(روزنامه جوان ـ 1394/11/06 ـ شماره 4734 ـ صفحه 5)
اين روزها بحث پرواز مستقيم ايران به امريكا بار ديگر در رأس اخبار رسانهها قرار گرفته است و بهخصوص با فضاي پيش آمده پس از اجراي برجام و لغو تحريمهاي ثانويه عليه ايران از سوي امريكا و اتحاديه اروپا اين اخبار به شدت مورد توجه قرار ميگيرد. حالا باید پرسید واقعيت پرواز مستقيم ايران به امريكا چيست كه همه سوداي آن را دارند ولي هيچ گاه عملي نميشود.
عباس آخوندي وزير راه و شهرسازي چندي پيش نيز از امكان برقراري پرواز مستقيم بين ايران و امريكا خبر داد و آن را در دست بررسي عنوان كرد. با اين حال بحث پرواز مستقيم بين ايران و امريكا براي بار اول نيست كه از سوي يك مقام ايراني اعلام ميشود و بارها و بارها مقامات ايراني از برقراري چنين پروازي خبر دادهاند. شايد براي اولين بار حميد بقايي بود كه از امكان برقراري پرواز مستقيم بين ايران و نيويورك خبر داد و مشتريان اصلي آن را نيز ايرانيان مقيم امريكا عنوان كرد. گرچه اين خبر در همان زمان سر و صداي فراواني را به پا كرد، اما هيچگاه مشخص نشد سرنوشت آن به كجا ميرسد. پس از آغاز به كار دولت يازدهم اين بار نوبت دولتمردان دولت بعدي بود كه از امكان برقراري چنين پروازي سخن بگويند. اكبر تركان در ابتداي شروع به كار دولت از امكان آغاز به كار چنين پروازي خبر داد، البته بعدها صحبتي از اين وعده به ميان نياورد و مشخص شد وي در نامهاي به شركتهاي هواپيمايي از آنها خواسته بود براي پرواز مستقيم بين دو كشور اعلام آمادگي كنند اما پس از پيگيري رسانهها مشاور رئيسجمهور مراتب پيگيري را به عهده معاونت اجرايي رئيسجمهور دانسته و گفته بود اين بخش پيگير اين مسئله است. معاونت اجرايي رئيسجمهور هم بعدها درباره پيشرفت برقراري اين پرواز به رسانهها گفت: دولت در راستاي تسهيل رفت و آمد همه ايرانيان تلاش خود را بهكار بسته زيرا تصور ما بر اين است كه رفت و آمد بين ايرانيان خارج از كشور به كشور مهم است. هرگاه بهبودي در راستاي برقراري پرواز مستقيم ايران و امريكا مطرح شود، آن را به مردم اعلام ميكنيم.
ميراثي كه از اول انقلاب باقي مانده است
نكتهاي كه به نظر ميرسد هيچ وقت درباره بحث پرواز مستقيم بين ايران و امريكا گفته نميشود، اين است كه عملاً پرواز مستقيم بين دو كشور در شمول تحريمي دولت امريكا قرار دارد و هيچ ربطي به تلاش نهادهايي همچون وزارتخانههاي راه و شهرسازي يا سازمان هواپيمايي كشوري ندارد بلكه بايد براي اين مسئله مجوزي از بالاترين نهاد سياسي امريكا يعني رئيسجمهور اين كشور و كنگره صادر شود.
اساس اين تحريم نيز بنا بر فرماني است كه جيمي كارتر رئيسجمهور ايالات متحده امريكا پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران صادر كرد.
چهاردهم نوامبر 1979 تنها چند ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود كه «جيمي كارتر» رئيسجمهور دموكرات ايالات متحده با صدور فرماني عليه كشوري كه تا يك سال قبل از اصليترين متحدان واشنگتن به شمار ميرفت، «وضعيت اضطراري» اعلام كرد. فرمان رئيسجمهور امريكا كه به بهانه اشغال سفارت اين كشور در تهران صادر شد، اولين تحريم عمده اقتصادي بود كه واشنگتن با هدف ناكام گذاشتن انقلاب اسلامي عليه ايران وضع كرد. واشنگتن پيش از آن صادرات تسليحات به ايران را هم ممنوع اعلام كرده بود. كارتر در بيانيه فرمان اجرايي 12170 نوشته بود: «من، جيمي كارتر، رئيسجمهور ايالات متحده به اين نتيجه رسيدهام كه اوضاع ايران تهديدي خارقالعاده و غيرعادي عليه امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد ايالات متحده شكل داده و در نتيجه براي رويارويي با اين تهديد، وضعيت اضطراري ملي اعلام ميكنم.»
اولين سطور تحريمهاي اقتصادي عليه ايران اينطور رقم خورد: «بدينوسيله دستور ميدهم تمام داراييها و منافع تحت مالكيت دولت ايران، تشكيلات وابسته و مجموعههاي تحت كنترل آن و همين طور بانك مركزي ايران كه در قلمرو قضايي ايالات متحده قرار دارد يا در اختيار افراد تحت حوزه قضايي ايالات متحده هستند يا قرار ميگيرند، مسدود شود.» بر اساس حكم كارتر، وزارت خزانهداري امريكا طبق قانون شرايط اضطراري اقتصاد بينالملل (IEEPA) و قانونشرايط اضطراري ملي (NEA) اختيار يافت تا از تمام امكانات براي اجراي اين فرمان و مسدود كردن داراييهاي دولت ايران استفاده كند.
