* انتشار و صدور غیررسمی بیانیه ضدایرانی و تشکیل جبهه ضدایرانی پس از حمله تندروها به سفارت طی ماههای گذشته علیه ایران شدت گرفته است، حتی در نشست کشورهای اسلامی در استانبول باز هم عربستان به دنبال صدور بیانیه ضدایرانی بود، تحلیل شما از عملکرد ظریف و روحانی در این کنفرانس چیست؟
** ایران نباید در مورد برخوردهای جسارتآمیز عربستان در استانبول و خواستههای بیش از حدش سکوت کند؛ روش روحانی و وزیر خارجهاش پس از بازگشت از استانبول میتوانست بسیار جدیتر باشد؛ رئیس دولت و مسئول دستگاه دیپلماسی ایران باید اعلام میکردند که این برخورد ناپسند را فراموش نخواهند کرد. دیگر آنکه در شرایط کنونی لازم است که سلسلهای از رایزنیهای گسترده را با کشورهای اسلامی شروع کرده و آنها را مورد انتقاد قرار دهیم و از مواضع خود کوتاه نیاییم.
سازمان همکاری کشورهای اسلامی را ما ایرانیها به عنوان عضو و موسس اصلی در کنار سایر اعضای این سازمان تاسیس کردیم. هدف از تاسیس این سازمان نزدیکی، همکاری، همدلی و همسویی مسلمانان بوده است. متاسفانه رویدادهای نشست استانبول مانند سایر نشستهای سازمان همکاری مغایر با اندیشهها و مفاد سازمان همکاریهای اسلامی بوده است. از این رو باید اقداماتی را آغاز کرده و همچنین شرایطی صورت بپذیرد که از سوءاستفاده برخی از اعضای سازمان کشورهای اسلامی برای تسویه حسابهای سیاسی سرپرستی شده از طرف رژیم صهیونیستی و آمریکا جلوگیری به عمل آید.
* موفقیت روش اعتدال و تعامل در دیپلماسی به خصوص در مساله برجام به همه ما ثابت کرده که تنها سیاست تعامل و اعتدال میتواند منجر به ثبات و منفعت دوجانبه در روابط شود، با این وجود چرا روش برجام نتوانست در مقابل کشوری مانند عربستان مفید واقع شود؟
** نخست آنکه ما نباید به دنبال قهرمانسازی در روابط سیاست خارجهمان باشیم، چرا که نتیجه برجام نشان میدهد که در برخی موارد کوتاهی شده است، زیرا هنوز تکلیف ما در برابر بانکها روشن نیست و نه حد و حدود مقرارت جدید سنا تکلیفش روشن شده است و نه دولت آمریکا میگوید قوانین جدید پس از برجام قابل اجراست. همه این مسائل همین طور به حال خود رها شده است. افرادی که در مسائل سیاسی و خارجی و سایر امور پیشرفت کردند افرادی هستند که از انتقاد استقبال به عمل آوردند. بنابراین باید وزارت خارجه ایران انتقاد را بپذیرد و قبول کند که الگوی رفتاری سیاست خارجی ما میتوانست بهتر از این باشد. وزارت خارجه این الگوی رفتاری را تنش زدایی در روابط خارجی نام نهاد.
در عمل نیز همان سیاستهای دوره نخست دولت هفتم دنبال میشود. در روابط خارجی نمیتوان سهلانگاری و مسامحه کرد، چراکه مسامحه در مسائل سیاست خارجه و پیگیری این نوع سیاست خلاف منافع ملی ماست. ما اگر در سوریه و عراق پیشرفت میکنیم بر اساس سیاست تسامح و تساهل نیست، به خاطر سیاست های دیگری بود که جنبه ژئوپلیتیکی داشته است. اساسا در یک کشور کار سیاست خارجی ایجاد موازنه با رقیبان و دوستان است تا حد و حدودها مشخص شود. این موازنه دو حالت دارد؛ نخست موازنه سیاسی در ارتباطات دیپلماتیک، سیاسی و فرهنگی شرایطی به وجود میآید که کشورها با یکدیگر ارتباط و به یکدیگر احتیاج داشته باشند تا وزن سیاسی هر دو طرف حفظ شود.
* الگوپذیری از موازنه سیاسی تا چه اندازه در مقابل کشوری مانند عربستان میتواند ثمربخش باشد؟ آیا میتوان با این شیوه جلوی بروز برخوردهای تند و غیرمعقولانه برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس بخصوص عربستان را گرفت؟
** در این شیوه از دیپلماسی فضا به سمت بازداری سیاسی پیش میرود که به آن از منظر علمی موازنه سیاسی گفته میشود. در حقیقت موازنه باید در همه حوزهها ایجاد شود. بخش دیگر آن موازنه استراتژیک است. یعنی مثلا ایران باید با رقیبش از نظر استراتژیک گام به گام موازنه داشته باشد. مبادا ذره یا قسمتی از این موازنه کم یا زیاد بشود چراکه هر دو طرف زیان خواهند دید. در روابط دیپلماتیک همواره باید به این نکته به دقت توجه داشت که تمام جوانب و شرایط در همان وضعیت موجود رصد و بررسی شود. در این رهگذار نباید افراط یا تفریط پیشه کرد. اتخاذ رویه متعادل در تعاملات منطقهای و بینالمللی میتواند متضمن یک رویکرد دیپلماتیک مناسب و مطلوب باشد.
