* ليبرال دموكراسي آمريكا چه قرابتي با پوپوليسم دارد؟ آيا ظهور پوپوليسم ترامپ در ليبرال دموكراسي آمريكا به معناي ناكارآمد بودن اين نظريه سياسي است؟
** جامعه آمريكا نيز مانند هر جامعه ديگري مجموعهاي از اضداد است. هنگامي كه يك ايده يا نظريه به نظريه مسلط جامعه تبديل ميشود نميتوان عنوان كرد كه همه جامعه يكدست شده و همه بخشهاي جامعه را در برگرفته است. از ديدگاه من جامعه آمريكا هيچگاه يكدست نبوده است. در جامعه آمريكا همواره نيروهايي وجود داشتهاند كه به صورت صددرصد راستگرا و كاپيتاليستي بودهاند. در نتيجه آن چيزي كه به عنوان پوپوليسم ترامپ معروف شده است هميشه در جامعه آمريكا وجود داشته است. نكته ديگر اينكه ايالات متحده آمريكا براساس ساخت سياسي و اجتماعي خود هميشه «درون گرا» بوده است.
«سياست» و «جغرافيا» همواره با هم رابطه تنگاتنگ دارند. به همين دليل براي تحليل مسائل سياسي همواره بايد از زيربناي فكري جغرافيايي برخوردار بود. اين در حالي است كه مسئولان كشور ما به اين مساله توجه نميكنند و بدون در نظر گرفتن مسائل جغرافيايي و ژئوپلیتيكي سياستهاي خود را تدوين و اجرا ميكنند. ايالات متحده آمريكا از نظر جغرافيايي يك جهان تمام نماي كامل است و به دليل خاستگاه جغرافيايي و طبيعي قادر است به تنهايي و بدون كمك هيچ كشور ديگري به راحتي چرخه زندگي خود را بچرخاند. آمريكا به دليل وضعيت جغرافيايي فوقالعاده استثنائي خود ميتواند همه مرزهاي خود را ببندد و به آساني و راحتي زندگي كند. آن چيزي كه آمريكا را به وراي مرزهاي خود ميكشاند خواست طبيعي آمريكا نيست.
نگاه جهاني و جهانگيري را انگليسها به گردن آمريكاييها انداختند و گرنه آمريكا تا قبل از جنگ جهاني دوم يك ملت منزوي و درونگرا بود. در نتيجه اين ديدگاه كه آمريكا از ابتدا تا امروز به صورت يكدست ليبرال دموكرات بوده است صحيح نيست. ليبرالدموكراسي در مقاطعي از تاريخ بر جامعه و فضاي سياسي آمريكا مسلط شد. با اين وجود ليبرال دموكراسي همواره با خصلت درونگرايي آمريكا در تقابل و تضاد قرار داشته است. در نتيجه در همين تقابل بود كه ترامپ ظهور كرد و به رياستجمهوري ايالات متحده آمريكا دست پيدا كرد.
* چرا اين اتفاق در مقطع كنوني رخ داد و مثلا در دهههاي گذشته و در مقاطعي كه زمينههاي بهتري براي آشكار شدن اين تضاد وجود داشت رخ نداد؟
** زمان و دوره در ژئوپلیتيك معنا و مفهوم ندارد. ممكن است برخي اتفاقات به صورت تصادفي و در يك مقطع زماني در يك جامعه رخ بدهد كه نشانگر يك دوره خاص فكري و سياسي باشد. با اين وجود هيچگاه نميتوان در ژئوپلیتيك زمان و دوره مشخص كرد و عنوان كرد كه مثلا در فلان دوره اين اتفاق افتاده و در نتيجه ممكن است در آينده اين اتفاق رخ ندهد. كساني هم كه عنوان ميكنند دوره فلان چيز تمام شده و امروز دوره فلان چيز است از نظر علمي اشتباه ميكنند. ما دوران جبر جغرافيايي را پشت سر گذاشتهايم و امروز اين «اختيار» انسان است كه تعيينكننده است. دليل ظهور ترامپ در مقطع كنوني سياستهاي غلط دولتهاي گذشته در آمريكا بوده است.
