(روزنامه جوان – 1394/07/28 – شماره 4656 – صفحه 5)
آنچه سال 61هـ . ق در كربلا اتفاق افتاد را ميتوان از ابعاد مختلف مورد بررسي و تحليل قرار داد و عبرتهاي فراواني را از آن به دست آورد كه يكي از مهمترين آن ابعاد ميتواند بررسي « نقش خواص در شكلگيري حادثه عظيم عاشورا» باشد.
نقش خواص در طول تاريخ همواره بسيار مهم و حائز اهميت بوده و مسير حق و باطل را به يك جامعه نشان داده است و موضعگيري و جهت دهي اين قشر از جامعه در تحولات و حوادث تاريخي بسيار حياتي بوده است، به هميت دليل است كه مقام معظم رهبري درباره نقش خاص خواص ميفرمايند: « شك خواص، پايه حركت صحيح جامعه اسلامى را مثل موريانه ميجود. اينكه خواص در حقايق روشن ترديد پيدا كنند و شك پيدا كنند، اساس كارها را مشكل ميكند.» حال در سال 88 هم انحراف بعضي از خواص كشور در پديد آمدن و استمرار فتنه آن سال بسيار اثرگذار و دامنه دار بود.
معظمله در يكي از سخنرانيهاي خود درباره نقش خواص در بهوجود آمدن حادثه كربلا ميفرمايند: «وقتي امام حسين (ع) قيام كرد - با آن عظمتي كه در جامعه اسلامي داشت - بسياري از خواص به نزدش نيامدند و به او كمك نكردند. ببينيد وضعيت در يك جامعه، تا چه اندازه به وسيله خواصي كه حاضرند دنياي خودشان را - به راحتي - بر سرنوشت دنياي اسلام در قرنهاي آينده ترجيح دهند، خراب ميشود!»
خواص پشيمان عاشورا
حب دنيا اگر چه عامل اصلي بسياري از انحرافات خواص زمان امام حسين(ع) است اما با نگاهي به زندگي برخي بزرگان صدر اسلام ميتوان گفت تنها عامل عدم همراهي برخي خواص اهل حق با ولايت در مواقع حساس، دنياگرايي، عقده و كينه، حب مقام و. . . نيست. آنچنان كه برخي اوقات يك اشتباه در فهم يا لحظهاي ترديد و شك در پيوستن به جبهه حق، ميتواند باعث غربت حق و حقيقت در جامعه شود. چه بسا هنگامي كه اين خواص و نخبگان به خود ميآيند و از كرده خود پشيمان ميشوند، كار از كار گذشته باشد!
بدون شك حادثه عظيم عاشورا و در پي آن روشنگريهاي امام سجاد(ع) و زينب كبري(س) روح بيداري، آزادگي و ظلم ستيزي را در جامعه بيروح آن زمان زنده كرد و خواب را از چشمان خواص گرفت و منجر به آن شد كه جاماندگان از ركاب امام زمانشان بعد از حادثه عاشورا سراسيمه به قيامهاي متعددي دست بزنند كه مهمترين آن قيام توابين به رهبري سليمان صرد خزاعي بود، هر چند بهدليل اوضاع و شرايط خاص آن دوره اين قيامها تأثير آنچناني از خود برجاي نگذاشت چراكه خواص آن دوره ديرهنگام تصميم گرفته بودند. قيام توابين به رهبري سليمان بن صرد خزاعي مهمترين و خونينترين قيامهاي شيعي عراق و از شاخصترين پيامدهاي اجتماعي عاشورا بود. عامل اصلي اين قيام جبران اشتباه تاريخي آنها در ياري نكردن امامشان بود و عدم حمايت از امام را گناهي ميدانستند كه تنها با كشتن قاتلان امام يا كشته شدن خودشان قابل جبران بود.
سليمان بن صرد خزايي- يكي از بزرگترين مراجع آن دوره - هنگام رجعت حضرت مسلم بن عقيل، نماينده و فرستاده امام حسين(ع) او را ياري نكرد و حتي حركت او را مكروه اعلام كرد و ترجيح داد تا حضرت امام حسين(ع) شخصاً در اين شهر حضور پيدا كند. اين اشتباه كافي بود تا با آمدن امام هم ايشان را همراهي نكند، البته شكي نيست كه كسي كه نايب امام را تنها ميگذارد خود امام را نيز. چگونه ميتوان از كسي كه شهامت زدن به استخر را ندارد انتظار شناي در اقيانوس را داشت؟!