آنچه در روابط دیپلماتیک تعیینکننده است تعیین شیوه رفتار در دایره روابط و تعاملات در شرایط خاص و بعضا بحرانی است؛ در این رهگذار باید جدی بود و مسائل را آنگونه که هست بررسی کرد. نمیتوان در روابط با کشورها تعارف و کوتاهی کرد چرا که ممکن است خسارتهای بسیاری در پی داشته باشد؛ در منافع ملی و مطالبات مردمی باید قاطع و جدی بود. نوع رفتار ما با عربستان باید بر اساس مقتضیات کنونی و رفتار این کشور باشد و باید در نظر داشته باشیم که باید جدیت بسیاری در این زمینه داشته باشیم.
* توسعه روابط ایران و اروپا و همچنین توسعه روابط تهران با برخی کشورهای منطقه میتواند منجر به انزوای سیاسی و تغییر نگرش عربستان نسبت به تهران شود؟
** وقتی در مورد احتمالات آینده سخن به میان میآید به هیچ رو نمیتوان مسائل را بر اساس تمایلات، تصورات و احتمالات مورد بررسی قرار داد. بدین ترتیب باید گفت توسعه روابط با اروپا و آمریکا نمیتواند منجر به انزوای سیاسی عربستان شود، چرا که نمونه آن در سوریه مشاهده شد که به محض ورود عملی ایالات متحده آمریکا به مسائل سوریه شاهد بودیم که آمریکا وانمود به حمایت از مثلث ایران، سوریه و روسیه می کرد اما همانطور که مشاهده شد این حمایتها تنها مربوط به مرحله نخست برای جلب اعتماد ما بود.
در مرحله دوم ما شاهد تغییر نقش آمریکا در مقابل مثلث ایران، روسیه و سوریه بودیم. ایالات متحدهای که در مساله برجام حاضر به مذاکره و توافق شده در مرحله دوم ورود خود به طور علنی و غیرعلنی از مثلث عربستان سعودی، ترکیه و گروههای مخالف سوری حمایت میکرد. ملاحظه شد که برخلاف انتظار، ایالات متحده علنا به عربستان اجازه ورود نیروی زمینیاش به سوریه را داد.
* در کنفرانس کشورهای اسلامی در استانبول اینبار هجمههایی از سوی عربستان نسبت به حزبا... انجام گرفت، چرا برخی کشورهای اسلامی در این کنفرانس نسبت به سخنان نامطلوب و تروریستی خواندن حزبا... هیچ واکنشی نشان ندادند؟
** ما در اینجا میبینیم که عربستان سعودی نه تنها مرتکب چنین جسارتی نسبت به ایران شده بلکه چهار بند اهانتآمیز را به اعضای سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی تحمیل میکند و علاوه بر آن حزبا... لبنان را نیز یک تشکیلات تروریستی میخواند. عربستان بر اساس توهماتش در برابر ایران موضع می گیرد. میبایستی شرایطی پیش آید که سخنان عربستان سعودی مورد چالش قرار بگیرد؛ باید دیپلماسی ایران، عربستان سعودی و خواستههایش را مورد چالش قرار دهد و جلوی بروز برخوردهای گستاخانه منطقهای را بگیرد. عربستان با حزبا... لبنان چه کار دارد، حزبا... لبنان مزاحم رژیم صهیونیستی است. چرا عربستان سعی در حمایت از این رژیم دارد. حزبا... لبنان با رژیم صهیونیستی کار دارد علتش هم مشخص است زیرا فریاد مظلومانه فلسطین را به آسمان رسانده است. تنها یک دیپلماسی ورزیده میتواند این مساله را به چالش بکشاند و باید نسبت به اتخاذ این رویه بسیار جدی بود.
* راهکار شما به عنوان تحلیلگر در مسائل سیاست خارجه و بینالملل در مقابل مسائل موجود چیست؟
** باید بگویم نخست امیدوارم که این وضعیت ضداسلامی و عملکرد نامطلوب برخی اعضای سازمان همکاری کشورهای اسلامی و عربستان منجر به آن شود تا نسبت به عربستان سیاست بسیار جدیتری اتخاذ کنیم و با این کشور وارد سیاست موازنه شویم. چرا که الگوی سیاست خارجی تسامح و تساهل در مسائل خارجی چندان کارآمد و موفق نیست. اصل تفکر تساهل و تسامح در مقابل بسیاری از کشورها پاسخ نمیدهد.
دوم باید از سوی دستگاه دیپلماسی کشور مواردی پیش بینی شود که اعضای سازمان همکاری از مبادرت ورزیدن به این گونه اقدامات ناپسند و سوء خودداری کنند و در خود سازمان نیز شرایطی به وجود آید تا امکان طرح چنین مسائلی وجود نداشته باشد. باید اقداماتی را در مقابل خواستهها و انتظارات سازمان اسلامی مورد پیگیری قرار داده و شرایطی را در پیش بگیریم که این سازمان وسیله و ابزار سیاسی داخل و خارج از عالم اسلام برای تسویهحسابهای سیاسی از سوی برخی از کشورها چون عربستان قرار نگیرد. باید به گونهای رفتار کرد که مانع از رفتارهای گستاخانه عربستان شد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/149650
ش.د9500068