جرج بوش جامعه آمريكا را به يك جنگ خانمان برانداز و پرهزينه كشاند. پس از جرج بوش، اوباما روي كار آمد كه تاحدودي سياستهاي جنگ طلبانه جمهوریخواهان را تعديل كرد، اما با اقدامات خود نارضايتيهاي داخلي را در آمريكا رقم زد. جامعه آمريكا همواره در تلاطم بين جمهوريخواهان و دموكراتها قرار داشته است. جرج بوش و اوباما نيز سياستهاي خود را بيرويه جلو بردند. بوش به اندازهاي مساله ايران را بزرگ كرد كه شكل غيرواقعي و انتزاعي به خود گرفت. از سوي ديگر هنگامي كه اوباما به رياستجمهوري رسيد تلاش كرد راه ديگري در مقابل ايران در پيش بگيرد و به همين دليل با ايران وارد مذاكره شد. در نتيجه ظهور ترامپ به دليل افراط و تفريطهاي گذشته است.
* ترامپ از نظر فكري براي افكار عمومي شناخته شده است، اما اقدامات آينده وي در هالهاي از ابهام قرار دارد. اين در حالي است كه برخي وي را به نظاميگري متهم ميكنند و برخي نيز عنوان ميكنند وي به دنبال جنگ تجاري با جهان است. شما آينده ترامپ را چگونه پيشبيني ميكنيد؟
** آينده، موفقيت، خوشبختي و بدبختي آن چيزي است كه خود فرد ميسازد و كسي از قبل براي آن برنامهريزي نكرده است. ما نبايد ترامپ دوران پيش از انتخابات را با ترامپ دوران پس از انتخابات مقايسه كنيم. متاسفانه اين اشتباهي است كه بسياري از افراد مرتكب ميشوند و تلاش ميكنند با سخنان و مواضع قبل از انتخابات ترامپ، آينده وي را پيش بيني كنند. بدون شك سخنان و جنجال آفرينيهاي ترامپ در دوران انتخابات براي كسب آرا و حمايت مردم آمريكا بوده و هيچ كاربرد ديگري نخواهد داشت.
نكته ديگر اينكه ساختار سياسي آمريكا به رئيسجمهور اين كشور اجازه نميدهد كه خواستههاي فردي و جناحي خود را اجرا كند و بلكه رئيسجمهور بايد تايع قانون اساسي آمريكا باشد. اگر ما به تاريخ نگاه كنيم متوجه ميشويم كه رئيسجمهوري مانند ريگان نيز با شعار جنگ جهاني با شوروي سابق روي كار آمد و موفق شد با همين حربه به رياستجمهوري برسد. با اين وجود هنگامي كه وي به رياستجمهوري رسيد به عنوان پدر نئومحافظهكاران يكي از محبوبترين دولتها را در آمريكا تشكيل داد و خدمات بسيار زيادي به مردم آمريكا كرد.
* در سالهاي اخير شكاف طبقاتي در آمريكا شدت پيدا كرده و از سوي ديگرانحصارگري در قدرت و ثروت در اين كشور نسبت به گذشته افزايش پيدا كرده بود به شكلي كه اغلب منابع ثروت و قدرت در دست عده خاصي تجميع شده بود. آيا اين مسائل در روي كار آمدن ترامپ تاثيرگذار نبود؟
** اين اتفاقات به صورت گردشي و به دليل سوءمديريت اجتماعي و اقتصادي در همه جوامع وجود دارد. بدون شك ايالات متحده آمريكا از نظر قدرت و ثروت قدرتمندترين كشور جهان است. اين كشور با اقتصاد خود به راحتي ميتواند اقتصاد جهان را اداره و مديريت كند. اين در حالي است كه تاكنون نيز مديريت ميكرده است.
