(روزنامه جوان – 1394/07/30 – شماره 4658 – صفحه 5)
«ايران كشوري متجاوز است كه خاك يك كشور عربي را اشغال كرده، اگر ميخواهد نقشي در حل بحران داشته باشد بايد نيروهاي خود و نيروهاي حزب الله را از سوريه خارج كند و دست از حمايت تسليحاتي از بشار اسد بردارد» اين تازهترين اتهاماتي است كه وزير امور خارجه رژيم آلسعود در نشست خبري با وزير امور خارجه آلمان به جمهوري ايران نسبت داده و در آن تلاش كرده با فرافكني نقش مستقيم آلسعود در بحرانهاي منطقهاي، بار ديگر كشورمان را به دخالت در سوريه متهم كند.
اين اولين بار نيست كه يكي از مقامات آلسعود با ادبياتي توهين آميز اتهاماتي سنگين را به ايران نسبت ميدهد و از دولتمردان كشورمان ميخواهد كه رفتار خود در مورد بسياري از تحولات و موضوعات مورد مناقشه را تغيير دهند، به گونهاي كه طي دو سال اخير اين چندمين باري است كه آلسعود ادبياتي پرخاشگرانه را اتخاذ ميكند كه عموماً با سكوت دولت مواجه ميشود و چنانچه پاسخي از سوي دولتمردان صورت گرفته در بهترين حالت از سوي سخنگوي دستگاه ديپلماسي و نه رئيس جمهور بيان شده است.
نمونه ديگري از اظهارات قابل تأمل مقامات عربستاني را ميتوان هفته قبل پس از ديدارِ ولاديمير پوتين، رئيسجمهور روسيه عنوان كرد، آنجا كه محمد بن سلمان، وزير دفاع و جانشين وليعهد عربستان سعودي از ائتلاف روسيه ايران اعلام نگراني ميكند: «در اين ديدار موضع عربستان در خصوص عمليات نظامي روسيه در سوريه تشريح شد. عربستان نگران است كه اين عمليات به عنوان همپيماني با ايران و حزب الله و بشار (اسد) تفسير شود. در اين ديدار همچنين تأكيد شد هدف عمليات روسيه مبارزه با داعش است.» چند هفته پيش بود كه بار ديگر وزير خارجه سعودي بدون اشاره به نقش عربستان در حمايت از گروههاي تروريستي و تكفيري در منطقه، اظهارات ضدايرانياش را تكرار كرد و گفت: «ايران بايد آخرين كشوري باشد كه از ثبات براي سوريه سخن بگويد، همه ميدانند كه عامل اصلي ويراني وبدبختي در سوريه ايران است.»
عادل الجبير همچنين درباره حادثه منا با اين ادبيات گستاخانه ايران را مورد خطاب قرار ميدهد: «ايرانيها بايد آخرين كساني باشند كه از مديريت مراسم حج انتقاد كنند زيرا آنها بارها تلاش كردهاند كه مراسم را به هم بزنند و از آن بهره برداري سياسي كنند.» نمونه ديگري از سخنان ايرانستيزانه عادل الجبير را ميتوان مرداد ماه امسال دانست، وي در ديدار با وزير امورخارجه ايتاليا در مورد نقش ايران در بحران سوريه موج تازهاي از تخريبها را عليه ايران آغاز ميكند: «ايران اعزام اعضاي حزبالله لبنان به سوريه را ترغيب و تسهيل كرده است، بنابراين ايران نيز در كشتار مردم سوريه دست داشته است و ما بر اين باوريم كه نبايد در آينده سوريه نقشي به عهده داشته باشد.
تنها نقشي كه ايران بايد در سوريه داشته باشد اين است كه از سوريه خارج شود، اجازه دهد كه اين فرايند پيش رود، بنابراين ما سوريهاي خواهيم داشت كه اسد در آن هيچ نقشي نخواهد داشت.» اين گونه اظهارات الجبير نه تنها پاسخ روشن و همسطحي دريافت نكرد بلكه تنها با عبارتهاي بيخاصيت و نرمي نظير «عربستان و ديگر كشورها بايد در منطقه نقش اساسي داشته باشند»، «به نفع ما نيست عربستان را از دست بدهيم، منفعت عربستان نيز با از دست دادن ما محقق نميشود»، «ايران و عربستان منافع مشترك و چالشهاي مشترك دارند پس چرا نبايد با هم همكاري كنيم» و «ما به بهبود روابط و دوستي با عربستان چشم دوختهايم.» خلاصه شد.
علت تشديد رويكرد ايرانستيزي آلسعود در 2 سال اخير
هر چند نمونههاي بيشتري را ميتوان از گستاخيهاي عربستان در دو سال اخير ذكر كرد اما بايد يادآور شد كه چنانچه توهين و اتهامزني آلسعود با پاسخ متوازن و همسطح پاسخ داده نشود اين روند تا ماههاي آينده شكل بدتر و گستردهاي به خود بگيرد. حال نوع تعامل عربستان سعودي پس از انقلاب اسلامي با ايران به دلايل متفاوتي از جمله قدرتطلبي عربستان هيچ گاه شكل دوستانه به خود نگرفته اما طي ماههاي اخير شكل تهاجميتر و گستاخانهاي به خود گرفته كه بخشي از آن در اظهارات مقامات اين كشور عليه جمهوري اسلامي شكل بيروني به خود گرفته و آخرين آن سخنان عادل الجبير در نشست خبري با وزير امور خارجه دولت آلمان است كه بدان اشاره شد. اين طبيعي است زماني كه ما پاسخهاي مناسبي در سطح وزير به دولتمردان عربستاني نميدهيم و تنها به اظهارات خنثاي سخنگوي دستگاه ديپلماسي بسنده ميكنيم، رفتار بيادبانه عربستانيها نه تنها تصحيح ميشود بلكه شكل گستاخانهتري به خود ميگيرد.