سليمان بن صُرَد خُزاعي، ملقب به «ابومطرف» بزرگ طايفه «بني خزاعه» در كوفه بود. بعضي او را صحابي رسول خدا (ص) و بعضي از بزرگان تابعان دانستهاند. او در جنگ صفين يكي از سرداران سپاه حضرت علي(ع) بود. وي در دوران غربت امام حسن مجتبي(ع) و در سختترين شرايط ايشان در حلقه اول ياران بود، البته سليمان بن صرد خزايي در جنگ جمل جزو ساكتين و در جنگ صفين در لشكر مولا علي (ع) و در جنگ ميان امام حسن(ع) و معاويه مجدداً بيطرفي اختيار نموده بود.
وي در دعوت از امام حسين(ع) به كوفه به بزرگ نامهنويسان كوفه مشهور شد اما در بيعت با نماينده امام جزو اولين شخصيتهايي بود كه نوع اقدام و اعمالش كمك شاياني به نقشهاي ابن زياد جهت تسلط بر كوفه و شهادت مسلم بن عقيل نمود تا جايي كه ابن زياد از سكوت او كمال استفاده را نمود. در مقابل خواص ديگري هم بودند كه با فهم دقيق از اوضاع و بصيرت لازم و بينش صحيح راه درست را به خوبي تشخيص داده و براي ياري حضرت لحظه شماري ميكردند، افرادي مانند حبيب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه از جمله اين دسته بودند.
مقام معظم رهبري هم در تحليل قيام توابين و مردود شدن خواص دوران امام حسين (ع) ميفرمانيد: «عده توابين، چند برابر عده شهداي كربلاست. شهداي كربلا همه در يك روز كشته شدند، توابين نيز همه در يك روز كشته شدند اما اثري كه توابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثري كه شهداي كربلا گذاشتند، نيست! بهخاطر اينكه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند.»
بهنگام تصميم گرفتن و به موقع اعلام ورود كردن به فتنه و غائلهها يك شاخص مهم براي خواص و به تبع آن عوام جامعه بوده؛ مؤلفهاي كه طي 36 سال بعد از انقلاب ميتواند موفقيت يا مردود شدن برخي از برجستگان جامعه را مشخص كند.»
سال 88، مردود شدن برخي از خواص
با مرور برخي از مواضع رهبري در فتنه 88 ميتوان بهخوبي دريافت كه برخي از خواص انقلاب طي اين دوره از ريل انقلاب پياده شدند و نتوانستند آنگونه كه شاخص شرع و عقل حكم ميكند، تصميمگيري كنند. رهبري در يكي از سخنرانيهاي خود در آن سال ميفرمايند: «نخبگان بدانند هر حرفي، هر اقدامي، هر تحليلي كه به آنها كمك بكند، اين حركت در مسير خلاف ملت است. همه ما خيلي بايد مراقب باشيم، خيلي بايد مراقب باشيم؛ مراقب حرف زدن، مراقب موضعگيري كردن، مراقب گفتنها، مراقب نگفتنها. يك چيزهايي را بايد گفت، اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكردهايم. يك چيزهايي را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت، اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كردهايم. نخبگان سر جلسه امتحانند، امتحان عظيمي است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم، سقوط است.»
معظم له درتنفيذ حكم رياست جمهوري در آن سال بار ديگر بر نقش مهم خواص اينگونه تأكيد ميفرمايند: «عظمت اين انقلاب و عظمت اين نظام و ريشهداري نظام جمهوري اسلامي در حوادث اين يكي دو ماه اخير، بيشتر براي دشمنان جمهوري اسلامي آشكار شد. اين ملت، ملت با ايماني است، ملت هوشياري است، ملت بااستعدادي است. با مسجد ضرار نميشود اين ملت را شكست داد. نميشود اين مردم را فريب داد. اين مردم دلشان به ايمان روشن است، اين مردم آگاهند، جوانهاي ما آگاهند. اين تجربهاي است براي دشمن.»