«ريگان»، «بوش پدر» و «بوش پسر» همگي به سمت «كاپيتاليسم» مطلق رفتند. هنگامي كه چنين اتفاقي رخ ميدهد به صورت طبيعي بايد منتظر بروز مشكلاتي حداقل در كوتاهمدت بود. در چنين شرايطي بود كه نارضايتيهاي اقتصادي و اجتماعي در آمريكا به دليل سو مديريت شكل گرفت. دليل اين نارضايتيهاي اجتماعي فقر ايالات متحده آمريكا نبود و بلكه سو مديريت بود. ترامپ خود را به عنوان يك تاجر، سرمايهدار و مدير موفق اقتصادي به مردم معرفي كرد. مردم ساده باور نيز اين حرف ترامپ را باور كردند و به وي رأي دادند. به نظر من تنها دليل پيروزي ترامپ در انتخابات همين مساله بود و هيچ مساله ديگري در اين زمينه تاثيرگذار نبود.
* در شرايط كنوني که يك سال از اجرای برجام ميگذرد و آقاي روحاني در آستانه انتخابات رياستجمهوري قرار دارد و بيش از گذشته به همراهي مردم نياز دارد، آيا مردم از آقاي روحاني در انتخابات حمايت میكنند؟
** بدون شك نتايج برجام به پايگاه رأي آقاي روحاني لطمه خواهد زد. ما بايد برجام را به پيشا برجام، برجام و پسا برجام تقسيمبندي كنيم. دولت آقاي روحاني در مرحله پيشا برجام فقط شعار ميداد و رفتارهاي شعارگونه از خود نشان ميداد. در مرحله برجام نيز هر دوطرف توافقنامهاي را امضا كردند اما هيچ كدام به آن عمل نكردند. درباره دوران پسا برجام نيز بايد عنوان كنم در حالي كه هنوز وضعيت برجام مشخص نيست نميتوان از مديريت دوران پسا برجام سخن گفت. در شرايط كنوني كه آمريكا تحريمهاي خود را عليه ايران تمديد كرده است كشورهاي اروپايي از آمريكا انتقاد ميكنند و حق را به ايران ميدهند. اين در حالي است كه هنگامي كه آمريكا قصدداشته باشد اقدامات خود را عملي كند همه اين كشورها از آمريكا حمايت ميكنند و ايران را تنها ميگذارند.
در نتيجه آقاي روحاني نبايد روي سخنان كشورهاي اروپايي حساب ويژه باز كند. واقعيت قضيه اين است كه طرف مقابل ايران در مذاكرات آمريكا بوده و تا انتها نيز آمريكا خواهد بود. براساس توافق صورتگرفته در شرايط كنوني ما در مرحله پسا برجام قرار داريم. با اين وجود هيچ تغييري در زندگي شهروندان ايراني صورت نگرفته است. با توافق برجام كشورهاي خارجي براي سرمايهگذاري وارد ايران شدند. اين در حالي است كه هيچ كدام از اين سرمايهگذاريها به دليل مشكلات بانكي هنوز محقق نشده است. قرار بود برجام مشكلات بانكي ايران را مرتفع كند كه تاكنون اين اتفاق رخ نداده و مراودات بانكي ايران در عرصه بينالمللي با مشكلات جدي مواجه است.
در نتيجه آقاي روحاني براي انتخابات آينده با چالش جدي مواجه است. نكته ديگر اينكه سازوكار انتخابات در ايران به شكلي است كه مردم به جاي اينكه به برنامه رأي بدهند به شخص و آن هم به صورت سليقهاي رأي ميدهند. در كشورهاي داراي دموكراسي مردم به برنامههاي احزاب رأي ميدهند و براساس برنامه تصميمگيري ميكنند. اين در حالي است كه در ايران به دليل فقدان احزاب كارآمد و سازمان يافته مردم به اشخاص رأي ميدهند. با اين وجود به نظر من آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ به دلايل رفتارشناسي و روانشناسي مردم رأي خواهد آورد و دوباره به رياستجمهوريخواهد رسيد.
