاورميانه و قاره آفريقا سال ها است که به جولانگاه گروه هاي مسلح تندرو تبديل شده اما نبود توجه جدي جهاني به اين معضل به خلق نيروهاي تروريستي فرامرزي انجاميده؛ موضوعي که بارها در اروپا و آمريکا خود را نشان داده است.
در فاصله زماني يک روز پيش از رخدادهاي پاريس يعني در جريان دو حمله تروريستي در بيروت پايتخت لبنان نيز 45 تن کشته و نزديک به 240 نفر زخمي شدند. گروه دهشت افکن داعش نه فقط مسئوليت اين حمله ها را بر عهده گرفت بلکه با نام آوردن از سه عضو خود، آن ها را عامل انفجارهاي صورت گرفته معرفي کرد. به اين ترتيب است که مي توان گفت:گروه هاي تروريستي همزمان يا در فاصله هاي زماني کوتاه قدرت آن را يافته اند تا در چند قاره به عمليات تروريستي اقدام کنند .
حافظه مردم جهان روز پنجم تيرماه امسال را نيز به خاطر دارد که در آن روز سه رخداد تروريستي باعث شد تا در سه قاره جهان دهها تن جان خود را از دست بدهند. در آن روز شهرونداني از کشورهاي کويت، تونس و فرانسه قرباني خشونت هاي گروه هاي تندرو شدند. در استان «رون آلپ» واقع در جنوب شرق فرانسه، افرادي با پرچم داعش خودروي خود را به تاسيسات گازي کوبيدند که سبب انفجاري مهيب شد. همچنين در اين منطقه جسدي پيدا شد که با سر بريده در پرچمي از واژگان عربي پيچيده شده بود. همچنين حملهاي انتحاري در کويت به نمازگزاران شيعه به کشته شدن 27 تن و زخمي شدن 220 نفر انجاميد؛ اقدامي که آن را نيز داعش بر عهده گرفت. همزمان، در جريان حادثه تروريستي تونس گروهي از مهاجمان مسلح با تيراندازي به هتلي گردشگري 39 نفر از جمله پنج گردشگر بريتانيايي را کشتند و همانند اغلب رخدادهاي تروريستي اخير باز هم داعش مسئوليت آن را بر عهده گرفت.
به باور تحليلگران، امروز ناکامي گروههاي افراط گرا همچون داعش در کشورهاي سوريه و عراق يکي از مهمترين علت هايي است که اين موج فعاليت هاي دهشتگرانه را روانه ساير قاره ها از جمله اروپا کرده است. همزمان با گسترش پيروزي هاي ارتش سوريه و نيروهاي مقاومت در اين کشور، نيروهاي کرد عراق توانستند شهر «سنجار» را از داعش پس بگيرند. موفقيت کردها در آزادسازي اين شهر راهبردي به آنها اين امکان را ميدهد تا موصل را به عنوان بزرگترين شهر شمال عراق و يکي از مهمترين کانونهاي تروريستها هدف حمله قرار دهند. از اين منظر، ناکاميهاي تروريستهاي خاورميانه در کنار گسترش خواست افکار عمومي و افزايش همکاريها ميان برخي دولتها در برخورد با دهشت افکني باعث سرريز شدن ناامني به کشورهاي اروپايي از جمله فرانسه شده است.
نکته ديگر در اين زمينه اين که انديشههاي برگرفته از آموزه هاي ستيزه جويانه و افراط گرايانه را به طور صرف نمي توان به منطقه خاورميانه نسبت داد. حتي شهروندان اروپايي که در آن جوامع زندگي و تحصيل کرده اند با جذب در گروه هاي افراطي براي امنيت جهان خطرساز شده اند. همين موضوع باعث شده است تا تهديد تندروي و خطر تروريسم مرزها را درنوردد. به عنوان نمونه مي توان به ماهيت جلاد داعشي با نام «جان جهادي» اشاره کرد که به تازگي کشته شد. وي با اينکه بزرگ شده لندن بود اما گردن زدن «جيمز فولي» خبرنگار آمريکايي، «استيون ساتلوف» روزنامه نگار آمريکايي، «ديويد هينز» امدادرسان بريتانيايي، «آلن هنينگ» راننده تاکسي بريتانيايي و «عبدالرحمان کاسيگ» امدادرسان آمريکايي را در کارنامه جنايت هاي هولناک و ضدبشري خود به ثبت رساند.