خواص مردود مجموعه فرمايشات و مواضع رهبر انقلاب در پيش و پس از انتخابات نشان ميدهد معظمله نهايت سعي خود را براي مردود نشدن برخي خواص و سياسيون و عدم انحراف آنان بهكار ميبندند اما وقتي نمره ولايتمداري اين نخبگان به ميزان قبولي نميرسد، طبيعتاً مردود ميشوند: «امتحانهايي هم در اين انتخابات پيش آمد. يك امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در اين امتحان برنده شدند، نمره قبولي گرفتند. حضور عظيم مردم، يك امتحان عظيمي بود كه آنها را سرافراز كرد. بسياري از آحاد مردم، از جريانهاي سياسي، طبق وظيفهشان عمل كردند. بعضي از خواص هم البته مردود شدند. اين انتخابات بعضيها را مردود كرد. برخي از جوانان ما كه با صداقت، با سلامت وارد ميدان وظيفه ميشوند، به رغم هوشياريهايشان، در مواردي اشتباه كردند.»
مقام معظم رهبري در ادامه تدابيرشان اين بار در آخرين روز از ماه دي و در ديدار اعضاي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي از خواص خواستندكه دوپهلو نباشند و موضعشان را مشخص كنند: « حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نيست. خواص بايد حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بيان كنند. اين، مخصوص يك گرايش سياسي خاص هم نيست. در داخل نظام اسلامي، همه گرايشهايي كه در مجموعه نظام قرار دارند، اينها بايد صريح مشخص كنند كه بالاخره آن حمايتي كه مستكبرين عالم ميكنند، مورد قبول است يا مورد قبول نيست.
وقتي در داخل محيط فتنه، كساني با زبانشان صريحاً اسلام و شعارهاي نظام جمهوري اسلامي را نفي ميكنند، با عملشان هم جمهوريت و يك انتخابات را زير سؤال ميبرند، وقتي اين پديده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص اين است كه مرزشان را مشخص كنند، موضعشان را مشخص كنند. دوپهلو حرف زدن، كمك كردن به غبارآلودگي فضاست، اين كمك به رفع فتنه نيست، اين كمك به شفافسازي نيست. شفافسازي، دشمنِ دشمن است، مانع دشمن است. غبارآلودگي، كمك دشمن است. اين، خودش شد يك شاخص. اين يك شاخص است، كي به شفافسازي كمك ميكند و كي به غبارآلودگي كمك ميكند. همه اين را در نظر بگيرند، اين را معيار قرار بدهند.»
غائله آن سال آزمون مناسبي بود تا عيار و مرتبه هركس و بهخصوص برخي از سياسيون مدعي كه خود را خواص جامعه ميخواندند، معلوم شود. شهر آشوب 88 به خوبي نشان داد كه چگونه برخي از خواص اهل حق، به دليل دنياطلبي و انحراف از مباني، در موقع لزوم وارد معركه نشده و آنچنان كه بايد عمل نكردند. نكته قابل تأمل آنكه برخي از اين خواص خاص از «خوانش» دوباره تاريخ و «عبرت» گرفتن هراس داشته و از يادآوري رويكرد اشخاصي نظير! طلحه و زبير و سعد بنابيوقاصها و سليمان بنصرد خزاعيها، شريح قاضيها و عمر سعدها جلوگيري ميكنند.
خواص خاص از بازخواني «تاريخ» ميترسند. به باور آنها تاريخ يعني مجموعهاي از «روايت»ها و «فراروايت»ها كه عاري از هرگونه «ارزشگذاري» و خوب و بد است. تاريخ چيزي نيست جز مجموعهاي از اتفاقات رخ داده در گذشته، به دور از هرگونه بار منفي و مثبت! در حالي كه مهمترين كاركرد تاريخ، به گفته اميرالمؤمنين (ع)، «عبرت» آموختن از آن است؛ عبرتهايي كه موجب ساخت جامعهاي به دور از انحرافات و اشتباهات پيشينيان است. پس ما چارهاي نداريم جز آنكه همواره از حادثه كربلا بگوييم و اين است سرّ «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا».
http://javanonline.ir/fa/news/748028
ش.د9403007