* با تمديد تحريمهاي آمريكا عليه ايران مخالفان دولت آقاي روحاني هجمههاي خود را نسبت به دولت افزايش دادهاند. به نظر شما مخالفان برجام چه اهدافي را دنبال ميكنند؟آيا اين اهداف شائبه انتخاباتي نيز دارد؟
** به نظر من مخالفان برجام به صورت تعمدي سكوت اختيار كردهاند. مخالفان برجام هنگامي كه مشاهده كردند آمريكا در حال كارشكني در اجراي برجام است سكوت اختيار كردند تا دولت آقاي روحاني هيچ بهانهاي نداشته باشد. دلواپسان هنگامي كه مشاهده كردند دولت آقاي روحاني با چالش بزرگ و مهمي چون اجرايي نشدن برجام مواجه شده است تلاش كردند با سكوت خود آقاي روحاني را تنها بگذارند تا دولت فرصت پاسخگويي داخلي نداشته باشد. در شرايط كنوني همه منتظر ماندهاند كه آقاي روحاني چگونه ميتواند خود و دولتش را از مخمصه برجام كه در آن گير افتاده است بيرون بكشد.
* آقاي روحاني چگونه ميتواند خود را از مخمصه برجام بيرون بكشد؟
** آقاي روحاني در مخمصهاي گير افتاده كه خود درست كرده است. از سوي ديگر ايران نميتواند برجام را لغو كند. اگر ايران به صورت يكجانبه برجام را لغو كند با هجمه كشورهاي جهان روبه رو خواه شد و فضا در عرصه بينالمللي براي ايران بسته خواهد شد. ايران بايد در مذاكرات تضمينهاي لازم را براي خود در نظر ميگرفت كه اگر طرف مقابل توافق نامه را زيرپا گذاشت امكان مانور حقوقي و سياسي در عرصه بينالمللي داشته باشد. اين در حالي است كه هيچ كدام از اين تضمينها در برجام ذكر نشده است.
به همين دليل بهترين راهحل اين است كه ترامپ توافق نامه را پاره كند و برخلاف برجام رفتار كند تا گناه اجرا نكردن برجام گردن ايران نيفتد و شرايط بينالمللي براي ايران نامساعد نشود. شرايط به گونهاي نيست كه ايران از آمريكا به دليل كارشكني در برجام به دادگاههاي بينالمللي و سازمان ملل شكايت كند. در مقابل اگر ايران در اجراي برجام كوتاهي و كارشكني كند آمريكا قادر خواهد بود ايران را در تنگناي بينالمللي قرار دهد و ايران را به دادگاههاي بينالمللي بكشاند و چه بسا دوباره عليه ايران در سازمان ملل قطعنامه صادر كند. با اين وجود راه ديگر اين است كه هر دو طرف سكوت اختيار كنند و نسبت به كار شكنيهاي متقابل حساسيت نشان ندهند.
* آيا در صورتي كه ايران نسبت به كارشكنيهاي طرف مقابل سكوت كند منافع ملي به خطر نميافتد؟
** منافع ملي ما مدتهاست به خطر افتاده است. مردم به آقاي روحاني رأي دادند كه با در نظر گرفتن منافع ملي تعامل ايران با جهان پيرامون كه در دولت گذشته مخدوش شده بود را اصلاح كند و جايگاه ايران را در عرصه بينالمللي ارتقا بدهد. آقاي روحاني همه اين مسائل را در مذاكره با غرب خلاصه كرد. اين در حالي است كه تيم مذاكرهكننده ايشان درباره تضمينهاي اجرا شدن برجام با طرف مقابل مذاكره نكرده است. آقاي روحاني هنگامي كه قرار بود با كشورهاي غربي مذاكره كند بايد همه جوانب قضيه را در نظر ميگرفت و بيگدار به آب نميزد. در شرايط كنوني كشورهاي اروپايي تنها رجز خواني ميكنند اما در هنگامي كه لازم باشد به جاي اينكه از ايران پشتيباني كنند از آمريكا پشتيباني خواهند كرد. به همين دليل آقاي روحاني نبايد تنها به سخنان ديپلماتيك كشورهاي اروپايي گوش كند، بلكه بايد براي تحقق برجام گامهاي جدي بردارد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/172878/
ش.د9503093