به گفته افراد حاضر در صحنه رخدادهاي تروريستي پاريس، افرادي که در سالن نمايش باتکلان به گروگانگيري اقدام کرده بودند به زبان فرانسوي و بدون لهجه صحبت ميکردند. بنابراين، فرانسه از طريق بستن مرزها – که اينک در صدد اجراي آن است- نميتواند از اين بحران جلوگيري کند.
در مجموع، مقابله با تروريسم به عنوان معضلي جهاني که روزانه در حال گسترش است همکاري هاي جدي بين المللي را ميطلبد چرا که در صورت غفلت از اين امر مهم، جهان امن در آينده اي نه چندان دور به رويا تبديل خواهد شد. درک همين موضوع باعث شد تا رييس جمهوري کشورمان در آستانه رشد و گسترش عرصه کنشگري داعش در مجمع عمومي سازمان ملل خطر قدرت يابي اين گروه تندرو و لزوم مبارزه با هر اقدام و رفتار خشونت باري را يادآور شود و به عبارتي راه علاج را قبل از بيماري نشان داد.طرح روحاني با عنوان «جهان عليه خشونت و افراطي گري» که در شصت و هشتمين نشست اين مجمع در سال 1392 خورشيدي مطرح شد و با همراهي 190 کشور جهان به تصويب رسيد اهميت مبارزه با افراط گرايي و خطر توسعه آن را به نمايش گذارد و سال بعد نيز در شصت و نهمين اجلاس مجمع بار ديگر بر آن تاکيد شد؛ موضوعي که در صورت توجه جدي به آن مي توانست مانع از رخدادهاي هولناک نظير فاجعه هاي پاريس، بيروت و ... شود .
از سويي،آنتوني کردزمن تحليلگر آمريکايي مسائل خاورميانه گفت: ايالات متحده آمريکا از اين پس قصد ندارد با بمباران شديد داعش همه چيز را از بين برده و به دوران عصر حجر بازگرداند.حمله تروريستي داعش به پاريس به احتمال زياد باراک اوباما رييس جمهور آمريکا را وادار به تغيير رويکرد و سياست هايش در مقابله با داعش خواهد کرد اما بعيد است اين تغيير به شکل تشکيل ائتلافي جهاني براي اعزام و گسيل نيروي زميني براي مبارزه با داعش يا حتي تشديد حملات هوايي به مواضع اين گروه تروريستي در عراق و سوريه باشد.
حمله داعش به پاريس؛ هيچ راه حل کوتاه مدتي وجود ندارد
خبرگزاري آسوشيتدپرس نوشت: بسياري از ناظران و تحليلگران دفاعي بر اين باورند که حملات پاريس مي تواند به طور تدريجي درگيري آمريکا در جنگ با داعش را عميق تر کند.براي مثال از اين پس مشاوران نظامي آمريکايي ممکن است نزديک تر به خطوط مقدم نبرد در عراق و سوريه به نيروهاي عراقي يا مخالفان مسلح حکومت سوريه براي جنگ با داعش مشاوره و کمک کنند، اما اين تغيير بعيد است به نتايجي سريع در تغيير ميدان نبرد عليه داعش در عراق و سوريه منجر شود.آنتوني کردزمن تحليلگر آمريکايي مسايل خاورميانه در اين زمينه گفت: ايالات متحده آمريکا از اين پس قصد ندارد با بمباران شديد داعش همه چيز را از بين برده و به دوران عصر حجر بازگرداند.او معتقد است با شرايط کنوني جهان و منطقه تحمل حملات تروريستي چون حمله پاريس تقريبا اجتنابناپذير شده است چون هيچ راه حل سريعي براي حل اين بحران وجود ندارد.استفان بيدل استاد روابط بين الملل در دانشگاه جورج واشنگتن نيز همچون کوردزمن معتقد است که حملات تروريستي داعش به پاريس ممکن است به تشديد مقابله با اين گروه تروريستي از سوي آمريکا و متحدان ناتويي و غربي اين کشور بينحامد، اما به باور او نيز استقرار نيروهاي زميني آمريکا براي جنگ با داعش اشتباهي بزرگ خواهد بود.
