(روزنامه جوان – 1394/09/29 – شماره 4703 – صفحه 5)
دو انتخابات پيش رو را بايد يكي از مهمترين انتخابات 37 ساله انقلاب اسلامي دانست؛ انتخاباتي كه ويژگيهاي منحصر به فردش آن را از ساير انتخاباتها، متمايز كرده و تأثيرات غيرقابلانكاري بر آينده كشور و انقلاب خواهد داشت.
در انتخابات پيش رو اگر چه سياست نظام در عباراتي مانند «مشاركت حداكثري»، «راهيابي افراد اصلح و دلسوز به مجالس دوگانه» يا «رعايت اخلاق انتخاباتي» خلاصه ميشود اما سياست برخي از احزاب داخلي در «تخاصم نيروهاي انقلاب»، «نفوذ برخي از عناصر زاويه دار با گفتمان انقلاب اسلامي به مجلس دهم يا خبرگان پنجم»و «زمينهسازي براي تصاحب حداكثري كرسيهاي قدرت جهت پيادهسازي راهبرد استحاله حاكميت» معنا و مفهوم پيدا ميكند.
رسانههاي پرتعداد اين جريان طي دو سال گذشته با ناديده گرفتن مطالبات مردمي نظير رفع بيكاري و گشايش اقتصادي و معيشتي در كشور فضاي كشور را به سمت انتخاباتي شدن پيش برده و طي سه روز اخير با آغاز نامنويسي از نامزدهاي انتخاباتي خبرگان و مجلس شوراي اسلامي كوس رقابتهاي زودهنگام انتخاباتي را به صدا در آوردهاند.
در سطحي ديگر از رويكردهاي سياسي رسانههاي وابسته به اين طيف ميتوان از جناحي كردن انتخابات خبرگان نام برد؛ مجلسي كه تاكنون رقابتهايش بر پايه ميزان توان علمي و فقاهتي شكل گرفته و در تبليغات نامزدهاي آن جايي براي رجز خوانيهاي انتخاباتي ديده نشده است اما امروز به لطف تحركات وابستگان به جريان تجديدنظرطلب تلاش ميشود با برجستهكردن حضور برخي از كانديداهاي اين مجلس آن را به صحنه رويارويي برخي از بزرگان حوزوي تبديل كنند. رسانههاي اين جريان روز گذشته تلاش كردند حضور سيدحسن خميني را اتفاقي حادثهساز جلوه داده و وي را به نام جريان خودي مصادره كنند آن هم در حالي كه ايشان در لحظه ثبت نام در وزارت كشور تأكيد ميكنند كه مستقل در انتخابات خبرگان شركت خواهند كرد و به هيچ جريان سياسي وابسته نيست.
با مرور سخنان سيدحسن خميني ميتوان حدس زد كه براي وي هم قابل پيش بيني بوده كه جرياني براي نيل به اهداف حزبي خود از ورود وي به عرصه انتخابات بهره برداري خواهد كرد و از وي به عنوان يكي از رهبران سياسي خود نام خواهد برد، البته سياست تجديدنظرطلبان براي تصاحب و مصادره به مطلوب برخي از شخصيتها مسبوق به سابقه نيز است كه نمونه آخرين آن را ميتوان در خرداد 92 مثال زد؛ آنجايي كه شکست اصلاحطلبان در يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري قطعي بود به ناچار و بر اساس منافع حزبي در دقيقه 90 رو به سوي حمايت از حسن روحاني آورده و وي را به عنوان نامزد اختصاصي خود! انتخاب كردند و پس از مسجل شدن پيروزي وي تا به امروز از روحاني به عنوان رئيسجمهور اصلاحطلب! نام برده ميشود آن هم در حالي كه روحاني هم بارها و از جمله در نشست خبري شهريورماه92 تأكيد ميكند كه رئيسجمهور هيچ حزبي نيست و مستقل در انتخابات92 شركت كرده است.
علت تامه داستان مصادره به مطلوب اين روزهاي تجديدنظرطلبان را بايد ضعف و فقدان پايگاه اجتماعي جريان مورد اشاره دانست كه باعث شده رهبران اين جريان از سال 80 تاكنون طعم پيروزي در هيچ انتخاباتي را تجربه نكنند اما دليل ديگر اتخاذ چنين رويكردي را هم بايد نبود يك رهبري واحد و داراي مشروعيت نزد چنين جرياني عنوان كرد؛ ضعفي كه باعث شده يك روز عارف به عنوان سر ليست اين جريان در انتخابات پيش رو در انتخابات دهم مجلس تعيين شود و روز ديگر لاريجاني و پس از آن ناطق نوري و موسوي لاري.
بازي با برگ برجام براي پيروزي در انتخابات
سياست ديگري كه تجديدنظرطلبان موازي با «مصادره شخصيتها» در نظر گرفتهاند را بايد بازي با برگ برجام دانست، به گونهاي كه رسانهها و شخصيتهاي اين طيف از ماهها قبل ابتدا تلاش كردند تا برجام و روند مذاكرات هستهاي را يك اتفاق مهم تاريخي و گرهگشا براي كشور عنوان كرده و پس از آن قبل از شروع انتخابات با موج سواري روي برجام، از آن بهره برداري سياسي- انتخاباتي كنند. در اين طراحي نگاه بر برجام با شاخصهاي ملي و منافع عمومي مورد سنجش قرار نگرفته بلكه برجام با اين هدف مورد تأييد و تأكيد قرار ميگيرد كه ميتوان با آن بخش قابل توجهي از آراي عمومي را به سبد آراي نامزدهاي اين جريان ريخت و آنها را بر كرسيهاي خبرگان يا مجلس نشاند.