دور از ذهن نيست زماني كه دولت نتوانست از دولت قانوني بشار اسد يا ملت ستمديده بحرين و مظلومان يمن حمايت قاطع و علني- بدون توجه به مناسباتمان با امريكا و غرب در جريان مذاكرات هستهاي – كند و بهراحتي اجازه داد كشتي حامل داروهاي پزشكي با يك تماس تلفني از يمن به سمت جيبوتي برود.
حمايت از حزب الله و حماس را در سخنرانيهاي خود سانسور كرديم و در ادامه حمايت از اتباع خود در ساير كشورها را مغتنم نشمرديم و پس از تجاوز مأموران امنيتي عربستاني به دونوجوان ايراني تنها به قول سعوديها دل خوش كرديم يا با كاهش تعمدي قيمت نفت بيش از سقف اوپك پاسخ درخوري به سعوديها نداديم و از «ديپلماسي نفتي» جهت تعديل تخاصم عربستان استفاده نكرديم و پس از آن پيام تبريك به وزير امورخارجه اين كشور فرستاديم و همچنان خود را به تغافل زديم، نبايد انتظار داشته باشيم كه آلسعود به جاي عذرخواهي از ملل مسلمان و كشورهاي اسلامي حجاج ايراني را مقصر جلوه داده و عليه جمهوري اسلامي ايران خط و نشان بكشد.
چطور عربستان براي وزير فرهنگ و ارشاد و وزير بهداشت و ديگر مقامات كشورمان رواديد صادر نكرده و به زبان عمل بيان ميكند كه صدور رواديد براي مقامات ايراني نقض حاكميت سرزميني كشورش است يا وزير امور خارجه سعودي به درخواستهاي مكرر وزير امورخارجه كشورمان پاسخ توهين آميز داده و آقاي ظريف به شكلي ناپسند كنار ميز امير كويت مشغول رايزني ميشود اما آقاي روحاني حاضر نيست براي حفظ شأن جمهوري اسلامي ايران و دفاع از اتباع كشورمان مستقيم با پادشاه عربستان ارتباطگيري كند يا سفر خود به نيويورك را به نشانه اعتراض نيمهكاره – به مانند بسياري ديگر از مقامات سياسي دنيا - رها كند.
بهراستي چرا طي هفت روز اخير دستگاه ديپلماسي كشور هيچ ارتباط و رايزنياي را با ساير كشورهاي اسلامي براي فشار به آلسعود انجام نداده و تنها به موضعگيري آن هم در سطوح مديركلي و كارشناسي رو آورده است. چرا وزير امور خارجه كشورمان پاسخ مناسبي را در قبال گستاخيهاي روز سه شنبه وزير امور خارجه كشور عربستان اتخاذ نكرد و به جاي تلاش براي حضور در مكه و پيگيري مستقيم فاجعه، وزير فرهنگ و ارشاد را براي چنين كاري روانه كرد و خود در نيويورك ماند.
چرا رئيسجمهور كشورمان حتي حاضر نشد از ظرفيت مهمترين تريبون بينالمللي يا همان مجمع سازمان ملل درباره فاجعه منا و بيكفايتي آلسعود مواضعي متوازن و هموزن با فاجعه اتخاذ كند و ترجيح داد تنها تأسف و ابراز ناراحتي خود را در چند واژه ديپلماتيك خلاصه كند.
آيا بروز چنين رفتارهايي موضع آلسعود را در قبال جامعه ايراني سختتر نكرده و بهتر نبود در مجمع عمومي سازمان ملل عليه آلسعود طرح دعوي ميكرد، نظير رفتاري كه دولت تركيه در قبال رژيم صهيونيستي صورت داد و اين مجمع را به صدور رأي عليه رژيم صهيونيستي مجاب كرد.
با توجه به آنچه اشاره شد، تداوم گستاخيها و مواضع خصمانه مقامات عربستاني طي 25 ماه اخير «مواجهه معقولانه، منطقي و قاطعانه» دولت تدبير و اميد را ميطلبد كه امروز به يك مطالبه عمومي تبديل كرده و سطح توقعات را به شكلي افزايش داده كه انتظار ميرود دولتمردان سطح مواجهه خود با رژيم آلسعود را به ترازي مطلوب و جامعهپسند رسانده و فوراً در تريبونهاي بينالمللي از نقش مستقيم عربستان در بحرانهاي منطقهاي و فرا منطقهاي موضع شفاف و انقلابي اتخاذ كند و مشخصاً نسبت به اظهارات وزير امور خارجه اين كشور پاسخ در خور توجهي را بيان كند چراكه جامعه ايراني با پيشينه تاريخي، مذهبي و فرهنگي شاخص، نميپذيرد كه غرور و جايگاهش در سطح منطقه و افكار عمومي بينالمللي دچار خدشه شود و رژيم آلسعود به اشكال مختلف در تلاش باشد آنها را تحقير كند.
همين جامعه از منتخبان خود در خانه ملت اين توقع و انتظار را دارد كه با دقت نظر و در نظر گرفتن ابعاد مختلف موضوع، صلاحيت و كفايت مسئولان ديپلماسي را يك بار ديگر مورد بررسي قرار داده و اجازه ندهد كه غرور، شأنيت و شخصيت جامعه ايراني بازيچه دست همپيمانان نظام سلطه در منطقه قرار گيرد.
http://javanonline.ir/fa/news/748671
ش.د9403011