او معتقد است:براي شکست دادن داعش به استقرار صدها هزار نيروي زميني کشورهاي غربي نياز است اما هيچ کشور غربي ميزان تهديد داعش (عليه منافع غرب) را به آن اندازه نمي داند که چنين نيرويي به منطقه بفرستد و در واقع نيز داعش تهديدي به اين بزرگي نيست.اين استاد دانشگاه آمريکايي بر اين باور است که هيچ گزينه نظامي براي تشديد عمليات عليه داعش و نتيجه گيري سريع وجود ندارد و اين بحران راه حلي کوتاه مدت و با فرمول نظامي ندارد. او معتقد است: مقامات منتخب سياسي احساس ميکنند بايد در قبال خبرهاي بدي همچون حمله تروريستي داعش به پاريس کاري بکنند، بنابراين آنها لحن و حملات خود عليه داعش را کمي تشديد مي کنند اما اين ميزان به اندازهاي نيست که اين گروه را شکست دهد. اين «تشديد»، معضل و بحران را حل نميکند و بنابراين اين چرخه دوباره به چرخش خود ادامه ميدهد و چند وقت ديگر بار ديگر شاهد اتفاقات بدي مثل پاريس خواهيم بود. اين بحراني ادامه دار خواهد بود. به گمان من حملات تروريستي اخير پاريس هم از اين الگو پيروي ميکند.
ريچارد فونتن مشاور سياست خارجي سابق جان مک کين (سناتور جمهوريخواه و رقيب انتخاباتي اوباما) و رييس کنوني انديشکده «امنيت آمريکاي نوين» در واشنگتن بر اين باور است که حملات تروريستي به پاريس احتمالا دولت اوباما را به تحرک بيشتر براي مبارزه با داعش و يافتن راه هاي بيشتر براي تشديد مقابله نظامي با اين گروه تروريستي مجاب خواهد کرد.
او معتقد است احتمال دارد دو تغيير عمده در استراتژي نظامي کنوني آمريکا در عراق براي مبارزه با داعش ايجاد شود؛ تغييراتي که به گفته فونتن، اوباما تا کنون در برابر انجام آنها مقاومت کرده است: 1- استقرار مشاوراني نظامي از آمريکا در خطوط مقدم نبرد عليه داعش و کمک رساندن به نيروهاي عراقي براي مبارزه با اين گروه و 2- استقرار واحدهاي کنترل هوايي به منظور موثرتر کردن و بهبود نتيجه گيري از حملات هوايي آمريکا به مواضع گروه داعش.اين تحليلگر آمريکايي شانس بسيار اندکي براي استقرار نيروهاي زميني آمريکا در سوريه قائل است و معتقد است: من چنين سناريويي را واقع گرايانه نمي دانم.
در اين حال،وقايع تروريستي اخير در فرانسه، گرچه فرصت را براي بهرهبرداري سردمداران جنگافروز اروپا و آمريکا مهيا ميکند، در عين حال نمايانگر عواقب تلخ حمايت از تروريسم براي غرب است.در زماني که دنيا امروز شاهد سپري شدن بيش از چهار سال از مقاومت ارتش و نيروهاي مردمي سوريه در برابر تروريسم تکفيري داعش است، اکنون همزمان با افزايش حملات تروريستي در کشورهاي مطرح اروپايي و البته مصون ماندن آمريکا و رژيم صهيونيستي از اين قائله دهشتناک، بسياري از کارشناسان، تحليلگران مسائل استراتژيک و همچنين برخي سياستمداران از ظهور عواقب تلخ رفتار غرب در بيثبات کردن سوريه و عراق صحبت ميکنند، که پس از سالها اکنون قرار است دامان حاميان اصلي تروريسم را بگيرد.درست از زماني که حضور تروريستهاي تکفيري مورد حمايت عربستان و آمريکا در کشور سوريه شدت گرفت، اخبار مستند بيشماري از پيوستن اتباع اروپايي و غربي به گروه داعش براي تجاوز به آن کشور حکايت داشت.محافل سياسي-رسانهاي متعددي، سال گذشته با تکيه بر صدها منبع مختلف، تخمين زدند که هزاران تروريست به صورت مستقيم و غيرمستقيم، عازم سوريه و عراق شدهاند.در يکي از اين دست خبرها که در سپتامبر 2014 منتشر شد، خبرگزاري رويترز به نقل از آژانس اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) از وجود مجموع 30 هزار نفر در عراق و سوريه براي کشتار و جنگ عليه مردم غيرنظامي اين دو کشور خبر داد.مرکز بينالمللي بررسي افراط گرايي و خشونت سياسي (ICSR) نيز پيشتر خبر داده بود حداقل 2000 نفر از درون کشورهاي اروپايي به جمع تروريستها پيوستهاند.در ميان آمار فزايند? تروريستهاي گسيلشده از سوي کشورهاي حامي رژيم صهيونيستي، نام چند کشور اروپايي خاص به چشم ميخورَد. نشريه اينترنتي «اينترنشنال بيزنس تايمز» در آوريل سال جاري (فروردين 94) به نقل از يک مقام بلندپايه اتحاديه اروپا نوشت: «برآورد ما اين است که چيزي بين 5 تا 6 هزار نفر از اتباع اروپا، در سوريه و به جمع داعش پيوستهاند.»