خبرگزاري آلماني «دويچه وله» (DW) هم در گزارشي تحت عنوان «انتخابات پيش روي ايران پس از توافق هستهاي ميتواند پيامدهايي براي سالهاي آتي داشته باشد»، به انتخابات آينده مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي به اهميت ويژه آن پرداخته است. در اين گزارش آمده است: «مجلس خبرگان مسئوليت انتخاب جانشين رهبر ايران را برعهده دارد. با توجه به اينكه انتخابات آينده اين مجلس، هشت سال ديگر برگزار خواهد شد،
مجلس آينده از اهميت ويژهاي برخوردار است و ميتوان گفت كه انتخابات پيش روي مجلس خبرگان، يكي از تأثيرگذارترين و مهمترين انتخابات در تاريخ جمهوري اسلامي است.» در بخش ديگري از اين گزارش ميآيد: «بايد توجه داشت كه سيستم سياسي ايران به صورتي طراحي شده كه رهبري نقش بسيار گستردهاي در تعيين سرنوشت كشور ايفا ميكنند. اما انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي ايران نيز بسيار مهم است چراكه صحنه انتخابات رياست جمهوري را رقم خواهد زد.»
در ادامه اين خبرگزاري با حمايت از روحاني و حاميان تجديدنظرطلب وي، روي كار آمدن آنها را حاوي دستاورهاي مهمي ميشمارد: «حقيقت آن است كه در صورتي كه روحاني و متحدانش دست برتر را در انتخابات مجلس شوراي اسلامي داشته باشند، موقعيت بهتري براي به چالش كشيدن ديگر مراكز قدرت و پيشبرد دستور كار خود به دست خواهند آورد اما در صورتي كه خلاف اين موضوع رخ دهد، ممكن است پرزيدنت روحاني در ادامه دوره رياست جمهوري خود به «اردكي لنگ» تبديل شود و حتي انتخابات رياست جمهوري را از دست بدهد.» مبارزه بر سر غنايم هستهاي را اين خبرگزاري آلماني اينگونه تفسير ميكند: «انتخاباتهاي پيش رو، نه تنها مبارزهاي بر سر غنايم سياسي توافق هستهاي است، بلكه به خاطر تأثيرات و پيامدهاي بلند مدتشان، واقعاً فراتر از سياستهاي خرد و كوتاه مدت تعريف ميشوند. اين انتخاباتها به خوبي ميتوانند پيامدهايي داشته باشند كه تا سالهاي متمادي در ايران احساس شود.»
كاسبي با برجام
البته بهرهبرداري از برجام در انتخابات را ميتوان در گفتههاي برخي از مسئولان يا وابستگان به جريان تجديدنظرطلب هم جستوجو كرد. علي ميرباقري مشاور ارشد وزارت كشور در گفتوگو با آفتاب يزد، درباره انتخابات مجلس دهم ميگويد: مخالفان برجام در انتخابات مجلس و در سياست عمومي كشور جرئت عرضاندام نخواهند داشت!
وي با اين مقدمه كه «اجراي برجام تصميم سياسي مسئولان نظام بوده است و لازم است تمام گروههاي سياسي و جناحها در راستاي منافع ملي كشور گام بردارند» بدون اشاره به نامه مهم رهبر معظم انقلاب مبني بر نكات مهمي كه دولت در اجراي برجام بايد آنها را لحاظ كرده و رعايت نمايد، گفت: انتظار ميرود گروههاي شناسنامهدار سياسي در راستاي منافع ملي گام بردارند. اين در حالي است كه وزارت كشور و ساير مقامات دولتي طبق قانون مجري انتخابات بوده و بايد ميان گروهها، جريانها و شخصيت سياسي حاضر در انتخابات بيطرف باشند، از ماهها پيش ضرورت اين بيطرفي را ناديده گرفته و اقدام به حذف مخالفان خود از گردونه انتخابات كردهاند.
«مردمسالاري» در كنار ساير زنجيرهايها هم تلاش ميكند با درج مطالبي بهره برداري از برجام را ادامه دهد، اين روزنامه جمله عارف را در يكي از شمارههاي خود تيتر ميكند و مينويسد: «جرياني از بعد از خرداد 92 با هر اقدامي كه توسط دولت انجام ميشود، مخالفت ميكند. بهخصوص در بخشهايي از مجلس ديده ميشود كه به جاي همكاري با دولت براي پيشبرد اهداف مورد نظر دولت مانعتراشي ميكنند. به همين دليل اصرار داريم در انتخابات مجلس بهگونهاي عمل كنيم كه تركيب مجلس تغيير كند.»
به هر روي آنچه بايد بر آن تأكيد شود اين است كه همه كساني كه داوطلب نمايندگي پارلمان دهم هستند بايد به اين نكته توجه كنند كه نبايد به برجام شأن انتخاباتي داد، يعني برجام ميتواند تبديل به بحث انتخاباتي شود اما نبايد عمل انتخاباتي را به عمل ملي اولويت داد و اگر نقد و تعريفي از برجام صورت ميگيرد، نبايد بر پايه تخريب در جهت رقيبتراشي انتخاباتي باشد.
منافع حزبي بر مطالبات عمومي ارجحيت دارد
در پايان بايد تأكيد كرد كه آنچه براي رهبران تجديدنظرطلب داراي اهميت است اين است كه عناصر تندرو اين جناح بتوانند در ميان خبرگان و مجلس دهم كرسيهاي بيشتري را تصاحب كنند و رؤياي 14 ساله بازگشت به قدرت را در اين انتخابات پايان دهند، طبيعي است كه در اين شرايط آنچه مهم نيست منافع مردم است و آنچه داراي ارج و قرب است اهداف حزبي است كه بايد به هر شكل ممكن تحقق پيدا كنند.
http://javanonline.ir/fa/news/760408
ش.د9404518