قانون شرايط اضطراري اقتصاد بينالملل به رئيسجمهور امريكا اجازه ميدهد پس از اعلام وجود «تهديد خارقالعاده و غيرعادي براي امنيت ملي، سياست خارجي يا اقتصاد ايالات متحده» ناشي از عاملي خارج از خاك امريكا، مبادلات مالي مرتبط با منبع تهديد را ممنوع اعلام كرده و به همين بهانه داراييهاي مربوط به عامل بيروني را مسدود كند. امريكا حتي اين حق را براي خود قائل شده تا در صورت درگيري نظامي با عامل خارجي، داراييهاي كشور، گروه يا فرد دخيل در درگيري نظامي را به نفع خود مصادره كند.
اعلام وضعيت اضطراري عليه يك كشور، اختياراتي فراتر از قانون به رئيسجمهور امريكا داده و وي را مجاز ميكند تا با صدور احكام فراقانوني با «تهديد خارقالعاده و غيرعادي» خارجي مقابله كند. در حال حاضر 30 وضعيت اضطراري عليه كشورها و «تهديدات خارجي» مختلف از سوي امريكا برقرار است. دست باز رؤسايجمهور در استفاده از اين قانون بود كه در سال 1976 كنگره را بر آن داشت با تصويب قانون وضعيت اضطراري ملي (NEA) هم از اعلام وضعيت اضطراري بيپايان توسط رئيسجمهور جلوگيري كند و هم اختيارات وي را تا حدي محدود كند.
تصويب همين قانون موجب شده است «وضعيت اضطراري» اعلام شده از سوي دولت فدرال ظرف يك سال منقضي شود، مگر آنكه رئيسجمهور ظرف مدت 90 روز مانده به سالگرد صدور فرمان وضعيت اضطراري، آن را تمديد كند.
فرماني كه هيچگاه تغيير نكرد
از سال 1979 تاكنون، تمام رؤسايجمهوري ايالات متحده همه ساله ايران را «تهديدي خارقالعاده و غيرعادي» براي «امنيت ملي، سياست خارجي يا اقتصاد» امريكا خوانده و به اين بهانه وضعيت اضطراري عليه تهران را تمديد كردهاند. روز 15 مارس 1995 بود كه «بيل كلينتون» ديگر رئيسجمهور دموكرات امريكا فرمان اجرايي 12957 را صادر و به بهانه ادامه تهديدات ايران، محدوديتهاي عليه ايران را گسترش داد. تنها دو ماه بعد، فرمان 12959 توسط كلينتون صادر و تحريمهاي ضدايراني تشديد شد.
كلينتون در 19 اوت سال 1997 فرمان اجرايي 13059 را صادر كرد و با تحكيم محدوديتهاي پيشين، جزئيات بيشتري به آنها افزود. وي صدور اين فرامين را «پاسخي به اقدامات و سياستهاي ايران» خواند. ممنوعيت مشاركت در پروژههاي نفتي، ممنوعيت مبادله تجاري با شركتهاي ايراني و صادرات فناوري به ايران، از جمله مواردي بود كه در جريان اين فرامين به تحريمهاي يكجانبه امريكا افزوده شد.
ديگر روسايجمهور امريكا نيز هريك در چند مورد به بهانه وضعيت اضطراري كه اساس تمامي تحريمهاي يكجانبه عليه ايران را شكل ميدهد، به بهانههاي مختلف از جمله حمايت از تروريسم و تسليحات كشتار جمعي، فرامين اجرايي صادر كرده و تحريمهاي تازهاي عليه ايران وضع كردهاند.
اوباما وضعيت اضطراري عليه ايران را تمديد ميكند
«باراك اوباما» رئيسجمهور كنوني امريكا هم اولين بار روز 29 سپتامبر 2010 فرمان اجرايي 13553 را صادر كرد و به بهانه نقض حقوق بشر از سوي ايران، تحريمهاي تازهاي عليه ايران اعلام كرد. او تاكنون 9 بار از اختيارات خود در زمينه اعمال تحريم عليه ايران استفاده كرده است.
رئيسجمهور امريكا سال جاري نيز دو روز مانده تا سالگرد اعلام وضعيت اضطراري و در حالي كه تازهترين دور از مذاكرات هستهاي ايران و غرب در حال رسيدن به مرحله اجرايي بود با ارسال يادداشتي به كنگره، نوشت: «از آنجا كه روابط ما با ايران هنوز به حالت عادي بازنگشته و فرآيند اجراي توافقنامه 19 ژانويه 1981 با ايران (قرارداد الجزاير) همچنان در جريان است، من تصميم گرفتم وضعيت اضطراري اعلامشده ذيل فرمان اجرايي 12170 در رابطه با ايران همچنان ادامه يابد.»
بحثي تكراري و غيرقابل عملي شدن
حالا سؤال اينجاست كه با وجود چنين تحريمهايي كه به طور كامل از حوزه برجام خارج است، آيا امكان پرواز مستقيم بين ايران و امريكا امكانپذير است؟
واقعيت اين است كه با چنين شرايطي و وجود چنين موانع قانوني هرگونه هواپيماي ايراني به محض فرود در خاك امريكا مصادره خواهد شد و رفع موانع قانوني نياز به دستور رئيسجمهور امريكا بر برداشته شدن حالت اضطراري نسبت به ايران دارد. اين كار نياز به يك پروسه اداري عظيم در داخل امريكا و با دستور بالاترين مرجع سياسي اين كشور دارد كه با توجه به شرايط فعلي عملاً امكانپذير نيست چراكه رفع آن عملاً نياز به برجامي ديگر دارد. با چنين بحثي سخن گفتن از موضوع تكراري پرواز مستقيم ايران به امريكا به چه دليل است؟ جز اين است كه قرار است افكار عمومي تنها به خاطر يك بحث سطحي كه امكان آن نيز وجود ندارد، مشغول شود. شايد پاسخ اين سؤال را بايد كساني بدهند كه چنين موجهايي را به راه مياندازند.
http://javanonline.ir/fa/news/767898
ش.د9404959