«ورا جوروا» کميسر اتحاديه اروپا در امور دادگستري، در مصاحبه با روزنامه فرانسوي «لوموند» در سال جاري اعلام کرد از ميان شمار مذکور بيش از 1500 تن از اتباع فرانسوي هستند.اين در حالي است که شبکه بيبيسي در سال 2014 از حضور تنها 3000 تبعه اروپاييِ ملحقشده به داعش در مجموع هر دو کشور سوريه و عراق خبر ميدهد.
گويا در سال 2015، سالي که پديده «داعش اروپايي» نياز به يک «11 سپتامبر اروپايي» نيز دارد، به يکباره از ارقام واقعيتر اين تعداد رونمايي ميشود. بايد يادآور شد دولت فرانسه اولين دولتي بود که در ابتدا به درخواست کاخ سفيد براي تشکيل گروه موسوم به ائتلاف ضد داعش پاسخ مثبت داد.در شرايطي که طي سالهاي اخير، دولت فرانسوا اولاند بيشترين تمايل را براي هماهنگي با سياستهاي آمريکا و رژيم صهيونيستي در جهت بهرهگيري از اهداف چندگانهي ايجاد و پرورش داعش نشان ميداد، روزنامه گاردين ضمن اشاره به افزايش حملات تروريستي در فرانسه، از استقرار جنگندههاي رافائل و ميراژ فرانسه در اردن و امارات براي دريافت مأموريتهاي جديد خبر داد.مجموعه حملات تروريستي پاريس که به کشته و مجروح شدن حدود 500 نفر در مناطق سهگانه يکم، دهم و يازدهم اين شهر منجر شد، به عقيده بسياري از کارشناسان، فصل اول از درسهايي است که غرب بايد در تاوان اقدامات خصمانه خود در برهم زدن ثبات سياسي کشورهاي مستقل بگيرد.
نشريه اينترنتي «آمريکن هرالد تريبيون»، در اين خصوص به تحليل سلسله حوادث تروريستي اخير در پايتخت فرانسه ميپردازد. نشريه مذکور در گزارش خود حملات پاريس را پيامد تلخ رفتار فاشيستي غرب در ناامن کردن فضاي سياسي کشورهاي مستقل ميداند.به عقيده برخي از تحليلگران، ورود اتباع غربي براي پيوستن به گروه داعش در سوريه و عراق، ضمن دربرداشتن منافع اوليه براي مخالفان بشار اسد و متحدان رژيم صهيونيستي، اکنون به معضل جديد و غيرمنتظرهاي تبديل شده است.
در عين حال به نظر ميرسد با توجه به وجود برخي شک و ترديدها و بيپاسخ ماندن مجموعهاي از سؤالات درخصوص حواشي حوادث تروريستي در اروپا و بويژه فرانسه، اکنون غرب و متحدان منطقهاي آن اين بار نيز همچون حادثه مشکوک 11 سپتامبر آمريکا بهدنبال سودجويي و بهرهبرداري از اين وقايع هستند.
نخستين واکنشهايي که حاکي از آغاز بهرهبرداري از حمله تروريستي در شمال پاريس بودند، از سوي کابينه رژيم صهيونيستي، رييس ائتلاف ملي احزاب معارض سوريه و البته نامزدهاي جمهوريخواه انتخابات رياستجمهوري آتي آمريکا رقم خوردند. آنچه در اين واکنشها بعنوان وجه مشترک محوري آنها به چشم ميخورد، بحث درمورد اعزام و ارسال نيروها و تجهيزات بيشتر به سوريه براي آنچه مقابله با داعش خوانده شده، بوده است.به گزارش روزنامه انگليسي گاردين، «خالد خوجه» رييس گروه موسوم به ائتلاف ملي احزاب معارض سوريه، که دولت فرانسه را بعنوان يکي از حاميان مهم خود ميداند، اخيراً در پي وقايع پاريس طي بيانيهاي اعلام کرد: «مسئوليت جامعه بينالملل، نابودي کامل و اساسي همه اشکال تروريسم است، بويژه نابودي دولت بشار اسد که به تأمين مالي و حمايت از گروههاي تروريستي ميپردازد.»
در حالي که طرفهاي شرکتکننده در نشست بررسي مسأله سوريه در وين، تصميمگيري درمورد آينده سياسي بشار اسد، رييسجمهور قانوني کشور سوريه را بعنوان يکي از اختلافات محوري در اين دور از گفتگوها اعلام کردهاند، سخنان وزير خارجه فرانسه پيش از حوادث تروريستي پاريس و در آستانه برگزاري نشست روز شنبه وين، نشان از موضعگيري صريحتر او در اين خصوص دارد.لوران فابيوس، در سخنراني خود در جمع نمايندگان گفته است: «آنچه مدنظر ماست، عدم حضور بشار اسد در آينده سياسي اين کشور است و علاوه بر اين بايد اضافه کنم که از نظر ما ادامه حضور مستشاران نظامي ايراني در سوريه به مدت نامحدود نيز امري غيرممکن است.»
چرا بازي با برگ تروريسم خطرناک است؟
اگرچه تروريسم در خاورميانه سالهاي متمادي است که زندگي مردم را دچار سختي و مشقتهاي زياد کرده اما برجسته شدن آن در رسانه هاي غربي زماني صورت مي گيرد که حمله اي عليه شهروندان غربي صورت گيرد.تروريسم در هر شکل و ماهيتي مذموم و مورد سرزنش است. استفاده از تروريسم به عنوان ابزاري براي کنترل و سيطره نيز از خود تروريسم بدتر و زشتتر است.گروههاي تروريستي گروههايي هستند که بر اساس منطق بازي و بر اساس نظريههاي بازي(game theory) در روابط بينالملل قادر به ترسيم ماتريس بازي براي آنها نخواهيم بود.
دليل آن اين است که گروههاي تروريستي از يک مکان جغرافيايي (سرزمين)، مردم، حکومت و حاکميت به آن شکلي که دولت-ملت برخوردار است برخوردار نيست. لذا به يک معنا اينکه در نتيجه يک رفتار چه عکس العملي نشان خواهد داد چندان قابل ارزيابي و پيش بيني نيست.براي روشن شدن اين بحث فرض کنيم دو واحد سياسي ( دولت-ملت) در تقابلي روياروي هم صفآرايي کرده اند. در اين حالت طرفين براي رفتارهاي و عکس العملهاي رفتاري طرف مقابل هزينه و امتيازهايي در نظر مي گيرد. اين هزينه و سود در واقع بر اساس مولفههاي قدرت طرف مقابل، موقعيت جغرافيايي، جمعيت و .... شکل مي گيرد.اما در خصوص گروههاي تروريستي محاسبه چنين سود و زياني قابل ترسيم نيست. اساسا گروههاي تروريستي به لحاظ اينکه واحد سياسي نيستند و اقدامات خشونت آميز آنها قابل محاسبه و پيش بيني نيست لذا توان وارد ساختن ضربات سنگين را دارند.
اما نکته جالب استفاده ابزاري برخي کشورها از گروههاي تروريستي است. اين استفاده مي تواند به بهاي سنگيني براي آنها تبديل شود. اگرچه حاميان تروريسم ممکن است در مقاطعي از اين گروهها بهره ببرند ولي در ميان مدت و بلندمدت ممکن است اين گروهها از حاميان خود به دليل مختلف ببرند و آنها را مورد حملات ترويستي خود قرار دهند.اين موضوع در فرمايشات رهبر معظم انقلاب در 21 مهرماه 93 به خوبي تصريح شده است: «جريان «تکفير» - اين چيزي که امروز در عراق و در سوريّه و در برخي از کشورهاي ديگر منطقه بُروز کرده و در واقع با همه مسلمانها مواجهاند، نه فقط با شيعه - ساخته دست خود استعمارگران است؛ اينها چيزي به نام القاعده، چيزي به نام داعش درست کردند براي مقابله با جمهوري اسلامي، براي مقابله با حرکت بيداري اسلامي، منتها دامن خودشان را گرفته است. »لذا بازي با برگ تروريسم و از آنجايي که اين گروهها از هرگونه عقلانيت، سرزمين، جمعيت، حکومت و حاکميت برخوردار نيستند تبعات غير قابل پيش بيني دارد. ادامه دارد...
ش.د9404862